برترینها: آدری هپبورن، بازیگر انگلیسی در روستای ایکسل از توابع بروکسل در روز ۴ مه ۱۹۲۹ به دنیا آمد.مادرش هلندی بود و پدرش انگلیسی-ایرلندی.
نام خانوادگی واقعی او راستون بود، اما گویا در شجرهنامه خانوادگی، آدری شنیده بود که جدش به جیمز هپبورن میرسد، همسر سوّم ملکه اسکاتلند، ماری استیوارت. بدینسان بود که آدری نام سینمایی هپبورن را برگزید. در اینجا مروری بر بهترین نقش آفرینیهای او داریم. این مطلب برگرفته از توئیتر نادر تکمیل همایون (منتقد سینما) است.
تعطیلات رمی (ویلیام وایلر، ۱۹۵۳)
اوّلین گام مهّم، اولین اسکار. قرار بر این بود که این نقش را الیزابت تیلور بازی کند.
اما ویلیام وایلر میگوید: “به محض اینکه آدری را دیدم، فهمیدم نقش مال اوست: زیبایی، وقار و طنز. او همه اینها را یکجا داشت. “
سال ۱۹۵۳، آدری سرخود به دیدار هوبر دو ژیوانشی، طراح معروف لباس فرانسوی میرود تا طراحی لباسهای او را در”سابرینا” به عهده بگیرد. ابتدا ژیوانشی نمیپذیرد، اما به اصرار آدری این کار را انجام میدهد.
این آغاز رفاقتی چهل ساله است که تصور آدری بدون ژیوانشی را محال میکند.
سابرینا (بیلی وایلدر، ۱۹۵۴)
مثلث جادویی بیلی وایلدر، همفری بوگارت و آدری هپبورن. البته بوگارت اصلا از حضور آدری راضی نبود، چون را صابون زده بود که همسرش، لورال باکال نقش سابرینا را بازی کند.
بیلی وایلدر میگوید: “روز اول فیلمبرداری، آدری سر صحنه آمد. متنش را کاملا حفظ بود. اصلا نیاز نبود چیزی را به او بگویم. پنج دقیقه بیشتر طول نکشید که همه گروه عاشق اون شدند، من اوّل از همه. “
عشق در بعد از ظهر(بیلی وایلدر، ۱۹۵۷)
میعاد دوّم با وایلدر، این بار در پاریس با گری کوپر، یکی از لطیفترین فیلمهای عاشقانه سینما.
صحنه پایانی در راهآهن اشک خیلیها را درآورد. آدری از بازی با غولی همچون کوپر واهمه داشت و فقط کسی مثل وایلدر میتوانست به او اعتماد به نفس بدهد.
گری کوپر هم که اصلاً رقص بلد نبود، برای یکی از صحنههای فیلم مجبور شد کلاس رقص برود. قرار بود اول کری گرانت این نقش را بازی کند، اما در ۵۲ سالگی احساس کرد برای این نقش پیر است. جالب اینکه گری کوپر ۵۵ سال سن داشت.
چهره مضحک (استنلی دانن، ۱۹۵۷)
این بار ملاقات با یکی از شیکترین فیلمسازان هالیوود، خالق “آواز در باران”: استنلی دانن؛ و همینطور بازی با غول سینمای موزیکال: فرد آستر.
همه چیز در “چهره مضحک” برای آدری تعبیه شده بود: رقص (او با رقص شروع کرده بود)، خنده، مُد و البته پاریس.
صبحانه در تیفانی(بلیک ادواردز، ۱۹۶۱)
جوهره وجودی آدری. نامدارترین کارش با ترانه به یادماندنی “رودخانه ماه” هنری مانچینی و آن سکانس معطر زیر باران.
بازی در این فیلم برای آدری که بسیار خجالتی بود، آسان نبود. نقش هالی، بیپروایی و در عینحال لطافتی دوستداشتنی را طلب میکرد.
معما (استنلی دانن، ۱۹۶۳)
ملاقات دوّم با دانن، در یک کمدی هیچکاکی. این بار با حضور کری گرانت که اشتباه “عشق در بعد ازظهر” را تکرار نکرد.
بعد از این فیلم، گرانت گفت: “برای کریسمس بعدی، یک فیلم با آدری بهم کادو بدید. “
فیلم سرشار از ارجاعات به سینمای آمریکاست و البته به هیچکاک.
بانوی زیبای من (جورج کیوکر، ۱۹۶۴)
برازندهترین لقبی که میشد به آدری داد، در نمایشنامهای از جرج برنارد شاو و در یکی از بهترین موزیکالهای هالیوودی که با دستان جادویی جرج کیوکر جاودانه شد.
آدری خواننده نبود، اما کمپانی او را به جولی اندروز که این نقش را در برادوی ایفا کرده بود، اما شهرت کمتری داشت، ترجیح داد.
در نهایت هم صدای آدری را در فیلم نمیشنویم. صدا متعلق به مارنی نیکسون است که ناتالی وود در “داستان وستساید” را هم دوبله کرده بود.
تا تاریکی صبر کن (ترنس یانگ، ۱۹۶۷)
سال ۱۹۶۸، آدری با سینما وداعی زودرس کرد. در آخرین فیلمش، در نقش یک زن نابینا ظاهر میشود که شبانه، تک و تنها در خانه به مصاف سه دزد میرود.
ترنس یانگ خالق چندین جیمز باند خوب است، از جمله “دکتر نو”.
از ۱۹۸۸ به این سو، آدری برای یونیسف و سازمان ملل دست به فعالیتهای بشردوستانه مستمر زد.
پس از بازنشستگی زودهنگام، آدری در چند فیلم ظاهر شد.
رابین و ماریان (ریچارد لستر، ۱۹۷۶).
روایت دیگری از اسطوره “رابین هود”، در کنار شان کانری.
همیشه (استیون اسپیلبرگ، ۱۹۸۹).
واپسین حضور آدری بر پرده سینما. اسپیلبرگ به درستی به اون نقش فرشته داد.
آدری هپبورن ۲۰ ژانویه ۱۹۹۳ در ۶۳ سالگی درگذشت. روحش شاد.