۱۳۹۷/۱۱/۰۹
–
۱۹۲۴ بازدید
سیر خودشناسی و اینکه چه میشود که به خودشناسی میرسیم و طی ان ب کجاها میرسیم
ما عادت داریم به بدن خود توجه کنیم و نیازهای بدن را بشناسیم و توجهمان به روح خیلی کم است. باید از این عادت دست برداریم و توجه مان را به روح زیاد کنیم.
تا می گویند سلامتی ذهن ما به سلامتی بدن متوجه می شود و اصلا ما متوجه روح و حقیقت خود نیستیم.
خودشناسی، یعنی متوجه روح شویم و بدانیم که انسان یک موجود روحانی و فراطبیعی است و بدن تنها مرکب و ابزار او برای زندگی و سیر و سلوک روحانی است.
خودشناسی، یعنی بیشتر به سلامتی روح و کمال روح بیاندیشیم و همه حواسمان به بدن نباشد.
در حال حاضر متاسفانه ما بیشتر بدنی شده ایم و فقط توی بدن سیر می کنیم و از روح که حقیقت ما است غافل ایم. غفلت از روح چالش اصلی زندگی انسان در این دنیا است.
حتی قرآن هم که می خوانیم بدنه قرآن را می خوانیم، بدنه قرآن را می شناسیم، به عبارات و الفاظ و تجوید و قرائت و مانند آن می پردازیم و به روح قرآن که توحید است کاری نداریم.
فرهنگ ما به صورت یک فرهنگ بدنی در آمده است. روح و معنویت و روحانیت در فرهنگ ما فراموش شده است.
ما آنقدر به بدن خود اهمیت می دهیم و دائم به راحتی و آسایش و نیازهای آن فکر می کنیم که گویا بدن شده ایم.
در صورتی که ما روح هستیم نه بدن، باید روی روح متمرکز شویم و به بدن نگاه ابزاری کنیم.
این تفکر مبتنی بر نگاه اصولی تر و جامع تری است که انسان باید به طبیعت و فراطبیعت داشته باشد.
انا لله و انا الیه راجعون. ما و تمام طبیعت از ماورای طبیعت به این دنیا و طبیعت آمده ایم و به سوی ماورای طبیعت و خداوند باز خواهیم گشت.
جهان هستی باطنی دارد و ظاهری. ما الان در ظاهر هستی هستیم و در طبیعت زندگی می کنیم، ولی طبیعت نیستیم. ما از باطن هستی آمده ایم و روزی که چندان دور نیست به جایگاه اصلی خود که ماورای طبیعت و باطن هستی است، بازخواهیم گشت.
این بازگشت ممکن است همین امروز اتفاق بیافتد. هیچ کسی تضمین ندارد که فردا یا یک ساعت دیگر زنده باشد.
در روایات داریم که – صلوا صلاه مودع – هر نمازی که می خوانید فکر کنید که نماز آخر خود است و آنرا به صورت نماز وداع بخوانید.
یعنی شما مسافر ماورای طبیعت هستید و باطن هستی شما را دائم به سوی خود فرا می خواند و در حال جذب شما است. کافی است یک لحظه قلب شما از کار بایستد، فورا به سوی باطن هستی کشیده می شوید.
شما از عالم خاک نیستید، پس روح خود را برای مسافرت به عالم آخرت و ماورای طبیعت آماده کنید.
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم.
من عرف نفسه فقد عرف ربه. یعنی کسی که خود را شناخت که او روح است نه بدن، رب خود را هم خواهد شناخت.
یعنی می فهمد که طبیعت رب او نیست، طبیعت قادر نیست روح را پرورش دهد. روح انسان ماورایی است و باید توسط ماورای طبیعت ربوبیت شود.
کار دین و روحانیت تربیت روح است. موضوع علوم دینی دنیا و طبیعت نیست. موضوع دین روح انسان و بعد ماورای طبیعی انسان است.
دین سفر انسان به ماورای طبیعت را مدیریت می کند و او را برای ملاقات با خداوند آماده می سازد و به سمت خدا هدایت می کند.
حقیقت خودشناسی آن است که متوجه روح شوی و بدانی که تو از عالم خاک نیستی و از ماورای طبیعت به این دنیا آمده ای و به زودی به جایگاه اصلی خود سفر خواهی کرد، بنابراین خود را برای این سفر آماده کنی.
خودشناسی باعث می شود که تو بیدار شوی و غرق در خواسته ها و آرزوهای دینوی نشوی و آگاهانه زندگی کنی و در مسیر صحیح زندگی قرار بگیری.
خودشناسی حب دنیا را در دل تو ضعیف می کند و علاقه به حقایق ماورای طبیعت و عالم آخرت را در تو تقویت می نماید و هدف زندگی ات را اصلاح می نماید.
کسی که خود را به درستی می شناسد وقت خود را برای رسیدن به دنیا تلف نمی کند، چون می داند که این دنیا برای او ماندنی نیست و از زمان عمر خود برای پرورش روح و آماده شدن برای آخرت بهره می برد.
دوست گرامی خودشناسی و انسان شناسی علم است و برای اینکه به حقیقت ان برسید باید تحقیق کنید. موضوعاتی را برای تحقیق و مطالعه پیشنهاد می کنیم که به شما در این راه کمک می کند.
1- خودشناسی.
2- تعریف انسان.
3- آفرینش انسان.
4- ابعاد انسان.
5- تجرد روح انسان.
6- اصالت روح انسان
7- بقای روح انسان.
8- معیار انسانیت انسان.
9- کمال و سعادت انسان.
10- ارزش و جایگاه انسان. (مقام خلافت و ولایت انسان کامل.
11- استعداد و توانایی انسان. (قدرت کشف و شهود حقایق ماورایی
12- رابطه روح و بدن
13- مراتب نفس انسان
14- فطرت و غریزه در انسان.
15- قوای عقلانی انسان.
16- قلب و عواطف انسان
این حوزه تاثیر و نقش بسیاری بر نوع تفکر الهی و عقلانیت دینی انسان دارد، به همین دلیل است که در آیات و روایات نسبت به خودشناسی و تفکر در نفس تاکید فراوان شده است.
اهمیت سفر انفسی در قرآن به استفهام بیان شده است یعنی خدای متعال اعتراض گونه سوال می کند که چرا در این حوزه تفکر نمی کنید: وَ فی الْأَرْضِ آیاتٌ لِلْمُوقِنینَ وَ فی أَنْفُسِکمْ أَفَلا تُبْصِرُونَ. (ذاریات، 20 و 21)
و در زمین برای اهل یقین نشانهها است و در درون شما (نیز آیات و نشانههای توحید باوری و حق باوری وجود دارد) پس آیا نمینگرید؟
نشانههای یکتایی و یگانگی خداوند در مجموعه هستی به شکل عام وجود دارد، ولی در وجود انسان به شکل خاص موجود است.
هر دگرگونی در جسم و روح انسان، آدمی را به خالق هستی رهنمون میشود که چگونه خلقت را منظم و به دور از هرگونه خطا و اشتباه، حکیمانه تدبیر میکند.
هیچ آیتی نیست جز اینکه در انسان نظیر آن وجود دارد و این نشانههای باطنی در نفس انسان، دلالت بر کمال و قدرت صانع او می نماید.
در برخی آیات دیگر خداوند متعال درباره اندیشیدن انسانها در درون و باطن خود تاکید نموده است: أَوَلَمْ یتَفَکَّرُوا فی أَنْفُسِهمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَینَهُمَا إِلَّا بالْحَقِّ … . (روم، 8)
آیا در درون خود اندیشه و تفکر نمیکنند؟ خداوند، آسمان و زمین و هرآنچه را که میان آنها است، جز به حق و حقیقت نیافریده است.
اینکه خدای متعال در این آیه، اعتراض گونه سوال کرده است که چرا در خویش نمی اندیشید؟ برای توجه دادن به آیات انفسی و تفکر در آن و سفر به اعماق وجودی و آشنا شدن با لطافت صنعت و بدایع حکمت آفرینش خداوند در انسان است. (طبرسی، ج5 ،ص 19)
در این آیه، تفکر در باطن و درون انسان، آغازگر سفر انفسی و مقدم بر سفر آفاقی بیان شده و با نکوهش معاندان و کافران درصدد ارشاد اهل حق و یقین است.
انسان با کشف آیات انفسی در درون خود و سفر به اعماق وجودی خویش، به خداشناسی ره مییابد؛ ازاینرو، هر چه معرفت نفس نیکوتر و بهتر انجام شود، هر کسی خالق و مربی و معبود خویش را بهتر خواهد شناخت.
پیامبر اکرم (ص) در بیان رابطه مستقیم معرفت نفس با معرفت رب میفرماید: مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ. (مجلسی، 3 ، 32)
هرکس نفس خود را بشناسد، پس به یقین، پروردگارش را شناخته است.
امیرمؤمنان علی(ع) نیز انسان را متوجه این نکته میسازد که درون جرم صغیر و کالبد گوشتی آدمی، عالم بزرگی نهفته که راهنمای راه حق و حقیقت است.
أَتَزعَمُ أَنَّکَ جِــرمٌ صَـغـیرٌ و فِیکَ انطَوى العَالَمُ الأَکبَرُ
تو میپنداری که کالبد کوچکی هستی؟ درحالیکه جهانی بزرگ در باطن تو گنجانده شده است.
واعظ کاشانی گفته:
نظری به سوی خود کن که تو جان دلربایی.
مفکن به خاک خود را که تو از بلند جایی.
تو ز چشم خود نهانی تو کمال خود چه دانی؟
چو دُر از صدف برون آ که تو بس گرانبهایی.
خودشناسی اول راه سلوک است و وقتی انسان خود را شناخت باید وارد خودسازی شود و با سلوک خود را به کمال نهایی و سعادت انسانی برساند و برای سفر آخرت آماده شود.
معرفی کتاب در مورد خود شناسی:1: انسان شناسی، سؤال و پاسخ ، مصطفی عزیزی.2: انسان در قرآن، استاد شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا.3: انسان کامل، استاد شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا.4: پرسمان انسان شناسی.5: انسان شناسی، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى رحمه الله.6: خود شناسی برای خود سازی، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى رحمه الله.کتابهای بالا در آدرس http://akhlagh.porsemani.com/term94 موجود می باشد