خانه » همه » مذهبی » ناکثین مارقین قاسطین- ناکثین در تاریخ معاصر- وظیفه در مقابل ناکثین و قاسطین معاصر

ناکثین مارقین قاسطین- ناکثین در تاریخ معاصر- وظیفه در مقابل ناکثین و قاسطین معاصر


ناکثین مارقین قاسطین- ناکثین در تاریخ معاصر- وظیفه در مقابل ناکثین و قاسطین معاصر

۱۳۹۶/۰۴/۲۱


۶۱۹ بازدید

آیا امروزه ناکثین ،قاسطین و مارقین نمود عینی دارند؟

پرسشگر محترم، هر کدام از این القاب برای نامگذاری عده ای از مخالفین خلافت امیرالمومنین بودند که حضرت در خطبه سوم نهج البلاغه بدانها اشاره می­کنند.
«فَلَمَّا نَهَضْتُ بِالْأَمْرِ نَکَثَتْ طَائِفَةٌ وَ مَرَقَتْ أُخْرَى وَ قَسَطَ آخَرُونَ کَأَنَّهُمْ لَمْ یَسْمَعُوا اللَّهَ سُبْحَانَهُ یَقُولُ تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ سَمِعُوهَا وَ وَعَوْهَا وَ لَکِنَّهُمْ حَلِیَتِ الدُّنْیَا فِی أَعْیُنِهِمْ وَ رَاقَهُمْ زِبْرِجُهَا امّا آنگاه که به پاخاستم و حکومت را به دست گرفتم، جمعى پیمان شکستند و گروهى از اطاعت من سرباز زده و از دین خارج شدند، و برخى از اطاعات حق سر بر تافتند، گویا نشنیده بودند سخن خداى سبحان را که مى فرماید: «سراى آخرت را براى کسانى برگزیدیم که خواهان سرکشى و فساد در زمین نباشند و آینده از آن پرهیزکاران است» آرى به خدا آن را خوب شنیده و حفظ کرده بودند، امّا دنیا در دیده آنها زیبا نمود، و زیور آن چشم هایشان را خیره کرد.»[1]
امام علی علیه السلام در دوران خلافتش سه دسته را از خود طرد کرد و با آنان به پیکار برخاست:
جنگ جمل که خود، آنان را ناکثین نامید؛ جنگ صفین که آنها را قاسطین خواند و جنگ نهروان یعنی خوارج که خود آنها را مارقین لقب دادند. قبل از آن حضرت، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز آنان را به این نامها نامید که به وی گفت: ستقاتل بعدی الناکثین و القاسطین و المارقین؛ پس از من با ناکثین و قاسطین و مارقین مقاتله خواهی کرد. این روایت را ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 201 نقل می کند و می گوید این روایت یکی از دلائل نبوت حضرت ختمی مرتبت است؛ زیرا که خبر صریح از آینده و غیب است که هیچگونه تأویل و اجمالی در آن راه ندارد. با توجه به روایات و شواهد تاریخی ویژگیهای هر دسته از مخالفان امام علی (علیه السلام) به این ترتیب است:
1. ناکثین از لحاظ روحیه پول پرستان بودند، صاحبان مطامع و طرفدار تبعیض. سخنان امام علی درباره عدل و مساوات بیشتر متوجه این جمعیت است.
2. اما روح قاسطین روح سیاست و تقلب و نفاق بود. آنها می کوشیدند تا زمام حکومت را در دست گیرند و بنیان حکومت و زمامداری علی را درهم فرو ریزند. عده ای پیشنهاد کردند با آنها کنار آید و تا حدودی مطامعشان را تأمین کند. او نمی پذیرفت، زیرا که او اهل این حرفها نبود. او آمده بود که با ظلم مبارزه کند نه آنکه ظلم را امضا کند و از طرفی معاویه و تیپ او با اساس حکومت علی مخالف بودند. آنها می خواستند که خود مسند خلافت اسلامی را اشغال کنند و در حقیقت، جنگ علی با آنها جنگ با نفاق و دوروئی بود.
3. دسته سوم که مارقین هستند روحشان روح عصبیتهای ناروا و خشکه مقدسیها و جهالتهای خطرناک بود.
حال با توجه به این ویژگیها، می­توان در عصر فعلی این سه گروه را در جریان تاریخ انقلاب اسلامی با این خصوصیات شناسایی کرد:
1. ناکثین: اینها کسانی هستند که در جریانات مبارزه علیه رژیم طاغوتی پهلوی فعالیتهای شایانی داشته و بعد از پیروزی انقلاب نیز در استحکام نظام و انقلاب نقش به سزایی ایفا کرده اند. ولی با وجود این سابقه درخشان در سالهای اخیر به دلایل بسیاری از جمله حب دنیا (از قبیل مال، مقام و شهرت، زن و فرزند) و یا حسادت و یا … رو به مخالفت با اوامر ولی امر مسلمین آورده و پیمان شکنی کردند.
2. قاسطین: این افراد از ابتدا به آرمانهای انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی اعتقادی نداشته و در ماه های آخر انقلاب بنا به اجبار و حتمی دیدن پیروزی مردم ایران به قافله مردم انقلابی پیوستند ولی همچنان دل در گرو وضعیت فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دوران تجددخواهی پهلوی داشته و دارند. این افراد در طول سالیان بعد از پیروزی انقلاب از هر فرصتی برای بدست گرفتن شریانهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی تلاش داشته و در برخی موارد نیز موفقیتهایی بدست آورده اند که همین امر موجب ایجاد مشکلات عمده در عرصه های گوناگون اجتماعی در استمرار حرکت انقلابی مردم مسلمان ایران بوجود آورده است. این افراد با چهره نفاق و دورویی و شعارهای به ظاهر انقلابی و دینی، به دنبال حاکمیت دوباره زر و زور و تزویر در کشور اسلامی مان بوده و در این راه از هیچ اقدامی حتی همپیمانی با دشمنان خارجی نیز باکی ندارند.
3. مارقین: اینها همان متحجرینی هستند که در پوشش لباس دیانت و تظاهر به تقوا به مخالفت با حرکت انقلابی مردم ایران و حضرت امام خمینی برخاسته و این مخالفت خود را در دوران رهبر حکیم انقلاب نیز ادامه داده­اند. همانها که تحت عناوینی مانند جدایی دین از سیاست، سوءاستفاده از استراتژی انتظار و مخالفت با حکومت اسلامی، مبارزه با فلسفه و عرفان، توهین به علمای برجسته مدافع نظام و انقلاب و … راه را برای مدافعین حریم دین و ولایت ناهموار می­کنند.
وظیفه ما در قبال این سه طیف همان وظیفه ایست که شیعیان امیرالمومنین در آن زمانه داشتند. پیروی از اوامر ولی فقیه و هوشیاری در تشخیص نقشه های دشمن و بازی نکردن در زمین آنها، بهترین کمک و یاری نایب امام زمان در پیشبرد اهداف و آرمانهای والای انقلاب است.
[1] نهج البلاغه خطبه سوم

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد