بیان عصمت اهل بیت ( علیهم السلام ) ، در کنار دیگر فضایل آنها ، بخش معظمى از سیره و روایات پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) را تشکیل مى دهد . این روایات به وفور در منابع حدیثى شیعه و سنّى یافت شود . از امامان اهل بیت ( علیهم السلام ) نیز روایات فراوانى در این باره رسیده است . اکنون به بیان چند نمونه از روایات پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) و برخى از امامان ( علیهم السلام ) بسنده مى کنیم :
{J حدیث ثقلین J}
حدیث و به تعبیر دیگر احادیث ثقلین از روایات متواتر و مورد اتفاق شیعه و سنّى است . 1 صحیح مسلم ، مسلم بن حجاج النیشابورى ، ج 4 ، ص . 116 .
در {J مسند احمد حنبل J}
است : « همانا من در میان شما دو جانشین قرار مى دهم که یکى عظیم تر از دیگرى است : کتاب خدا ، ریسمان کشیده شده ما بین آسمان و زمین و عترت خود یعنى اهل بیتم . این دو از یکدیگر جدایى ناپذیرند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند » . 2
در {J کنزالعمّال J}
چنین آمده : H « انّى تارک فیکم الثّقلین ما ان تمسّکتم بهما لن تضلّوا بعدى ، کتاب اللَّه و عترتى و انّهما لن یفترقا حتّى یردا علىّ الحوض » E 3 .
در {J سنن ترمذى J}
از پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) نقل شده است : « اى مردم در میان شما چیزى مى گذارم که اگر به آن تمسّک کنید هرگز گمراه نخواهید شد و آن عبارت است از : کتاب خدا و عترتم » . 4
قراردادن قرآن و اهل بیت در کنار یکدیگر و تأکید بر لزوم پیروى و انفکاک ناپذیرى آن دو آشکارا بر عصمت اهل بیت دلالت دارد چرا که قرآن کتاب معصوم خداست و ابتلا به هر گناه و آلودگى ، انفکاک و جدایى از قرآن مى باشد و هماهنگى و انطباق کامل با کتاب معصوم الهى مساوى با عصمت است . دلالت حدیث ثقلین بر عصمت چنان گویا است که برخى از عالمان اهل سنّت نیز بر آن اعتراف دارند . 5
استاد توفیق ابوعلم نویسنده و دانشمند مصرى مى نویسد : « پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) اهل بیت خود را به کتاب عزیز خداوند مقرون ساخته است . کتابى که هرگز در او باطل نفوذ نخواهد کرد و هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد . پیامبر خبر از عدم جدایى این دو داده است . از همین رو حدیث دلالتى آشکار بر عصمت اهل بیت دارد و پیامبر که این حدیث را در مواقف بسیارى ذکر کرده در پى این هدف است که امّت خود را صیانت کرده و آنان را سفارش به استقامت بر تمسّک به این دو نموده تا در امور مختلف اعم از اعتقادات و فروع به ضلالت و گمراهى گرفتار نشوند » . 6
آیهاللَّه مکارم شیرازى نیز بر آن است که : « اهل بیت معصومند زیرا جدایى ناپذیر بودن آنها از قرآن از یک سو و لزوم پیروى بى قید و شرط از آنان از سوى دیگر ، دلیل روشنى بر معصوم بودن آنها از خطا و اشتباه و گناه است . چرا که اگر آنها گناه یا خطایى داشتند از قرآن جدا مى شدند و پیروى از آنان مسلمانان را از ضلالت و گمراهى بیمه نمى کرد و این که مى فرماید با پیروى از آنان در برابر گمراهى ها مصونیت دارید دلیل روشنى بر عصمت آنهاست » . 7
{J دیگر احادیث J}
ابن عبّاس از پیامبر گرامى ( صلى الله علیه و آله ) نقل مى کند که فرمود : H « انا و على و الحسن و الحسین و تسعه من ولد الحسین مطهرون و معصومون » E 8 « من و على و حسن و حسین و نه ( ( امام ) ) از نسل حسین پیراسته و معصومیم » .
پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) در روایت دیگر در وصف على ( علیه السلام ) و امامان ( علیهم السلام ) از نسل وى فرمود : H « فانّهم خِیره اللَّه عزّ و جلّ و صفوته و هم المعصومون من کلّ ذنب و خطیئه » E 9 « به درستى که آنها برگزیدگان خداى عزّ و جلّ اند و از هر گناه و خطایى معصوم اند » .
ننوشتند 10 .
. 1 پیامبر گرامى اسلام ( صلى الله علیه و آله ) در مورد امیرالمؤمنین و فرزندان وى مى فرمایند : H « هم المعصومون من کلّ ذنب و خطیئه » E 11 « آنان از هرگونه گناه و خطایى معصوم مى باشند » .
. 2 امام على ( علیه السلام ) در باب ویژگى ها و شرایط امام مى فرمایند : H « انّه معصوم من الذّنوب کلّها . . . لا یزلّ فى الفتیا و لا یخطى ء فى الجواب ولا یسهو و لا ینسى . . . و عدلوا عن اخذ الاحکام من اهلها ممّن فرض اللَّه طاعتهم ممّن لا یزل ولا یخطى ء و لا ینسى » E 12 « امام از تمامى گناهان معصوم است . . . در بیان حکم لغزشى ندارد و در پاسخ ، به خطا نمى رود . و از سهو و فراموشى دور است . . . ولى مردم از این که احکام الهى را از اهلش ، یعنى : کسانى که خداوند اطاعتشان را واجب نموده و از لغزش و خطا و فراموشى در امان داشته فراگیرند روى برتافتند » .
. 3 نیز امام على ( علیه السلام ) فرمودند : H « انّه معصوم من الخطأ والزّلل والعمد و من الذّنوب کلّها صغیرها و کبیرها و لا یزّل ولا یخطأ و لا یلهو بشى ء من الامور الموبقه للدین » E 13 « ( ( امام ) ) از خطا و لغزش و عمد و از تمامى گناهان کوچک و بزرگ معصوم است . لغزشى ندارد ، مرتکب خطا نمى گردد و به آنچه ویرانگر دین است ، سرگرم نمى شود » .
امام سجّاد ( علیه السلام ) در گسست ناپذیرى امامت و عصمت فرمود : H « الامام منّا لا یکون الاّ معصوماً » E 14 « امامانى که از ما هستند همه معصوم اند » .
امام صادق ( علیه السلام ) نیز شرط امامت را عدم ارتکاب گناه اعم از صغیره و کبیره هر چند با فرض توبه از آن ذکر مى کند .
H « لا تصلح الأمامه ممن قد ارتکب من المحارم شیئاً صغیراً کان اَوْ کبیراً و ان کوچکى باشد یا بزرگ ، حتّى اگر پس از آن توبه کرده باشد » .
آن حضرت در توصیف پیامبران و اوصیا فرمود : H « الانبیاء و اوصیاؤهم لاذنوب لهم لانّهم معصومون مطهّرون » E 15 .
H « الامام المطهّر من الذّنوب المبرّا عن العیوب . . . معدن القدس و الطّهاره و النسک و الزّهاده و نسل المطهّره . . . فهو معصوم مؤیّد موفّق مسدَّد قد أمن من الخطایا و الزّلل و العثار یخصه اللَّه بذلک لیکون حجّته على عباده و شاهده على خلقه » E 16 « امام از گناهان طاهر و از هر عیوب مبرّاست . . . امام معدن قداست ، پاکى ، عبادت و زهد است . امام از نسل پاکان است . . . او شخص معصوم مؤیّد و موفّق از طرف الهى است که به تحقیق از خطایا و لغزش ها و گمراهى ها در امان است . این ویژگى را خداوند به وى اختصاص داده تا حجّت خدا بر بندگان و شاهد او بر خلقش باشد » .
. 4 امام رضا ( علیه السلام ) در وصف امام مى فرمایند : H « هو معصوم مؤیّد موفّق مسدّد قد امن الخطایا والزلل و العثار » E 17 « ( ( امام ) ) معصوم و برخوردار از تأییدات ، توفیقات و راهنمایى هاى الهى بوده ، از هر خطا و لغزشى در امان است » .
. 5 در یکى از زیارات جامعه که از امام هادى ( علیه السلام ) نقل گردیده ، خطاب به معصومین ( علیهم السلام ) چنین مى خوانیم : H « عصمکم اللَّه من الذنوب و برأکم من العیوب و ائتَمنکم على الغیوب . . . و طهرکم من الدنس و الزیغ و نزهکم من الزلل والخطأ » E 18
« خداوند شما را از گناهان معصوم قرار داد و از عیب و نقص مبرّا ساخت و بر امور غیبى امینتان نمود . . . شما را از آلودگى و انحراف پاک کرد و از لغزش و خطا پیراست » .
سنجه بازشناسى حق از باطل ، کشتى نجات و . . . دانسته شده اند و این جز با عصمت سازگار نیست . از جمله روایات این است : H « على مع الحق والحق مع على و لن یفترقا حتّى یردا على الحوض یوم القیامه » E 19 « على با حق و حق با على است . آن دو از یکدیگر جدا نمى شوند تا در قیامت کنار حوض نزد من آیند » .
( 1 ) در کتاب براهین اصول المعارف الالهیه و العقائد الحقه للامامیه ، نگاشته : ابوطالب تجلیل 65 سند از منابع آمده است پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) فرمود : اى مردم همانا من بشرى هستم که نزدیک است پیک الهى مرا رسد و دعوت حق را اجابت کنم ، پس در میان شما دو چیز گران بها مى گذارم : « اول آنها کتاب خدا و دیگرى اهل بیتم » ( 2 ) مسند ، احمد بن حنبل ، ج 4 ، ص . 30 ( 3 ) کنز العمال ، متقى هندى ، ج 12 ، ص . 98 ( 4 ) سنن ترمذى ، الترمذى ، ج 5 ، ص . 328 ( 5 ) بنگرید : صواعق المحرقه ، ابن حجر ، ص 151 الامام الصادق ( علیه السلام ) ، محمد ابوزهره ، ص . 260 ( 6 ) فاطمهالزهرا ( سلام الله علیها ) ، توفیق ابوعلم ، ترجمه : على اکبر صادقى ، تهران : مؤسسه انتشارات امیرکبیر ، 1360 ، ص . 75 ( 7 ) پیام قرآن ، مکارم شیرازى ، ج 9 ، ص 75 و . 76 ( 8 ) ینابیع الموده ، ج 2 ، ص 316 فرائد السمطین ، ج 2 ، ص 313 ، موسوعه الأمامه فى نصوص اهل السنه ، ج 3 ، ص 279 بحارالانوار ، ج 25 ، ص . 201 ( 9 ) بحارالانوار ، ج 25 ، ص . 193 ( 10 ) همان ، ص 193 و
. 194 ( 11 ) بحارالانوار ، ج 36 ، ص . 244 ( 12 ) همان ، ج 17 ، صص 108 – . 109 ( 13 ) همان ، ج 65 ، ص . 389 ( 14 ) بحارالانوار ، ج 25 ، ص . 199 ( 15 ) بحارالانوار ، ج 25 ، ص . 199 ( 16 ) الکافى ، ج 1 ، ص 200 و 202 و 203 عیون الاخبار الرضا ، ج 2 ، ص 197 و 199 ، نقل با تلخیص . ( 17 ) الکافى ، ج 1 ، صص 202 – 203 . ک : بحارالانوار ، ج 25 ، صص 127 – . 128 ( 18 ) بحارالانوار ، ج 99 ، ص . 150 ( 19 ) بحارالأنوار ، ج 10 ، ص . 432
{J حدیث ثقلین J}
حدیث و به تعبیر دیگر احادیث ثقلین از روایات متواتر و مورد اتفاق شیعه و سنّى است . 1 صحیح مسلم ، مسلم بن حجاج النیشابورى ، ج 4 ، ص . 116 .
در {J مسند احمد حنبل J}
است : « همانا من در میان شما دو جانشین قرار مى دهم که یکى عظیم تر از دیگرى است : کتاب خدا ، ریسمان کشیده شده ما بین آسمان و زمین و عترت خود یعنى اهل بیتم . این دو از یکدیگر جدایى ناپذیرند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند » . 2
در {J کنزالعمّال J}
چنین آمده : H « انّى تارک فیکم الثّقلین ما ان تمسّکتم بهما لن تضلّوا بعدى ، کتاب اللَّه و عترتى و انّهما لن یفترقا حتّى یردا علىّ الحوض » E 3 .
در {J سنن ترمذى J}
از پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) نقل شده است : « اى مردم در میان شما چیزى مى گذارم که اگر به آن تمسّک کنید هرگز گمراه نخواهید شد و آن عبارت است از : کتاب خدا و عترتم » . 4
قراردادن قرآن و اهل بیت در کنار یکدیگر و تأکید بر لزوم پیروى و انفکاک ناپذیرى آن دو آشکارا بر عصمت اهل بیت دلالت دارد چرا که قرآن کتاب معصوم خداست و ابتلا به هر گناه و آلودگى ، انفکاک و جدایى از قرآن مى باشد و هماهنگى و انطباق کامل با کتاب معصوم الهى مساوى با عصمت است . دلالت حدیث ثقلین بر عصمت چنان گویا است که برخى از عالمان اهل سنّت نیز بر آن اعتراف دارند . 5
استاد توفیق ابوعلم نویسنده و دانشمند مصرى مى نویسد : « پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) اهل بیت خود را به کتاب عزیز خداوند مقرون ساخته است . کتابى که هرگز در او باطل نفوذ نخواهد کرد و هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد . پیامبر خبر از عدم جدایى این دو داده است . از همین رو حدیث دلالتى آشکار بر عصمت اهل بیت دارد و پیامبر که این حدیث را در مواقف بسیارى ذکر کرده در پى این هدف است که امّت خود را صیانت کرده و آنان را سفارش به استقامت بر تمسّک به این دو نموده تا در امور مختلف اعم از اعتقادات و فروع به ضلالت و گمراهى گرفتار نشوند » . 6
آیهاللَّه مکارم شیرازى نیز بر آن است که : « اهل بیت معصومند زیرا جدایى ناپذیر بودن آنها از قرآن از یک سو و لزوم پیروى بى قید و شرط از آنان از سوى دیگر ، دلیل روشنى بر معصوم بودن آنها از خطا و اشتباه و گناه است . چرا که اگر آنها گناه یا خطایى داشتند از قرآن جدا مى شدند و پیروى از آنان مسلمانان را از ضلالت و گمراهى بیمه نمى کرد و این که مى فرماید با پیروى از آنان در برابر گمراهى ها مصونیت دارید دلیل روشنى بر عصمت آنهاست » . 7
{J دیگر احادیث J}
ابن عبّاس از پیامبر گرامى ( صلى الله علیه و آله ) نقل مى کند که فرمود : H « انا و على و الحسن و الحسین و تسعه من ولد الحسین مطهرون و معصومون » E 8 « من و على و حسن و حسین و نه ( ( امام ) ) از نسل حسین پیراسته و معصومیم » .
پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) در روایت دیگر در وصف على ( علیه السلام ) و امامان ( علیهم السلام ) از نسل وى فرمود : H « فانّهم خِیره اللَّه عزّ و جلّ و صفوته و هم المعصومون من کلّ ذنب و خطیئه » E 9 « به درستى که آنها برگزیدگان خداى عزّ و جلّ اند و از هر گناه و خطایى معصوم اند » .
ننوشتند 10 .
. 1 پیامبر گرامى اسلام ( صلى الله علیه و آله ) در مورد امیرالمؤمنین و فرزندان وى مى فرمایند : H « هم المعصومون من کلّ ذنب و خطیئه » E 11 « آنان از هرگونه گناه و خطایى معصوم مى باشند » .
. 2 امام على ( علیه السلام ) در باب ویژگى ها و شرایط امام مى فرمایند : H « انّه معصوم من الذّنوب کلّها . . . لا یزلّ فى الفتیا و لا یخطى ء فى الجواب ولا یسهو و لا ینسى . . . و عدلوا عن اخذ الاحکام من اهلها ممّن فرض اللَّه طاعتهم ممّن لا یزل ولا یخطى ء و لا ینسى » E 12 « امام از تمامى گناهان معصوم است . . . در بیان حکم لغزشى ندارد و در پاسخ ، به خطا نمى رود . و از سهو و فراموشى دور است . . . ولى مردم از این که احکام الهى را از اهلش ، یعنى : کسانى که خداوند اطاعتشان را واجب نموده و از لغزش و خطا و فراموشى در امان داشته فراگیرند روى برتافتند » .
. 3 نیز امام على ( علیه السلام ) فرمودند : H « انّه معصوم من الخطأ والزّلل والعمد و من الذّنوب کلّها صغیرها و کبیرها و لا یزّل ولا یخطأ و لا یلهو بشى ء من الامور الموبقه للدین » E 13 « ( ( امام ) ) از خطا و لغزش و عمد و از تمامى گناهان کوچک و بزرگ معصوم است . لغزشى ندارد ، مرتکب خطا نمى گردد و به آنچه ویرانگر دین است ، سرگرم نمى شود » .
امام سجّاد ( علیه السلام ) در گسست ناپذیرى امامت و عصمت فرمود : H « الامام منّا لا یکون الاّ معصوماً » E 14 « امامانى که از ما هستند همه معصوم اند » .
امام صادق ( علیه السلام ) نیز شرط امامت را عدم ارتکاب گناه اعم از صغیره و کبیره هر چند با فرض توبه از آن ذکر مى کند .
H « لا تصلح الأمامه ممن قد ارتکب من المحارم شیئاً صغیراً کان اَوْ کبیراً و ان کوچکى باشد یا بزرگ ، حتّى اگر پس از آن توبه کرده باشد » .
آن حضرت در توصیف پیامبران و اوصیا فرمود : H « الانبیاء و اوصیاؤهم لاذنوب لهم لانّهم معصومون مطهّرون » E 15 .
H « الامام المطهّر من الذّنوب المبرّا عن العیوب . . . معدن القدس و الطّهاره و النسک و الزّهاده و نسل المطهّره . . . فهو معصوم مؤیّد موفّق مسدَّد قد أمن من الخطایا و الزّلل و العثار یخصه اللَّه بذلک لیکون حجّته على عباده و شاهده على خلقه » E 16 « امام از گناهان طاهر و از هر عیوب مبرّاست . . . امام معدن قداست ، پاکى ، عبادت و زهد است . امام از نسل پاکان است . . . او شخص معصوم مؤیّد و موفّق از طرف الهى است که به تحقیق از خطایا و لغزش ها و گمراهى ها در امان است . این ویژگى را خداوند به وى اختصاص داده تا حجّت خدا بر بندگان و شاهد او بر خلقش باشد » .
. 4 امام رضا ( علیه السلام ) در وصف امام مى فرمایند : H « هو معصوم مؤیّد موفّق مسدّد قد امن الخطایا والزلل و العثار » E 17 « ( ( امام ) ) معصوم و برخوردار از تأییدات ، توفیقات و راهنمایى هاى الهى بوده ، از هر خطا و لغزشى در امان است » .
. 5 در یکى از زیارات جامعه که از امام هادى ( علیه السلام ) نقل گردیده ، خطاب به معصومین ( علیهم السلام ) چنین مى خوانیم : H « عصمکم اللَّه من الذنوب و برأکم من العیوب و ائتَمنکم على الغیوب . . . و طهرکم من الدنس و الزیغ و نزهکم من الزلل والخطأ » E 18
« خداوند شما را از گناهان معصوم قرار داد و از عیب و نقص مبرّا ساخت و بر امور غیبى امینتان نمود . . . شما را از آلودگى و انحراف پاک کرد و از لغزش و خطا پیراست » .
سنجه بازشناسى حق از باطل ، کشتى نجات و . . . دانسته شده اند و این جز با عصمت سازگار نیست . از جمله روایات این است : H « على مع الحق والحق مع على و لن یفترقا حتّى یردا على الحوض یوم القیامه » E 19 « على با حق و حق با على است . آن دو از یکدیگر جدا نمى شوند تا در قیامت کنار حوض نزد من آیند » .
( 1 ) در کتاب براهین اصول المعارف الالهیه و العقائد الحقه للامامیه ، نگاشته : ابوطالب تجلیل 65 سند از منابع آمده است پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) فرمود : اى مردم همانا من بشرى هستم که نزدیک است پیک الهى مرا رسد و دعوت حق را اجابت کنم ، پس در میان شما دو چیز گران بها مى گذارم : « اول آنها کتاب خدا و دیگرى اهل بیتم » ( 2 ) مسند ، احمد بن حنبل ، ج 4 ، ص . 30 ( 3 ) کنز العمال ، متقى هندى ، ج 12 ، ص . 98 ( 4 ) سنن ترمذى ، الترمذى ، ج 5 ، ص . 328 ( 5 ) بنگرید : صواعق المحرقه ، ابن حجر ، ص 151 الامام الصادق ( علیه السلام ) ، محمد ابوزهره ، ص . 260 ( 6 ) فاطمهالزهرا ( سلام الله علیها ) ، توفیق ابوعلم ، ترجمه : على اکبر صادقى ، تهران : مؤسسه انتشارات امیرکبیر ، 1360 ، ص . 75 ( 7 ) پیام قرآن ، مکارم شیرازى ، ج 9 ، ص 75 و . 76 ( 8 ) ینابیع الموده ، ج 2 ، ص 316 فرائد السمطین ، ج 2 ، ص 313 ، موسوعه الأمامه فى نصوص اهل السنه ، ج 3 ، ص 279 بحارالانوار ، ج 25 ، ص . 201 ( 9 ) بحارالانوار ، ج 25 ، ص . 193 ( 10 ) همان ، ص 193 و
. 194 ( 11 ) بحارالانوار ، ج 36 ، ص . 244 ( 12 ) همان ، ج 17 ، صص 108 – . 109 ( 13 ) همان ، ج 65 ، ص . 389 ( 14 ) بحارالانوار ، ج 25 ، ص . 199 ( 15 ) بحارالانوار ، ج 25 ، ص . 199 ( 16 ) الکافى ، ج 1 ، ص 200 و 202 و 203 عیون الاخبار الرضا ، ج 2 ، ص 197 و 199 ، نقل با تلخیص . ( 17 ) الکافى ، ج 1 ، صص 202 – 203 . ک : بحارالانوار ، ج 25 ، صص 127 – . 128 ( 18 ) بحارالانوار ، ج 99 ، ص . 150 ( 19 ) بحارالأنوار ، ج 10 ، ص . 432