طلسمات

خانه » همه » مذهبی » مسموم کردن امام حسن مجتبی (ع) توسط جعده در منابع اهل تسنن

مسموم کردن امام حسن مجتبی (ع) توسط جعده در منابع اهل تسنن


مسموم کردن امام حسن مجتبی (ع) توسط جعده در منابع اهل تسنن

۱۳۹۵/۰۸/۱۶


۱۳۶۲ بازدید

اسناد مسموم کردن امام حسن مجتبی (ع) توسط جعده در منابع اهل تسنن را می خواهم؟

طبق روایات بسیاری که در کتاب‌های شیعه و سنی وجود دارد، معاویة بن أبی سفیان سمّی را برای جعده دختر اشعث بن قیس، همان کسی که در تمام حوادث زمان امام علی علیه السلام نقش اساسی داشت، فرستاد و به او وعده داد که اگر امام حسن (علیه السلام) را به شهادت برسانی، تو را به ازدواج پسرم یزید درمی آورم. جعده نیز دستور معاویه را اجرا کرد و آن حضرت را در حالی که روزه داشت و برای افطار به خانه آمده بود، با زهری که معاویه فرستاده بود به شهادت رساند. ابوالفرج اصفهانی، عالم بزرگ اهل سنت در کتاب معتبر مقاتل الطالبین می‌نویسد:
عن مغیرة، قال: أرسل معاویة إلى ابنة الأشعث إنی مزوجک بیزید ابنی، على أن تسمی الحسن بن علی، وبعث إلیها بمائة ألف درهم، فقبلت وسمت الحسن، فسوغها المال ولم یزوجها منه، فخلف علیها رجل من آل طلحة فأولدها، فکان إذا وقع بینهم وبین بطون قریش کلام عیروهم، وقالوا: یا بنی مسمة الأزواج. (مقاتل الطالبین، ج1،‌ ص20، باب رجع الحدیث الی خبر الحسن، طبق برنامه المکتبة الشاملة).

از مغیره روایت شده است که معاویه به جعده دختر اشعث پیام داد که اگر حسن (علیه السلام) را مسموم کنى تو را به همسرى پسرم یزید در مى‌آورم. جعده، همسر امام حسن (علیه السلام) بود. معاویه صد هزار درهم براى او فرستاد و او امام حسن (علیه السلام) را مسموم کرد، معاویه صد هزار درهم را به جعده تسلیم کرد؛ ولى او را به همسرى یزید در نیاورد. مردى از خاندان طلحه بعدها جعده را به همسرى گرفت و از او داراى فرزند شد و هر گاه میان آنان و دیگر خانواده‌هاى قریش بگو مگو در مى‌گرفت، فرزندان جعده را ملامت و سرزنش مى‌کردند و به آنان مى‌گفتند: شما پسران زنى هستید که شوهرانشان را مسموم می کرده اند.

زمخشری، نحوی و مفسر نام آور اهل سنت در این باره می‌گوید:

جعل معاویة لجعدة بنت الأشعث امرأة الحسن مائة ألف حتى سمته، ومکث شهرین وإنه لیرفع من تحته کذا طستاً من دم. وکان یقول: سقیت السم مراراً ما أصابنی فیها ما أصابنی فی هذه المرة، لقد لفظت کبدی فجعلت أقلبها بعود کان کان فی یدی. وقد ورثته جعدة بأبیات منها: یا جعد بکیه ولا تسأمی… بکاء حق لیس بالباطل إنک لن ترخی على مثله… سترک من حاف ولا ناعل وخلف علیها رجل من قریش فأولدها غلاماً، فکان الصبیان یقولون له: یا ابن مسممة الأزواج. (ربیع الأبرار، زمخشری، ج1،‌ ص438، طبق برنامه المکتبة الشاملة.)

معاویه صد هزار (دینار) به زن امام حسن علیه السلام، جعده دختر اشعث وعده داد تا او را مسموم کرد، امام علیه السلام دو ماه بعد از آن زنده ماند؛ سم آن قدر اثر کرد که طشت پر از خون از مقابلش برمی داشتند. امام حسن علیه السلام می‌فرمود: چند بار پیش از این به من سم داده اند؛ اما هیچ بار مثل این دفعه سم اثر نکرده بود لخته های خونی که از من خارج شده است آن را با چوبی که در دست داشتم زیرو رو کردم، دیدم این دفعه سم اثرش را کرده است.

جعده سپس با این اشعار امام را مخاطب نمود وگفت: ای جعده بر او گریه کن و ناراحت نباش که گریه تو شایسته وحق است نه باطل همانا تو پرده و حفاظ خانه ات بر غیر او نمی آویزی.

جعده سپس با مردی از قریش ازدواج کرد و فرزندی پسر از وی به دنیا آورد که بچه ها به وی می گفتند: ای پسر زنی که شوهرش را مسموم کرده است و نیز بسیاری از بزرگان اهل سنت و از جمله مزی در تهذیب الکمال، و ذهبی در سیر اعلام النبلاء می‌نویسند: وقد سمعت بعض من یقول کان معاویة قد تلطف لبعض خدمه أن یسقیه سما.)تهذیب الکمال، المزی، ج 6، ص 252 و سیر أعلام النبلاء، الذهبی، ج 3، ص 274 و تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج 13، ص 283 – 284 و البدایة والنهایة، ابن کثیر، ج 8، ص 47.)

از بعضی شنیدم که می‌گفت: معاویه با محبت ومهربانی وهدیه دادن به بعضی از چاکرانش آنان را آماده برای مسموم نمودن امام حسن علیه السلام نمود.

و مسعودی تاریخ نویس معروف اهل سنت می‌نویسد: أن امرأته جَعْدة بنت الأشعث بن قیس الکندی سقته السم، وقد کان معاویة دسَّ إلیها: إنک إن احتلْتِ فی قتل الحسن وَجَّهت إلیک بمائة ألف درهم، وزوَّجتک من یزید، فکان ذلک الذی بعثها على سَمّه، فلما مات وَفَى لها معاویة بالمال، وأرسل إلیها: إنا، نحب حیاة یزید، ولولا ذلک لوفینا لک بتزویجه.

(مروج الذهب، المسعودی، ج1، ص 346، باب ذکر خلافة الحسن بن علی بن أبی طالب، طبق برنامه المکتبة الشاملة.)

جعده دختر اشعث بن قیس که همسر امام حسن علیه السلام بود آن حضرت را مسموم کرد، معاویه او را گول زد که اگر بتوانی امام حسن را مسموم کنی، هزار درهم می‌دهم و تو را به همسری یزید درمی آورم همین وعده ها بود که اورا بر اجرای توطئه ی معاویه تحریک کرد و وقتی این کار را انجام داد، معاویه مال را به جعده داد؛ اما به او پیام داد که من یزید را دوست دارم و اگر این نبود به وعده‌ام وفا می‌کردم و تو را به ازدواج او درمی‌آوردم.

و ابن أبی الحدید شافعی در شرح نهج البلاغه می‌نویسد:

قال أبو الحسن المدائنی: وکانت وفاته فی سنة تسع وأربعین، وکان مرضه أربعین یوما، وکانت سنه سبعا وأربعین سنة، دس إلیه معاویة سما على ید جعدة بنت الأشعث ابن قیس زوجة الحسن، وقال لها: إن قتلتیه بالسم فلک مائة ألف، وأزوجک یزید ابنی. فلما مات وفى لها بالمال، ولم یزوجها من یزید. قال: أخشى أن تصنع بابنی کما صنعت بابن رسول الله صلى الله علیه وسلم. (شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج 16، ص 11.)

ابو الحسن مدائنی گوید: امام حسن در سال 49 هـ از دنیا رفت و چهل روز مریض بود، سن آن حضرت در هنگام وفات 47 سال بود. معاویه دسیسه کرد و به دست جعده دختر اشعث که همسر امام بود، سمی فرستاد و به او گفت: اگر او را با سم بکشی، به تو هزار [درهم] خواهم داد و نیز تو را به همسری یزید درمی آورم. وقتی امام حسن را به شهادت رساند، مال را به او داد؛ ولی او را به همسری یزید درنیاورد و به او گفت: می‌ترسم همان کاری را که با فرزند رسول خدا کردی، با فرزند من هم انجام دهی.

و همچنین ابن عبد البر در الإستیعاب می‌نویسد: وقال قتادة وأبو بکر أحمد بن حفص: سم الحسن بن على سمته امرأته جعدة بنت الأشعث أحمد بن قیس الکندی وقالت طائفة کان ذلک منها بتدسیس معاویة إلیها وما بذل لها من ذلک وکان لها ضرائر والله أعلم. )الاستیعاب، ابن عبد البر، ج 1، ص 389.)

حسن بن علی را جعده همسرش مسموم کرد وگروهی گفته اند: این کار جعده به اشاره و توطه ی معاویه و با گرفتن دره و دینار بوده است.

خوشحالی معاویه از شهادت امام حسن علیه السلام:

بسیاری از تاریخ نویسان اهل سنت نوشته‌اند که وقتی خبر شهادت امام حسن علیه السلام به فرزند جگرخوار رسید، سجده شکر بجای آورد چنانچه ابن قتیبه دینوری در کتاب الإمامة والسیاسة به این مطلب تصریح کرده است. (الامامة والسیاسة، ابن قتیبة الدینوری، تحقیق الزینی، ج 1، ص 150 – 151.)

ابن عبد ربه نیز در العقد الفرید می‌نویسد:

هنگامی که خبر شهادت حسن بن علی علیهما السلام به معاویه رسید، سجده شکر بجای آورد، سپس کسی را به دنبال ابن عباس فرستاد که در همان زمان در شام حضور داشت. سپس به او تسلیت گفت در حالی که شادمان بود. به ابن عباس گفت: ابو محمد در چند سالگی از دنیا رفت ؟ ابن عباس گفت: سن او را تمامی قریش می‌دانند، عجیب است که فردی همانند تو از آن آگاهی ندارد. سپس معاویه گفت: شنیده‌ام که فرزندان کوچکی بر جای نهاده است ؟! ابن عباس گفت: هر کوچکی، بزرگ خواهد شد، کودکان ما یل و خردسالان ما نیز بزرگ خواهند شد.

سپس عبد الله بن عباس گفت: ای معاویه! چرا تو به خاطر شهادت حسن بن علی (علیهما السلام) خوشحال شده‌ای ؟ به خدا قسم مردن او اجل شما را به تأخیر نخواهد انداخت و بدن او قبر تو را پر نخواهد کرد. چه قدر کم است ماندن من و تو بعد از امام حسن علیه السلام). العقد الفرید، ابن عبد ربه الأندلسی، ج2، ص125، طبق برنامه المکتبة الشاملة.)

زمخشری در ربیع الأبرار می‌نویسد:

هنگامی که خبر شهادت امام حسن به معاویه رسید، او و کسانی که در اطراف او بودند، سجده شکر بجاى آوردند. آنگاه ابن عباس نزد معاویه آمد، معاویه به وى گفت: آیا امام حسن مرد ؟ گفت: آرى، من شنیده‌ام سجده شکر بجاى آورده‌اى! ای پسر زن جگر خوار، به خدا قسم! بدن او را در قبر تو نخواهند نهاد، فرا رسیدن مرگ او موجب طول عمر تو نخواهد شد. (ربیع الأبرار، زمخشری، ج 1، ص431، باب الموت ومایتصل به من ذکر القبر، بر اساس برنامه المکتبة الشاملة)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد