۱۳۹۵/۰۹/۲۴
–
۱۸۱۳ بازدید
ایا این نیست که خداوند می فرمایند حق الله رو می بخشد ولی حق الناس رو نمی بخشه..واینکه نماز حق الله پس خداوند نماز نخواندن رو می بخشد؟
اولاً: از قرآن کریم و سایر متون دینى استفاده میشود که، بخشش گناهان و گذشت خداوند از حق خود، در جائى است که انسان گناهان و خطاهائى را از روى جهالت انجام دهد و توبه کرده و با عمل صالح گذشته خود را جبران نماید در اینصورت از حق خود مى گذرد، نه این که عمداً گناه کند و اصرار بر عمل خود داشته باشد به این خیال که خداوند او را مى بخشد.
خداوند متعال در این باره فرموده است «ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذینَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحیمٌ»؛ 1 «امّا پروردگارت نسبت به آنها که از روى جهالت، بدى کرده اند، سپس توبه کرده و در مقام جبران برآمده اند، پروردگارت بعد از آن آمرزنده و مهربان است». و یا در آیه دیگر مى فرماید: «وَ إِنِّى لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى»؛ 2 «و من هر که را توبه کند، و ایمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، مى آمرزم».
بنابراین اگر کسى عمداً نماز نخواند بر اساس آنچه در روایات آمده موجب کفر او مى شود و دیگر زمینه اى براى بخشش و گذشت نمى ماند؛ چنانکه پیامبر خدا(ص) در سخنانی میفرمایند: «هرکس نماز را عمداً ترک کند، آشکارا کفر ورزیده است».3 «[مرز] میان کفر و ایمان، جز ترک نماز نیست». 4
ثانیاً: اگر قرار بود خداوند از حق خودش به این راحتى بگذرد بگونه اى که هر کس خواست به دستورات الهى عمل کند و هر کس دوست داشت آن را رها نماید در اینصورت چه لزومى داشت که اصلاً خداوند دستورى براى بندگانش صادر کند و یا دیگر لزومى نداشت تا خداوند متعال براى ابلاغ دستورات خودش به مردم صد و بیست و چهار هزار پیامبر را با آن همه مشقت هایى که براى آنها وجود داشت مبعوث نماید.
ثالثاً: اگر قرار باشد خدا نسبت به حق خودش در خصوص نماز بى تفاوت باشد دلیلى ندارد این همه آیات و روایات مربوط به عذاب کسانى که نسبت به نماز سهل انگارند و یا نماز نمى خوانند بیان نماید.
___________________________
1 . نحل، 119.
2 . طه، 82.
3 . ابن ابی جمهور احسایی، محمد بن علی، عوالی اللئالی العزیزیة، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1405ق، ج 2، ص 224.
4 . شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الأعمال، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، 1406ق، ص 231.
خداوند متعال در این باره فرموده است «ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذینَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحیمٌ»؛ 1 «امّا پروردگارت نسبت به آنها که از روى جهالت، بدى کرده اند، سپس توبه کرده و در مقام جبران برآمده اند، پروردگارت بعد از آن آمرزنده و مهربان است». و یا در آیه دیگر مى فرماید: «وَ إِنِّى لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى»؛ 2 «و من هر که را توبه کند، و ایمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، مى آمرزم».
بنابراین اگر کسى عمداً نماز نخواند بر اساس آنچه در روایات آمده موجب کفر او مى شود و دیگر زمینه اى براى بخشش و گذشت نمى ماند؛ چنانکه پیامبر خدا(ص) در سخنانی میفرمایند: «هرکس نماز را عمداً ترک کند، آشکارا کفر ورزیده است».3 «[مرز] میان کفر و ایمان، جز ترک نماز نیست». 4
ثانیاً: اگر قرار بود خداوند از حق خودش به این راحتى بگذرد بگونه اى که هر کس خواست به دستورات الهى عمل کند و هر کس دوست داشت آن را رها نماید در اینصورت چه لزومى داشت که اصلاً خداوند دستورى براى بندگانش صادر کند و یا دیگر لزومى نداشت تا خداوند متعال براى ابلاغ دستورات خودش به مردم صد و بیست و چهار هزار پیامبر را با آن همه مشقت هایى که براى آنها وجود داشت مبعوث نماید.
ثالثاً: اگر قرار باشد خدا نسبت به حق خودش در خصوص نماز بى تفاوت باشد دلیلى ندارد این همه آیات و روایات مربوط به عذاب کسانى که نسبت به نماز سهل انگارند و یا نماز نمى خوانند بیان نماید.
___________________________
1 . نحل، 119.
2 . طه، 82.
3 . ابن ابی جمهور احسایی، محمد بن علی، عوالی اللئالی العزیزیة، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1405ق، ج 2، ص 224.
4 . شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الأعمال، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، 1406ق، ص 231.