طلسمات

خانه » همه » مذهبی » زندگی برزخی یا زندان برزخی

زندگی برزخی یا زندان برزخی


زندگی برزخی یا زندان برزخی

۱۳۹۷/۰۹/۲۸


۹۴۱ بازدید

اگر عالم برزخ حتی برای فرد مومن زندگی انفرادی و مانند یک زندان است با این حساب این دنیا به مراتب بهتر از ان دنیا می باشد؟

با عرض سلام.
این ادّعا که زندگی برزخی، انفرادی است، نه تنها سند محکمی در آیات و احادیث ندارد، بلکه احادیث فراوانی برخلاف آن موجود است.
ـ « عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیَزُورُ أَهْلَهُ فَیَرَى مَا یُحِبُّ وَ یُسْتَرُ عَنْهُ مَا یَکْرَهُ وَ إِنَّ الْکَافِرَ لَیَزُورُ أَهْلَهُ فَیَرَى مَا یَکْرَهُ وَ یُسْتَرُ عَنْهُ مَا یُحِبُّ قَالَ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَزُورُ کُلَّ جُمْعَةٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَزُورُ عَلَى قَدْرِ عَمَلِهِ . ـــــــ امام صادق علیه السلام فرمودند:روح مؤمن أهل خود را دیدار می کند و آنچه خوش آیند او باشد می بیند و آنچه خوش آیند او نیست از او نهان داشته می شود، و کافر زیارت می کند اهل خود را و آنچه خوش آیند او نیست می بیند و آنچه خوش آیند او است از او نهان داشته می شود ؛ سپس فرمود: برخی از آنها اهل خود را زیارت می کنند روز جمعه و برخی نیز زیارت می کنند به اندازه عمل خویش.»( بحار الأنوار ، ج 58، ص: 52)
وقتی اهل برزخ، به بازماندگان دنیایی خود سر می زنند، وقتی همین بازماندگان از دنیا بروند و وارد برزخ شوند، به نحو اولی به آنها سرخواهند زد. در حدیث آمده که مؤمنان برزخی، وقتی به دنیا و اهل دنیا سر می زنند اموری را می بینند که خوشحالشان کند. پس خدای متعال، می خواهد بهشتیان برزخی را با دیدار اقوامشان خوشحال کند. در این صورت با دیدار اقوام برزخیشان، بیشتر خوشحالشان خواهد نمود.
ـ امّا درباره ای اینکه اهل برزخ همدیگر را می شناسند و با هم رفت و آمد دارند و با هم زندگی می کنند، روایات زیاد است که به برخی از آنها اشاره می شود. « عَنْ حَبَّةَ الْعُرَنِیِّ قَالَ خَرَجْتُ مَعَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام إِلَى الظَّهْرِ فَوَقَفَ بِوَادِی السَّلَامِ کَأَنَّهُ مُخَاطِبٌ لِأَقْوَامٍ فَقُمْتُ بِقِیَامِهِ حَتَّى أَعْیَیْتُ ثُمَّ جَلَسْتُ حَتَّى مَلِلْتُ ثُمَّ قُمْتُ حَتَّى نَالَنِی مِثْلُ مَا نَالَنِی أَوَّلًا ثُمَّ جَلَسْتُ حَتَّى مَلِلْتُ ثُمَّ قُمْتُ وَ جَمَعْتُ رِدَائِی فَقُلْتُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ إِنِّی قَدْ أَشْفَقْتُ عَلَیْکَ مِنْ طُولِ الْقِیَامِ فَرَاحَةَ سَاعَةٍ ثُمَّ طَرَحْتُ الرِّدَاءَ لِیَجْلِسَ عَلَیْهِ فَقَالَ لِی یَا حَبَّةُ إِنْ هُوَ إِلَّا مُحَادَثَةُ مُؤْمِنٍ أَوْ مُؤَانَسَتُهُ قَالَ قُلْتُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِنَّهُمْ لَکَذَلِکَ قَالَ نَعَمْ وَ لَوْ کُشِفَ لَکَ لَرَأَیْتَهُمْ حَلَقاً حَلَقاً مُحْتَبِینَ یَتَحَادَثُونَ فَقُلْتُ أَجْسَامٌ أَمْ أَرْوَاحٌ فَقَالَ أَرْوَاحٌ وَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یَمُوتُ فِی بُقْعَةٍ مِنْ بِقَاعِ الْأَرْضِ إِلَّا قِیلَ لِرُوحِهِ الْحَقِی بِوَادِی السَّلَامِ وَ إِنَّهَا لَبُقْعَةٌ مِنْ جَنَّةِ عَدْن ـــــــ حبّه عرفی گوید : با امیر مومنان به سوی پست کوفه خارج شدیم ؛ امیر المومنین علیه السلام در پشت کوفه در وادی السلام ایستاده بود و گویی با کسانی سخن می گفت. من نیز با او ایستادم تا خسته شدم ، پس نشستم تا اینکه ملول شدم ، دوباره برخاستم و ردایم را جمع کرده و گفتم یا امیرالمومنین من بر تو نگرانم از ایستادن زیاد ، بنشین و استراحت کن ! سپس ردایم را بر زمین پهن کردم تا بنشیند. فرمودند: ای حبّه آنچه دیدی نبود مگر سخن گفتن و مؤانست با مؤمن. گفتم یا امیرالمومنین ! آنها نیز چنین هستند؟ فرمود: « آری اگر آنچه من می بینم برای تو هم کشف می شد ، می دیدی که مؤمنان حلقه وار نشسته و با هم سخن می گویند. گفتم اجسادند یا ارواح؟ فرمودند: ارواح ؛ و مؤمنی نمی میرد مگر اینکه به روح او گفته می شود: به وادی السلام ملحق شو. همانا وادی السلام قطعه ای از بهشت عدن است.» (بحار الأنوار ، ج 58 ،ص51 )
توجّه: اینکه حضرت فرمود: ارواحند ، احتمالن برای آن بود که حبّه عرنی توان فهم اجساد غیر مادّی را نداشت. اینکه او پرسید آیا اجسادند یا ارواح؟ منظورش از اجساد ، همان ابدان مادّی داخل طبق این حدیث، اهل بهشت، دور هم جمع می شوند و از بودن با همدیگر، لذّت می برند؛ کما اینکه در دنیا هم مؤمنان از بودن در کنار همدیگر، خوشحال می شوند. بر این اساس، روشن است که کسانی از اهل بهشت، که در دنیا باهم فامیل بوده اند، بیشتر راغب خواهند که باهم باشند.
در انتهای این حدیث آمده که وای السلام، قطعه ای از بهشت عدن است. و خداوند متعال فرمود: « جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ باب ــــــ (همان) بهشتهای عدن، که وارد آن مى شوند؛ و همچنین پدران و همسران و فرزندان صالح آنها؛ و فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مى گردند.» (الرعد:23)
با ضمیمه کردن این آیه به آن حدیث، می توان فهمید که این آیه، شامل بهشت برزخی هم هست.
« عَنْ ضُرَیْسٍ الْکُنَاسِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ إِنَّ لِلَّهِ جَنَّةً خَلَقَهَا اللَّهُ فِی الْمَغْرِبِ وَ مَاءُ فُرَاتِکُمْ هَذِهِ یَخْرُجُ مِنْهَا وَ إِلَیْهَا تَخْرُجُ أَرْوَاحُ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ حُفَرِهِمْ عِنْدَ کُلِّ مَسَاءٍ فَتَسْقُطُ عَلَى ثِمَارِهَا وَ تَأْکُلُ مِنْهَا وَ تَتَنَعَّمُ فِیهَا وَ تَتَلَاقَى وَ تَتَعَارَفُ فَإِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ هَاجَتْ مِنَ الْجَنَّةِ فَکَانَتْ فِی الْهَوَاءِ فِیمَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ تَطِیرُ ذَاهِبَةً وَ جَائِیَةً وَ تَعْهَدُ حُفَرَهَا إِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ وَ تَتَلَاقَى فِی الْهَوَاءِ وَ تَتَعَارَفُ قَالَ وَ إِنَّ لِلَّهِ نَاراً فِی الْمَشْرِقِ خَلَقَهَا لِیُسْکِنَهَا أَرْوَاحَ الْکُفَّارِ وَ یَأْکُلُونَ مِنْ زَقُّومِهَا وَ یَشْرَبُونَ مِنْ حَمِیمِهَا لَیْلَهُمْ فَإِذَا طَلَعَتِ الْفَجْرُ هَاجَتْ إِلَى وَادٍ بِالْیَمَنِ یُقَالُ لَهُ بَرَهُوتُ أَشَدَّ حَرّاً مِنْ نِیرَانِ الدُّنْیَا کَانُوا فِیهَا یَتَلَاقَوْنَ وَ یَتَعَارَفُونَ فَإِذَا کَانَ الْمَسَاءُ عَادُوا إِلَى النَّارِ فَهُمْ کَذَلِکَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ ـــــــــــــــ ضریس کنّاسی از امام باقر علیه السلام روایت نمود که : خدا بهشتى در مغرب آفریده و آب فرات شما از آن می آید، و ارواح مؤمنان هر شب از گورهاشان بدان گرایند، و از میوه هایش براى آنها افتد و از آن بخورند و در آن نعمت داده شوند و با هم ملاقات نمایند و همدیگر را بشناسند، و چون سپیده بدمد ، از بهشت بجهند و در هوا میان آسمان و زمین بپرند و رفت و آمد کنند و چون خورشید برآید به گور خود رسند و در هوا با هم ملاقات نمایند و همدیگر را بشناسند. و فرمود: و خدا را دوزخى است در مشرق که آن را براى جایگاه کفار آفریده ؛ که شبانه در آن از زقّوم بخورند و از حمیم بنوشند و چون سپیده بدمد به سرزمینی در یمن بجهند به نام برهوت که از همه ی آتشهای دنیا گرمتر است و در آن با هم ملاقات کنند و همدیگر را بشناسند و چون شب شود به آتش بازگردند، و پیوسته چنین باشند تا روز قیامت.» (بحار الأنوار ، ج 58 ،ص51 )
از این حدیث هم استفاده می شود که اهل بهشت، با هم دیدار دارند. امّا تفاوتی هست بین برزخ و آخرت، و آن اینکه در آخرت، اهل بهشت، در رفت و آمد بین دو بهشت نیستند؛ ولی در برزخ، یک بهشت عمومی است که دارالسلام نام دارد، که اهل بهشت، همدیگر را در آنجا ملاقات می کنند؛ و افزون بر آن، هر کسی بهشت خصوصی خود را هم دارد؛ که آن را اصطلاحاً قبر می گویند. دقّت شود که قبر، غیر از مدفن است. لذا فرمودند: « الْقَبْرُ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النِّیرَان. ـــ قبر یا باغی از باغهای بهشت است یا حفره ای از حفره های آتش جهنّم.» (بحار الأنوار، ج 58، ص7) روشن است که مدفن، این اوصاف را ندارد بلکه جایگاه برزخی شخص این اوصاف را دارد. پس مراد از قبر در این روایت، مدفن نیست. مدفن را مجازاً قبر می گویند.
البته این احتمال هم هست که بهشتیان برزخی، حتّی در بهشت شخصی خودشان هم همدیگر را ملاقات کنند؛ لکن این ملاقات، مثل ملاقات در دارالسلام، عمومی نیست؛ بلکه خصوصی است. از برخی اولیای الهی نیز شنیده شده که با اهل بهشت در بهشت خصوصی خودشان دیدار داشته‌اند؛ و برخی از اولیاء، دیده اند که در این بهشتهای خصوصی هم آشنایان فرد، در اطرافش هستند. حتّی برخی از اهل بهشت، در بهشت خصوصی خود، کلاس درس دارند برای افراد خاصّی.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد