حقایقی درباره ریسک پذیری
ریسک پذیری
به عدم اطمینان و آگاهی از نتیجه ی یک عمل، ریسک میگویند. ریسک کردن، یکی سختترین کارهایی است که هر کسی شهامت انجام آن را ندارد و نمیتواند خطر آن را به جان بخرد. مثلاً کسی که میخواهد عمل جراحی قلب باز انجام دهد باید ریسک کند. ریسک عمل قلب باز آنقدر زیاد است که هر دکتری برای انجام آن دست به تیغ جراحی نمیبرد. اصلاً کمتر دکتری وجود دارد که ریسک انجام این کار را بپزیرد. با این که ریسک یکی از واژههای پر کاربرد بین گفت و گوهای ما است، اما ریسک پذیری انجام کارها آنقدر مشکل است که فقط در حد حرف آن را نگه میداریم.
مهارت خطر پذیری را به سادگی میتوان در خود ایجاد کرد. اما به یاد داشته باشید که شهامت در انجام این کار حرف اول را میزند. منظورم این نیست که بی گدار به آب بزنید و بدون هیچ فکر و اندیشهای ریسک کنید و سرمایه گذاری کنید. نه اصلاً، حتماً تا انتها مقاله را بخوانید، خواهدی دید که این کار بدون ندیشه چیزی نیست جز حماقت.
ریسک پذیری چیست؟
ریسک پذیری (Risk-taking) واژه ای است که امروزه در بسیاری از مکالمات روز مره از آن استفاده میشود. ریسک پذیر بودن یک ویژگی و صفت درونی انسان ها است که از بدو تولد در وجود آن ها نهادینه شده است.
شاید این سوال برای شما پیش آید که چرا با وجود ذاتی بودن ریسک پذیری برخی از افراد این ویژگی را ندارند یا بسیار در وجودشان کمرنگ است. شاید به این خاطر است که در کودکی والدین و اطرافیان با ایجاد ترس هایی باعث کمرنگ شدن این ویژگی در آن ها شده اند که در بزرگسالی این ویژگی به شکلی کمرنگ نمایان شده است.
اگر بخواهیم بهتر به این موضوع بپردازیم باید بگوییم که ریسک پذیری یعنی حرکت از نقطه A به نقطه B بدون اینکه تا حالا آن را تجربه کرده باشیم. ریسک پذیری ترسی را نیز به همراه خودش دارد. ترسی که به علت این حرکت از نقطه A به نقطه B بوجود آمده است.
دلیل ایجاد این مدل ترس ها به خاطر ناشناخته بودن نقطه B است چرا که ذهن انسان به گونه ای است که در مقابل چیزها و مکان های ناشناخته کمی محتاط است. از آنجایی که ذهن ما وظیفه دارد از ما در مقابل هرگونه تهدیدی محافظت کند پس برای انجام کارهای ناشناخته نیز این ترس را در ما ایجاد میکند و ما را از انجام آن به نوعی دور میکند.1
هنوز هم که هنوز است، ریسک پذیری مخصوصا برای کارآفرینها دلهرهآور است. اما نباید فراموش کنیم که همیشه ریسک کردن به این معنی نیست که ممکن است نتیجه باب میل نباشد. برای ریسک پذیربودن در زندگی و اتخاذ تصمیمهایی با ریسک بالا، این پنج نکتهی پیشنهادی را عملی کنید.
ریسک پذیری ذات کارآفرینی است
اگر ریسک پذیر نیستید، بهجرئت میتوانیم بگوییم پس کسبوکاری هم برای کارآفرینی ندارید. اساسا کارآفرینی با ریسک پذیری گره خورده است. باید مقداری از سرمایهتان را برای توسعهی تجارتتان سرمایهگذاری کنید. البته این امر در بیشتر مواقع اتفاق میافتد، بهعبارتدیگر، هرازگاهی اعتبار خودتان را بابت ایدهای اثباتنشده بهخطر خواهید انداخت. در بیشتر مواقع از چک دستمزدتان برای چندمین بار چشمپوشی خواهید کرد. بنابراین هر تصمیمی که میگیرید، چندین ریسک کوچک دربردارد، مانند: هرماه تعدادی از نیروهایتان ممکن است از کار استعفا دهند، خطمشی اصلی سازمان ممکن است با شکست مواجه شود، و رویکرد جدید شما ممکن است باعث عصبانیت یکی از بهترین اربابرجوعهایتان شود. بهمحض ورود به دنیای کارآفرینی، لازم است بهمثابۀ بخشی از کار، مهیای ریسک پذیری باشید.
انواع مختلف ریسک
فقط ریسکهای بزرگ مدنظر ما نیستند، بلکه از ریسکهای کوچک نیز نباید چشمپوشی کنید. ازجملهی اینها ریسک های قابلبرآورد هستند که شامل مجموعهای از ریسکهای شناختهشدهاند. ریسکهای قابلبرآورد شما را قادر میکنند موفقیتهای آیندهتان را پیشبینی کنید. برای مثال، ممکن است بتوانید از دادههایی که در اختیار دارید، نتیجه بگیرید بهاحتمال ۳۰درصد، حضور در نمایشگاه بازرگانی، برای شرکت شما هزینهزا خواهد بود. نوع دیگری از ریسک، ریسکهای مبهماند که خطرهای شناختهشده و نشده را شامل میشوند و فرایند تصمیم گیری را دشوار میسازند. اکثر ریسکهای تجاری به این دسته تعلق دارند، زیرا عوامل بسیاری ازجمله رفتار مشتری و تغییرات اقتصادی چناناند که بهسختی میتوان آنها را اندازهگیری یا پیشبینی کرد. ریسکهای کاملا ناشناخته نیز وقتی رخ میدهند که محصولِ کاملا منحصربهفردی را روانهی بازار میکنیم. شناخت تفاوتهای انواع ریسک به شما کمک میکند میزان پرخطربودن تصمیمهای گرفتهشده در موقعیتهای مختلف را بهتر بشناسید.
شناسایی ریسکهای بیفایده
ریسک پذیرهای خوشبین اینگونهاند که اگر در کاری ۵۰درصد احتمال موفقیت باشد، به آن کار یک شانس خوب میگویند و اگر ۷۵درصد احتمال موفقیت باشد، سوددهی آن را صددرصد میدانند. در دانشنامهی موفقیت، ریسک پذیری عموما نتایج رضایتبخشی بهدنبال دارد. بههرحال، خودتان را با این فکر گول نزنید که همهی ریسکها ریسکهای خوبی هستند یا ریسک پذیری همیشه گزینهای پرخطر است که نتیجهبخش خواهد بود.
بعضی ریسکها، حتی ریسکهای قابلارزیابی، به شکست منتهی میشوند. بهجای اینکه از این واقعیت غفلت کنید، سعی کنید بر نگرانیهای ناشی از ریسک کردن غلبه کنید. به خودتان اجازه دهید احتمال شکست را بپذیرید و وقتی شکست میخورید، خودتان را مقصر ندانید. از تجربیاتتان بیاموزید و رو به جلو حرکت کنید.2
انسانها ذاتا در پیشبینیهای خود به بدبینی تمایل دارند
انسانها بهطور ذاتی ریسک را بالاتر از میزان واقعی آن برآورد میکنند و حتی افراد ریسکپذیر نیز از این قاعده مستثنی نیستند. چنین رویکردی حتی در برآوردهای اولیه -که با دادههای عددی محدودی انجام میشود- نیز مشهود است و این مسئله ارتباطی با میزان ریسکپذیری افراد ندارد؛ تفاوت افراد ریسکپذیر با افراد عادی در این است که آنها حاضرند همان ریسکی را که بالاتر از حد واقعی برآورد نمودهاند، بپذیرند. از طرفی ما اغلب در زمینه پیامدهای احتمالی شکست اغراق نموده و بدترین سناریوی ممکن را تصور میکنیم. بنابراین در هنگام محاسبه ریسک و بازده باید این نکته را در نظر بگیرید که ریسک برآورد شده احتمالاً بالاتر از ریسک واقعی است.
ریسک تفاوت را رقم میزند
برخی ریسکها به سودها یا زیانهای هنگفت منجر میشوند و برخی ریسکها پیامدهای بالقوه نسبتاً کماهمیتی دارند. برخی ریسکها کسبوکار شما را به اوج میرسانند و برخی ممکن است شما را کاملاً ورشکسته کنند. در هر صورت همه ریسکها یک وجه مشترک دارند: آنها تفاوتها را رقم میزنند. از آنجا که اغلب مردم تمایلی به پذیرفتن ریسک ندارند، افراد ریسکپذیر طبیعتاً افرادی متمایز از دیگران خواهند بود و همه ما میدانیم که کارآفرینان ممتاز آنهایی هستند که در ریسکهای متعدد خود به موفقیتهای بیشتری دست یافتهاند.
کارآفرینان برای رسیدن به یک شناخت صحیح از ماهیت ریسک و پیچیدگیهای آن باید زمان زیادی صرف کنند و تجربیات گوناگونی بیاموزند. راحت کنار آمدن با ریسک و تبدیل شدن آن به جزئی از ذات کارآفرینان نیازمند گذر زمان است و البته در این میان کارآفرینان نوپا باید بدانند که شکست هرگز به معنی پایان نیست.3
پی نوشت:
1.www.mostafaee.com
2.www.chetor.com
3.www.jamaran.news