۱۳۹۵/۰۵/۲۸
–
۵۴۵ بازدید
سلام؛معمولا گفته میشه از هیچ لحاظ خود را با بقیه مقایسه نکنیم حتی در دینداری!….پس چرا خداوند خودش از این لحاظ بنده هاشو مقایسه میکنه….گرامی ترین شما با تقواترین شماست…..
این که خود را با دیگران مقایسه نکنیم مبنای درستی ندارد بلکه در مسائل معنوی، نگاه کردن به بالاترها و کسانی که در معنویات و بندگی خدا گوی سبقت را ربوده اند، بسیار خوب و پسندیده است و کمک می کند که گرفتار عجب و غرور و توهمات نشویم؛ چه بسا انسانهایی که شرایطی بسیار سخت تر از ما داشته اند، اما بسیار برتر از ما هستند. لذا خداوند متعال همان طور که خود اشاره نموده اید در قرآن کریم انسانها را بر اساس امور معنوی (تقوا) مقایسه می کند.اما در امور مادی، نگاه کردن به افرادی که در برخی زمینه ها از ما برترند خوب و صحیح نیست و با بسیاری از صفات پسندیده همچون قناعت، شاکر بودن، طمع نکردن، محبت نداشتن به دنیا و… نمی سازد.
امام علی (ع)« أُنْظُرْ إِلى مَنْ هُوَ دُونَکَ وَ لاتَنْظُرْ إِلى مَنْ هُوَ فَوْقَکَ» «به پایین دست خود نگاه کن، نه به بالا دست خود.»[بحارالانوار، ج 67، ص 173 و 318]عمرو بن سعید بن هلال گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم مرا سفارشى فرما.
فرمود: «…و همیشه به پائین تر از خودت بنگر، و به بالا دست خود نگاه مکن، و چه بسیار خداى متعال به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: « فَلا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ: اموال و اولاد کافران، تو را به شگفتى نیاورد»[توبه/55] و فرموده:« قَالَ وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا : چشمان خود را به بهره هائى که به جفتهائى (مردان و زنانى) از کافران داده ایم ندوز، حال آنکه اینها همه نمودهاى فریبنده زندگانى دنیاست»[طه 131]و اگر نفست، تو را به سوى چیزى از اینها فرا خواند پس بدان که خوراک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) جو، و حلوایش خرما بود – آن هم اگر بدستش مى آمد- و هیزمش شاخه درخت خرما بوده است…»[ أمالی المفید، ص195؛ ترجمه امالى شیخ مفید- ترجمه استادولى، ص215، مجلس بیست و سوم] درست است که در بعضى مادیات و ثروتها بالاتر از تو هستند، امّا آیا عُمر او، صحّت او، توسعه ى او از لحاظ اولاد و… او هم از تو بیشتر است، یا این که تو در این امور و امور دیگر از نعمتهاى ظاهرى و باطنى از او برترى؟!خوشحالیم شما مخاطب ما هستید امیدواریم راهنمای خوبی در رابطه با این موضوع برای شما باشیم.
مطمئنا بشر به خاطر اجتماعى بودنش ، در جامعه اى زندگى مى کند که همه افراد آن ، از یک سطح اجتماعى برابرى ، برخوردار نیستند . تفاوت سطح زندگى ها یک واقعیت اجتماعى است . این واقعیت ، پدیده مقایسه اجتماعى را به وجود مى آورد . مقایسه اجتماعى یعنى سنجش موقعیت خود ، با وضعیت دیگران.افراد معمولا در مقایسه خود از دو نوع مقایسه استفاده می نمایند.
1- مقایسه صعودى: این مقایسه زمانی است که هدف مقایسه ، در سطح بالاترى باشد. یعنى سنجش وضعیت خود با کسانى که در موقعیت برترى قرار دارند. اگر از مقایسه صعودى در امور مادى استفاده شود ، سطح رضایت از زندگى کاهش مى یابد که مى توان آن را مقایسه کاهنده نامید.
2- مقایسه نزولى : این مقایسه زمانی است که هدف مقایسه ، در سطح پایینترى باشد. یعنى سنجش وضعیت خود با کسانى که در موقعیت پایین ترى قرار دارند. اگر از مقایسه نزولى استفاده شود ، سطح رضایت از زندگى افزایش مى یابد که مقایسه افزاینده نامیده مى شود.
البته در شرایطی مقایسه نوع اول هم می تواند عاملی برای پیشرفت و رقابت با دیگران شود لذا باید کاربرد هر مقایسه را به درستى شناخت و آن را در جاى خود به کار برد و از استفاده نابه جاى آن ، خوددارى کرد ، تا سطح رضایت از زندگى افزایش یابد و زندگى ، قرین موفقیت گردد و بشر از زندگى خود لذّت ببرد.
کارکرد روانى مقایسه صعودى
1- بی توجه بودن به داشته ها: اگر انسان به داشته هاى خود توجّه کند و از آنها لذّت ببرد ، راحت تر مى تواند نداشته ها را تحمّل کند . اما اگر کسى داشته هاى خود را نبیند ، زندگى را یکسره محرومیت مى داند
2- بزرگ نمایى داشته هاى دیگران. کسى که قد متوسّط دارد، در کنار کسى که کوتاه قد است، بلند قد ارزیابى مى شود. مقایسه صعودى در مال و ثروت نیز موجب مى شود که زندگى فرد، بیش از آنچه هست ارزیابى گردد
پیامدهاى مقایسه صعودى
1 . اندوه :مقایسه صعودى ، کاستى ها را نشان مى دهد و به دنبال آن ، موجب احساس محرومیت مى شود و این احساس نیز حزن و اندوه را به دنبال دارد .
2 . افسردگى : اندوهى که بى دلیل ، شدید و طولانى باشد ، افسردگى را به همراه دارد . درباره بى دلیل بودن اندوه حاصل از مقایسه صعودى صحبت کردیم و گفتیم که آنچه دیگران دارند ، نعمت نیست ، بلکه وسیله امتحان آنهاست و لذا مایه برترى نیست ، تا انسان به خاطر نداشتن آن ، احساس محرومیت کند .
3 . حسرت :پیامد دیگر مقایسه صعودى ، «حسرت» است . کسى که مقایسه صعودى کرده باشد ، فهرست بلندى از نداشته ها را براى خود تهیه مى کند و به خاطر آنچه ندارد ، پیوسته افسوس مى خورد.
4 . حسادت : حسادت در جایى شکل مى گیرد که برترى و فضیلتى در طرف مقابل باشد و این یعنى مقایسه صعودى .
5. ناسپاسى : ناسپاسى مربوط به نعمت هاست . انسان موفّق ، کسى است که از سویى از آنچه دارد ، آگاه بوده ، نسبت به آن ، شاکر باشد.
6. بى تابى : مربوط به سختى هاست. کسى که بردبار نیست ، سختى ها را تحمّل نمى کند و بى تاب مى گردد و همین امر ، مشکل او را افزایش مى دهد.
7. ناامیدى: شدت گرفتن مسئله ، سبب مى شود که فرد از یک سو امید خود به زندگى را از دست بدهد
8 . ناتوانى : فرد خود را در برابر دیگران ناتوان و درمانده احساس می کند.
9 . محرومیت از چشیدن حلاوت ایمان :انسان را ناراضى، شاکى و طلبکار مى سازد و موجب سوء ظن به خداوند مى گردد و همین عاملی برای بهم خوردن رابطه با خداوند می شود.
امام علی (ع)« أُنْظُرْ إِلى مَنْ هُوَ دُونَکَ وَ لاتَنْظُرْ إِلى مَنْ هُوَ فَوْقَکَ» «به پایین دست خود نگاه کن، نه به بالا دست خود.»[بحارالانوار، ج 67، ص 173 و 318]عمرو بن سعید بن هلال گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم مرا سفارشى فرما.
فرمود: «…و همیشه به پائین تر از خودت بنگر، و به بالا دست خود نگاه مکن، و چه بسیار خداى متعال به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: « فَلا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ: اموال و اولاد کافران، تو را به شگفتى نیاورد»[توبه/55] و فرموده:« قَالَ وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا : چشمان خود را به بهره هائى که به جفتهائى (مردان و زنانى) از کافران داده ایم ندوز، حال آنکه اینها همه نمودهاى فریبنده زندگانى دنیاست»[طه 131]و اگر نفست، تو را به سوى چیزى از اینها فرا خواند پس بدان که خوراک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) جو، و حلوایش خرما بود – آن هم اگر بدستش مى آمد- و هیزمش شاخه درخت خرما بوده است…»[ أمالی المفید، ص195؛ ترجمه امالى شیخ مفید- ترجمه استادولى، ص215، مجلس بیست و سوم] درست است که در بعضى مادیات و ثروتها بالاتر از تو هستند، امّا آیا عُمر او، صحّت او، توسعه ى او از لحاظ اولاد و… او هم از تو بیشتر است، یا این که تو در این امور و امور دیگر از نعمتهاى ظاهرى و باطنى از او برترى؟!خوشحالیم شما مخاطب ما هستید امیدواریم راهنمای خوبی در رابطه با این موضوع برای شما باشیم.
مطمئنا بشر به خاطر اجتماعى بودنش ، در جامعه اى زندگى مى کند که همه افراد آن ، از یک سطح اجتماعى برابرى ، برخوردار نیستند . تفاوت سطح زندگى ها یک واقعیت اجتماعى است . این واقعیت ، پدیده مقایسه اجتماعى را به وجود مى آورد . مقایسه اجتماعى یعنى سنجش موقعیت خود ، با وضعیت دیگران.افراد معمولا در مقایسه خود از دو نوع مقایسه استفاده می نمایند.
1- مقایسه صعودى: این مقایسه زمانی است که هدف مقایسه ، در سطح بالاترى باشد. یعنى سنجش وضعیت خود با کسانى که در موقعیت برترى قرار دارند. اگر از مقایسه صعودى در امور مادى استفاده شود ، سطح رضایت از زندگى کاهش مى یابد که مى توان آن را مقایسه کاهنده نامید.
2- مقایسه نزولى : این مقایسه زمانی است که هدف مقایسه ، در سطح پایینترى باشد. یعنى سنجش وضعیت خود با کسانى که در موقعیت پایین ترى قرار دارند. اگر از مقایسه نزولى استفاده شود ، سطح رضایت از زندگى افزایش مى یابد که مقایسه افزاینده نامیده مى شود.
البته در شرایطی مقایسه نوع اول هم می تواند عاملی برای پیشرفت و رقابت با دیگران شود لذا باید کاربرد هر مقایسه را به درستى شناخت و آن را در جاى خود به کار برد و از استفاده نابه جاى آن ، خوددارى کرد ، تا سطح رضایت از زندگى افزایش یابد و زندگى ، قرین موفقیت گردد و بشر از زندگى خود لذّت ببرد.
کارکرد روانى مقایسه صعودى
1- بی توجه بودن به داشته ها: اگر انسان به داشته هاى خود توجّه کند و از آنها لذّت ببرد ، راحت تر مى تواند نداشته ها را تحمّل کند . اما اگر کسى داشته هاى خود را نبیند ، زندگى را یکسره محرومیت مى داند
2- بزرگ نمایى داشته هاى دیگران. کسى که قد متوسّط دارد، در کنار کسى که کوتاه قد است، بلند قد ارزیابى مى شود. مقایسه صعودى در مال و ثروت نیز موجب مى شود که زندگى فرد، بیش از آنچه هست ارزیابى گردد
پیامدهاى مقایسه صعودى
1 . اندوه :مقایسه صعودى ، کاستى ها را نشان مى دهد و به دنبال آن ، موجب احساس محرومیت مى شود و این احساس نیز حزن و اندوه را به دنبال دارد .
2 . افسردگى : اندوهى که بى دلیل ، شدید و طولانى باشد ، افسردگى را به همراه دارد . درباره بى دلیل بودن اندوه حاصل از مقایسه صعودى صحبت کردیم و گفتیم که آنچه دیگران دارند ، نعمت نیست ، بلکه وسیله امتحان آنهاست و لذا مایه برترى نیست ، تا انسان به خاطر نداشتن آن ، احساس محرومیت کند .
3 . حسرت :پیامد دیگر مقایسه صعودى ، «حسرت» است . کسى که مقایسه صعودى کرده باشد ، فهرست بلندى از نداشته ها را براى خود تهیه مى کند و به خاطر آنچه ندارد ، پیوسته افسوس مى خورد.
4 . حسادت : حسادت در جایى شکل مى گیرد که برترى و فضیلتى در طرف مقابل باشد و این یعنى مقایسه صعودى .
5. ناسپاسى : ناسپاسى مربوط به نعمت هاست . انسان موفّق ، کسى است که از سویى از آنچه دارد ، آگاه بوده ، نسبت به آن ، شاکر باشد.
6. بى تابى : مربوط به سختى هاست. کسى که بردبار نیست ، سختى ها را تحمّل نمى کند و بى تاب مى گردد و همین امر ، مشکل او را افزایش مى دهد.
7. ناامیدى: شدت گرفتن مسئله ، سبب مى شود که فرد از یک سو امید خود به زندگى را از دست بدهد
8 . ناتوانى : فرد خود را در برابر دیگران ناتوان و درمانده احساس می کند.
9 . محرومیت از چشیدن حلاوت ایمان :انسان را ناراضى، شاکى و طلبکار مى سازد و موجب سوء ظن به خداوند مى گردد و همین عاملی برای بهم خوردن رابطه با خداوند می شود.