قوی ترین طلسمات+قویترین دعا و طلسم+قوی ترین کتاب طلسم و دعانویسی مطالب مذهبی+طلسم سیاهی و طلاق+طلسم احضار محبت معشوق+دانلود کتاب طلسم محبت و طلاق قوی
1- بلی، پیامبران و پیامبر اسلام به اذن الهی علم به غیب داشتند .
2-نه تنها پیامبران و پیامبر اسلام علم به انساب داشتند که برخی از افراد هم علم به انساب داشتند . اینکه چه مصلحتی بوده پیامبر(ص) دلیل آن‌را نفرموده‌اند در هیچ منبعی ذکر نشده است.
3- در زمان پیامبر علم انساب و نسب شناسی در قریش وجود داشت که بعدها هم ادامه یافت و کتابهای متعددی در علم انساب و نسب شناسی نوشته شد .
4- علم انساب به خودی خود چنانکه دغدغه عده ایی بوده است به تنهایی مفید فایده نیست و در برخی از موارد نیز نهی شده است .
5- در برخی از منابع آمده است ،خود پیغمبر وقتى نسب خود را مى شمرد، چون به عدنان مى رسید سخن را قطع مى کرد و مى فرمود: وقتى به عدنان رسیدید بالاتر نروید.
در این که چرا پیامبر در بیان انساب خویش فرمود: از عدنان بالاتر نروید ؟ در پاسخ باید گفت ؛ نسب قریش تا عدنان محل اختلاف نبود اما قبل از آن محل اختلاف بود .چون در بیان انساب گاهی اختلاف پیش می آمد ، برای جلو گیری از اختلاف ، پیامبر از ادامه انساب خویش بعد از عدنان خود داری و دیگران را از ادامه آن بر حذر داشت .
نیاکان پیامبر اسلام, به ترتیب عبارتند از:عبدالله, عبدالمطلب, هاشم, عبدمناف, قصی,کلاب, مرّه، کعب، لوی, غالب, فهر، مالک, نضر, کنانه, خزیمه, مدرکه, الیاس, مضر, نزار, معد, عدنان .طبق روایتی که ابن عباس از پیامبرنقل کرده, هر موقع نسب آن حضرت به عدنان رسید, نباید از او تجاوز کرد. زیرا خود آن حضرت, هنگامی‌که نام نیاکان خود را بیان می‌نمود, از عدنان تجاوز نمی‌کرد, و دستور می‌داد دیگران هم از شمردن باقی نسب تا به اسماعیل خودداری کنند. و نیز می‌فرمود که آنچه در میان اعراب در این قسمت معروف است، درست نیست
آن چه همگان اتفاق دارند، آن است که نسب عدنان به اسماعیل فرزند ابراهیم خلیل منتهى مى شود
به گفته یعقوبى؛ عدنان نخستین کسى است که براى کعبه پوششى قرار داد. فرزندان عدنان از حجاز به سایر نقاط رفتند و سکونت ورزیدند، از جمله گروهى از آنها به یمن رفتند، معد از پسران عدنان شریفترین فرد اولاد اسماعیل بود و او از منطقه حرم بیرون نرفت و در مکه ماند.
1- فروغ ابدیت- ج1،آیت الله جعفر سبحانی , ص 112 چاپ 16 , 1378 , انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی
2-نه تنها پیامبران و پیامبر اسلام علم به انساب داشتند که برخی از افراد هم علم به انساب داشتند . اینکه چه مصلحتی بوده پیامبر(ص) دلیل آن‌را نفرموده‌اند در هیچ منبعی ذکر نشده است.
3- در زمان پیامبر علم انساب و نسب شناسی در قریش وجود داشت که بعدها هم ادامه یافت و کتابهای متعددی در علم انساب و نسب شناسی نوشته شد .
4- علم انساب به خودی خود چنانکه دغدغه عده ایی بوده است به تنهایی مفید فایده نیست و در برخی از موارد نیز نهی شده است .
5- در برخی از منابع آمده است ،خود پیغمبر وقتى نسب خود را مى شمرد، چون به عدنان مى رسید سخن را قطع مى کرد و مى فرمود: وقتى به عدنان رسیدید بالاتر نروید.
در این که چرا پیامبر در بیان انساب خویش فرمود: از عدنان بالاتر نروید ؟ در پاسخ باید گفت ؛ نسب قریش تا عدنان محل اختلاف نبود اما قبل از آن محل اختلاف بود .چون در بیان انساب گاهی اختلاف پیش می آمد ، برای جلو گیری از اختلاف ، پیامبر از ادامه انساب خویش بعد از عدنان خود داری و دیگران را از ادامه آن بر حذر داشت .
نیاکان پیامبر اسلام, به ترتیب عبارتند از:عبدالله, عبدالمطلب, هاشم, عبدمناف, قصی,کلاب, مرّه، کعب، لوی, غالب, فهر، مالک, نضر, کنانه, خزیمه, مدرکه, الیاس, مضر, نزار, معد, عدنان .طبق روایتی که ابن عباس از پیامبرنقل کرده, هر موقع نسب آن حضرت به عدنان رسید, نباید از او تجاوز کرد. زیرا خود آن حضرت, هنگامی‌که نام نیاکان خود را بیان می‌نمود, از عدنان تجاوز نمی‌کرد, و دستور می‌داد دیگران هم از شمردن باقی نسب تا به اسماعیل خودداری کنند. و نیز می‌فرمود که آنچه در میان اعراب در این قسمت معروف است، درست نیست
آن چه همگان اتفاق دارند، آن است که نسب عدنان به اسماعیل فرزند ابراهیم خلیل منتهى مى شود
به گفته یعقوبى؛ عدنان نخستین کسى است که براى کعبه پوششى قرار داد. فرزندان عدنان از حجاز به سایر نقاط رفتند و سکونت ورزیدند، از جمله گروهى از آنها به یمن رفتند، معد از پسران عدنان شریفترین فرد اولاد اسماعیل بود و او از منطقه حرم بیرون نرفت و در مکه ماند.
1- فروغ ابدیت- ج1،آیت الله جعفر سبحانی , ص 112 چاپ 16 , 1378 , انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی