خانه » همه » مذهبی » علامت وجود ایمان

علامت وجود ایمان


علامت وجود ایمان

۱۳۹۷/۰۶/۲۳


۳۹۶ بازدید

چگونه بفهمیم ایمان داریم یا نه؟

برای اینکه بدانیم ایمان داریم یا نه، ابتدا باید متعلق ایمان را که سیستم توحید و سیستم شرک است بشناسیم و آثار مثبت و منفی توحید و شرک را در شخصیت و زندگی انسان تحقیق کنیم و کارکرد مثبت توحید و باطل بودن و کارکرد منفی شرک را بشناسیم و بعد ببینیم زندگی خود را بر اساس آن بنا نموده ایم و عملا تاثیر مثبت ایمان و بندگی خدا را احساس می کنیم یا نه. نشانه اصلی ایمان عمل و زندگی بر اساس آموزه های توحیدی اسلام است. باید ببینیم سیستم دین توحیدی اسلام را قبول داریم و به آن عمل می کنیم یا نه هر طور که دلمان بخواهد زندگی می کنیم. توضیح بیشتر:اصلی ترین مولفه عقلانیت اسلام ایمان توحیدی است. در این زمینه باید به توحید به صورت یک سیستم و مکتب کامل تربیتی نگاه کنیم تا موضوع ایمان و متعلق آن روشن شود. توحید و شرک در حقیقت دو سیستم برای زندگی انسان است. توحید یعنی زندگی بر اساس خداپرستی و شرک یعنی زندگی بر اساس خودپرستی و پرستش غیر خدا. اینجا توحید در مقابل شرک یک بحث پرستشی است نه بحث خداشناسانه.
توحید معنای بسیار گسترده ای دارد و تمام جهان هستی و زندگی فردی و اجتماعی انسان را پوشش می دهد.
ما در مذهب شیعه دو مفهوم مهم و کلی بیشتر نداریم و آن توحید و ولایت است. بقیه اعتقادات و آموزه های اسلام و شیعه همه تحت این دو عنوان ساختار بندی می شود.
در مورد معنای توحید از بچه گی به ما آموخته اند که توحید؛ یعنی خدا یکی است و دو تا نیست. این آموزش درست است اما نیاز به توضیح و تبیین فراوان دارد. باید این اعتقاد باز شود و وقتی باز می شود، شما مشاهده می کنید که تمام حوزه های فردی و اجتماعی زندگی انسان را دربر می گیرد.
بر این اساس توحید یعنی تبیین و اجرای هدف زندگی، اخلاق، پرستش، رفتار فردی و اجتماعی، سیاست، اقتصاد، مدیریت، فرهنگ و حکومت، بر اساس جهان بینی و ایدئولوژی توحیدی و تحقق روحیه بندگی و عبودیت در انسان و جامعه.
شرک یعنی تبیین و اجرای تمام این حوزه ها که نام برده شد، بر اساس جهان بینی و ایدئولوژی مادی که شامل: ماده پرستی و پول پرستی و دنیا پرستی و قدرت پرستی، شخصیت پرستی، شاه پرستی، جمال پرستی، شهرت پرستی، لذت پرستی، نفس پرستی و مانند آن است. توحید یک مصداق بیشتر ندارد و آن خداپرستی و بندگی خدای واحد است. ولی شرک مصادیق فراوانی دارد که عرض شد.
بنابراین موضوع اصلی ایمان مذهبی، کارآمدی سیستم تربیتی و هدایتی دین است، لذا اعتقاد به حقانیت اسلام، یعنی باورمندی عمیق به کارآمدی کامل و صد در صدی سیستم توحید و عبودیت برای تربیت و رشد انسان و رساندن او به آرامش، آرزوهای معنوی و شکوفایی نهایی استعداد های انسانی.
ایمان، یعنی باور یقینی داشه باشید به اینکه انسان مظهر و عبد خدا است و کمال و سعادت او در پرتو بندگی و نزدیکی به خدا حاصل می شود و سیستم عبودیت و دین توحیدی برای این منظور کارآمدی کامل دارد.
همچنین از روی تحقیق باور نمایی که خودپرستی و دنیاپرستی و سیستم شرک جز انحراف و گمراهی و فساد و شقاوت برای انسان ارمغان دیگری ندارند و تمام مفاسدی که در عالم واقع می شود ناشی از شرک و خودپرستی است.
از نگاه اسلام، انسان تنها با یکتاپرستی به سعادت می رسد و باید تنها از او بخواهد، تنها در مقابل او کرنش کند، تنها به او نزدیک شود، تنها به او توکل کند، تنها مطیع و تسلیم او باشد و به آنچه او می دهد، راضی و خوشنود گردد، امور زندگی خویش را به او بسپارد، فقط با خدا معامله کند، تنها به امید و عشق او زندگی کند، به کسی جز او دل نبندد و تنها هدف اش در زندگی رسیدن به صفات و کمالات او باشد.
در این سیستم عقلانی ایمان ضرورت قطعی دارد، چون تا بنده به کارآمدی این سیستم کاملا باور و اعتقاد قلبی نداشته باشد و یقین نکند که حتما به نهایت قرب و شکوفایی انسانی و سعادتمندی خواهد رسید، قادر نخواهد بود تا با اراده قوی و طیب خاطر برای انجام وظایف بندگی اقدام عملی نماید.
ایمان یعنی باوری یا نیرویی معنوی که باعث می شود انسان با شجاعت و قدرت و صدق و اخلاص برای رضای خدا تلاش کند و در مسیر قرب الهی قرار بگیرد و با آرامش کامل بدور از هر گونه شک و شبهه ای به انجام وظایف فردی و اجتماعی خود همت گمارد و از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای هراس به خود راه ندهد، علامت ایمان این است که فرد مومن حتی از مرگ در این راه نگرانی ندارد و آن را شهادت در راه خدا می داند و از آن استقبال می کند.
حقیقت ایمان آن است که انسان خودش را در جبهه حق و تحت ولایت خداوند بداند و خلافت انسان کامل معصوم را بر خودش و جامعه بپذیرد و تحت فرماندهی ولی و خلیفه خدا در روی زمین، همیشه آماده نبرد بزرگ با دشمنان داخلی( جهاد اکبر) با نفس اماره و دشمنان خارجی (جهاد اصغر) با سلطه گران و ظالمان و کافران باشد و در عرصه این درگیری بتواند از جان و مال و آبروی خویش مایه بگذارد و از هیچ نیروی شیطانی هراس بدل راه ندهد و محکم و استوار، با صدق و اخلاص در راه خدا مبارزه و مقاومت کند و در مقابل سختی ها این راه بردبار و صبور باشد. این صفات و حالات، دورنمایی از یک انسان مومن واقعی است.
ما اگر بخواهیم حقیقت ایمان را به درستی و مصداقی درک کنیم باید مومن حقیقی و ویژگی های آن را بررسی کنیم. چرا؟ چون ایمان یک نیروی معنوی بسیار قوی و در عین حال پیچیده است که بدون مطالعه در مظاهر آن شناختنی نیست. ایمان نیرویی است که در مومن ظهور می کند و ما تا مومن که ظرف ظهور ایمان است را به درستی نشناسیم، نمی توانیم به این نیروی معنوی شناخت عمیق پیدا کنیم. ایمان نیرویی است که می تواند تعداد کمی را بر عده کثیری از کافران و ستمگران پیروز کند. شما وقتی می بینید، یک انسان مومن در یک مجمع جهانی با تکیه بر ایمان خود و اعتقاد به توحید، سخنی می گوید که جهانیان را بیدار و متوجه می کند و ظالمان را به خشم می آورد، نیروی ایمان را در کلام او مشاهده می کنید.
شما هنگامی که قدرت نفوذ سخن و رفتار امام خمینی رض را در ملت می بینید و توان او را برای سرنگونی نظام شاهنشاهی و ایجاد نظام اسلامی با تکیه بر خداوند و توکل به او مشاهده می کنید، پی به قدرت ایمان می برید و آن را در یکی از مظاهر آن مشاهده می کنید.
جنگ تحمیلی هشت ساله یکی از عرصه های مهم ظهور و بروز ایمان به خداوند بود. در تمام صحنه های دفاع ما با قدرت ایمان رزمندگان و تاثیر بی نظیر آن مواجه هستیم. دشمن با تجهیزات کامل ارسالی شرق و غرب به ایران هجوم آورده بود، و ما در مقابل آنها سلاحی داشتیم که آنها نداشتند و دیدید که ایمان به خدا و توکل به او بر آن همه سلاح و تجهیزات و کمک های غربی و شرقی پیروز شد. این یعنی ایمان توحیدی به خداوند و کار دشمن نیز چیزی جز شرک و اتکال به دشمنان و کافران نبودکه ضامن شکست آنها بود.
البته برخی ویژگی های ایمان در قرآن کریم و روایات اسلامی آمده که برای این منظور قابل استفاده است ولی حقیقت ایمان را باید در فرد مومن واقعی مشاهده کنیم و نوع منش و تفکر و اخلاق انسان مومن است که این نیرو را معرفی می کند.
براى نمونه:
– مقدار اهتمام به نماز و تکالیف دینى دیگر،
– چگونگى معاشرت با دوستان و خویشان و رسیدگی به نیازمندان جامعه و مشارکت در پیشرفت و تکامل اجتماع.
– وضعیت خانوادگى و الگوهاى رفتارى فرد.
– ولایت پذیری و اهتمام به پیروی از امامان معصوم و در خط و جبهه حق بودن و مبارزه با اهل باطل. این نکته خیلی مهم است. مومن جبهه دارد و تحت ولایت معصوم و نایب معصوم حرکت می کند و این از نشانه های بزرگ اهل ایمان است.
– صدق و اخلاص. بسیاری از انسان ها ادعای ایمان دارند، ولی به حقیقت کسی مومن است که در ادعای خود راست بگوید و واقعا با صمیم قلب به تکالیف دینی خود عمل کند و از سر اخلاص به عبادت خداوند بپردازد. صدق و اخلاص دو علامت قطعی ایمان در فرد مومن است.
با توجه به این اصول مى توان میزان پایبندى فرد به ایمان را تا حدودى به دست آورد. رسول خدا(ص) فرمود: «هر فرد بر دین دوست و همنشین خود است».
هر چیزی نشانه ای دارد ایمان و تقوا هم نشانه هائی دارد، در خصوص ویژگى «ایمان» که یک صفت قلبى است به عرض مى رسانیم که راه شناخت و پى بردن به این ویژگى درونى، دقت در اعمال و رفتار ناشى از آن است. مثلاً شجاعت یک صفت نفسانى و درونى است و کسى نیست که ادعاى شجاعت نکند ولى راه تشخیص فرد شجاع از ترسو دقت در رفتارهاى وى و مشاهده آنها است. مثلاً کسى که شب از بیرون رفتن و یا واقع شدن در تاریکى امتناع مى ورزد و با مشاهده یک صحنه پراضطراب رنگ رخساره اش را مى بازد، نمى تواند شجاع باشد. حال براى پى بردن به ایمان افراد نیز باید از نظر رفتارى وى را مورد دقت قرار دهید. مثلاً شخص با ایمان به سهولت غیبت نمى کند، تهمت نمى زند، از انجام واجبات غفلت نمى ورزد و نمازهاى واجب را در اول وقت و باحضور قلب و کیفیت برتر به جا مى آورد، در رعایت حساب مالى (خمس و زکات) دقت دارد و وضعیت شخصى او از نظر پایبندى به امور شرعى و… بنابراین به صرف ادعا نمى توان کسى را با ایمان دانست چون مدعیان ایمان کم نیستند.

راه های تحصیل، تحکیم و تقویت ایمان:

ایمان حاصل علم و عمل و تست کارآمدی و لمس کردن آثار مثبت بندگی خدا است. بنابراین اولین عامل تقویت ایمان شناخت حقیقت است. شناخت حقیقت خداوند و هستی و دین و زندگی و انسان و توحید باعث تقویت ایمان می شود. اما وقتی انسان وارد عمل و اطاعت و عبادت خدای متعال و تبعیت از راهبران معصوم دینی می شود، ایمانش بیشتر از پیش تقویت می شود.
به تعبیر دیگر هر قدر که شما در صراط مستقیم الهی حرکت کنید و به وظایف شرعی خود بهتر عمل نمایید، ایمان شما بیشتر تقویت می شود چون آثار مثبت آن را در زندگی خود تجربه و مشاهده می کنید.
همچنین عوامل محیطی فراوانی در تضعیف ایمان نقش دارند، دوستان یکی از این عوامل هستند، باید در انتخاب دوست دقت فراوان کنید و با اهل ایمان معاشرت نمایید.
تلاوت با دقت قرآن کریم و روایات در تقویت ایمان بسیار موثر است. هر روز مقداری با این کتاب مقدس مانوس شوید و آنرا با دقت تلاوت و مطالعه کنید تا ایمان شما تقویت شود.
یاد مرگ در این زمینه بسیار موثر است. یاد مرگ، یعنی بدانید و باور کنید که دنیا زودگذر است و ما بعد از مرگ به زندگی خود ادامه می دهیم و باید برای سفر آخرت آماده شویم.
اگر کسی باور کند که هدف زندگی دنیا چیزی جز آمادگی برای سفر آخرت نیست، بیشتر به یاد خدا و خود خواهد بود و کمتر به گناه آلوده می شود.
تذکر:
در کنار علم و عمل نیز لازم است از عوامل آسیب زا پرهیز نمایید. مثلا خود را در معرض شبهات و هجوم فرهنگی دشمن قرار ندهید و با اینترنت و شبکه های اجتماعی با احتیاط برخورد کنید.
از دیدن عکس و فیلم و چیزهایی که محرک شهوت است یا شک و شبهه ایجاد می کند، خوداری کنید و در صورتی که شک و شبهه ای پدید آمد حتما از عالمان دینی سوال کنید و در رفع آن بکوشید.
بنابر این بر ماست که براى فراهم آوردن ایمان در دو زمینه تلاش داشته باشیم: الف) در زمینه تقویت شناخت خویش و دوم در زمینه انگیزش میل فطرى خویش به آوردن ایمان و انجام کارهاى شایسته.
الف) روش های تقویت معرفت و علم به حقیقت:
1. تفکر و اندیشه در کتاب تکوین (طبیعت و جهان آفرینش) . تفکر پیرامون آیات و نشانه های خداوند در گستره هستی: توجه به این نشانه ها، یاد خدا را در دل ها زنده می کند و لطف و رحمت او را به ما یادآور می شود و در نهایت بر دوستی و محبت ما به خدا می افزاید. (ر.ک: سوره یس، آیات 23 تا 40).
2. تفکر و تدبر در خلقت خود انسان(مبدأشناسى).
3. تفکر و تأمل در پایان زندگى انسان (معادشناسى).
4. مراجعه به کتاب تشریع (قرآن و سیره اهل بیت علیهم السلام)
5. مطالعه تاریخ اسلام و تحلیل آن در تقویت ایمان تاثیری بسیار عمیق خواهد داشت.
6. ریشه اصلی ایمان در شناخت توحیدی خداوند و درک حقیقی وحدت هستی است و اعتقاد به آن است.
ب) عمل صالح و درک آثار و نتایج بندگی خدا:
ایمان از جهتی نیز به مقتضى عمل صالح است، این واقعیت را در آیه آیه قرآن شریف مى توانیم به دست آوریم: «والّذین آمنوا و عمِلوا الصّالحاتِ سنُدخِلِهُم جنّاتٍ…»؛ (نساء، آیه ى 57 و 122).
ایمان و عمل در دیدگاه قرآن دو جزء جدانشدنى از هم هستند، در واقع ایمان، شخص را به انجام عمل شایسته وا مى دارد، امّا در همین جا یک نکته دقیقى وجود دارد و آن این که ایمان، در صورتى مى تواند منشأ عمل صالح (تقوا) بشود که زنده و فعّال باشد. به عبارتى آگاهى و تنبه همواره باید زنده باشد تا منشأ اثر شود. توصیه شده در این مرحله براى تشخیص کار «خوب» از کار «بد» تا آن چه که عقل مى فهمد از عقل، و آن چه را نمى فهمد از شرع دریافت کنیم و بدانیم چه کارى را باید انجام دهیم و چه کارى را باید ترک کنیم. لذا موضوع انجام واجبات و ترک محرّمات مطرح مى شود.
نکته ى دیگر در سیر عملى آن است که مؤمن پیوسته به عمل صالح و کردار شایسته اهتمام بورزد، هر عمل شایسته، در تقویت ایمان و تقوا نقشى اساسى دارد و متقابلاً ایمان به دست آمده خود منشأ عمل شایسته تر مى شود و این ارتباط ایمان و عمل صالح به صورت صعودى تحقق مى یابد. «والذین اهتَدوا زادهُم هُدى» کسانى که هدایت الهى را بپذیرند خداوند هدایت آن ها را زیادتر مى کند (محمد، آیه ى 17)
نکته بعد این که مؤمن در عمل به دین خود مى بایست ارتباطى تنگاتنگ با عالمان دینى داشته باشد تا با استفاده از سیره علمى و عملى ایشان بیش از پیش در مسیر هدایت قرار گیرد و از آسیب ها و شبهات برکنار و مصون باشد.
دستورالعمل زیر باعث تقویت ایمان خواهد شد:
1-توجه دائم به خداوند و ذکر و یاد او: حضور خداوند در خاطر ما، در همه لحظات زندگی، ارتباط ما را با او افزایش می دهد و به تدریج به پیوندی استوار می انجامد. یکی از حکمت های نمازهای پنجگانه، زنده نگه داشتن یاد خدا در طول شبانه روز، در دل مؤمن است.
«یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! خدا را بسیار یاد کنید» (احزاب، آیه 41).
انجام برخی کارها مانند قرائت قرآن، دعا و زیارت، مطالعه سیره ائمه و همنشینی با نیکان و صالحان، ما را به یاد خدا می اندازد.
برخی کارها نیز مانع توجه به خداوند است که باید این موانع را کنار زد تا غفلت بر آن حاکم نشود.
قرآن کریم می فرماید: «یاد خدا دل های مؤمنان را می لرزاند و هنگامی که آیات الهی را گوش دهند، بر ایمانشان افزوده می شود» (انفال، آیه 2).
2-توجه به نعمت ها و الطاف خدا نسبت به انسان: اگر در زندگی خود توجه کنیم، خود را غرق در نعمت های الهی خواهیم یافت. فلسفه آفرینش این نعمت ها این است:
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
(سعدی)
انسان بر خوان نعمت حق نشسته تا با یادآوری لطف او، یاد خدا را در دل زنده نگه دارد و قلب خود را به او نزدیک تر کند.
3-انجام نیکی ها و دوری از بدی ها: هر عمل نیک دل را نورانی تر می کند و برعکس هر گناه صفحه دل را تیره و کدر می سازد. باید بکوشیم با عمل به نیکی ها، دل خود را نورانی تر کنیم و با دوری از گناهان رشته محبت خود را با خدا استوار سازیم.
مطالعه کنید: شهید مطهری، انسان و ایمان (ج 2 از مجموعه آثار)
4- شرکت در جلسات و فعالیت های مذهبی و فرهنگی و ذکر اهل بیت(ع).
براى آگاهى بیشتر در این باره به منابع زیر مراجعه کنید:
1. تفسیر نمونه، تفسیر سوره حجرات
2. تفسیر سوره حجرات، محسن قرائتى
3. طهارت روح در آثار شهید مطهرى، عباس عزیزى.
4. نشریه قرآنى «بشارت» که یک نشریه دو ماهه و ویژه جوانان است.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد