در این باره به طور قاطع و مشخص و دقیق سخن گفتن تا حدی دشوار است ولى به طور کلى از نظر نصوص دینى و دیدگاه عرفانى و فلسفى، خداوند دائم الفیض است.
روایاتى از معصومین(علیهم السلام) نیز حکایت از آن دارد که پس از این مجموعه هستى، جهانى دیگر و انسان هایى دیگر خلق خواهند شد و با بهره گیرى از فیض و هدایت الهى، به کمال خود خواهند رسید. البته احتمال اینکه ویژگى هاى آن انسان ها با نظام انسانى ما تفاوت داشته باشد، وجود دارد.
مى توان با رویکردى فلسفى – عرفانى نیز به تحلیل این سخن پرداخت: با توجه به وصف بى نهایت براى خداى متعال، آن مقام لایتناهى به مقتضاى رحمت و حکمت بى نهایت خود، هر ممکن الوجودى را از فیض وجود خود بهره مند مى سازد و محال است چیزى را که امکان وجود دارد از فیض خود محروم سازد.
لاجرم همواره فیض او پابرجا است و انقطاع آن محال است؛ لیکن اینکه چه چیزى امکان و قابلیت دریافت فیض و رحمت الهى را دارد و چه چیزى قابلیت آن را ندارد، مسئله دیگرى است.
آنچه ما مى دانیم این است که حتى نظام موجود، هر آینه در حال آفرینش پى درپى است؛ زیرا جهان هستى معلول است و در حکمت متعالیه ثابت شده است که معلول چیزى جز کار و فعل و ایجاد فاعل نیست و هرگاه فاعل، از خلق و ایجاد دست بکشد، دیگر فعلى نیست و جهانى وجود ندارد. بنابراین هستى در حال آفرینش مداوم است و خداوند همواره در کار خلق و ایجاد «کل یوم هو فى شأن» براى آگاهى بیشتر ر.ک:
الف. اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج 3، مقاله نهم، شهید مطهرى و علامه طباطبایى؛
ب. آموزش فلسفه، ج 2، آیةاللَّه مصباح یزدى.
ج. براهین اثبات وجود خدا در نقدى بر شبهات جان هاسپرز، حمیدرضا شاکرین، صص 164-162 (تهران، مؤسسه فرهنگى دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، 1385
روایاتى از معصومین(علیهم السلام) نیز حکایت از آن دارد که پس از این مجموعه هستى، جهانى دیگر و انسان هایى دیگر خلق خواهند شد و با بهره گیرى از فیض و هدایت الهى، به کمال خود خواهند رسید. البته احتمال اینکه ویژگى هاى آن انسان ها با نظام انسانى ما تفاوت داشته باشد، وجود دارد.
مى توان با رویکردى فلسفى – عرفانى نیز به تحلیل این سخن پرداخت: با توجه به وصف بى نهایت براى خداى متعال، آن مقام لایتناهى به مقتضاى رحمت و حکمت بى نهایت خود، هر ممکن الوجودى را از فیض وجود خود بهره مند مى سازد و محال است چیزى را که امکان وجود دارد از فیض خود محروم سازد.
لاجرم همواره فیض او پابرجا است و انقطاع آن محال است؛ لیکن اینکه چه چیزى امکان و قابلیت دریافت فیض و رحمت الهى را دارد و چه چیزى قابلیت آن را ندارد، مسئله دیگرى است.
آنچه ما مى دانیم این است که حتى نظام موجود، هر آینه در حال آفرینش پى درپى است؛ زیرا جهان هستى معلول است و در حکمت متعالیه ثابت شده است که معلول چیزى جز کار و فعل و ایجاد فاعل نیست و هرگاه فاعل، از خلق و ایجاد دست بکشد، دیگر فعلى نیست و جهانى وجود ندارد. بنابراین هستى در حال آفرینش مداوم است و خداوند همواره در کار خلق و ایجاد «کل یوم هو فى شأن» براى آگاهى بیشتر ر.ک:
الف. اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج 3، مقاله نهم، شهید مطهرى و علامه طباطبایى؛
ب. آموزش فلسفه، ج 2، آیةاللَّه مصباح یزدى.
ج. براهین اثبات وجود خدا در نقدى بر شبهات جان هاسپرز، حمیدرضا شاکرین، صص 164-162 (تهران، مؤسسه فرهنگى دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، 1385