خانه » همه » مذهبی » تقویت ایمان و مراحل سلوک قرآنی

تقویت ایمان و مراحل سلوک قرآنی


تقویت ایمان و مراحل سلوک قرآنی

۱۳۹۷/۱۱/۰۶


۲۹۹۲ بازدید

سلام،چیکار کنم ک اعتقاداتم قوی بشه؟ حس میکنم خیلی ادم سست و بی اراده ای هستم و اصولا هیچی رو تو زندگیم خیلی اهمیت نمیدم، همه چی رو درباره دین و خدا و قیامت میدونم ولی عمل کردن ب بعضی هاش رو مثل نماز همش ب تاخیر میندازم، لطفا کمکم کنید

دوست گرامی. ما معمولا در ابتدای زندگی ایمانمان تقلیدی است و موثرترین کاری که برای تقویت ایمان باید انجام دهیم، درک حقیقت هستی و انسان و دین و زندگی و معاد است. این حقایق همان سوالات اساسی زندگی و علوم بنیادین و اعتقادی هستند که هر قدر در آنها تحقیق صورت بگیرد باعث تقویت ایمان می شود.خدای متعال به انسان قدرت عقل و فکر عنایت کرده است. مهمترین کار عقل مطالعه و مقایسه حق و باطل و بد و خوب و هست و نیست و انتخاب یکی از دو راه ایمان و کفر است. عقل باید با مطالعه میان این دو راه تصمیم بگیرد و یکی را انتخاب کند. ایمان و گرویدن به جریان خداپرستان، یک عمل اختیاری است که بر اساس عقل و تفکر و آگاهی و آزادی شکل می گیرد.
انسان پس از مطالعه و تحقیق کامل و تعقل و تفکر درباره سیستم فکری و اعتقادی و اخلاقی و اجتماعی مومنان و خداپرستان و کافران و دنیاپرستان و بررسی اینکه در طول تاریخ کدام جریان موفق شده انسان تربیت کند و آدمی را به کمال و سعادت واقعی برساند، عمیقا به یکی از دو جریان گرایش پیدا می کند و عضو آن جریان می شود.
یعنی افکار و عقاید آن ها را قبول می کند و به اخلاق و سنت های عملی و سبک زندگی آنها ملتزم می شود و تحت مدیریت و ولایت رهبران آن جریان قرار می گیرد.
مهمترین کار پیامبران دعوت به صراط مستقیم عبودیت خداوند است. همه پیامبران امت های خود را به خداپرستی دعوت می کردند. همانطور که انبیای الهی کارشان دعوت به یکتاپرستی بوده است کار عقل یا پیامبر درونی انسان نیز دعوت به عبودیت خداوند و یکتاپرستی می باشد.
در روایت داریم که: العقل ما عبد به الرحمان. عقل نیرویی است که به وسیله آن خدای رحمان عبادت می شود.
اگر عقل میان حق و باطل درست بیاندیشد و عالمانه انتخاب کند حتما انسان را به خداپرستی دعوت می کند و از شرک و کفر باز می دارد.
اولین عامل تقویت ایمان شناخت حقیقت است اما وقتی انسان وارد عمل و اطاعت و عبادت خدای متعال و تبعیت از راهبران معصوم دینی می شود، ایمانش بیشتر از پیش تقویت می شود.
به تعبیر دیگر هر قدر که شما در صراط مستقیم الهی حرکت کنید و به وظایف شرعی خود بهتر عمل نمایید، ایمان شما بیشتر تقویت می شود چون آثار مثبت آن را در زندگی خود تجربه و مشاهده می کنید.
همچنین عوامل محیطی فراوانی در تضعیف ایمان نقش دارند، دوستان یکی از این عوامل هستند، باید در انتخاب دوست دقت فراوان کنید و با اهل ایمان معاشرت نمایید.
تلاوت با دقت قرآن کریم و روایات در تقویت ایمان بسیار موثر است. هر روز مقداری با این کتاب مقدس مانوس شوید و آنرا با دقت تلاوت و مطالعه کنید تا ایمان شما تقویت شود.
یاد مرگ در این زمینه بسیار موثر است. یاد مرگ، یعنی بدانید و باور کنید که دنیا زودگذر است و ما بعد از مرگ به زندگی خود ادامه می دهیم و باید برای سفر آخرت آماده شویم.
اگر کسی باور کند که هدف زندگی دنیا چیزی جز آمادگی برای سفر آخرت نیست، بیشتر به یاد خدا و خود خواهد بود و کمتر به گناه آلوده می شود.
تذکر:
در کنار علم و ایمان و عمل نیز لازم است از عوامل آسیب زا پرهیز نمایید. مثلا خود را در معرض شبهات و هجوم فرهنگی دشمن قرار ندهید و با اینترنت و شبکه های اجتماعی با احتیاط برخورد کنید.
از دیدن عکس و فیلم و چیزهایی که محرک شهوت است یا شک و شبهه ایجاد می کند، خوداری کنید و در صورتی که شک و شبهه ای پدید آمد حتما از عالمان دینی سوال کنید و در رفع آن بکوشید.
ایمان شرط خودسازی:
ایمان از شرایط پایه ای و اصلی خودسازی است. خودسازی با عمل صالح انجام می شود و عبادت انسان را می سازد، ولی ایمان به آن روح و انگیزه و صلاحیت می دهد. قرآن کریم می فرماید: الذین آمنوا و عملوا الصالحات سندخلهم جنات تجری من تحتها الانهار. (نساء، 122) یعنی عمل صالح به شرط ایمان در انسان تاثیر گذار و نجات بخش خواهد بود. عمل صالح انسان را می سازد مشروط به اینکه برخواسته از ایمان به خداوند و اخلاص در نیت برای او باشد.
خودسازی سخت است و به انگیزه و انرژی فراوانی نیاز دارد، ایمان بزرگترین منبع انرژی بخش انسان برای حرکت در مسیر خودسازی است. ایمان اصل همه خوبی ها در انسان است.
هدف خودسازی قرب به خداوند است، چگونه ممکن است کسی که ایمان قلبی به خداوند ندارد، در مسیر قرب به او سختی عبادت و بندگی را به جان بخرد و در این راه تلاش نماید.
خودسازی به اراده ی قوی نیاز دارد، ایمان تقویت کننده اراده انسان برای رسیدن به هدف خودسازی است. همچنین خودسازی به نیت و جهت نیاز دارد، ایمان به مبدا و معاد به حرکت انسان جهت می دهد. خودسازی به قدرت و مقاومت نیاز دارد، ایمان به یگانگی خداوند و اینکه تنها راه رسیدن به کمال و سعادت قرب به خدا است، به انسان قدرت و انگیزه حرکت و مقاومت می بخشد.
ایمان همچون نقشه و قطب نمایی است که ما را به سوی هدف راهنمایی می کند. در واقع در زمینه ی رفتار انسانی هیچ نیرویی برای هدایت انسان قوی تر از ایمان نیست.
سکولارها و کفار چون نگاهشان به هستی و زندگی مادی است، برای نیت و اخلاص و حسن فاعلی اعمال اهمیتی قایل نیستند، از نظر آنها خود عمل مهم است. اگر عمل درست انجام شود ارزشمند و تاثیر گذار است، اما از نگاه اسلام ارزش اعمال انسان به حسن فاعلی و نیت آن بستگی دارد. صحت عمل و انجام عمل لازم است اما کافی نیست،‌ آنچه به انسان و عمل اش ارزش واقعی می دهد این است که به خاطر خدا و رسیدن به او انجام شود. برای کسب رضایت او باشد. کسی که ایمان ندارد نمی تواند به عمل خود تاثیر و ارزش معنوی بدهد. ایمان است که ارزش عمل و قصد و نیت معنوی آن را تامین می کند.
رابطه ایمان و خودسازی بسیار نزدیک است تا آنجا که می توان گفت: خودسازی یعنی طی کردن راه ایمان . همه تلاش های انسان در مسیر خودسازی برای این است که انسان به درجات بالای ایمان یعنی یقین شهودی و توحید دست یابد.
در حقیقت ایمان است که بالا می رود و عمل صالح نقش بالابر را دارد. قرآن کریم چه زیبا می فرماید: «الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه؛ بسوی او سخن پاک بالا می رود و کردار شایسته بالا می بردش» (فاطر / 10)
ایمان ابتدا شرط تاثیر گذار شدن و ارزشمند شدن عمل صالح است و در نهایت عمل صالح است که ایمان را ملکوتی می کند و بالا می برد. ارزش نهایی در آخرت با ایمان است اما عمل صالح علامت وجود ایمان و تقویت کننده آن و بالابرنده انسان مومن به سوی خدا و ملکوت است.
میدانیم از نظر قرآن کریم سعادت جاودان بر پایه ایمان و عمل صالح استوار است و از این رو، ایمان اصل و عمل صالح (تقوا) فرع آن به شمار می رود و حتی می توان یکی را (ایمان) علت دیگری (عمل صالح) دانست.
ایمان چونان چشمه ای است که از دل می جوشد و در جوارح جاری می گردد و به شکل اعمال نیک ظاهر می شود. از این رو می توان گفت میوه تقوا را باید از شاخه ایمان بر گرفت.
عوامل تقویت ایمان:
ایمان که یک عمل اختیاری قلب است ، مراتبی دارد و شدت و ضعف می پذیرد. از این رو ، باید عوامل پیدایش و تقویت آن را بشناسیم تا ایمان را در خود پدید آوریم و از آفات آن بپرهیزیم و در تقویت آن بکوشیم.
1-کسب علم و معرفت:
علم توحید چه نظری و چه عملی آن زمینه ساز ایمان و شرط لازم برای آن است ؛ از همین رو است که «از میان بندگان خدا ، تنها عالمانند که خشیت خدا دارند. » انما یخشی الله من عباده العلماء . (سوره فاطر، آیه ۲۸)
و می دانیم که خشیت از آثار ایمان است. علم با همه اهمیتی که در گسترش ایمان دارد ، علت تامه آن نیست ، زیرا همیشه علم به ایمان نمی انجامد ، بلکه پس از علم یافتن به وجود خدا ، معاد و حقانیت پیامبر ،انسان مختار است که ایمان بیاورد یا نیاورد. چنین نیست که پس از علم ، حصول ایمان به قهر و جبر ، حتمی باشد ، اگر ایمان را پذیرش و التزام عملی به یک حقیقت بدانیم ، از مقوله فهمیدن و دانستن نیست هر چند فهم و دانش ، زمینه گستر ایمان است.
2-عمل صالح:
عمل صالح در تقویت ایمان نقش موثری دارد. ایمان بدون عمل صالح معنا ندارد. امام صادق (ع)فرمود: الایمان لا یکون الاّ بعمل ؛ایمان چیزی جز عمل نیست .
در حدیث دیگری که از آن حضرت نقل شده آمده است : ایمان آن است که طاعت خدا شود و گناهی محقق نگردد. از امیرالمؤمنین (ع)سؤال شد: آیا هر کس گواهی دهد به وحدانیت خدا و نبوت محمد بن عبداللّه او مؤمن است فرمود: پس واجبات خدا چه می شود؟
پیامبر اکرم (ص)فرمود: ریشه و اساس دین و دینداری ورع و اجتناب از گناهان است ، و ساقه و سر آن اطاعت از خداست.
ایمان به وسیله تقوای الهی و دوری از گناهان و انجام اعمال صالح تقویت می گردد.
امام صادق(ع) فرمود: “ورع و پرهیز از گناه، ایمان را ثابت نگه می دارد و طمع، ایمان را بیرون می برد”.
نیز فرمود: “هر کس عملش موافق گفتارش باشد، اهل نجات است اما هر کس عملش با گفتارش (که می گوید به خدا و قیامت و… ایمان دارم) مطابقت نکند، ایمانش عاریه ای و مصنوعی است”.
رسول خدا(ص) فرمود: “محکم ترین دستگیره ایمان، تقوا است”.
3-معرفت و شناخت چهارده معصوم (ع) :
زیرا ائمه سبیل اللّه یعنی راه خدا و باب الله به معنای درب ورود به مقام الوهیت و تقرب به ذات خدا هستند. همان که قرآن دستور می دهد برای رسیدن به خدا از وسیله کمک بگیرید
امیرالمؤمنین (ع)در مقام تبیین آیهء مذکور فرمودند: ما اهل البیت همان خانه هایی هستیم که خداوند دستور داده از راه درب های آن وارد شوید. ما اهل البیت ، هم ـ خانه های خداـ هستیم و هم ـ دربهای خانه ءخدا ـ.
بنابراین ، هر کس می خواهد خدا را بشناسد و به خدا تقرّب جوید و به کمال نهایی عبودیت و انسانیت نایل گرددباید با احادیث و معارف بلند ائمه و سیره عملی آنان آشنا شود و با آن زندگی نماید و برنامهء دنیا و آخرت خویش را بر اساس تنظیم کند و بداند بدون شناخت و ارتباط و اطاعت از امامان نیل به قرب الهی میسر نیست .
4-انس با قرآن:
راه دیگر برای تقویت ایمان و باورهای دینی، انس با قرآن است. لذا در قرآن کریم فرمود: اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایماناً. (انفال: 2) یعنی مؤمنان راستین هنگام استماع و شنیدن آیات الهی ایمان آنها افزوده می‌گردد.
استاد جوادی آملی در این باره نکاتی آموزنده دارد. از جمله می‌گوید: بهترین راه صلاح، اُنس با قرآن است. به همین دلیل می‌فرماید: فاقرؤوا ما تیسر من القرآن (مزمل: 20). یعنی آن مقدار که برای شما میسور است، قرآن تلاوت کنید و با این کتاب الهی مأنوس باشید. حتی اگر معنای بعضی از آیات برای شما روشن نشد، نگویید خواندن بدون ادراک چه اثری دارد، چون قرآن کلام آدمی نیست که اگر کسی معنایش را نداند، خواندنش بی‌ثمر باشد. بلکه قرآن نور الهی است و خواندن آن عبادت است. هر چند معنای آن هم درک نشود. قرآن حبل (ریسمان) الهی است که اُنس با آن و تدبر در آن و ایمان و عمل به آن انسان را بالا می‌برد و به مقام صالحین ملحق می‌سازد. تحت ولایت الله قرار می‌دهد. اگر انسان مشمول ولایت الله بود، امورش را خدا اداره می‌کند و در آن مقام دیگر راهی برای وسوسه و رخنة اهریمن نیست (جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، تفسیر موضوعی 1، قم، نشر موسسه اسراء، چاپ دوم، 1378 ش، ص 237 ـ 240)
انس و تلاوت قرآن، چون انسان را زیر پوشش ولایت الهی می‌برد، وسوسه‌های تبلیغات سوء، بر باورهای دینی او اثر نمی‌کند. به خصوص اگر قرآن در فصل شکوفای عمر، یعنی سن جوانی و نوجوانی خوانده شود. لذا در روایات آمده: کسی که در سن جوانی قرآن بخواند، قرآن با خون و گوشت او ـ یعنی خمیر مایة وجودی او ـ آمیخته می‌شود.( کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، با ترجمه سیدهاشم رسولی محلاتی، نشر علمیه الاسلامیه، ج4، ص 405، کتاب فضل قرآن، باب حامل قرآن، ح4)
بدون تردید کسی که معارف قرآن با خمیرة وجودی او آمیخته شده باشد، تندباد شبهات و به تعبیر مقام معظم رهبری: «شبیخون فرهنگی» بیگانگان، نمی‌تواند در باورهای دینی او خلل و اضطراب ایجاد کند. (دربارة تأثیر و آثار تلاوت قرآن به منبع ذیل مراجعه شود (همان، ص 394 تا 446)
5-عبادت و دعا:
عبادت و نیایش و انس مداوم با مناجات‌های الهی و تشرف به محضر بزرگان و علمای راستین و استفاده از برکات علمی و معنوی و انفاس قُدسی آنان، در استحکام و تقویت باورهای دینی و مذهبی نقش مؤثر دارد.( مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، جدید گفتارهای معنوی، نشر صدرا، چاپ نونزدهم، 1378 ش)
6-ذکر و یاد خداوند:
یکی از بهترین راه‌های تقویت ایمان و باورهای دینی، یاد و ذکر مداوم خداوند است. زیرا یاد خداوند موجب اطمینان قلب می‌شود و هر گاه انسان به مقام اطمینان قلبی برسد و به اصطلاح صاحب «قلب مطمئنه» شود، باورهای دینی او چون فولاد آب دیده محکم و پرتوان می‌شود. لذا خدای سبحان فرمود: الا بذکر الله تطمئن القلوب (رعد: 28) آگاه باشید که با یاد خدا دلها اطمینان و آرامش پیدا می‌کند.
حضور خداوند در خاطر ما، در همه لحظات زندگی، ارتباط ما را با او افزایش می دهد و به تدریج به پیوندی استوار می انجامد. یکی از حکمت های نمازهای پنجگانه، زنده نگه داشتن یاد خدا در طول شبانه روز، در دل مؤمن است.
«یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! خدا را بسیار یاد کنید» (احزاب، آیه 41(.
انجام برخی کارها مانند قرائت قرآن، دعا و زیارت، مطالعه سیره ائمه و همنشینی با نیکان و صالحان، ما را به یاد خدا می اندازد.
برخی کارها نیز مانع توجه به خداوند است که باید این موانع را کنار زد تا غفلت بر آن حاکم نشود.
قرآن کریم می فرماید: «یاد خدا دل های مؤمنان را می لرزاند و هنگامی که آیات الهی را گوش دهند، بر ایمانشان افزوده می شود» (انفال، آیه 2).
7-راه عشق و محبت:
راه دیگر برای قوی شدن باورهای دینی و مذهبی، راه محبت و عشق است. به دلیل نقش مهم عشق و محبت در تقویت باورهای دینی و مذهبی است که بزرگان، همواره بر عنصر محبت (دوستی خدا، پیامبر و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ) اصرار دارند. از جمله شهید مطهری در این باره می‌گوید: از بزرگترین امتیازات شیعه بر سایر مذاهب این است که پایه و زیربنای اصلی آن، محبت است و اساساً تشیع، مذهب عشق و شیفتگی است. عنصر محبت در تشیع، دخالت تام دارد. تاریخ تشیع با نام یک سلسله از شیفتگان و جانبازان سراز پا نشناخته، توأم است. (مطهری، مرتضی، جاذبه و دافعه علی، انتشارات صدرا، چاپ پنجم، 1366 ش، ص 43)
بهترین دلیل بر نقش عشق و محبت در تحکیم باورهای دینی، ایثار و فداکاری یاران امام حسین ـ علیه السلام ـ در کربلاست. یعنی عشق و محبت آنان سبب شد که آنگونه در رکاب آن حضرت جان خود را فدا کنند و بگویند: اگر هزار بار کشته شویم و زنده شویم، باز هم از حمایت و همراهی شما دست برنمی‌داریم.
بنابراین عشق و محبت، نقش بسیار مهمّی در تقویت ایمان و باورهای دینی و مذهبی دارد و هر اندازه عشق و محبت همراه با شناخت و معرفت انسان به باورهای دینی و مذهبی، بیشتر باشد، باور دینی او قوی‌تر خواهد بود. برهمین اساس امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: «هل الدین الّا الحبّ». (طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، بیروت، نشر موسسه الاعلمی، 1403 ق، ج 11، ص 160.) یعنی آیا دین غیر از محبت است.
8-تفکر و توجه به نعمت ها و الطاف خدا نسبت به انسان:
اگر در زندگی خود توجه کنیم، خود را غرق در نعمت های الهی خواهیم یافت. فلسفه آفرینش این نعمت ها این است:
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری.
(سعدی)
انسان بر خوان نعمت حق نشسته تا با یادآوری لطف او، یاد خدا را در دل زنده نگه دارد و قلب خود را به او نزدیک تر کند.

دوست گرامی. درمان حالت های شما نیاز به خودسازی اساسی دارد. شامل سلوک نظری و عملی و با صرفا کارهای بدون برنامه ریزی شده نتیجه نهایی حاصل نمی شود.
سلوک قرآنی هفت گام اساسی دارد که سالک با طی کردن موفق آن به نهایت کمال و قرب الهی خواهد رسید.

1- حکمت:
مراحل سلوک قرآنی با سلوک نظری آغاز می شود. در این مرحله سالک سعی می کند افکار و عقاید خود را بر اساس حقیقت بنا کند و با شناخت حق و باطل در حوزه های مختلف علوم عقلی و دینی و اخلاقی به حکمت برسد و عقلانیت خود را با اندیشه و حکمت دینی محکم بنا نماید و افکار باطل را از ذهن خویش تخلیه کند. این کار همان جستجوی حقیقت است که با علم آموزی و مطالعه و تحقیق و تفکر و پژوهش و پاسخ یابی سوالات اساسی زندگی انجام می شود.

2- ایمان:
در این مرحله سالک بعد از سلوک نظری و رسیدن به آگاهی و بصیرت دینی، باید به این باور برسد که راه حق و صراط مستقیم الهی که همان راه توحید و بندگی خدا است، از حقانیت یقینی برخوردار است و تضمین کننده سعادت دنیا و آخرت او است و راه های باطل و شرک آلود، چیزی جز گمراهی و سوء عاقبت برای انسان به ارمغان نمی آورد.

3- حریت:
سلوک عبادی دو مرحله دارد. در مرحله اول آن سالک باید خود را از بند بندگی هر چه غیر خدا است آزاد سازد و به صفت حریت و آزادگی برسد. در این مقام سعی می کند با تزکیه نفس و مراقبه خود را از قید و بندهای مادی و دنیوی و عادت های نفسانی را برهاند و تمام خدایان دروغین و باطل بیرونی و درونی خود را بشکند و خانه دل را برای بندگی خالصانه خداوند پاک و آماده سازد.

4- رضایت:
مرحله دوم سلوک عبادی با هدف کسب رضایت و قرب الهی انجام می شود. در این مرحله سالک می کوشد تا با انجام وظایف عبادی و واجبات دینی و ترک محرمات و گناهان، خدای متعال را از خوش راضی سازد و به قرب فرایض برسد.

5. معاشرت:
مرحله بعد سلوک اخلاقی است. در این مرحله سالک اخلاق اجتماعی و حسن معاشرت و دوستی با بندگان خدا و اخوت دینی را تمرین می کند و خود را به صفات و ملکات اخلاقی نیک می آراید و از صفات و ملکات بد تخلیه می کند.

6. محبت:
مرحله بعد سلوک عرفانی است . در این مرحله بر سالک است که در کنار کسب رضایت و طی کردن سلوک عبادی واجب، همت خود را بالاتر برد و حتی از اعمال مکروهی که خدا دوست ندارد نیز، اجتناب نماید و با کارهای مستحب و نیک در جلب محبت خداوند بکوشد تا محبوب الهی شود و به قرب نوافل که نهایت کمال انسان است نایل گردد.

7. عدالت:
مرحله بعدی سلوک اجتماعی است. در این مرحله سالک سعی دارد تا در جامعه حضور فعال داشته باشد، عدالت طلبی را در دستور کار خود قرار دهد و با ظلم و ستم بی امان بستیزد و در این مبارزه و مجاهده کاملا پیرو رهبری و امام به حق جامعه باشد و او را یاری نماید تا در سلوک اجتماعی خود نیز به نهایت رشد برسد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد