۱۳۹۵/۰۶/۰۲
–
۴۲۲ بازدید
امام سجاد(علیه السلام) و فاجعه حرّه
فاجعه حرّه چه بود و نقش امام سجاد(علیه السلام) در این ماجرا چگونه بود؟
امام سجاد(علیه السلام) با انجام موفقیتآمیز رسالت خطیر خود در رهبری قافله اسیران کربلا و به ثمر نشاندن اهداف آن نهضت با بازگشت به مدینه، زندگی سیاسی خود را در شرایط بسیار حساسی شروع نمود. یکی از وقایعی که در زمان امامت ایشان رخ داد، فاجعه حرّه واقم بود.
جریان واقعه
فاجعه حرّه چه بود و نقش امام سجاد(علیه السلام) در این ماجرا چگونه بود؟
امام سجاد(علیه السلام) با انجام موفقیتآمیز رسالت خطیر خود در رهبری قافله اسیران کربلا و به ثمر نشاندن اهداف آن نهضت با بازگشت به مدینه، زندگی سیاسی خود را در شرایط بسیار حساسی شروع نمود. یکی از وقایعی که در زمان امامت ایشان رخ داد، فاجعه حرّه واقم بود.
جریان واقعه
این حادثه از آنجا سرچشمه گرفت که پس از شهادت امام حسین(علیه السلام) موجی از خشم و نفرت در مناطق اسلامی خصوصاً در شهر مدینه که مرکز خویشاوندان پیامبر و صحابه و تابعین بود، برانگیخته شد.
حاکم مدینه (عثمان بن محمد بن ابی سفیان) که در ناپختگی و جوانی و غرور چیزی از یزید کم نداشت، با اشاره یزید[1]، برای فرو نشاندن جوّ نا آرام شهر، عدهای از جوانان شهر را انتخاب کرد و آنها را برای مشاهده جاه و جلال یزید و بهرهمندی از هدایای او به شام اعزام کرد. این گروه از نزدیک، خلیفه اموی و وضعیت اسفبار او را در سگبازی و میگساری و هوسرانی مشاهده کردند. گر چه عطایای یزید به آنها بسیار زیاد بود، ولی آنان پس از بازگشت به مدینه در مسجد پیامبر و اجتماع مردم فریاد برآوردند:
«ما از نزد مردی میآییم که دین ندارد، شراب مینوشد، نماز را رها کرده است، طنبور مینوازد، زنان نزد او آواز میخوانند و… شما شاهد باشید که ما او را با قاطعیت از خلافت خلع کردیم».
و این نقطه انفجار مدینه بود. به دنبال این جریان، مردم مدینه با عبدالله بن حنظله (غسیل الملائک) بیعت کردند وحاکم مدینه و همه بنیامیه را از شهر بیرون کردند[2].
این گزارش که به یزید رسید، مسلم بن عقبه را که مردی سالخورده و از سرسپردگان دربار بنی امیه بود، با لشکر انبوهی برای سرکوبی نهضت به مدینه اعزام کرد. سپاه شام، مدینه را مورد حمله قرار داد و جنگ خونینی بین دو گروه در گرفت و سرانجام، طرفداران عمر بن حنظله شکست خوردند و سران نهضت کشته شدند.
مسلم بن عقبه به مدت سه روز دستور قتل عام مردم و غارت شهر را صادر کرد، سربازان شام در مدت سه روز هزاران نفر از انصار ومهاجرین ومردم عادی را کشتند[3] و جنایاتی مرتکب شدند که قلم از بیان آنها شرم دارد… و در پایان قتل و غارت، مسلم از مردم به جز امام سجاد(علیه السلام) و افراد قلیل دیگری به عنوان بردگی برای یزید بیعت گرفت[4].
مواضع امام سجاد(علیه السلام) در این قیام
1. عدم همکاری با شورشیان[5]
بنا به گزارشات صحیح تاریخی امام سجاد(علیه السلام) از همان ابتدا با این قیام همراهی نکردند، و میتوان دلایل زیرا علت این عدم همراهی بیان کرد:
الف. با ارزیابی اوضاع، واختناق شدیدی که پس از شهادت امام حسین(علیه السلام) به وجود آمده بود، امام شکست نهضت مدینه را پیش بینی میکرد، و میدید اگر در آن شرکت جوید، نه تنها که پیروز نمیشود، بلکه خود و پیروانش نیز کشته میشوند[6]. ابو عمرهندی از امام چهارم نقل میکند که فرمود: ما در مکه و مدینه بیست نفر دوست واقعی و فداکار نداشتیم[7].
ب. با توجه به سوابق عبدالله بن زبیر، و نفوذی که در میان صفوف شورشیان یافته بود، این نهضت نمیتوانست یک نهضت اصیل شیعی باشد و امام(علیه السلام) نمیخواست امثال عبدالله بن زبیر قدرت طلب، او را پل پیروزی قرار دهند و شواهد تاریخی نشان میدهد سرنخ انقلاب در دست ابن زبیر جاه طلب و امثال او بود[8].
مسعودی مینویسد: اخراج حاکم مدینه (در آغاز شورش) با اجازه عبدالله بن زبیر صورت گرفت[9].
ج. چنانکه گذشت، شورشیان عبدالله بن حنظله را به رهبری خود برگزیده بودند و هیچ گونه نظر خواهی از امام نکرده بودند. گرچه رهبران شورش افرادی صالح بودند، اما پیدا بود که این حرکت، یک حرکت خالص شیعی نیست و در صورت پیروزی معلوم نبود به نفع شیعیان تمام شود .
گویا با توجه به این گونه ملاحظات بود که امام از ابتدا در شورش شرکت نکرد، و یزید که این موضوع را میدانست و از طرف دیگر فاجعه کربلا در افکار عمومی برای او گران تمام شده بود، به مسلم بن عقبه توصیه کرده بود که متعرض علی بن الحسین(علیه السلام) نشود[10].
2. پناه دادن به پناهندگان
مسعودی مینویسد: هنگامی که امام در کنار قبر پیامبر بود، عدّهای از مردم به او پناهنده شده بودند…[11].
امام سجاد(علیه السلام) همراه خانوادهاش و تعدادی از مردم مدینه برای در امان ماندن از هجوم و تجاوزات امویان، به بیرون شهر در منطقه یَنبُع رفتند[12]. حتی مروان بن حکم که از دشمنان امام و اهل بیت(علیهم السلام) بود، بعد از اینکه عبدالله بن عمر در محافظت از همسر و فرزندانش، دست رد بر سینهاش زد، آنها را به امام سپرد تا در غارت و هجوم شهر به آنان آسیبی نرسد و حضرت به آنها پناه داد[13]، هرچند طبری میخواهد این جوانمردی را بر پایه دوستی قلمداد کند، اما آنچه از تاریخ بر میآید این است که نه اینکه دوستی بین آنها نبوده است بلکه مروان یکی از دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) بوده است. (در جریان جنگ جمل و واقعه عاشورا و… ).
در واقعه حرّه امام سجاد(علیه السلام) چهارصد خانواده را در کفالت خود گرفت و تا لشکر مسلم در مدینه بود هزینه آنان را میپرداخت[14].
3. شفاعت از عده ای از مردم مدینه
اقدام دیگر امام در این واقعه دلخراش، شفاعت ایشان از جمع زیادی از مردم مدینه بود که فرمانده سپاه یزید در صدد اعدام آنها بود که به آزادی آنان منجر شد. با آنکه مسلم قبل از ملاقات با امام به شدت به او و خاندانش بدگویی میکرد، با مواجهه با امام منقلب شد وبه خواست ایشان تن در داد.[15] نتیجه گیری
امام سجاد(علیه السلام) با ارزیابی اوضاع سیاسی واختناق شدید ی که بعد از شهادت پدر بزرگوارشان به وجود آمده بود وبا پیش بینی عدم پیروزی شورشیان، مصلحت دید در شورش مردم مدینه شرکت نکند و از این غائله فاصله بگیرد، و اقداماتی از قبیل پناهندگی به مردم وشفاعت عدهای از محکومان به اعدام را انجام داد.
فصل سوم – شناخت صحیفه سجادیه
آشنایی با صحیفه سجادیه
جایگاه صحیفه سجادیه چیست و به چه موضوعاتی پرداخته و چه اهدافی را دنبال میکند؟
با وجود متون فراوان و معتبر در عرصه دعا و نیایش که از معصومین(علیهم السلام) به ما رسیده، «صحیفه سجادیه» شناخته شده تر از بقیه متون است و در میان مؤمنان و اهل دعا به چشم دیگری به آن نگریسته می شود. کمتر اهل دعا و معرفت جویی را می توان یافت که از این کتاب مقدس، بی خبر باشد و یا حداقل یک یا چند عبارت از دعاهای آن را نخوانده و یا به تأمل در آن ننگریسته باشد. دور نیست که صحیفه سجادیه، در کنار قرآن و نهج البلاغه، جزء کتاب های مقدس خانگی ما پیروان اهل بیت(علیهم السلام) قرار گیرد؛ اما این برای کتابی که هم ابراز بندگی در مقابل خداوند است و هم برنامه زندگی مطلوب و آرمانی دینی، کافی و اداکننده حق آن نخواهد بود و انتظار می رود که نگاه جامعه اسلامی به صحیفه امام سجاد(علیه السلام)، همچون کتابی تعلیمی و آموزشی باشد که می تواند با پرتو افکندن بر پست و بلند حیات آدمی و عملی شدن آموزه هایش، سطح و سبک زندگی ما را در شیوه تعامل با خویشتن و خداوند و دیگران، ترقی و تحول بخشد.
با نگاهی گذرا به دعاهای صحیفه امام سجاد(علیه السلام) معلوم می شود که این دفتر پربرگ و بار سلوک، در عین ایجاز، تمام اصول بندگی و قوانین اصلاحی و بعضی احکام شرعی و پاره ای مسائل مربوط به ایجاد عالم و شماری از قواعد هیئت و نجوم و… را یادآوری کرده است و این همه در جهت تعلیم و تربیت بندگان خدا و آماده ساختن آنان برای وصول به مراتب والای انسانی و متخلق شدن به اخلاق خداوند بوده است؛ همچون قرآن کریم که گاهی از معارف بلند توحیدی، گاهی از سرگذشت های تاریخی، گاهی از پند و موعظه و گاهی از پدیده های طبیعی، سخن به میان می آورد و در لابه لای این مسائل، با بیان احکام عبادی از قبیل نماز، زکات، روزه، حج، جهاد و معاملات، مردم را به تقرب به خدا فرا می خواند و این، جای شگفتی نیست؛ زیرا پیشوای پروا پیشه ما، امام زین العابدین(علیه السلام)، خود زبان گویای خداوند و گنجینه رازهای او و صحیفه اش «اخت القرآن»، «قرآن صاعد» و در بردارنده انواع هدایت ها و تحول بخشی ها و سازندگی هاست.
با توجه به آن چه گفته شد، فهرست زیر که شامل بعضی موضوعات و مسائل شناختی – تربیتی صحیفه سجادیه است، بیشتر ما را با غنای محتوایی این معجزه نیایش و تعلیم، آشنا می سازد:
1. ستایش خداوند، معرفت های ربوبی و بر شمردن آثار حمد الهی در عرصه زندگی دنیایی و آخرتی انسان.
2. پرده برداری از منزلت های توحیدی پیامبر و اشاره به زحمت های طاقت فرسا و بی شائبه آن حضرت در احیای آیین فطری اسلام و بیان مقامات اخروی آن حضرت.
3. معرفی فرشتگان و ذکر انواع آن موجودات پاک، معصوم و فرمانبر و مأموریت های ویژه هر کدام و هر دسته.
4. دعا در حق پیروان پیامبران، به ویژه یاران و اصحاب رسول گرامی اسلام و بیان فضیلت های خاص ایشان و درخواست بهترین ها برای آنان.
5. دعا در حق خود و خویشان و دوستداران و طلب حاجت های معنوی برای آنان.
6. آثار آفرینش روز و شب و برنامه وظیفه و تکالیف مؤمنان در طول شبانه روز.
7. ترسیم وضعیت روحی بندگان مخلص خدا، هنگام دچار شدن به بلا و گرفتاری که به خدا پناه می برند و جز او تکیه گاهی نمی شناسند.
8. مداومت بر ذکر و یاد خدا در تمام مراحل زندگی و زمینه سازی برای «حسن عاقبت» و فرجام نیک.
9. توبه و اعتراف به درگاه خداوند و بیان شرایط و لوازم آمرزش و رحمت پروردگار.
10. فلسفه احتیاج و نیازمندی انسان به خداوند در همه شئون.
11. مدح ظلم ستیزی و سرزنش ظلم پذیری، پناه بردن به خدا از ستمگری ظالمان و دعا بر ضد ایشان و راه انتقام گرفتن از آنان.
12. تندرستی و بیماری و وظیفه بندگان خدا در این دو حالت و فلسفه گرفتاری ها و بیماری ها.
13. شناخت شیطان و انواع راه های دشمنی و نیرنگ او و راهکارهای جهاد با آن خبیث و شیوه های طرد او.
14. درخواست باران و بیان گوشه ای از مسائل و نکات علمی مربوط به جوّ، هواشناسی و پدیده های آسمانی.
15. بیان و شمارش مکارم و ارزش های اخلاقی که بر پایه توحید ناب استوارند و باید در عرصه های مختلف اندیشه، گفتار و کردار، زندگی آدمی را متحول سازند.
16. بیان حقوق پدر و مادر بر فرزندان و اشاره به وظایفی که فرزندان در قبال والدین خود بر عهده دارند.
17. بیان حقوق فرزندان و وظایف پدر و مادر در مقابل آنان و این که در این تعامل، تنها جنبه های مادی و رفاه دنیایی مورد نظر نباشد و آموزش های معنوی و آخرت گرا نیز لحاظ شود.
18. حقوق همسایگان و دوستان و تبیین ویژگی ها و آداب در رابطه فرد و اجتماع.
19. دعا برای مرزبانان کشورهای اسلامی در همه زمان ها و بیان نکته های ظریفِ توحیدی، اخلاقی و عرفانی مربوط به صحنه های نبرد و احکام و آداب جنگ و پیکار.
20. رزق و روزی و راه های صحیح و شرعی تأمین معاش.
21. دستورالعمل های اقتصادی، مسئله فقر و غنا و بدهکاری و حالات مربوط به آن.
22. قضا و قدر الهی و خرسند بودن به آن و در مرتبه ای بالاتر، سپاس گزاری از خداوند به خاطر نداده ها و آن چه او به حکمت و مصلحت، از انسان دریغ داشته است.
23. حق الناس و توبه و طلب آمرزش از خداوند؛ به خاطر کوتاهی در ادای این حق.
24. یاد مرگ و درخواست از خداوند که اسباب غفلت و بی خبری را بزداید و انجام اعمال شایسته ای را توفیق دهد که مایه آمادگی برای مرگ و انس و آشنایی با آن است.
25. بیان فضایل و آثار وجودی قرآن، وظیفه مؤمنان در قبال کتاب خداوند و تأثیر قرائت آن در عمل، اخلاق و ذات انسان.
26. برشمردن ویژگی های ماه عظیم رمضان و گزارشی از وظایف و تکالیف مؤمنان در این ماه.
27. یادآوری روزهای خجسته و ویژه ای مانند جمعه، عید فطر، عید قربان و روز عرفه که با آداب و اعمال و طاعات خاص، نقشی بزرگ در جلب رحمت و مغفرت پروردگار و اصلاح حال بندگان و تصحیح رابطه ایشان با خدا دارند.
اهداف
صحیفه سجادیه، محصول معنوی دورانی خطیر و سرنوشت ساز در تاریخ اسلام است؛ دورانی که فتوحات و کشورگشایی های پی در پی مسلمانان، جامعه اسلامی را با دو خطر بزرگ مواجه ساخته بود؛ یکی ورود فرهنگ های بیگانه به حریم جامعه دینی و ضعف عقیدتی مسلمانان در مقابل آن فرهنگ ها و دیگری موج راحت طلبی و لذت جویی و دنی زدگی که با سرازیر شدن غنیمت های بسیار به سوی سرزمین های اسلامی، به راه افتاده بود.
از حدود سال سی ام هجری (نیمه دوم دوران خلافت عثمان)، فساد مالی و انحطاط اخلاقی در جامعه اسلامی، گسترش یافت و بزرگان و ثروتمندان قریش که درآمد کلانی از بیت المال داشتند و از حاتم بخشی های خلفای وقت نیز برخوردار بودند، به ثروت اندوزی روی آوردند و در نتیجه، رفاه طلبی، اشرافیت و تجمل پرستی رواج پیدا کرد و خریدن غلامان و کنیزان، به ویژه کنیزان خواننده و بزم آرا و گردآوردن خانه ها و مستغلات درآمدزا، امری عادی میان پول داران تلقی شد؛ تا جایی که این روش ناپسند و انحطاطی در زمان حکومت یزید به دو شهر مقدس «مکه» و «مدینه» نیز سرایت کرد و آن دو را نیز آلوده و ناپاک گردانید.
در کنار این موقعیت ناهنجار، وقتی ناآگاهی مردم از تعالیم دینی و پیدایش بدعت ها و انحراف های عقیدتی را در نظر بگیریم، عمق مصیبت و فاجعه بیشتر نمایان می شود. به گفته برخی از دانشمندان، بنی هاشم در زمان امام سجاد(علیه السلام)، نمی دانستند چگونه نماز بخوانند و چگونه حج به جای آورند و در واقع، شیعیان درباره احکام دینی جز آن چه از دیگران شنیده بودند، هیچ آگاهی دیگری نداشتند.
آن جا که فریضه ای همچون نماز که از ارکان اسلام است و هر مسلمانی باید در شبانه روز پنج بار آن را به جای آورد، در میان بنی هاشم که باید در این مسائل از همه آگاه تر و آشناتر باشند، چنین سرنوشتی یافته بود، می توان حدس زد که آگاهی دینی دیگر مردمان و شناخت آنها از برنامه های اسلام، چه اندازه بوده است[16].
امام سجاد(علیه السلام) با درک عمیق و همه جانبه اوضاع اجتماعی عصر خودش، با وجود دشواری های سیاسی و فاصله بزرگی که حاکمیت جور میان مسلمانان و پیشوای بر حقشان ایجاد کرده بود، با هدف عمل به تکلیف الهی خود، قیام کرد و با بهره گیری درست و تأثیرگذار از زبان نیایش و مناجات، به تعمیق و ترویج اندیشه های دینی، همت گماشت؛ تا از این رهگذر، امت مسلمان را در برابر هجمه های فرهنگ بیگانه و امواج دین برانداز دنیاطلبی و بی بند و باری، مصونیت بخشد و فضیلت های فراموش شده دین جدّش رسول خدا را به یادها باز آورد و در مسیر پرپیچ و خم زندگی ها، به جریان اندازد.
اقدام امام(علیه السلام)، به حق، یک جهاد فرهنگی و یک مبارزه عظیم در راه تحقق آرمان های الهی پیامبر اکرم و احیای ارزش های اخلاقی از طریق آراسته شدن به اخلاق نیک و دوری از خصلت های ناپسند و سرانجام، رسیدن به حیات طیبه ای بود که در کلام خداوند به مردان و زنان شایسته و فرهیخته، وعده داده شده است[17].
این پیکار معنوی، در طول قرن های متمادی، آثار و دست آوردهای مبارک و گران ارجی را باعث شد و زمینه های مناسب بسیاری برای بیدار کردن فطرت های خفته و دستگیری از فرو افتادگان در گرداب دوری از خدا و مقابله بی تسامح با سلطه گران و دشمنان درونی و بیرونی بشر، فراهم آورد.
سند صحیفه سجادیه
لطفاً درباره سند صحیفه سجادیه و شرحها و ترجمه آن توضیح دهید.
صحیفه پس از قرآن، نخستین و قدیم ترین مجموعه شیعی است که از اواخر قرن نخست و اوائل قرن دوم هجری، به صورت کتاب، در دست بوده است و عالمان شیعه، همواره به آن اهتمام و توجه ویژه ای داشته اند.
از صحیفه سجادیه، در اصل دو نسخه وجود داشته که یکی در اختیار امام باقر(علیه السلام) بود و پس از آن به امام صادق(علیه السلام) رسید و دیگری در دست زید بن علی(علیه السلام) بوده که در جریان مبارزه بر ضد امویان آن را به فرزندش یحیی سپرد.
راوی صحیفه، متوکل بن هارون، پس از شهادت زید بن علی(علیه السلام)، در دیدار با یحیی بن زید، از صحیفه ای که امام صادق(علیه السلام) بر او املا کرده سخن به میان آورده است. یحیی نیز یاد آور شده که نسخه دوم صحیفه از پدرش زید به او رسیده و اکنون در اختیار اوست و یحیی برای اطمینان خاطر و مصون ماندن صحیفه از دستبرد امویان، آن را به متوکل سپرد.
متوکل پس از شهادت یحیی، در مدینه با امام صادق(علیه السلام) ملاقات کرد و پس از نقل ماجرای دیدار خود با یحیی، صحیفه سجادیه با دست خط زید بن علی(علیه السلام) را به امام(علیه السلام) نشان داد و پس از تأیید امام صادق(علیه السلام) از آن حضرت اجازه خواست که آن را با نسخه پدر بزرگوارش، امام محمد باقر(علیه السلام)، مقابله کند.
به گفته خود متوکل، آنچه امام صادق(علیه السلام) از دعاهای صحیفه سجادیه برای او املا کرد، 75 باب و دعا بوده که یازده باب آن را فراموش کرده و تنها 64 دعا را به خاطر سپرده است و از آن 64 دعا آن چه هم اکنون در صحیفه کامله سجادیه وجود دارد، 54 دعاست که با تعداد دعاها، در نقل راوی دیگر صحیفه، یعنی «محمد بن احمد بن مسلم مطهری»، هماهنگی دارد.
گرچه بیشتر راه های نقل صحیفه به جناب یحیی، فرزند زید شهید منتهی می شود که از پدرش و او از امام زین العابدین(علیه السلام) روایت می کند، اما راه های نقل دیگری نیز وجود دارد که بعضی از محمد فرزند زید شهید و بعضی دیگر از امام صادق(علیه السلام)، صحیفه را نقل کرده اند.
در نسبت صحیفه سجادیه به امام زین العابدین(علیه السلام)، هیچ شک و تردیدی وجود ندارد و دانشمندان بزرگ و سخن شناسان زبردست، در صحت انتساب آن، اختلافی ندارند. ایشان معتقدند که هرگاه در طول قرن های پی در پی، نسخه ای از کتاب های روایی یافت شود که بر آن شرح و تعلیقه بسیار نوشته شود و پیوسته روایت شود و شاگردان در خدمت استادان خود آن را قرائت کنند و بشنوند، این خود برترین دلیل بر درستی انتساب آن است[18].
افزون بر این، شماری از عالمان، صحیفه سجادیه را با وجود شهرت و نقل های متعدد، بی نیاز از بحث سندی می دانند.
سیدمحمد محقق داماد می گوید: صحیفه گرامی سجادیه که به آن «انجیل اهل بیت» و «زبور آل رسول» نیز می گویند، متواتر است و آوردن سندها، تنها برای بیان طریق روایت و اجازه نقل آن است و عالمان و استادان فن، در اجازات خود، بدین شیوه عمل می کرده اند[19].
بعضی دیگر از دانشوران، صحت و دقت و عظمت متن این صحیفه را بی نیاز از بحث سند دیده، صدور آموزه های آن را از غیرمعصوم، محال دانسته اند.
آیت الله العظمی بروجردی در این باره می نویسد: این که صحیفه سجادیه از امام سجاد(علیه السلام) است، تردیدی در آن نیست. روش منحصر به فرد، نظم دقیق و منطقی مطالب و مضامین عالی آن، همه گواه اعجازگون بودن این «زبور آلمحمد» است[20].
بی شک هر کس ذائقه سخن شناسی و معرفت به احوال اشخاص و اوضاع زمان داشته باشد، تردید نمی کند که دعاهای صحیفه، همگی به زبان چهارمین پیشوای شیعه، امام زین العابدین(علیه السلام) جاری شده و صدور آن از غیر آن حضرت، غیرممکن است.
کدام سخنور توانا و نویسنده ماهری است که تصور کند می تواند با همانند وحی الهی، همسنگی نماید و با کسی هماوردی کند که از لوح محفوظ، کمک می گرفته و خداوند متعال او را روشنی بخش و دلیلِ راه بندگان به سوی بهشت قرار داده و به یاری فرشتگانش، او را تأیید کرده است.
ابن شهر آشوب در کتاب «مناقب» خود حکایت می کند که در بصره نزد یکی از دانشمندان، یادی از صحیفه کامله به میان آمد. وی گفت: «بنگرید تا من برای شما مثل آن را انشاء کنم؛ پس قلم به دست گرفت و سر به زیر افکند و در همان حال، با سرافکندگی از دنیا رفت»[21].
به جهت همین حقانیت و فرزانگی و علوّ مرتبه است که این صحیفه نامی، از دیرباز مورد توجه عالمان و فرهیختگان شیعه بوده و ایشان با توجه به اهمیت و جایگاه ممتاز آن در تربیت اخلاقی – دینی افراد و جوامع بشری، به شرح و تبیین و ترویج آموزه های این میراث گران بهای الهی و تکمیل تعداد دعاهای آن، همت گماشته، تألیفات پرشماری را در این زمینه از خود بر جای نهاده اند.
در این جا برای نمونه، به دو نوع از این تلاش های ماندگار، یکی «مستدرکات»[22] و دیگری شروح و تعلیقه های صحیفه اشاره و نمونه هایی را ذکر می کنیم:
اول. مستدرکات
1. الصحیفه الثانیه، شیخ محمد بن حسن حرّ عاملی، صاحب کتاب شریف «وسایل الشیعه».
2. الصحیفه الثالثه، میرزا عبدالله افندی، مؤلف کتاب «ریاض العلماء».
3. الصحیفه الرابعه، محدث بزرگ، میرزا حسین نوری.
4. الصحیفه الخامسه، علامه سید محسن امین حسینی عاملی.
5. الصحیفه السادسه، شیخ محمد باقر بن محمد حسن بیرجندی قائینی.
6. الصحیفه السابعه، شیخ هادی بن عباس آل کاشف الغطاء.
7. ملحقات الصحیفه السجادیه، شیخ محمد معروف به تقی زیابادی قزوینی؛ یکی از شاگردان برجسته مرحوم شیخ بهایی.
دوم. شرح های عربی
شیخ آقا بزرگ تهرانی، عالم و کتاب شناس معروف، در کتاب گران سنگ «الذریعه الی تصانیف الشیعه»، حدود پنجاه شرح و تعلیقه بر صحیفه سجادیه را نام برده است[23].
بی شک از روزگار تألیف کتاب الذریعه 1355ق. تاکنون، شرح های متعدد دیگری نیز به نگارش درآمده که هر یک به نوبه خود کاری ارزشمند و در خور توجه به شمار می آید. در فهرست زیر، تنها از بعضی شرح های چاپ شده و در دسترس، نام آورده ایم و از آن دسته تألیفاتی که در شرح و توضیح یک یا چند دعای خاص از صحیفه نوشته شده، صرف نظر شده است:
1. حاشیه الصحیفه السجادیه، سید محمد باقر بن محمد حسینی استرآبادی، معروف به میرداماد.
2. تعلیقات علی الصحیفه السجادیه، ملامحسن بن مرتضی فیض کاشانی.
3. ریاض السالکین فی شرح صحیفه سید الساجدین(علیه السلام)، سید علی خان حسینی حسنی مدنی شیرازی که بهترین، معتبرترین و در عین حال بزرگ ترین شرح بر صحیفه سجادیه است.
4. ریاض العارفین فی شرح صحیفه سید الساجدین، محمد بن محمد دارابی.
5. ریاض العابدین فی شرح صحیفه مولانا و مولی المؤمنین علی بن الحسین زین العابدین(علیه السلام)، بدیع الزمان قهپایی.
6. آفاق الروح فی ادعیه الصحیفه السجادیه، محمد حسین فضل الله.
سوم. شرح های فارسی
1. ترجمه و شرح مفصل صحیفه سجادیه، علامه حاج میرزا ابوالحسن شعرانی.
2. ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه، حاج سید علی نقی فیض الاسلام.
3. دیار عاشقان، تفسیر جامع صحیفه سجادیه، حسین انصاریان.
4. شهود و شناخت، ترجمه و شرح صحیفه سجادیه، آیت الله حسن ممدوحی کرمانشاهی.
صحیفه سجادیه در نگاه اندیشمندان
صحیفه سجادیه از نگاه اندیشمندان چگونه است؟
اگر چه تعالیم صحیفه سجادیه، منطبق بر آموزه های دین اسلام و در واقع، بیانگر دستورات و قوانین اسلامی در ابعاد مختلف است، اما نمی توان آن را به مردم و جامعه دینی و اسلامی منحصر کرد. به همان اندازه که اسلام، دینی جهانی و فراملی و پیامبر اکرم، پیامبر و مایه رحمت برای همه مردم است، صحیفه کامله نیز چون برآمده از فطرت پاک بشری است، روی سخن با همه بشر در همه زمان ها دارد. ازاینرو، تأثیرپذیری از این ره آورد بزرگ معنوی و راه یافتن به دنیای سراسر نور و روحانیت آن، تنها به شیعیان و معتقدان به پیشوایی امامان معصوم(علیهم السلام) منحصر نبوده، دیگر مسلمانان و حتی غیرمسلمانان نیز از این توفیق برخوردار بوده اند. تجربه های نقل شده در این زمینه، به خوبی عمق این رابطه و پیوند را نشان می دهد:
1. در سال 1353هـ. مرجع فقید شیعه، حضرت آیت الله مرعشی نجفی نسخه ای از کتاب شریف صحیفه سجادیه را برای علامه طنطاوی (مفتی اسکندریه) به «قاهره» فرستاد. وی در پاسخ چنین نوشت: «نامه گرامی، مدتی پیش به ضمیمه کتاب صحیفه سجادیه از کلمات امام زاهد اسلام، علی زین العابدین، فرزند امام حسین شهید، ریحانه مصطفی، رسید. کتاب را با دست تکریم و احترام گرفتم و آن را کتابی به حق یگانه یافتم که مشتمل بر علوم و معارف و حکمت هایی است که در غیر آن یافت نمی شود. بی شک این از شوربختی ما اهل سنّت است که تاکنون به این اثر گران بهای جاوید از میراث های نبوت و اهل بیت، دست نیافتهایم. من هر چه در آن مطالعه می کنم، می بینم که سخنی بالاتر از کلام مخلوق و فروتر از کلام خالق و به راستی کتاب گران مایه و با ارزشی است»[24].
2. آقای «اندره کوفسکی»، دانشمند مسیحی لهستانی که کتاب صحیفه سجادیه از مرکز اسلامی آن دیار برایش ارسال شده، در نامه ای به آن مرکز می نویسد: «من در حال حاضر، مشغول مطالعه ترجمه انگلیسی صحیفه سجادیه هستم که برایم فرستاده اید و به شدت تحت تأثیر اندیشه های امام مسلمانان، امام سجاد(علیه السلام) قرار گرفته ام که افکار بلند و متعالی او در صفحات صحیفه سجادیه تبلور یافته است. مطالعه این اثر گران قدر و دقت در مضامین و معارف سرشار آن، به شدت، روح مرا متأثر و مجذوب ساخته و از نو، خدایی بزرگ به من بخشیده است»[25].
3. خانم «آنه ماری شیمل»، محقق و نویسنده توانای آلمانی در یکی از مصاحبه هایش با اشاره به ادیان اسلامی و می گوید: «من خودم همواره دعاها، احادیث و اخبار اسلامی را از اصل عربی آن می خوانم. بخشی کوچک از کتاب مبارک صحیفه سجادیه را نیز به آلمانی ترجمه و منتشر کرده ام. نزدیک هفت سال پیش، وقتی مشغول ترجمه دعای رؤیت هلال ماه مبارک رمضان و دعای وداع با آن ماه بودم، مادرم در بیمارستان بستری بود. من هر وقت به او سر می زدم، پس از آن که به خواب می رفت، در گوشه ای از آن اتاق به کار پاک نویس ترجمه ها مشغول می شدم. در کنار مادرم، خانمی بسیار فاضل بستری بود که کاتولیک مؤمن و متعصبی به نظر می آمد. وقتی فهمید من دعاهای اسلامی را ترجمه می کنم، دلگیر شد و گفت: مگر در مسیحیت و مکتب مقدس خودمان کمبودی داریم که تو به دعاهای اسلامی روی آورده ای؟ ترجمه ام که چاپ شد، یک نسخه از آن را برایش فرستادم. یک ماه بعد، تلفن کرد و گفت: «صمیمانه از هدیه این کتاب، سپاس گزارم؛ زیرا هر روز به جای دعای معمول خود، آن را می خوانم»[26].
4. کتابخانه واتیکان پس از دریافت نسخه ای از صحیفه کامله سجادیه، نامه تشکر آمیزی به «مرکز نشر معارف اسلامی در جهان» ارسال داشته، در آن می نویسد: این کتاب، حاوی مضامین عالی عرفانی است؛ پس آن را در بهترین جایگاه کتابخانه، جهت استفاده محققان قرار داده ایم[27].
آن چه در این اظهار نظرها و تجربه ها مایه شگفتی و درس است، آن است که این بزرگان پیش از آن که صحیفه سجادیه را مجموعه ای دعایی برای راز و نیاز با خداوند بدانند، آن را کتابی علمی و معرفتی یافته اند که تجلی گاه اندیشه های بلند و افکار متعالی امام سجاد(علیه السلام) است.
حُسن ختام این گفتار، سخنی است از رهبر فرزانه امّت، حضرت آیت الله خامنه ای است؛ کسی که خود نیایشگری راستین و متضرع به درگاه خداوند و تبیین کننده معارف دعایی اهل بیت(علیهم السلام) است و سخنان دل نشین و راهگشایش، همواره چراغ راه معرفت جویان و حقیقت طلبان بوده است. این گفته های زلال، چشم ما را از غبار نگاه عادت به صحیفه سجادیه، شست و شو داده، جور دیگر دیدنِ آن را به ما می آموزد. وی می فرماید:
«اگر کسی همین صحیفه مبارکه سجادیه را نگاه کند، خلاصه و عصاره ای از تفکرات اهل بیت(علیهم السلام) در این کتاب گنجانده شده است. در صحیفه سجادیه، ایمان عمیق، عرفان واضح و دور از ابهام، توجه کامل به مبدأ عظمت و معبود و ذات اقدس الهی، اهتمام به امور مردم مسلمان – امور آحاد مردمی که با انسان مرتبطاند – و اهمیت دادن به افتخارات اسلامی و صدر اسلام، موج می زند؛ کتاب زندگی عارفانه و عاشقانه و عاقلانه است. مجموعه ای از این هاست. و دریای مواج روایات اهل بیت(علیهم السلام) هم از طرف دیگر. این چیزهایی است که امروز دنیای اسلام به آنها نیازمند است»[28].
با خدای متعال، رابطه برقرار کنید؛ با نماز، با نافله، با تلاوت قرآن، با دعا، با صحیفه سجادیه. این صحیفه سجادیه، پر از معارف دینی است. با این کار، بنیه دینی و انقلابی خودتان را هم محکم می کنید. جوان ما اگر بنیه دینی اش مستحکم باشد، خیلی از این کسانی که مشغول تلاشاند برای منحرف کردن ذهن ها به سمت های گوناگون، وقتی دیدند جوان ما محکم است، می کشند کنار. امروز در خیلی جاها از عرفان های مادی پوچ و بی محتوا گرفته تا ادیان منسوخ، تا سازمان هایی که اسمش دین است و باطنش سیاسی است، مشغول تلاشاند؛ مشغول کشمکشاند؛ برای این که از این مجموعه انبوه نیروی اسلامی، هر چه می توانند، بکَنند و کم کنند. جوان ما وقتی بنیه فکری و اعتقادی اش محکم بود، طرف هم می فهمد که دیگر نباید دنبال جوان ما بیاید. این استحکام بنیه اعتقادی، با همین توبه ها، با همین تضرع ها و توسل به پروردگار، در همین صحیفه سجادیه به دست می آید. این دع ها فقط یا رب یا رب گفتن نیست؛ لبریز از معارف اسلامی است که اعتقاد انسان را عمیق می کند[29].
پی نوشت ها
[1]. احمد بن یحیی بلاذری،انساب الاشراف،ج4،ص31، به نقل ازمهدی پیشوایی، سیره پیشوایان ص 254، موسسه امام صادق(علیه السلام) 1376 .
[2]. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج5، ص482،بیروت، دارالمعارف 1963.و ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج3 ص212، بیروت، دارالکتاب العربی .
[3]. همان ص 491 .
[4]. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج3 ص218. مسعودی، مروج الذهب، ج3 ص68-71، بیروت، دارالاندلس.
[5]. همان،ص 218.-و ابوحنیفه دینوری، اخباراطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی ص312، نشر نی، تهران.
[6]. مهدی پیشوایی، همان، ص258.
[7]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج4، ص 104 بیروت، دار الاحیاء الکتب العربیه.
[8]. مسعودی، مروج الذهب، تحقیق محمد محی الدین عبدالحمید،ج3 ص 80، بیروت، صیدا.
[9]. همان ص 87.
[10]. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج5، ص493، بیروت، دارالتراث.
[11]. مسعودی، همان، ج3 ص80 .
[12]. سید محسن امین، اعیان الشیعه، تحقیق حسن امین، ج1 ص 636، بیروت، دارالتعارف.
[13]. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج5، ص493، بیروت، دارالتراث.
[14]. کشف الغمه ج2، ص107 .به نقل از سید جعفر شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص 190،نشردانشگاهی 1388.
[15]. مسعودی، همان، ج3، ص 80 .همچنین بنگرید: سید محسن امین، همان ج1 ص636.
[16]. مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم(علیهم السلام)، ص 264 و 268.
[17]. اشاره به آیه 97 سوره نحل است که در آن آمده است: «هر مرد و زن مؤمن که کار نیک انجام دهد، او را به زندگی ای پاک، زنده بداریم و به بهتر از آن چه می کرده اند، به آنها پاداش دهیم».
[18]. حسن ممدوحی کرمانشاهی، شهود و شناخت، ج 1، ص 204.
[19]. همان؛ به نقل از «معالم العلماء»، ص 1.
[20]. همان؛ به نقل از «البدرالزاهر» ص 25.
[21]. ابن شهر آشوب، پیشین، ج 2، ص 241.
[22]. مستدرکات به مجموعه هایی گفته می شود که دعاهایی از امام سجاد(علیه السلام) را که در صحیفه سجادیه نیامده، در خود جای داده اند.
[23]. شیخ آغا بزرگ الطهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 3، ص 335 تا 359.
[24]. صحیفه سجادیه، ترجمه سید صدرالدین صدر بلاغی، مقدمه، ص 37.
[25]. سایت اندیشه قم، مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات؛ به نقل از «نگرشی کوتاه به عملکرد 22ساله مرکز نشر معارف اسلامی در جهان» ض 13.
[26]. بانوی شرق شناس، ترجمه محبوبه پلنگی، ماهنامه پیام زن، فروردین 1381، ص 32.
[27]. سایت اندیشه قم، به نقل از «نگرشی کوتاه به عملکرد 22 ساله مرکز نشر معارف اسلامی در جهان» ص 13.
[28]. از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مسلمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانی اهل بیت(علیهم السلام)، 28/5/1386.
[29]. از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با استادان و دانشجویان شیراز، 14/2/1387.