۱۳۹۵/۱۱/۱۱
–
۴۸۷ بازدید
به نام خداسلام منظور از عرفان های نوظهور چیه؟ علت اینکه بعضی ها میرن سراغ عرفان های نوظهور چیه و میخوان برن عارف بشن و میخوان به چه چیزهایی برسن؟
با تشکر
سلام. تشکر از ارتباط شما با «مجموعه پرسمان». عرفان در زبان عربی به معنای شناخت دقیق است و معادل آن در زبان انگلیسی «Mysticism» به معنای رازناک به کار میرود. در اندیشه عارفان مسلمان عرفان، راه و روشی است که طالبان حق برای رسیدن معرفت حق بر میگزینند. حال اگر یافتههای سالک یا عارف صرفا درونی و بر اساس توهمات و فعل انفعالات شیمیایی در مغز نبود؛ بلکه در ارتباط با واقعیتهای معنوی هستی تجربه شده را عرفان حقیقی گویند. در غیر اینصورت عرفان غیرحقیقی و کاذب است. و راه شناخت عرفان حقیقی از کاذب، وحی و سنت میباشد. اما در پاسخ به قسمت دوم سؤال شما، سه عامل مهم در گرایش به این گونه مکتبها وجود دارد.1. اولین عامل فطرت خداجویی که همان گرایش به پرستش و معنویت است. این عامل بستری درونی در همه انسان ها ایجاد کرده و ایشان را به سمت معناگرایی و امور باطنی میکشد. اگرچه تعریفی که مکاتب مختلف از این بخش وجود انسان دارند یکسان نیست اما همگی اصل این گرایش و میل را در انسان پذیرفتهاند. به هر روی آن چه مهم است وجود چنین گرایش مشترکی است که در همه انسانها وجود دارد. 2. دومین عامل اقتضائات زندگی ماشینی است. دنیای امروز شاهد بالا رفتن آمار افرادی است که دچار استرس، اختلال روانی و روانپریشیاند. از نگاه روان شناسی وجود «بحران» در بعد روح و روان مشخصههایی دارد و فقط به بعضی از این عوارض، بحران اطلاق شده است؛ اما باید اذعان کرد که تنشهای بهظاهر سطحی از آنجا که به عدم تعادل روحی دامن میزنند، فرساینده و آزار دهندهاند و اگر در مراحل ابتدایی به آنها بحران اطلاق نشود، بیشک میتوانند بستر شکنندگی روان (بحران روانی) را فراهم کنند. همین رنجشهای درونی و ناملایمات روانی است که یکی از علل پیدایش معنویتهای جدید است. فشارهای زندگی ماشینی چنان شکننده است که بعضی از محققان ادیان جدید گفتهاند: «امروزه مشکل میتوان انسانی را درحال قدم زدن در خیابانهای نیویورک مشاهده کرد که تحت تاثیر داروهای روان گردان نباشد.»[1]این عامل نه بستر و زمینه، که «علّت» پیدایش بسیاری از جنبشهای معنوی جدید است. جالب اینکه امروزه شمار بسیاری از کسانی که حامل یک پیام معنوی و صاحب مسلکی عرفانیاند، افرادی هستند که دورهای از بحران را پشت سر گذاشتهاند و به مدد دستهای از عوامل توانستهاند «برونرفتِ از بحران» را تجربۀ کنند. تجربه موفق ایشان در فرار از بحران یا احیاناً فرو نشاندن و مهار بحران، باعث شده که «عوامل برونرفت» را به جای معنویت و گاهی با نام عرفان مطرح و تبلیغ کنند.3. تبلیغ بیامان این عرفانها و کشاندن فرد به اینگونه مکتبها از دیگر دلایل گرایش به عرفانهای نوظهور است. این گونه فرقهها به بهانههای درمان بیماری، حل شدن مشکلات و… مردم را پای افکار خودشان میکشانند؛ و افراد که یا از هزینه کردن درمان بیماری خسته شدهاند، یا از مشکلات بیپولی، خانوادگی، و… رنج میبرند به دام این گروهها میافتند.
[1]. ناگدرا، یوگا و چشم اندازهای نو در برخورد با تنش، ترجمه مجید آصفی، ص 47.
[1]. ناگدرا، یوگا و چشم اندازهای نو در برخورد با تنش، ترجمه مجید آصفی، ص 47.