موضوع آمدن نماینده امام حسین به ایران و تصمیم بزرگانى از ایرانیان براى دعوت آن حضرت به ایران , در کتاب « امام حسین و ایران » نوشته کورت فریشلر , ترجمه « ذبیح الله منصورى » مطرح شده است . در کتاب « امام حسین و ایران » آمده است : در سال شصتم هجرى نماینده اى از طرف امام حسین ( ع ) وارد رى شد و در باغ بهار حضور به هم رسانید و در آنجا پسر رستم فرخ زاد به نام گیو و سپهدهاى مازندران و گیلان او را با احترام زیاد پذیرفتند . نماینده امام حسین سخنانى گفت , در ضمن سخنانش به خروج امام حسین ( ع ) از حجاز اشاره کرد , حاضران جلسه گفتند که حاضرند در راه حسین بن على ( ع ) فداکارى بکنند . سپهد گیلان گفت : آنچه امروز اهمیت دارد آمدن امام حسین به ایران است و ما باید ببندیشیم که چگونه عمل بکنیم . در شهر رى نمى توان تدارکات جنگى تهیه کرد چون حاکم این شهر بسیار مراقب است و ما نمى توانیم اینجا را مرکز تجمع خود قرار دهیم ولى مقر دائمى که منجیل از قلمرو این حاکم دور است و مى توانیم نیرو بسیج بکنیم و سپهبد کارن مى تواند قشون دیگرى تدارک ببیند و با هم به طرف عراق حرکت مى کنیم و در آنجا منتظر امام حسین مى مانیم و در صورت حتى تا مدینه هم خواهیم رفت . گیو گفت : بخشى از خانواده من در بین النهرین است و من مى توانم به آنجا بروم و در آنجا منتظر امام حسین باشم و وقتى امام حسین به آنجا وارد شد با احترام از او استقبال مى کنم . کارن گفت : ما میل داریم هر چه زودتر حسین بن على ( ع ) را در این کشور بین خود ببینیم و اگر در منجیل امنیت نداشته باشد , در مازندران امنیت خواهد داشت . در آن روز نتیجه مذاکرات این شد که بزرگان حاضر در آن جلسه , آمادگى خود را براى استقبال امام حسین اعلام بکنند و نیز مقرر شد که گیو با نماینده امام حسین ( ع ) به بین النهرین برود تا نامه هاى دیگرى هم از وفاداران به امام حسین بگیرد و به سوى امام حسین ( ع ) فرستاده بشود . 1
مارسلین عقیده دارد زنى که به عنوان نماینده امام در رى در باغ حضور یافت , شهر بانو همسر امام حسین بود و چون امام زین العابدین بیمار بود نتوانست با مادرش به ایران بیاید . 2
مترجم این کتاب مى گوید به نماینده امام حسین از دیدگاه کورت فرشیلر فاطمه ملقب به حورالعین دختر امام حسین است . 3
در این کتاب درباره نماینده امام حسین در ایران مطالب زیادى را نقل مى کند . و لکن باید توجه داشت که تاریخى که در این کتاب عرضه مى شود , بیشتر به داستان نویسى شبیه است و نمى توان آن را کتاب تاریخى به حساب آورد . نویسنده باید همه مطالب تاریخى را از مآخذ و منابع معروف و معتبر بیاورد و لکن ایشان چنین نکرده است و بیشتر مطالب تاریخى بدون مآخذ است و مآخذى هم که ذکر شده , غیر قابل اعتماد است . در این کتاب تحلیل هایى را مطرح کرده که نشانگر عدم اطلاع کافى ایشان از تاریخ و وقایع کربلا است و به نظر مى رسد که نویسنده تلاش کرده تا برخى از ستمهایى را که در حق خاندان پیامبر روا داشته شده توجیه بکند و نیروهاى یزید را از آن قساوتها تبرئه کند . در منابع و مآخذ تاریخى مسلمانان نماینده در آن زمان به ایران معنا نداشت چون در ایران تعداد مسلمانان بسیار کم بود . مسلمان شدن ایرانیان از قرن سوم به بعد به صورت گسترده شروع شد و پیش از آن بسیار کم مسلمان مى شدند و شیعه شدن ایران هم به این صورت بود و چنین نبود که مردم ایران در آن زمان شیعه باشند و طرفدار على ( ع ) گرچه عده اى از ایرانیان شیعه شده بودند ولى بسیار کم و در اقلیت ناچیز . 4 آنچه مسلم است این است که امام حسین ( ع ) به مردم کوفه نامه نوشت و نماینده اى به آنجا اعزام کرد و همچنین به مردم بصره نامه نوشت و توسط پیکى به بصره فرستاد , فرستادن نامه به کوفه و بصره ضرورت داشت چون کوفیان و اهل بصره براى آن حضرت نامه نوشتند و آن حضرت را دعوت کردند و در آن زمان کوفه و بصره مرکز تجمع نیروهاى رزمى مسلمانان بود و اگر آنان بخواهند مى توانند دست به هر کارى بزنند .
براى همین کوفه و بصره براى حاکمان اموى بسیار اهمیت داشت و این دو شهر را بسیار مهم مى دانستند . على ( ع ) به خاطر همین , براى این دو شهر خیلى اهمیت قائل بود و در جنگهاى همین کوفیها و بصریان بودند که مى توانستند برنده شوند .
بنابراین این نامه نوشتن امام حسین به ایران , هیچگونه فایده اى نداشت چون امام حسین ( ع ) در ایران طرفدارانى نداشت و اگر تعداد کمى هم بودند نمى توانستند کارى از پیش ببرند . با اینحال براى اطمینان بیشتر به مآخذى که در زیر مى آید مراجعه کردم و درباره آمدن امام حسین به ایران و نیز فرستادن نماینده به ایران مطلبى ندیدیم :
. 1 بحار الانوار ج 44 و 45 و سفینه البحار .
. 2 منتهى الآمال ج اول .
. 3 تاریخ طبرى .
. 4 المجالس السنیه .
. 5 سخنان امام حسین از مدینه تا کربلا نوشته آقاى نجمى .
. 6 تاریخ اسلام , عصر امامت , امام حسن ( ع ) و امام حسین ( ع ) , مرکز بررسى و تحقیقات سپاه پاسداران انقلاب اسلامى .
. 7 تاریخ تحلیلى دکتر سید جعفر شهیدى .
( 1 ) ( مراجعه بکنید به کتاب « امام حسین و ایران » نوشته فرشیلر , ترجمه ذبیح الله منصورى , ص یکم به بعد , انتشارات جاویدان , 1374 هجرى شمسى ) ( 2 ) ( همان , ص 2 ) ( 3 ) ( همان , ص 1 پاورقى ) ( 4 ) ( براى آگاهى بیشتر در این باره به کتاب « خدمات متقابل اسلام و ایران » نوشته شهید آیه الله مطهرى مراجعه بکنید . )
مارسلین عقیده دارد زنى که به عنوان نماینده امام در رى در باغ حضور یافت , شهر بانو همسر امام حسین بود و چون امام زین العابدین بیمار بود نتوانست با مادرش به ایران بیاید . 2
مترجم این کتاب مى گوید به نماینده امام حسین از دیدگاه کورت فرشیلر فاطمه ملقب به حورالعین دختر امام حسین است . 3
در این کتاب درباره نماینده امام حسین در ایران مطالب زیادى را نقل مى کند . و لکن باید توجه داشت که تاریخى که در این کتاب عرضه مى شود , بیشتر به داستان نویسى شبیه است و نمى توان آن را کتاب تاریخى به حساب آورد . نویسنده باید همه مطالب تاریخى را از مآخذ و منابع معروف و معتبر بیاورد و لکن ایشان چنین نکرده است و بیشتر مطالب تاریخى بدون مآخذ است و مآخذى هم که ذکر شده , غیر قابل اعتماد است . در این کتاب تحلیل هایى را مطرح کرده که نشانگر عدم اطلاع کافى ایشان از تاریخ و وقایع کربلا است و به نظر مى رسد که نویسنده تلاش کرده تا برخى از ستمهایى را که در حق خاندان پیامبر روا داشته شده توجیه بکند و نیروهاى یزید را از آن قساوتها تبرئه کند . در منابع و مآخذ تاریخى مسلمانان نماینده در آن زمان به ایران معنا نداشت چون در ایران تعداد مسلمانان بسیار کم بود . مسلمان شدن ایرانیان از قرن سوم به بعد به صورت گسترده شروع شد و پیش از آن بسیار کم مسلمان مى شدند و شیعه شدن ایران هم به این صورت بود و چنین نبود که مردم ایران در آن زمان شیعه باشند و طرفدار على ( ع ) گرچه عده اى از ایرانیان شیعه شده بودند ولى بسیار کم و در اقلیت ناچیز . 4 آنچه مسلم است این است که امام حسین ( ع ) به مردم کوفه نامه نوشت و نماینده اى به آنجا اعزام کرد و همچنین به مردم بصره نامه نوشت و توسط پیکى به بصره فرستاد , فرستادن نامه به کوفه و بصره ضرورت داشت چون کوفیان و اهل بصره براى آن حضرت نامه نوشتند و آن حضرت را دعوت کردند و در آن زمان کوفه و بصره مرکز تجمع نیروهاى رزمى مسلمانان بود و اگر آنان بخواهند مى توانند دست به هر کارى بزنند .
براى همین کوفه و بصره براى حاکمان اموى بسیار اهمیت داشت و این دو شهر را بسیار مهم مى دانستند . على ( ع ) به خاطر همین , براى این دو شهر خیلى اهمیت قائل بود و در جنگهاى همین کوفیها و بصریان بودند که مى توانستند برنده شوند .
بنابراین این نامه نوشتن امام حسین به ایران , هیچگونه فایده اى نداشت چون امام حسین ( ع ) در ایران طرفدارانى نداشت و اگر تعداد کمى هم بودند نمى توانستند کارى از پیش ببرند . با اینحال براى اطمینان بیشتر به مآخذى که در زیر مى آید مراجعه کردم و درباره آمدن امام حسین به ایران و نیز فرستادن نماینده به ایران مطلبى ندیدیم :
. 1 بحار الانوار ج 44 و 45 و سفینه البحار .
. 2 منتهى الآمال ج اول .
. 3 تاریخ طبرى .
. 4 المجالس السنیه .
. 5 سخنان امام حسین از مدینه تا کربلا نوشته آقاى نجمى .
. 6 تاریخ اسلام , عصر امامت , امام حسن ( ع ) و امام حسین ( ع ) , مرکز بررسى و تحقیقات سپاه پاسداران انقلاب اسلامى .
. 7 تاریخ تحلیلى دکتر سید جعفر شهیدى .
( 1 ) ( مراجعه بکنید به کتاب « امام حسین و ایران » نوشته فرشیلر , ترجمه ذبیح الله منصورى , ص یکم به بعد , انتشارات جاویدان , 1374 هجرى شمسى ) ( 2 ) ( همان , ص 2 ) ( 3 ) ( همان , ص 1 پاورقى ) ( 4 ) ( براى آگاهى بیشتر در این باره به کتاب « خدمات متقابل اسلام و ایران » نوشته شهید آیه الله مطهرى مراجعه بکنید . )