۱۳۹۵/۱۰/۰۶
–
۳۰۶۷ بازدید
تفاوت «سبل» با «صراط» چیست؟
1- صراط به صورت مفرد استعمال می شود، ولی سبیل به صورت جمع هم کاربرد دارد.
2- صراط از زبان یونانی یا لاتینی اخذ شده، ولی سبیل واژه عربی خالص است.
3- صراط عموماً به راه اصلی اطلاق می شود، ولی سبیل عام است و به راه های فرعی نیز اطلاق می گردد.
4- صراط اغلب در مورد راه های خیر و سعادت بخش به کار می رود و از آن به صراط مستقیم تعبیر می شود، ولی سبیل این گونه نیست بلکه در معانی وسیع تری به کار می رود.
5- معانی مجازی صراط و سبیل و موارد اسعتمال این دو تا حدودی متفاوت است.
6- صراط به معنای راه طی شده، ولی سبیل به معنای راه است.( لسان العرب، ماده سرط و صرط)
7- صراط به راه آشکار وسیع اطلاق می شود، ولی سبیل عام است.( قاموس قرآن، قرشی، ج 4، ص 123)
راه مستقیم از نظر قرآن، پرستش خدا و تمسک به خداى سبحان و در راه اهل نعمت قرار گرفتن آمده است و اهل نعمت از دیدگاه قرآن و سنت همان انبیاء و صدیقین و شهدا و صالحین و امامان معصوم(ع) هستند. (سوره فاتحه / 6 و 7 – آل عمران / 51 و 101 – نساء / 69 – انعام / 126) و اما راه راست چگونه محقق مى شود و انسان چگونه مى تواند در آن راه بیافتد. در این باره رجوع کنید: (جوادی آملی ، عبد الله، قرآن در قرآن، تفسیر موضوعى قرآن، بحث رسالت قرآن، ص 199 – 203 و 214 تا 216).
2- صراط از زبان یونانی یا لاتینی اخذ شده، ولی سبیل واژه عربی خالص است.
3- صراط عموماً به راه اصلی اطلاق می شود، ولی سبیل عام است و به راه های فرعی نیز اطلاق می گردد.
4- صراط اغلب در مورد راه های خیر و سعادت بخش به کار می رود و از آن به صراط مستقیم تعبیر می شود، ولی سبیل این گونه نیست بلکه در معانی وسیع تری به کار می رود.
5- معانی مجازی صراط و سبیل و موارد اسعتمال این دو تا حدودی متفاوت است.
6- صراط به معنای راه طی شده، ولی سبیل به معنای راه است.( لسان العرب، ماده سرط و صرط)
7- صراط به راه آشکار وسیع اطلاق می شود، ولی سبیل عام است.( قاموس قرآن، قرشی، ج 4، ص 123)
راه مستقیم از نظر قرآن، پرستش خدا و تمسک به خداى سبحان و در راه اهل نعمت قرار گرفتن آمده است و اهل نعمت از دیدگاه قرآن و سنت همان انبیاء و صدیقین و شهدا و صالحین و امامان معصوم(ع) هستند. (سوره فاتحه / 6 و 7 – آل عمران / 51 و 101 – نساء / 69 – انعام / 126) و اما راه راست چگونه محقق مى شود و انسان چگونه مى تواند در آن راه بیافتد. در این باره رجوع کنید: (جوادی آملی ، عبد الله، قرآن در قرآن، تفسیر موضوعى قرآن، بحث رسالت قرآن، ص 199 – 203 و 214 تا 216).