۱۳۹۵/۰۸/۲۹
–
۵۵۳ بازدید
مخاطب گرامی؛ از بابت حادثه ای که در زندگی شما اتفاق افتاده، برای شما و همسرتان متأسفیم، زیرا بی وفایی و خیانت در زندگی زناشویی چنان ضربه شدید عاطفی و احساسی به طرفین وارد می سازد که می توان گفت یکی از دردناکترین تجاربی است که یک زن و شوهر در طول عمر خود با آن روبه رو می شوند.
مهم است بدانید افرادی نظیر شوهرتان نیز از این ماجرا آسیب می بینند، به گونه ای که بسیار اتفاق می افتد دچار افسردگی شدید، احساس گناه و یا افکار خودکشی می گردند. حال بماند که این قضیّه برای فرزندان نیز بسیار آسیب زا بوده و دوستان و خانواده ها نیز اغلب از این موضوع رنج می برند.
مهم است بدانید افرادی نظیر شوهرتان نیز از این ماجرا آسیب می بینند، به گونه ای که بسیار اتفاق می افتد دچار افسردگی شدید، احساس گناه و یا افکار خودکشی می گردند. حال بماند که این قضیّه برای فرزندان نیز بسیار آسیب زا بوده و دوستان و خانواده ها نیز اغلب از این موضوع رنج می برند.
قبل از هر چیز شایسته است به این نکته اشاره نماییم که چه همسرتان دچار خطایی شده باشد یا نه باید گفت همه چیز به شما و نوع عملکردتان در قبال جریان اخیر بستگی دارد؛ زیرا حتّی اگر وی دچار خطایی نیز شده باشد و شما در آنچه دیده اید به نادرستی در مورد همسرتان قضاوت ننموده باشید، این نوع رفتار شماست که می تواند او را از مسیری که رفته بازگرداند و یا رفتار شما را بهانه ای برای غوطه ور شدن در خطایی گرداند که مرتکب گشته است.
شاید نیاز به یادآوری نباشد که ضروری است در قضاوت خود نسبت به رفتار همسرتان از تأثیر سوءظن، بدگمانی و سوء برداشت مبرّا باشید.
در یک جمله خودتان را جای همسرتان بگذارید. توجه داشته باشید همانطور که خودتان بدگمانی وی را در مورد خود نمی پسندید، وی نیز چنین حقی را برای خود محفوظ می داند؛ لذا سعی نمایید نسبت به صحّت برداشت و قضاوت نسبت به شوهرتان مطمئن باشید به عنوان مثال اگر رفتاری از وی سرزده که زمینه چنین برداشتی را از سوی شما فراهم ساخته، سعی کنید با وی در مورد آن رفتار به گفتگو بنشینید و به زوایای تاریک آن پی ببرید.
چه بسا موضوع آنطوری که شما گمان می کنید، نباشد. البتّه ما از ریز مسائلی که اتفاق افتاده و شما در مورد همسرتان به چنین نتیجه ای رسیدید، اطلاع نداریم؛ لذا ما را به عدم واقعنگری و … متهم نسازید؛ زیرا حقیقت آن است که ما از جزیئات مسأله اطلاعی نداریم و تمام شناخت ما از جریانی که اتفاق افتاده منحصر در چند سطری است که برایمان نگاشته اید. به همین دلیل، اخلاق اقتضاء دارد که رفتار شوهرتان را بر وجه صحیح آن حمل نماییم؛ مگر آنکه خلافش ثابت گردد.
به هر حال امیدواریم که در برداشت خود نسبت به رفتار( خیانت) همسرتان دچار اشتباه شده باشید و همسرتان همچنان به عشقتان پایبند باشد؛ امّا اگر هم خدای ناکرده قضیّه آنگونه است که می پندارید و برایمان نوشته اید، لازم است یادآوری نماییم که مراقب باشید اکنون در سراشیبی مسیر زندگیتان قرار گرفته اید؛ زیرا قطعاً تا به حال هیچگاه تا این حد هیجانات شدیدی نظیر خشم، افسردگی، ترس، تنهایی و شرمساری را احساس و تجربه نکرده بودید.
حقیقت آن است که برخی از افراد در موقعیّت مشابه شما چنان دچار احساس خشم و انزجار شدید میشوند که متأثّر از احساس آسیبدیدگی خود و فرزندانشان حتی قادر به بیان آن در قالب کلمات نیستند.
شاید تا به حال چندین بار از خود پرسیده باشید که چطور همسرتان توانسته چنین کاری با شما بکند؟ و به این نتیجه رسیده باشید که هرگز دیگر نمی توانید به او اعتماد کنید.
با همه این تفاصیل باید دید چه کار می توان کرد و چطور می توان این بحران را پشت سر گذاشت؟
حتی جا دارد این سؤال نیز طرح گردد که در صورت بهبود، آیا قادر هستید با خاطره این خیانت به زندگی مشترک ادامه دهید؟
جا دارد با اطمینان پاسخ دهیم که در صورت در نظر گرفتن پیشنهاداتی که در ادامه ذکر میگردد همراه با دریافت کمک های تخصصی مشاوران مجرّب خانواده، قادر خواهید بود آینده خوبی را در مورد زندگی مشترکتان انتظار داشته باشد.
*** اما در این شرایط، برای بهبود روابط، چه کارهایی باید کرد؟
1- افکار و تمایلات خود را با او در میان بگذارید
نباید انتظار داشته باشید که او به صورت اتوماتیک همه افکار شما را حدس بزند. خیلی راحت هر چه را که در ذهن خود دارید با همسرتان در میان بگذارید. آنوقت دیگر غصه نمی خورید که چرا به من اهمیت نمی دهد و …. باور کنید که ناامیدی ها شما تنها با بازگو کردن افکارتان پایان می پذیرند.
2- به خاطر دلخوری های فردی او را از رابطه جنسی محروم نکنید
اگر از دست او ناراحت هستید، بهتر است مشکلات خود را با گفتگو حل و فصل نمایید. خودتان قضاوت کنید: در یک ماه گذشته چند مرتبه به دلایلی از قبیل اینکه خسته ام، سر درد دارم، و یا حوصله ندارم همسرتان را از خود رانده اید و با او رابطه جنسی برقرار نکرده اید؟
3- تصمیمات او را جدی تلقی کنید
این مورد به عنوان یکی از بزرگترین مباحث مشکل آفرین در روابط محسوب می شود. خانم ها دوست دارند همه چیز مطابق میل خودشان باشد. ولی توجه داشته باشید که نمی بایست نسبت به خواست ها و نیازهای همسرتان بی توجهی نشان دهید. بهتر است با این حقیقت روبرو شوید: اگر احساس می کنید که با او همفکر نیستید، پس در وهله اول چرا پیشنهاد ازدواج او را قبول کردید؟ باید به همسر خود احترام بگذارید؛ اگر قرار باشد تمام مدت به او بی توجهی کنید، برای حرف هایش ارزش قائل نشوید، او را کوچک و خوار کنید و صرفاً در مورد تمام مسائل شکایت کنید، مطمئن باشید که اینگونه مشکلات برطرف نخواهد شد.
4- به زیبایی خودتان اهمیت بدهید
به ظاهر خود اهمیت بدهید و به خودتان برسید. لباس های زیبا و تمیز بپوشید و در مجموع ظاهرتان را آراسته نگاه دارید.
5 -قابل اعتماد و وفادار باشید
دقت نماید که همسرتان نیاز دارد که شما قابل اعتماد باشید و تا آخر عمر خود به او وفادار باقی بمانید و در شرایط سخت زندگی همراهی اش کنید.سعی نماید در رفتار و گفتار اینگونه باشید و به او هم نشان دهید که اینگونه هستید.
6- از سرزنش دست بردارید و به او احترام بگذارید
وقتی فرد به شخص مقابل احترام می گذارد گویی به خودش احترام گذاشته به ویژه زمانیکه طرف مقابل همسرش باشد. او را به خاطر اشتباهاتش سرزنش نکنید و دائماً تصمیماتش را به باد انتقاد نگیرید.در شرایط عصبانیت خود را کنترل کرده و با بحث منطقی به دعوا خاتمه دهد.
7- اجازه دهید از شما پشتیبانی و حمایت کند
خداوند مرد را حامی زن آفریده است. آقایون از انجام این کار لذت برده و احساس خوبی پیدا می کنند. برخی از خانم ها زیاد از حد مستقل هستند و تصور می کنند که اگر مردی بخواهد از آنها حمایت کند شخصیتشان زیر سوال می رود.
8– خوش اخلاق باشید
همه انسانها در زندگی خود به دنبال «آرامش» هستند، می خواهند اوقات خوشی را داشته باشند، و از زندگی لذت ببرند، بنابراین خوش مشرب باشید، به سرعت عصبانی نشوید، و داد و فریاد کردن را هم به کلی فراموش کنید.
9- بگذارید با خودش خلوت کند
فضایی را ایجاد نماید که بدور از همه صحبتها ایشان با خود خلوت نماید.معمولا اگر مردی این فضا را نیاز داشته باشد کمتر صحبت می نماید و بیشتر در خود فرو می رود پس فضای لازم را به او بدهید تا ذهن خود را متمرکز کرده و افکار خود را منسجم سازند. این کار احساس خوبی در او ایجاد می کند و سبب می شود که بعداً سرحال تر و با نشاط تر شوند.لذا اگر از شما درخواست کرد که او را راحت بگذارید، بهتر است که این کار را انجام دهید، اما قبل از بیرون آمدن از اتاق ابتدا محبت خود را به او نشان بدهید و سپس او را تنها بگذارید.
10-اجازه دهید خودش باشد
برای برخی از خانم ها سخت است که شوهرشان را همانگونه که هست، بپذیرند و دوست بدارند. بیشتر خانم ها تمام مدت در تلاش هستند که مدل مو، طرز لباس پوشیدن، شغل و حتی دوستان شوهر خود را عوض کنند و آنها را مطابق با معیارهای فردی خود تعدیل نمایند. چرا به جای حرص خوردن آنها را همانگونه که هستند قبول نکرده و از زندگی لذت نبریم؟
11- غذای های مورد علاقه اش را درست کنید
غذای مورد علاقه اش را درست کنید و یک زمان و مکان آماده را برای صرف غذا تهیه نماید. زمانیکه او خسته از کار روزانه به خانه باز می گردد و با این صحنه مواجه می شود بسیاری از نارحتی ها برطرف می شود .
12- چیزی که نیاز دارد را برایش بخرید
یک هدیه کوچک و در عین حال کارامد کفایت می کند.
13- از او بخواهید که کمکتان کند
در روزهای تعطیل که در خانه هستید و برنامه تفریحی ندارید از او بخواهید که در کارهایی که انجامش برایتان اندکی دشوار است به شما کمک کند. با این کار هم وقتتان پر می شود و هم احساس مردانگی بیشتری به او دست می هد.
14- فعالیت های دو نفره انجام دهید
ببینید همسرتان به چه کارهایی علاقه دارد و بعد با هم برای انجام آنها برنامه ریزی کنید. اگر علاقمند به فعالیت های ورزشی است می توانید به کوهپیمایی بروید و…
15- ببینید به چه چیزهای علاقه دارد و چه چیزهای را دوست ندارد
هر کس دوست دارد زندگی اش را آنطور که می خواهد اداره کند و خودش نقش اول زندگی اش را بازی کند. بنابراین مهم است بدانید که او به چه چیزهایی علاقه دارد و از چه چیزهایی دوری می کند. سعی کنید کارهایی که دوست ندارد را انجام دهید.
16- به او عشق بورزید
شاید این مسئله بسیاری از خانم ها را متعجب کند، اما آقایون هم دوست دارند که عاشق شوند و در مقابل عشق دریافت کنند. خیلی از خانم ها تصور می کنند که اگر با همسر خود سرد و بی احساس برخورد کنند بهتر است. متاسفانه تفکر نادرستی است؛ تا جایی که می توانید خود را نسبت به او علاقمند نشان دهید چراکه آقایون به دنبال همسری هستند که به آنها علاقه داشته و مجذوبشان باشند. به هر حال می توان گفت مردها به طور کلی به دنبال زنی هستند که بتوانند زندگی خود را با او قسمت کنند، لذت ببرند و در کنار هم به آرامش برسند.
*** با توجه به توضیحات بالا لطفاً :
1- تکلیف خود را با خودتان مشخّص نمایید. آیا میخواهید زندگی مشترکتان را نجات دهید؟
اگر پاسختان بلی است؛ خواهشمندیم واقعیّات این ماجرا را بپذیرید؛ زیرا ظهور چنین مسأله ای در رفتار همسرتان نشان دهنده این است که ازدواجتان به مدت طولانی دچار مشکلی جدی بوده که آن را تشخیص نداده بودید. این نکته علمی را به خاطر داشته باشید که احساس نیاز نسبت به یک موضوع است که باعث میگردد انگیزهای خاص در فرد به وجود آمده و به رفتارش در جهتی خاص( خیانت) انرژی و توان ببخشد؛ به همین دلیل است که معتقدیم یک زن می تواند با از بین بردن زمینه هایی که باعث بروز چنین احساسی در همسرش میگردد، بیشترین کمک را در زمینه سازی پاکی همسرش فراهم آورد.
به هر حال علت اصلی خیانت در زندگی زناشویی، کمرنگ شدن ردپای عشق در زندگی مشترک است.
از خود بپرسید: چه بلایی بر سر عشقتان آمده است ؟
در برطرف کردن کدام نیاز همسرتان شکست خورده اید ؟
با خود رو راست باشید، مطمئن باشید که اگر قبول نمایید شما نیز در رفتار خود با همسرتان دچار کم و کاستی هایی بوده اید، این امید وجود خواهد داشت که با اصلاح آن موارد نتیجه بهتری کسب نمایید.
2- میدان را خالی نکنید. داد و فریاد به راه نینداخته و کسی از آشنایان را نیز مطلع نسازید؛ حتی خانه را نیز ترک نکنید. مطمئن باشید راه درست آن است که علیرغم شکست عاطفی باید بمانید مشکلات خود با همسرتان را شناسایی و به گونه ای حل نمایید که فرد سوّم کم کم از زندگی شما بیرون رود. اجازه ندهید به همین راحتی زندگی چند ساله شما از دست برود. می دانیم سخت است، امّا سعی نمایید به نقش های زناشویی خود عمل کنید.
3- بعد از چند روز و زمانیکه توانستید به اندازه کافی بر اعصاب خود مسلط شوید، در فضایی مناسب و در غیاب فرزندان به طور مفصل با همسرتان به گفتگو بنشینید و ببینید چه انگیزهای باعث بروز این رفتار در وی شده است؟
چه کمبودی داشته و چه توقعی از شما داشته که نتوانسته اید آن را پاسخگو باشید؟
فرد جدید چه خلأیی از همسر شما را پر می کند و …
یادتان باشد که در چنین مواردی گاه ممکن است زندگی زناشویی دارای کاستی هایی باشد که با شناسایی و اصلاح آن تا حد زیادی مشکل بر طرف میشود؛ اما در برخی از موارد نیز ممکن است زن و شوهر هیچ مشکل خاصی با هم نداشته باشند، بلکه همه ماجرا به این برگردد که مثلاً همسرتان در یک موقعیت وسوسه انگیز قرار گرفته و دچار لغزش شده باشد؛ لذا نقش خود را در روابط با همسرتان پررنگ تر نموده و به خود ثابت کنید میتوانید به عنوان مرکز عاطفی خانواده همسرتان را به کانون خانواده بازگردانید.
4- فصل تازه ای از عشق را در زندگی با شوهرتان برنامه ریزی کنید. در جلسه گفتگوی خود با همسرتان که در بند 3 بدان اشاره شد نیازها و انتظارات خود از وی را نیز یادآوری نمایید؛ زیرا خوشبختی یک مسیر دو طرفه است و همسرتان تنها زمانی میتواند انتظار خوشبختی از زندگی با شما را داشته باشد که خود نیز برای خوشبختی شما دست به کار شود؛ لذا شروع به رفع نیازهای یکدیگر نمایید.
نکته نهایی
مخاطب گرامی؛ علاوه بر انجام اقدامات پیشنهاد شده توصیه می گردد به همراه همسرتان به صورت حضوری به یکی از مراکز مشاوره خانواده مراجعه نمایید؛ زیرا در مشاوره های مکتوب، ممکن است برخی مطالب نادیده گرفته شود که تنها چشم تیزبین و گوش مجرّب یک متخصص (به صورت حضوری) می تواند مشکل اصلی را شناخته و راهکار ارائه دهد.
یادتان باشد بازگشت به شرایط عادی نیازمند تلاش پایدار و خستگی ناپذیر شما و همسرتان است؛ بنابراین با یکدیگر در یک جبهه بمانید و در مقابل یکدیگر جبهه گیری نکنید.
نویسنده : گروه روانشناسی پرسمان