طلسمات

خانه » همه » مذهبی » علت شوری چشم-چشم زخم

علت شوری چشم-چشم زخم


علت شوری چشم-چشم زخم

۱۳۹۶/۰۶/۲۲


۹۱۲۰ بازدید

سلام. چرا چشم بعضی ها شوره?

بسیاری از مردم معتقدند در بعضی چشم ها اثر مخصوصی است که وقتی با اعجاب به چیزی بنگرند، ممکن است در آن تحولاتی منفی و مخرّب ایجاد کند. گر چه این مسئله از نظر عقلی امر محالی نیست، ولی توجیه علمی معتبری تا کنون برای آن ذکر نشده. البته روایت ” العین حق” گرچه در کتب درجه یک حدیثی نیامده، ولی در کلمات قصار امیر مؤمنان در نهج البلاغه و در بعض کتب روایی دیگر هم آمده (1) و روایات دیگری به این مضمون که همه می تواند به این معنا حمل شود که چشم زخم زدن افراد حسود حق است. زیرا وقتی زیبایی و نعمت و خوبی دیگری را ببینند، نمی توانند تحمل کنند و حسد و کینه و عداوتشان آنان را به توطئه چینی وامی دارد که چه بسا تا ریشه کنی فرد پیش می روند و این حقیقتی است انکار ناپذیر و به همین جهت هم دعا و تعویذ و استعاذه برای این موارد به وفور وارد شده است. اما این روایات دلالت صریح و قطعی بر تاثیر خود چشم و نیروی فوق العاده و ضربه زننده در بعض چشم ها ندارند.
در روایتی آمده: جبرئیل”رقیه” و تعویذی برای رسول خدا آورد که این جمله بود: “بِسْمِ اللَّهِ أَرْقِیکَ مِنْ کُلِّ عَیْنِ حَاسِدٍ اللَّهُ یَشْفِیک”= به نام خدا تو را در پناه خدا قرار می دهم از شر هر چشم حسود تا خدا از آن شفا و امنت بدهد. (2)
رسول خدا فرمود: استعینوا علی امورکم بالکتمان فان کل ذی نعمه محسود (3)با کتمان و پوشاندن نعمت هایتان (از آدم های بی ظرفیت و کم ظرفیت) کارتان را پیش برید. زیرا هر نعمت داری مورد حسادت است.
حضرت یعقوب به تعلیم خدایی می دانست وقتی افراد بخصوص آدمیان کم ظرفیت 11 برادر قوی هیکل و خوش فرم و…را با هم ببینند، حسادتشان گل می کند و آنها را چشم زخم می زنند و برای از بین بردن وحدت و اجتماع آنها توطئه می نمایند و… از این رو فرزندان را سفارش کرد که به گونه ای عمل کنند که از این مهلکه در امان باشند.
محسود بودن فرد نعمت دار و مورد توطئه و حقد قرار گرفتن او، در روایات تصریح شده و به پناه بردن به خدا و تلاوت سوره های “معوذتین”(قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس) و ذکر های “لا حول و لا قوه الا بالله” و دعاهایی دیگر توصیه شده است(4).
نوشتن این اذکار و سوره ها و همراه داشتن آنها نیز مؤثر است. (5)
در بعض روایات اهل سنت آمده که افرادی می خواستند پیامبر را چشم کنند و از کسانی که به چشم کردن معروف بودند برای این مقصود کمک بگیرند که آیه ” و ان یکاد …” نازل شد و پیامبر را امان داد (6).
با توجه به این روایات و روایات گذشته، چه چشم زخم به معنای مشهور (تأثیر مرموز چشم ها)وجود داشته باشد و چشم هایی بتوانند چنین ضررهایی بزنند یا نه معنایش چشم های حسود باشد که به توطئه چینی می پردازند، در هر دو حال نوشتن این آیه و همراه داشتن آن برای در امان ماندن از چشم زخم معمول شده است و اگر با اعتقاد به قرآن و توسل به آن باشد، خوب می باشد.
شخصی هم که احساس می کند چشمش شور است، این شخص از نظر اسلام گناهی مرتکب نشده است و برای این که به گناه و حسد نیفتد و به دیگران ضرر نزند و از عذاب وجدان هم در امان باشد، به دستورات معصومین عمل کند.
رسول الله(ص) قال : العین حق فمن أعجبه من أخیه شئ فلیذکر الله فی ذلک فإنه إذا ذکر الله لم یضره(7)
رسول خدا فرمود: چشم حق است و هر گاه چیزی از دیگری تو را به تعجب واداشت، خدا را یاد کن تا به او ضرر نرسد.
عن أبی عبد الله (ع) أنه قال: العین حق ولیس تأمنها منک على نفسک ولا منک على غیرک، فإذا خفت شیئا من ذلک فقل: ” ما شاء الله لا قوة إلا بالله العلی العظیم” ثلاثا .(8)
امام صادق(ع) فرمود: چشم حق است و تو از آن بر خودت و دیگران در امان نیستی پس هرگاه از چشم زخم زدن ترسیدی، سه بار بگو: ما شاء الله لا قوة إلا بالله العلی العظیم.
من أعجبه من أخیه شئ فلیبارک علیه، فإن العین حق. (9)
و باز امام صادق(ع) فرمود: چشم حق است و هر گاه چیزی از دیگری تو را به تعجب واداشت، برای او طلب برکت کن.
دقت بفرمایید خیلی از این موارد بر اساس اتفاق است برای همه هم پیش می آید، اما خدا نکند کسی در این مساله حساس و وسواس شود همیشه خود را ملامت و سرزنش کرده و احساس می کند حادثه اتفاق افتاده به خاطر تعریف ایشان بوده در حالی که این طور نیست. بهترین راه درمان این وسوسه و توهم بی تفاوتی است.
پی نوشت ها:
1. سید رضی، نهج البلاغه، اول، قم، هجرت، 1414 ق، ص 546؛ طبرسی، مکارم الأخلاق، چهارم، شریف رضی، 1370 ش، ص 386؛ ابن سابور زیّات، طب الأئمة، دوم، قم، امیر، 1411 ق، ص 121.
2. علامه مجلسی، بحار الانوار، هشتم، بیروت، الوفا، 1403 ق، ج 60، ص 7 .
3. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، دوم، قم، انتشارات اسلامی، 1404 ق، ص 48.
4. علامه مجلسی، همان، ج6، ص 18- 26.
5. همان، ج 60، ص 26.
6. بیضاوی، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، اول، بیروت ف دار احیاء التراث، 1418 ق، ج 5، ص 238.
7. طب الأئمة، ابن سابور الزیات، ص 121.
8. مکارم الأخلاق، الشیخ الطبرسی، ص 3869. مکارم الأخلاق، الشیخ الطبرسی، ص 386.
9. همان.
موفق باشید.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد