خیرالامور اوسط الامور یعنی چه ؟
میانه روی به معنای رفتن در خط وسط که از دو طرف به یک فاصله است و دوری از افراط و تفریط است .
در قرآن کریم از این واژه به تعبیر وسط یاد و از آن مدح گردیده است .«و کذلک جعلناکم امه وسطاً لتکونوا شهداء علی الناس» این چنین شما را امت معتدل قرار دادیم تا گواه بر همه مردمان باشید.
در آیه « و لا تجعل یدک مغلوله الی عنقک و لا تبسطها فتقعد ملوماً محذوراً» در مقام خرج و انفاق ، اسراف کاری ، ولخرجی و یا خساست و نظر تنگی که مصداق افراط و تفریط است نکوهش شده ولی در میانه مورد توجه قرار گرفته است[1].
دین اسلام، دین اعتدال، میانهروی و دوری از افراط و تفریط است. اسلام تلاش میکند با برنامههای متعدد پیروان خویش را در راه راست و خط اعتدال نگهدارد و با افراط و تفریط در هر کاری مخالف است و آنرا برای زندگی دنیوی و اخروی و فردی و اجتماعی مسلمانان مضر میداند.
همچنین این موضوع، در روایات فراوانی در آموزههای اسلام مشاهده میشود، که بر این مسئله تأکید دارند.
از پیامبرخدا صلی اله علیه وآله روایت شده است، بهترین هر چیز و هر کار، حدّ میانه آن است: «خیر الأمور أوساطها».[2] حضرت علی علیهالسلام فرمودهاند «خیر الامور اوسطها». پس اگر در تمام امور زندگی ( خوردن ، خوابیدن ، مسافرت و حتی محبت کردن و …) اعتدال را رعایت کنیم، کمتر دچار مشکل میشویم.
هنگامی که هارون الرشید در سفر حج به نزدیکی شهر مدینه رسید، بزرگان شهر به استقبال وی آمدند که در پیشاپیش آنها امام موساى کاظم علیهالسلام سوار بر قاطر بود. ربیع به امام گفت: این چه مرکبی است که سوار شدهای و به استقبال هارون آمدهای؟! با این مرکب اگر بخواهی به فردی برسی، به او نخواهی رسید و اگر بخواهی از فردی بگریزی، قدرت آنرا نخواهی داشت! امام فرمود: این مرکب از تکبر اسبهاى تیزرو پایینتر، و از خواری الاغهای کندرو بالاتر است، و خیر الامور اوسطها.[3] موضوع حد وسط البته در حدیث قدسى هم آمده است: «اى داود خالى کن براى من خانه اى که در آن، جا بگیرم. همانا براى خدا در دوران روزگارتان نسیم هایی است، آنها را کمین کنید؛ خوشبخت کسى است که به غیر خودش پند داده شود، اگر کسى در سرانجام کارها بنگرد از مصیبتها به سلامت عبور کند. نه بخل و نه اسراف، نه بخل و نه نابود کردن؛ بهترین کارها میانهى آنها است.»[4] امام علی علیهالسلام نیز در پندهای خود چنین میفرماید: با صبر باید به مبارزه روزگار رفت. جزع و ناراحتى یک نوع محرومیت است؛ عدالت خوشایند است و هواپرستى ستم دورى کیفر عشق؛ بخل پوششى است براى فقر؛ اطمینان به شخص ملول مکن؛ کندن کوهها ساده تر از ایجاد محبت در دلهایى است که از هم تنفر دارند؛ پیرو هواى نفس گمراه است؛ شجاعت یک ساعت صبر است؛ بهترین امور حد وسط است.[5] موضوع حد وسط و میانهروی در روایات البته با عنوان «قصد السبیل» نیز آمده است: «قال النّبىّ (ص) فی القلب نور لا یضی ء إلّا فی اتّباع الحقّ و قصد السّبیل، و هو من نور الانبیاء مودّع فی قلوب المؤمنین»؛[6] پیامبر(ص) فرمود: در دل مؤمن نورى است که نیست روشنایى آن نور، مگر در متابعت کردن حقّ و اجتناب نمودن از باطل و اختیار کردن وسط در جمیع امور، و دورى کردن از طرف افراط و تفریط، و این نور، نور پیامبران است که خداوند عالم، آن نور را در دلهاى مؤمنان امانت گذاشته است.
البته حد وسط هر چیز، نسبت به همان چیز مقایسه میگردد، ولی باید دانست که در امور مادی میتوان حد وسط مناسب تعیین کرد، اما در رابطه با خدای متعال و لقای او که اول و آخر ندارد، حد وسط هم ندارد:
هر که در وی لقمه شد نور جلال هر چه خواهد کو بخور او را حلال.[7] پی نوشت ها:
[1]. مانند آیات 29 و 110 سوره اسراء.
[2]. صافی، محمود بن عبد الرحیم، الجدول فی اعراب القرآن، ج 15، ص 49، دمشق ، بیروت، دار الرشید، مؤسسة الإیمان، چاپ چهارم، 1418ق؛ ابن عطیه اندلسی، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، تحقیق، عبدالشافی محمد، عبدالسلام، ج 1، ص 219، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1422ق.
[3]. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 229، تبریز، نشر بنی هاشمی، چاپ اول، 1381ق.
[4]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 74، ص 166، بیروت، مؤسسة الطبع و النشر، چاپ اول، 1410ق.
[5]. همان، ج 75، ص 11.
[6]. منسوب به جعفر بن محمد(امام ششم ع)، مصباح الشریعة، ص 157، بیروت، اعلمی، چاپ اول، 1400ق.
[7]. جلال الدین رومی، مثنوی معنوی، دفتر دوم، بخش 103.
در قرآن کریم از این واژه به تعبیر وسط یاد و از آن مدح گردیده است .«و کذلک جعلناکم امه وسطاً لتکونوا شهداء علی الناس» این چنین شما را امت معتدل قرار دادیم تا گواه بر همه مردمان باشید.
در آیه « و لا تجعل یدک مغلوله الی عنقک و لا تبسطها فتقعد ملوماً محذوراً» در مقام خرج و انفاق ، اسراف کاری ، ولخرجی و یا خساست و نظر تنگی که مصداق افراط و تفریط است نکوهش شده ولی در میانه مورد توجه قرار گرفته است[1].
دین اسلام، دین اعتدال، میانهروی و دوری از افراط و تفریط است. اسلام تلاش میکند با برنامههای متعدد پیروان خویش را در راه راست و خط اعتدال نگهدارد و با افراط و تفریط در هر کاری مخالف است و آنرا برای زندگی دنیوی و اخروی و فردی و اجتماعی مسلمانان مضر میداند.
همچنین این موضوع، در روایات فراوانی در آموزههای اسلام مشاهده میشود، که بر این مسئله تأکید دارند.
از پیامبرخدا صلی اله علیه وآله روایت شده است، بهترین هر چیز و هر کار، حدّ میانه آن است: «خیر الأمور أوساطها».[2] حضرت علی علیهالسلام فرمودهاند «خیر الامور اوسطها». پس اگر در تمام امور زندگی ( خوردن ، خوابیدن ، مسافرت و حتی محبت کردن و …) اعتدال را رعایت کنیم، کمتر دچار مشکل میشویم.
هنگامی که هارون الرشید در سفر حج به نزدیکی شهر مدینه رسید، بزرگان شهر به استقبال وی آمدند که در پیشاپیش آنها امام موساى کاظم علیهالسلام سوار بر قاطر بود. ربیع به امام گفت: این چه مرکبی است که سوار شدهای و به استقبال هارون آمدهای؟! با این مرکب اگر بخواهی به فردی برسی، به او نخواهی رسید و اگر بخواهی از فردی بگریزی، قدرت آنرا نخواهی داشت! امام فرمود: این مرکب از تکبر اسبهاى تیزرو پایینتر، و از خواری الاغهای کندرو بالاتر است، و خیر الامور اوسطها.[3] موضوع حد وسط البته در حدیث قدسى هم آمده است: «اى داود خالى کن براى من خانه اى که در آن، جا بگیرم. همانا براى خدا در دوران روزگارتان نسیم هایی است، آنها را کمین کنید؛ خوشبخت کسى است که به غیر خودش پند داده شود، اگر کسى در سرانجام کارها بنگرد از مصیبتها به سلامت عبور کند. نه بخل و نه اسراف، نه بخل و نه نابود کردن؛ بهترین کارها میانهى آنها است.»[4] امام علی علیهالسلام نیز در پندهای خود چنین میفرماید: با صبر باید به مبارزه روزگار رفت. جزع و ناراحتى یک نوع محرومیت است؛ عدالت خوشایند است و هواپرستى ستم دورى کیفر عشق؛ بخل پوششى است براى فقر؛ اطمینان به شخص ملول مکن؛ کندن کوهها ساده تر از ایجاد محبت در دلهایى است که از هم تنفر دارند؛ پیرو هواى نفس گمراه است؛ شجاعت یک ساعت صبر است؛ بهترین امور حد وسط است.[5] موضوع حد وسط و میانهروی در روایات البته با عنوان «قصد السبیل» نیز آمده است: «قال النّبىّ (ص) فی القلب نور لا یضی ء إلّا فی اتّباع الحقّ و قصد السّبیل، و هو من نور الانبیاء مودّع فی قلوب المؤمنین»؛[6] پیامبر(ص) فرمود: در دل مؤمن نورى است که نیست روشنایى آن نور، مگر در متابعت کردن حقّ و اجتناب نمودن از باطل و اختیار کردن وسط در جمیع امور، و دورى کردن از طرف افراط و تفریط، و این نور، نور پیامبران است که خداوند عالم، آن نور را در دلهاى مؤمنان امانت گذاشته است.
البته حد وسط هر چیز، نسبت به همان چیز مقایسه میگردد، ولی باید دانست که در امور مادی میتوان حد وسط مناسب تعیین کرد، اما در رابطه با خدای متعال و لقای او که اول و آخر ندارد، حد وسط هم ندارد:
هر که در وی لقمه شد نور جلال هر چه خواهد کو بخور او را حلال.[7] پی نوشت ها:
[1]. مانند آیات 29 و 110 سوره اسراء.
[2]. صافی، محمود بن عبد الرحیم، الجدول فی اعراب القرآن، ج 15، ص 49، دمشق ، بیروت، دار الرشید، مؤسسة الإیمان، چاپ چهارم، 1418ق؛ ابن عطیه اندلسی، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، تحقیق، عبدالشافی محمد، عبدالسلام، ج 1، ص 219، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1422ق.
[3]. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 229، تبریز، نشر بنی هاشمی، چاپ اول، 1381ق.
[4]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 74، ص 166، بیروت، مؤسسة الطبع و النشر، چاپ اول، 1410ق.
[5]. همان، ج 75، ص 11.
[6]. منسوب به جعفر بن محمد(امام ششم ع)، مصباح الشریعة، ص 157، بیروت، اعلمی، چاپ اول، 1400ق.
[7]. جلال الدین رومی، مثنوی معنوی، دفتر دوم، بخش 103.