ارزش انسان – کمال یا نقص زن – عایشه – جنگ جمل
۱۳۹۶/۰۱/۲۳
–
۴۹۹ بازدید
با سلام جواب کد۱۰۷۹۴۶۳ورمز۳۲۵۵۶سپاسگذارم ولی قانع کننده نبودامام چگونه در مقابل عوام کلامی مى فرمایند که نیاز به تفسیرداشته باشدکه تاالان سو استفاده شودوزن ناقص العقل نامیده شود۲چطور میشودزن و مرد از نظر انسانی یکسان باشندولی عذر شرعی اوونمازنخواندنش موجب برتری مرد عذر میخواهم ولی چرارک نمیگوییددین ما مردرابرترمیداندبا شخصیت مولإ علی سخن با عوام یعنی راحت وساده بدون تفسیروکلام شما یعنی توجیه وگرنه امام باواسطه ارتباط برقرارمیکردندتامردم دچارسوئ تفاهم نشوند فقط خواستم بگویم سخن شما قانع کننده نبود سپاسگذارم
علیکم السلام :
اولا : اصراری نداریم که عرض کنیم پاسخی که داده ایم حتما صحیح بوده باشد و ممکن است پاسخ بالاتر و بهتری نیز یافت شود ولی خواهشا یکبار دیگر اگر ممکن است پاسخ را بخوانید ! در اینجا ما سعی نکرده ایم که کلام حضرت علی علیه السلام را توجیه کنیم بلکه ابتدائا زمان و مکان ایراد این خطبه را بیان نموده ایم که اهمیت بسیار مهمی دارد چون بعد از جنگ جمل در حالی که عایشه آن جنگ را براه انداخته بوده و هیچ کس از مسلمین حتی عامه، تاکنون آن جنگ تحمیل شده بر امیر المؤمنین علیه السلام را تایید نکرده اند و همه آن جنگ خسارت مهمی برای مسلمین بوده است در حالی که بایستی برپا کننده جنگ اعدام می شد حضرت امیر علیه السلام برای سرزنش مردمی که دور عایشه جمع شده بودند و خطاب به عایشه خواندند تا مردم بدانند که دور چه کسی را گرفته و رهبر خود قرار داده اند ! نه این که منظور ایشان تمام زنها بوده باشد و این کاملا از خطبه های دیگر ایشان که راجع به مثلا ارزش انسان خوانده اند و منظورشان از«انسان »، « انسان »، بما این که «انسان » است بیان کرده اند نه این که مخنظور فقط مردان باشند خیر ! و چنین خطبه هایی در نهج البلاغه بسیار است !
در این جا مناسب است که خاطره ای را که مرحوم علامه محمد تقی جعفری از بیان یکی از خطبه های کوتاه نهج البلاغه در مجمعی از دانشمندان ایراد کرده اند بیان کنیم ، ایشان می گفتند:
برخی از جامعه شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضوع این بود: «ارزش واقعی انسان به چیست».
برای سنجش ارزش بسیاری از موجودات، معیار خاصی داریم. مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آن است. معیار ارزش پول پشتوانه آن است؛ اما معیار ارزش انسانها در چیست.
هر کدام از جامعهشناسان، سخنانی گفته و معیارهای خاصی ارایه دادند.
هنگامی که نوبت به بنده رسید، گفتم : اگر میخواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق میورزد.
کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است، در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشقش ماشینش است، ارزشش به همان میزان است.
اما کسی که عشقش خدای متعال است، ارزشش به اندازه خداست.
علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه شناسان سخنان من را شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.
هنگامی که تشویق آنها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان، این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام علی ـ علیهالسلام ـ است.
آن حضرت در نهجالبلاغه میفرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ»؛ «ارزش هر انسانی به اندازه چیزی است که دوست میدارد».
وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانه احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی ـ علیهالسلام ـ از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.حضرت علامه در ادامه میگفتند: عشق حلال به این است که انسان (مثلا) عاشق پنجاه میلیون تومان پول باشد. حال اگر به انسان بگویند: «آی پنجاه میلیونی!»، چقدر بدش میآید؟ در واقع میفهمد که این حرف توهین در حق اوست. حالا که تکلیف عشق حلال اما دنیوی معلوم شد، ببینید اگر کسی عشق به گناه و معصیت داشته باشد، چقدر پست و بیارزش است!
اینجاست که ارزش و مفهوم «ثارالله» معلوم میشود. ثارالله اضافه تشریفی است؛ خونی که در واقع آنقدر شرافت و ارزش پیدا کرده که فقط با معیارهای الهی قابل ارزشگذاری است و ارزش آن به اندازه خدای متعال است.
قیمت تو به اندازه خواست توست،اگر خدا را بخواهی،قیمت تو بی نهایت است و اگر دنیا را بخواهی،قیمت تو همان است که خواسته ای
اولا : اصراری نداریم که عرض کنیم پاسخی که داده ایم حتما صحیح بوده باشد و ممکن است پاسخ بالاتر و بهتری نیز یافت شود ولی خواهشا یکبار دیگر اگر ممکن است پاسخ را بخوانید ! در اینجا ما سعی نکرده ایم که کلام حضرت علی علیه السلام را توجیه کنیم بلکه ابتدائا زمان و مکان ایراد این خطبه را بیان نموده ایم که اهمیت بسیار مهمی دارد چون بعد از جنگ جمل در حالی که عایشه آن جنگ را براه انداخته بوده و هیچ کس از مسلمین حتی عامه، تاکنون آن جنگ تحمیل شده بر امیر المؤمنین علیه السلام را تایید نکرده اند و همه آن جنگ خسارت مهمی برای مسلمین بوده است در حالی که بایستی برپا کننده جنگ اعدام می شد حضرت امیر علیه السلام برای سرزنش مردمی که دور عایشه جمع شده بودند و خطاب به عایشه خواندند تا مردم بدانند که دور چه کسی را گرفته و رهبر خود قرار داده اند ! نه این که منظور ایشان تمام زنها بوده باشد و این کاملا از خطبه های دیگر ایشان که راجع به مثلا ارزش انسان خوانده اند و منظورشان از«انسان »، « انسان »، بما این که «انسان » است بیان کرده اند نه این که مخنظور فقط مردان باشند خیر ! و چنین خطبه هایی در نهج البلاغه بسیار است !
در این جا مناسب است که خاطره ای را که مرحوم علامه محمد تقی جعفری از بیان یکی از خطبه های کوتاه نهج البلاغه در مجمعی از دانشمندان ایراد کرده اند بیان کنیم ، ایشان می گفتند:
برخی از جامعه شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضوع این بود: «ارزش واقعی انسان به چیست».
برای سنجش ارزش بسیاری از موجودات، معیار خاصی داریم. مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آن است. معیار ارزش پول پشتوانه آن است؛ اما معیار ارزش انسانها در چیست.
هر کدام از جامعهشناسان، سخنانی گفته و معیارهای خاصی ارایه دادند.
هنگامی که نوبت به بنده رسید، گفتم : اگر میخواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق میورزد.
کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است، در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشقش ماشینش است، ارزشش به همان میزان است.
اما کسی که عشقش خدای متعال است، ارزشش به اندازه خداست.
علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه شناسان سخنان من را شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.
هنگامی که تشویق آنها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان، این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام علی ـ علیهالسلام ـ است.
آن حضرت در نهجالبلاغه میفرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ»؛ «ارزش هر انسانی به اندازه چیزی است که دوست میدارد».
وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانه احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی ـ علیهالسلام ـ از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.حضرت علامه در ادامه میگفتند: عشق حلال به این است که انسان (مثلا) عاشق پنجاه میلیون تومان پول باشد. حال اگر به انسان بگویند: «آی پنجاه میلیونی!»، چقدر بدش میآید؟ در واقع میفهمد که این حرف توهین در حق اوست. حالا که تکلیف عشق حلال اما دنیوی معلوم شد، ببینید اگر کسی عشق به گناه و معصیت داشته باشد، چقدر پست و بیارزش است!
اینجاست که ارزش و مفهوم «ثارالله» معلوم میشود. ثارالله اضافه تشریفی است؛ خونی که در واقع آنقدر شرافت و ارزش پیدا کرده که فقط با معیارهای الهی قابل ارزشگذاری است و ارزش آن به اندازه خدای متعال است.
قیمت تو به اندازه خواست توست،اگر خدا را بخواهی،قیمت تو بی نهایت است و اگر دنیا را بخواهی،قیمت تو همان است که خواسته ای