خانه » همه » مذهبی » با سلام در سایتتان مطلبی خواندم به این شرح((طبق روایتی که ابن عباس از پیامبر نقل کرده, هر موقع نسب ان حضرت به عدنان رسید, نباید از او تجاوز کرد. زیرا خود ان حضرت, هنگامی‌که نام نیاکان خود را بیان ‌می‌نمود, از عدنان تجاوز نمی‌کرد, و دستور ‌می‌داد دیگران هم از شمردن باقی نسب تا به اسماعیل خودداری کنند.)) چرا پیامبر گفتند نباید از عدنان تا حضرت اسماعیل نسب ایشان گفته شود مگر چه اشکالی داشته چرا خودشان نسب درست را نمیگفتند که بین این دو چه کسانی اجداد پیامبر بودند مگر مشکلی یود میشود توضیح دهید ؟؟؟؟؟

با سلام در سایتتان مطلبی خواندم به این شرح((طبق روایتی که ابن عباس از پیامبر نقل کرده, هر موقع نسب ان حضرت به عدنان رسید, نباید از او تجاوز کرد. زیرا خود ان حضرت, هنگامی‌که نام نیاکان خود را بیان ‌می‌نمود, از عدنان تجاوز نمی‌کرد, و دستور ‌می‌داد دیگران هم از شمردن باقی نسب تا به اسماعیل خودداری کنند.)) چرا پیامبر گفتند نباید از عدنان تا حضرت اسماعیل نسب ایشان گفته شود مگر چه اشکالی داشته چرا خودشان نسب درست را نمیگفتند که بین این دو چه کسانی اجداد پیامبر بودند مگر مشکلی یود میشود توضیح دهید ؟؟؟؟؟

طبق روایتی که در بعضی از کتاب‌ها، مثل بحارالانوار،[1] کشف الغمة فی معرفة الائمة (ع)[2] و المناقب لآل ابی طالب (ع)[3] آمده است، پیامبر اکرم(ص) فرمود: در معرفی و بیان نسب(پدران) من به(جدم) عدنان رسیدید به همین مقدار اکتفا کنید. (اجداد بعد از عدنان مرا نام نبرید).هم‌چنین در روایات دیگری از آن‌حضرت آمده است: وقتی که نسب من به معد بن عدنان تا ابراهیم(ع) رسید، بیان کنندگان چنین
انسابی(نسابین) دروغ می‌گویند.[4]دلیل این مطلب نیز مطابق آنچه در روایات آمده، معلوم نبودن انساب آن‌حضرت (بعد از عدنان تا حضرت ابراهیم و حضرت آدم) و اختلاف نسابین است. در روایتی آمده است که حضرت فرمود: هرگاه نسب من به عدنان رسید توقف کنید و سپس این آیه را خواند: «و عاد را و ثمود را و اصحاب الرس را و نسل‌های بسیاری را که در میان آنها بودند(هلاک کردیم)»،[5] و سپس فرمود: کسی جز خدا علم به اینها ندارد.[6]بنابراین، علت این‌که پیامبر(ص) از نام بردن اجداد خود بعد از عدنان نهی کرده، معلوم نبودن انساب و جلوگیری از اختلاف نسابین و مورخان در این زمینه بود.
پی نوشت:
[1].قطب الدین راوندی، سعید بن هبة الله، قصص الانبیاء علیهم السلام، محقق، مصحح، عرفانیان یزدی، غلامرضا، ص 316، مشهد، مرکز پژوهش‌های اسلامی، چاپ اول، 1409ق.
[2]. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 15، تبریز، نشر بنی هاشمی، چاپ اول، 1381ق.
[3]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ج 1، ص 155، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[4]. ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص 24، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1407ق.
[5]. فرقان، 38.
[6]. قصص الانبیا، ص316. «روی عنه (ص): إذا بلغ نسبی إلى عدنان فأمسکوا ثم قرأ: «وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ أَصْحابَ الرَّسِّ وَ قُرُوناً بَیْنَ ذلِکَ کَثِیراً»، لا یعلمهم إلا الله تعالى جل ذکره».

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد