چطور هر چیزی را مثل موسیقی به خاطر بسپاریم؟
امروز در این مقاله میخوانیم که چطور هر چیز را به سادگی یک ترانه به خاطر بسپاریم.
همیشه برایم عجیب بود که چرا اینقدر راحت ترانهها را حفظ میکنم. وقتی در حال رانندگی هستم و ضبط روشن است، بدون اینکه مکث کنم، تمامی ترانه را به همراه خواننده میخوانم، در حالی که همسرم که در کنارم نشسته، به زور حتی اسم خواننده را هم به یاد میآورد. جالب این است که حافظهی همسرم در کارهای کوچکِ دیگر خیلی بهتر از من عمل میکند. حتما باید راهی باشد که من هم بتوانم وظایف کاریام را مانند ترانههای موسیقی به راحتی به خاطر بیاورم. اصلا چطور میتوانیم به آسانیِ به خاطر سپردن صدها و هزاران ترانهی موسیقی، چیزهای دیگر را هم به خاطر بسپاریم؟ اگر شما هم مثل من هستید این مقاله را تا انتها بخوانید، چون چند پیشنهاد برای بهترشدنِ حافظه برایتان دارم.
با تکرار، مفاهیم را در ذهنتان حک کنید
دلیل اینکه اکثر ما ترانههای موسیقی را به راحتی به خاطر میسپاریم، تمرین است. من همیشه اول ترانههایی را که از آهنگشان خوشم میآید، زمزمه میکنم. بعد به صورتِ ناخودآگاه اشعار را حفظ میشوم (هیچوقت به صورت خودآگاه به خودم نگفتهام که باید ترانهی بهخصوصی را حفظ شوم، چون این کار خیلی عجیب است). بعد از اینکه بارها به آن گوش دادم و زمزمهاش کردم، آن را به اتاق «کارائوکه» شخصی خودم ، یعنی حمام میبرم. در اصل، تمامی این مراحل همان تمرین هستند. اگر قرار است چیزی را به خاطر بسپاریم باید با چندین بار تکرار آن را ملکهی ذهنمان کنیم. مثلا، اگر قبل از ترک خانه، باید سه کار مهم انجام دهید، آنها را به ترتیب خاصی تکرار کنید. «گاز، پنجره، چراغها» و آنوقت به طور طبیعی، قبل از اینکه خانه را ترک کنید، این سه مورد را چک خواهید کرد.
برای حفظکردنیها، شعر بسازید
آسانترین آهنگها برای به خاطر سپردن، کلمات همقافیه هستند. خیلی از دوستان من ترانههای رَپ را به دلیل اینکه بیشترِ کلمات آنها همقافیه هستند، بهتر از ترانههای معمولی که با ریتم موسیقی هماهنگ هستند، به خاطر میسپارند. بنابراین مهم این است که بدانید کدام روش برای شما بهتر جواب میدهد. مطالعات نشان دادهاند که کلمات قافیهدار، بهتر در ذهن ما باقی میمانند، پس چرا کاری نکنیم که فهرستِ کارهای روزانهمان قافیهدار شود؟ اگر باید لیست خریدتان را به خاطر بسپارید، برایش یک شعر بسازید. مثلا، اگر باید خمیردندادن بخرید، میتوانید ترانهای بدین شکل درست کنید: «باید امروز بخرم خمیردوندون، تا بشم رها از جِرم دندون.»1
ارتباط دادن
درست مانند مرتبط کردن موارد زندگی روزمره به شعر و کلمات قافیهدار، ایجاد ارتباط با چیزهای مهم هم میتواند در به خاطر آوردن به ما کمک کند. تصور کنید مغز شبکهای از بزرگراههاست. برای رسیدن از نقطهی «الف» به نقطهی «ب»، باید به دنبال نشانههایی بگردید که به شما بگویند، چهموقع، وقتِ پیچیدن است. هرچقدر نشانهها و تابلوها در بزرگراه بیشتر باشند، احتمال اینکه آن را به خاطر بیاورید، بیشتر است. مثلا، اگر برای امتحانتان باید یک سری اطلاعات را حفظ کنید، ارتباط داددن آن اطلاعات به جایی که نشستهاید و حسی که در آن لحظه دارید میتواند کمک کند که راحتتر آنها را به یاد بیاورید. در مورد به خاطر آوردن ترانه هم همینطور است، ما آن را به آهنگ، ریتم، صدای خواننده و آلات موسیقی ارتباط میدهیم و بدین شکل راحتتر آن را به خاطر میسپاریم.
علاقه
ترانههایی که معمولا راحتتر به خاطر میآورم، آنهایی هستند که از نظر حسی روی من تأثیر میگذارند. من ترانهها را به همراه حس، معنی، آهنگ و ریتمشان به خاطر میسپارم و همین برای به یاد آوردن آنها کافی است. پس اگر موضوعاتی هستند که باید به خاطر بسپارید، بهترین راهکار این است که به آنها علاقمند شوید یا اینکه آنها را به پدیدههایی که در شما ایجاد علاقه و اشتیاق میکنند، ارتباط دهید.2
نمادین کردن
اگر اطلاعات و محتوایی را که میخواهید به حافظه تان بدهید نمادین کنید، آنها را وارد نمودار، فلوچارت، پاورپوینت کنید به شما کمک زیادی خواهد کرد تا مفید و مختصر آنها را به حافظه تان بسپارید.
برای مثال شما اگر بتوانید امتحان کنید، آیا مطلبی را که خواندید، واقعا درک کردید ،باید بتوانید به یک کودک 5 ساله توضیح دهید. ساده سازی و نمادین کردن مطالب یعنی، در ساده ترین حالت، محتوای مربوطه را برساند. اگر توانستید به یک کودک 5 ساله توضیح دهید، بدانید که مطلب را درک کرده اید.
طبقه بندی
حال باید به تصاویر بزرگتر اطلاعات دریافتی فکر کنید، از خود بپرسید ‘چه چیزی را باید از این مطلب درک کنم؟’، ‘چطور در زندگی من کاربرد دارد؟’ سپس تصاویر را ببینید، منطق را برای توجیه کنار بگذارید.
برای مثال؛ تصویر سازی کنید، چطور لیست کارهای امروزتان میتواند بر برنامه کل هفته تان تاثیربگذارد؟ اینچنین برنامه امروزتان را به خاطر خواهید سپرد.
ترکیب کردن
زمانی که لیستی از اطلاعات را میخواهید به خاطر بسپارید، سعی کنید اطلاعات مربوط به هم را باهم ترکیب کنید. ترکیب اطلاعات مشابه به مغز کمک میکند یک تصویر بزرگتر از اطلاعات بسازد، تا اینکه بخواهید تصاویر کوچک زیادی را به خاطر بسپارد.
برای مثال، زمانی که اطلاعات جدیدی یادمیگیرد، از خودتان بپرسید “این اطلاعات جدید، چه ارتباطی میتواند با اطلاعات قبلی ام داشته باشند؟”مثلا اگر در حال یادگیری چند کلمه مشابه هستید، آنها را با ساختن یک داستان به همدیگر در ذهنتان ترکیب کنید.
موسیقی فراموش نشود
تحقیقات نشان داده، زمانی که اطلاعات جدیدی را حین گوش دادن آهنگی به مغزتان میدهید، زمانی که اطلاعات موجود را میخواهید فراخوان کنید، راحت تر و سریع تر میتوانید به آنها دسترسی پیدا کنید.
مغز انسان برای اطلاعاتی که میخواهید به یادآورید، سریع به دنبال کلیدها و نشانه های میگردد که به اطلاعات موجود مربوط است، به همین دلیل با پیدا کردن نشانه های آهنگ دلخواه تان، اطلاعاتی را که میخواستید را نیز به شما میدهد، به همین دلیل است زمانی که آهنگ خاصی میشنوید، میگویید “خاطراتم زنده شد…”
بنویسید
نوشتن با خودکار و مداد میتواند به یافتن نشانه هایی که میخواهید به مغز بدهید، کمک کند؛
از طرفی اگر مداد و خودکار نداشتید، با تجسمتان و یا با انگشتتان بر روی کف دستتان شروع به نوشتن کنید، اینکار باعث میشود نشانه هایی به مغزتان بدهید که بدنبال اطلاعات مورد نیازتان بگردد.3
پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.ejiga.com
3.www.sookhtejet.com