خانه » همه » مذهبی » مهجوریت قرآن

مهجوریت قرآن


مهجوریت قرآن

۱۳۹۷/۰۴/۱۸


۳۱۸ بازدید

سوره فرقان (آیه ۳۰): وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (۳۰).و پیامبر(ص)عرضه داشت: « پروردگارا! قوم من( اکثر مسلمین) قرآن را رها کردند، عمل نمی کنند».سلام علیکم. نظرتان را در باب آیات بالا مرقوم فرمایید.

ابتدا باید خدمت شما عرض شود در حد وسع سوال، نظر برخی مفسرین بزرگ را در ذیل آیه برای شما می نویسیم هر چند در حقیقت از آیه هم می توان مهجوریت قرآن را فهمید. همین که در همه حوزه های زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و … خود به قرآن عمل نمی کنند یعنی این که قرآن در میان مسلمین مهجور است و کمتر مورد توجه قرار میگیرد.برای پی بردن دقیق به مهجوریت قرآن لازم است معنای مهجوریت و اتخاذ مهجوریت روشن شود.«هجر» در لغت به معنای «دوری کردن بدنی، زبانی یا قلبی از دیگری»(1) است. ولی کلمه «اتخاذ» (به دست آوردن و گرفتن) معنای جدیدی از کلمه «مهجوراً» را القا می کند و بیانگر این نکته است که قوم پیامبر نه تنها قرآن را واننهاده اند و ترک نگفته اند، بلکه آن را در اختیار گرفته و به آن دست یافته اند، ولی در اثر عدم درک صحیح، عدم استفاده شایسته و بایسته، قرآن عملاً مهجور و متروک مانده است.
بنابراین مهجور کردن قرآن یعنی رویگردانی و دوری از آن؛ در حالی که مهجور گرفتن قرآن یعنی پرداختن به قرآن به گونه ای که اگر چه در ظاهر این رویکردهای مختلف قرآنی ب خود رنگ قرآنی دارد، ولی در حقیقت همه این رویکردها با قرآن بیگانه است.
در حقیقت، در مهجور کردن قرآن، یعنی اصلاً شخص به خانه قرآن قدم نمی گذارد، ولی در به مهجوریت گرفتن قرآن، فرد به میهمانی صاحبخانه ای فاضل و حکیم نایل شده است، ولی به جای توجه به میزبان و استفاده از محضر وی، گرفتار نقش و نگار در و دیوار خانه شده است.(2)
مهوجوریت قرآن شامل همه حوزه ها در همه سطوح ابتدایی زندگی مسلمانان می شود از مهجوریت در تلاوت، مهجوریت در شنیدن، مهجوریت در عمل کردن، مهجوریت در استبناط جامعه و سیاست از قرآن، مهجوریت در عمل به دستورات قرآنی، مهجوریت در امور اقتصادی و مالی، مهجوریت در تدبر، مهجوریت در تفسیر، و … .
بنابراین، این سخن و این شکایت پیامبر(صلى الله علیه وآله)، امروز نیز همچنان ادامه دارد، که از گروه عظیمى از مسلمانان به پیشگاه خداشکایت مى برد که: این قرآنرا به دست فراموشى سپردند، قرآنى که رمز حیات است و وسیله نجات، قرآنى که عامل پیروزى و حرکت و ترقى است، قرآنى که مملوّ از برنامه هاى زندگى مى باشد.
این قرآن را رها ساختند و حتى براى قوانین مدنى و جزائی شان دست گدائى به سوى دیگران و غیر مسلمانان دراز کردند!
هم اکنون، اگر به وضع بسیارى از کشورهاى اسلامى، مخصوصاً آنها که زیر سلطه فرهنگى شرق و غرب زندگى مى کنند، نظر بیفکنیم، مى بینیم: قرآن در میان آنها به صورت یک کتاب تشریفاتى درآمده است، تنها الفاظش را با صداى جالب از دستگاه هاى فرستنده پخش مى کنند، و جاى آن در کاشى کارى هاى مساجد به عنوان هنر معمارى است، براى افتتاح خانه نو، یا حفظ مسافر، شفاى بیماران، و حداکثر براى تلاوت، به عنوان ثواب از آن استفاده مى کنند.
حتى گاه که با قرآن استدلال مى نمایند، هدفشان اثبات پیش داورى هاى خود به کمک آیات با استفاده از روش انحرافى تفسیربه راى است.
در بعضى از کشورهاى اسلامى، مدارس پر طول و عرضى به عنوان مدارس «تحفیظ القرآن» دیده مى شود، و گروه عظیمى از پسران و دختران به حفظ قرآن مشغولند، در حالى که، اندیشه هاى آنها گاهى از غرب و گاه از شرق، و قوانین و مقرراتشان از بیگانگان از اسلامگرفته شده است، و قرآن فقط پوششى است براى خلافکارى هایشان.
آرى، امروز هم پیامبر(صلى الله علیه وآله) فریاد مى زند: «خدایا! قوم من، قرآنرا مهجور داشتند!». «مهجور» از نظر مغز و محتوا، متروک از نظر اندیشه و تفکر، و متروک از نظر برنامه هاى سازنده اش!(3)

پاورقی :
(1) راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص 514.
(2) مهدی غفاری، «مهجوریت قرآن»، بینات، ش30.
(3) تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج 15، ص 92.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد