طلسمات

خانه » همه » مذهبی » بخش دوم : جمهورى اسلامى و بهائیت

بخش دوم : جمهورى اسلامى و بهائیت


بخش دوم : جمهورى اسلامى و بهائیت

۱۳۹۵/۰۳/۲۵


۱۱۱ بازدید

انقلاب اسلامى و بهائیت

پرسش ۱۱ . انقلاب اسلامى چه تحوّلى در وضعیت بهائیان داخل ایران به وجود آورد؟


پیروزى شکوهمند انقلاب اسلامى ایران و شکل گیرى نظامى مردمى بر اساس آموزه  هاى اصیل اسلامى، بزرگترین ضربه به فرقه بهائیت و مدافعان داخلى و خارجى آن بود که توانست با اقدامات فکرى و فرهنگى بسیار ارزشمند خود، علاوه بر رهایى جامعه مسلمان ایران و جهان اسلام از عقاید گمراه کننده و نقشه هاى شوم این فرقه، چالش هاى اساسى فرا روى اهداف و برنامه استعمارى آن ایجاد نماید. در یک دسته بندى مهمترین پیامدهاى انقلاب اسلامى بر وضعیت بهائیان داخل کشور عبارتند از:

انقلاب اسلامى و بهائیت

پرسش 11 . انقلاب اسلامى چه تحوّلى در وضعیت بهائیان داخل ایران به وجود آورد؟


پیروزى شکوهمند انقلاب اسلامى ایران و شکل گیرى نظامى مردمى بر اساس آموزه  هاى اصیل اسلامى، بزرگترین ضربه به فرقه بهائیت و مدافعان داخلى و خارجى آن بود که توانست با اقدامات فکرى و فرهنگى بسیار ارزشمند خود، علاوه بر رهایى جامعه مسلمان ایران و جهان اسلام از عقاید گمراه کننده و نقشه هاى شوم این فرقه، چالش هاى اساسى فرا روى اهداف و برنامه استعمارى آن ایجاد نماید. در یک دسته بندى مهمترین پیامدهاى انقلاب اسلامى بر وضعیت بهائیان داخل کشور عبارتند از:

1. گرایش عده زیادى از بهائیان به اسلام

پس از پیروزى انقلاب اسلامى تعداد بسیارى از بهائیان که از اقشار محروم و بى اطلاع از ماهیت این فرقه بودند، متوجه فریبکارى سران این فرقه شده، دست از بهائیت کشیدند و با ایجاد تسهیلات لازم ازطرف نظام جمهورى اسلامى به سوى مساجد حرکت کرده و به صورت دسته جمعى و خانوادگى به دامان پاک اسلام بازگشتند. عده اى از آنان هم ضمن راه اندازى جنبشى با عنوان جنبش آزادى بخش بهائیان ایران (جابا) با انتشار نشریه اى با نام «احرار» در سال 1358 به مخالفت علنى با سیستم بهائیت پرداختند.

جنبش مذکور ضمن انتقاد از تشکیلات بهائیت قبل از انقلاب، از همه کسانى که در دوران شاه براى بیگانگان جاسوسى کرده و در پست هاى حساس آب به آسیاب دشمنان ایران ریخته اند، انتقاد نمود.[1]
اصولاً جاسوسى و خیانت به آب و خاک و خدمت به بیگانگان، «صفت مشترک» همه بهائیان است و این امر چه در گذشته و چه در حال، روشن و مستند و اثبات شده مى باشد. این تنها حسین فردوست نیست که اعلام مى کند «بهائى هایى که من دیده ام واقعا احساس ایرانیت نداشتند و این کاملاً محسوس بود و طبعاً این افراد جاسوس هاى بالفطره بودند»[2] بلکه تمام کسانى که همچون او با این عناصر حشر و نشر، مراوده و تعامل داشته اند بر این واقعیت تلخ صحه مى گذارند. همین صفت و خصیصه مشترک است که بهائیان را به صورت ابزارهاى کارآمد به بهره بردارى سازمان هاى جاسوسى انگلیس و اسرائیل و آمریکا مى رساند و زمانى هم که این جاسوسان بالفطره به دام نیروهاى امنیتى ما گرفتار مى آیند و پس از محاکمه در دادگاه هاى انقلاب به اعدام محکوم مى شوند ناله هاى حقوق بشرى دشمنان بشریت از گلوها بالا مى آید و خود را به حمایت از این جاسوسان و خیانت کاران به استقلال و تمامیت ارضى ایران موظف مى دانند!

2. فقدان رسمیت

قبل از انقلاب اسلامى مردم مسلمان ایران به بهائیان به عنوان یک فرقه ضاله ضداسلام و ضد ملیت مى نگریستند؛ این طرز تلقى بعد از انقلاب نیز نه تنها تغییر نکرد، بلکه با توجه به افشاى اسناد خیانت، جاسوسى و توطئه هاى شوم این حزب سیاسى وابسته به بیگانگان بر علیه ملت مسلمان ایران، شدت نیز یافت و موجب گردید تا نظام مردمى و اسلامى به وجود آمده بعد از انقلاب هیچ گونه رسمیتى براى آنان قائل نشود و هرگونه فعالیت تشکیلاتى بهائیت ممنوع اعلام گردید.

3. از دست دادن حمایت دولتى

پس از پیروزى انقلاب اسلامى و سقوط رژیم وابسته پهلوى، این فرقه به یکباره تمام پشتوانه هاى سابق خود را در داخل کشور از دست داد و راه هاى سیطره بهائیت بر تشکیلات دولتى نیز مسدود گردید و از فعالیت این جریان منحط جلوگیرى به عمل آمد؛ به صورت منطقى نظام اسلامى نمى توانست مثل زمان هاى گذشته با بذل و بخشش به آنها پست و مقام داده و دست عوامل نفوذى اسرائیل و بیگانگان را در جاسوسى، کارشکنى و ایجاد اخلال و انحراف در بدنه اجرایى نظام اسلامى باز گذارد. از این رو مشاغل حساس و غیر حساس دولتى و بعضاً غیر دولتى، که در رژیم پهلوى به فراوانى در اختیار آنان قرارداده شده بود از آنان باز پس گرفته شد، از کلیه مراکز نظامى، فرهنگى و هنرى اخراج شدند، از ورود افراد وابسته به این فرقه به مراکز آموزش عالى جلوگیرى شد و آنان که در این مراکز بودند، اخراج شدند. چرا که تجربه گذشتگان نشان داده بود که وقتى آنان در محیط هاى آموزشى و فرهنگى، ادارى و سیاسى قرار مى گیرند، به علت وابستگى به تشکیلات بهائى از آن در جهت تبلیغ و ترویج بهائیت، ضربه زدن به دین مبین اسلام و منافع ملى، تأمین اهداف و مقاصد شوم اربابان خویش و استعمارگران، نهایت بهره بردارى را مى نمایند. از لحاظ اعتقادى و اخلاقى هم اختلاف زیادى بین موازین اخلاقى و اعتقادى آنان و مسلمانان وجود دارد و این خود مى تواند یکى دیگر از عوامل طرد آنان از موسسات عمومى و دولتى باشد. همچنین از اشتغال آنان به تعدادى شغل آزاد مشخص هم که با طهارت و نجاست ارتباط داشته و با شرع مقدس اسلام مغایر بود، جلوگیرى شد.[3]
4. آسیب دیدن تشکیلات بهائیت

طبق اسناد به دست آمده از لانه جاسوسى آمریکا، با برچیده شدن رژیم منحوس پهلوى فرقه بهائیت با شدیدترین بحران در طول حیات یکصد و سى ساله اش روبرو گردید و مشکلات متعددى براى فرقه مذکور به وجود آمد و به تبع از دست دادن پشتوانه قوى دولتى، این تشکیلات منظم نیز به شدت آسیب دید و به قول سخنگوى بهائیان، به حال مرگ افتادند: «تاریخ: 20 ژوئن 79، جناب رابرت پرایور… کارمند سفارت را مطلع گردانید که یکى از 9 نفر از «مردان متفکر» جامعه بهائیت براى بحث در مورد اعمال اخیر رژیم جدید ایران، سرى به او زده است. سخنگوى بهائى گفت که جامعه، احساس مى کند که از جهات ادارى، اجتماعى و مالى در حال مرگ است و با بدترین بحران در تاریخ 128 ساله اش مواجه شده است».[4]
همچنین به دلیل محرز شدن جاسوسى عده اى از سران تشکیلات در شهرهاى مختلف کشور و نیز کمک به تثبیت نظام شاهنشاهى و نیز حیف و میل اموال مسلمین و سرازیر کردن بیت المال به جیب صهیونیست ها، تعدادى از آنان دستگیر و پس از محاکمه توسط دادگاه هاى انقلاب اسلامى به حبس هاى متفاوت و اعدام محکوم شدند. بهائیان تا سال 1362 کماکان به طور مخفیانه به فعالیت هاى تشکیلاتى خود ادامه مى دادند. در این سال دادستان کل کشور با انتشار نامه رسمى، هرگونه فعالیت تشکیلاتى بهائیت در ایران را ممنوع اعلام نمود. على رغم ممنوعیت فعالیت تشکیلاتى، سران این فرقه ضاله به دنبال تعقیب اهداف شوم اربابان خویش و براى تداوم سلطه و سیطره بر پیروان خود در ایران تلاش نمود تا با پنهان کارى به راه اندازى تشکیلات جدید در سطح محدود اقدام نماید.

تشکیلات بهائیت در ایران :

همانگونه که گذشت مرکز هدایت و رهبرى فرقه بهائیت در اسرائیل است. در زمان قبل از انقلاب یک محفل نه نفرى ملى در تهران، کل تشکیلات بهائیت ایران را هدایت مى کرد. در کنار آن محافل محلى بود که هر کدام به بخش مختلفى تقسیم مى شدند. بعد از انقلاب این تشکیلات تغییر کرد؛ به دستور بیت العدل یک هیئت سه نفره به نام هیئت خادمین در تهران – که در نزد بهائیان به یاران ملى معروف است – به همراه هیئت هاى خادمین محلى در استان ها و شهرستان ها کار هدایت و رهبرى تشکیلات فرقه بهائیت را دنبال نمودند. هیئت خادمین استان ها و شهرستان ها توسط رابطى با مرکزیت بهائیت در تهران در ارتباط هستند و هر کدام از هیئت هاى خادمین توسط چندین هیئت دیگر یارى داده مى شوند و خانواده ها نیز در تشکیلات بهائیت جایگاه خود را داشته و نقش مؤثرى در هدایت فرزندان و اعضاء خانواده که براساس دستورالعمل تشکیلات اجراشود، دارند. هر خانواده و هر فردى باید با (محفل محلى) در تماس باشد. بعد محفل هاى محلى دسته بندى مى شود و از چند شهر همه به یک رئیس مى رسند. رئیس استانشان یک نفر از آن هیئت سه نفرى است. او هر گزارشى که داشته باشد را به محفل ملى مى دهد و اطلاعات توسط این نماینده ها در محفل ملى جمع شده و از آنجا به بیت العدل (اسرائیل) مى فرستند.[5]
5. فرار و مهاجرت عناصر بهائى

با آغاز تحرک و خیزش انقلابى مردم مسلمان ایران به رهبرى حضرت امام خمینى(ره) سران و بزرگ سرمایه داران بهائى، سرمایه هاى کشور را از ایران خارج کرده، یکى پس از دیگرى از ایران گریختند. این گریز با پیروزى انقلاب اسلامى در 22 بهمن 1357 و پس از آن اوج گرفت.[6]
بسیارى از بهائیان سال هاى آغازین انقلاب خود را به صورت غیرقانونى و به شیوه «قاچاق» و از طریق پول به افرادى که در نوار مرزى ترکیه و ایران و یا نوار مرزى ایران و پاکستان و بنادر متروکه دریاى عمان زندگى مى کردند، به خارج از حوزه اقتدار جمهورى اسلامى رساندند و از کشورهاى انگلیس، آمریکا، فرانسه کانادا و…، درخواست پناهندگى کردند و بلافاصله از سوى دولت هاى مذکور، به عنوان پناهنده سیاسى پذیرفته مى شدند.

همچنین بر اساس «شماره تسجیلى» که براى هر بهائى صادر مى شود و به تأیید «بیت العدل حیفا» مى رسد، کلیه بهائیان ایران – در هر جاى جهان که باشند – مى توانند از دادگاه هاى دولت هاى بسیارى از کشورهاى جهان از انگلستان، ایالات متحده آمریکا، کانادا، فرانسه گرفته تا قبرس و چک و اسلواکى و مجارستان درخواست پناهندگى کنند و دادگاه هاى تمام این کشورها براساس یک توافق محرمانه فوراً به فرد تقاضا کننده، پناهندگى مى دهند و حتى مخارج بین راه او را نیز پرداخت مى کنند.[7]
6. تغییر نوع فعالیت ها

پس از پیروزى انقلاب اسلامى بهائیان فعالیت هاى خود را مخفى تر و مرموزانه تر تداوم بخشیدند و با توجه به وابستگى و سرسپردگى آنان به دشمنان خونخوار و کینه توز اسلام همچون آمریکا، انگلیس و اسرائیل، مورد حمایت هاى گسترده سیاسى و تبلیغاتى و اقتصادى آنان قرار گرفته و به گمراه سازى و انحطاط آفرینى پرداختند. و از طرف دیگر نقش ستون پنجم و جاسوسان مورد اعتماد را براى کشورهاى استعمارى غرب به ویژه آمریکا ایفا نمودند. این فعالیت ها همچنان استمرار یافته است و هم اینک این جمعیت بیگانه پرست در عرصه هاى فکرى و سیاسى – چه به صورت تلاش هاى تبلیغى و فرهنگى و چه به شکل تفرقه افکنى و جاسوسى براى دشمنان – به تلاش هاى مرموز و ویرانگر خود ادامه مى دهد.[8]

مقابله با بهائیت

پرسش 12 . چرا با وجود حمایت شدید استکبار از فرقه بهائیت و خیانت آن به ملت ایران و تلاش براى فریب قشر جوانان، به صورت قاطع با این فرقه برخورد نمى شود؟


على رغم این که در برخى جاها به نظرمى رسد آنگونه که لازم است به موضوع بهائیت توجه جدى نمى شود، اما تاکنون اقدامات مناسب و زیربنایى در جهت مقابله و جلوگیرى از ترویج افکار مخرب این جریان انحرافى انجام شده است به عنوان نمونه:

یکم. فقدان رسمیت

براساس آموزه هاى دین مبین اسلام و اصول قانون اساسى، فرقه بهائیت «ضاله» شناخته شده و رسمیت ندارد از این رو در انجام امور مربوط به مذهب و مرام خویش و یا تبلیغ عقاید و اعتقادات خود آزادى ندارد و بسیارى از حقوق و امتیازاتى که در مورد سایر ادیان رسمى وجود دارد در مورد این فرقه وجود ندارد؛ به عنوان نمونه نمى توانند دفاتر ازدواج و طلاق براساس تعالیم خودشان داشته باشند، یا قواعد ارثى را غیر از قواعد رسمى کشور اجرا کنند، یا مدارس بهائى تأسیس نمایند. همچنین براساس ماده 14 قانون استخدام کشورى، از استخدام افراد این فرقه و امثال آن در دستگاه هاى دولتى جلوگیرى مى شود. همچنین بند 34 ماده 8 قانون رسیدگى به تخلفات ادارى (مصوّب 7/9/1372)، (عضویت در یکى از فرقه هاى ضالّه که از نظر اسلام مردود شناخته شده اند» در ردیف تخلفات ادارى به شمار آورده است.[9] حال آن که در این قبیل امور و احوال شخصیه و در تعلمیات دینى، سایر ادیان و مذاهب رسمى آزاد هستند. ممکن است از دیدگاه برخى این محدودیت براى فرقه هاى ضالّه در ظاهر با اصول بین المللى حقوق بشر مخالف به شمار آید، اما بند3 ماده18 میثاق بین المللى حقوق مدنى و سیاسى(مصوب 16 دسامبر 1966) مجمع عمومى سازمان ملل متحد چنین مقرر مى دارد: «آزادى ابراز مذهب یا معتقدات را نمى توان تابع محدودیت هایى نمود، مگر آنچه منحصراً به موجب قانون پیش بینى شده و براى حمایت از امنیت، نظم، سلامت یا اخلاق عمومى یا حقوق و آزادى هاى اساسى دیگران ضرورت داشته باشد».[10]
با توجه به این که قوانین مذکور براى حمایت از امنیت، نظم، سلامت، اخلاق عمومى و حقوق و آزادى هاى اساسى دیگران پیش بینى شده، مى توان ممنوعیت استخدام برخى از فرقه هاى ضالّه در دستگاه هاى دولتى را تبیین نمود و آنها را به مصلحت جامعه پنداشت. در حقیقت دلیل اصلى محرومیت فرقه بهائیت از چنین حقوقى به ماهیت اصلى این فرقه که تشکیلاتى سیاسى و نفوذى از سوى بیگانگان براى ایجاد تفرقه، جاسوسى و خیانت در کشورمان است، برمى گردد. به صورت منطقى یک تشکیلات جاسوسى نمى تواند توقع برخوردارى مساوى از حقوق و آزادى هایى که در یک جامعه براى شهروندان آن وجود دارد، داشته باشد.

دکتر محمدجواد لاریجانى رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در توضیح نحوه تعامل جمهورى اسلامى ایران با بهائیان معتقد است: «بهائى ها جزء اقلیت هاى مذهبى در کشور محسوب نمى شوند زیرا در قانون اساسى در خصوص اقلیت ها به تفضیل شرح داده شده است. سیاست و تمهیداتى که جمهورى اسلامى در قبال آنها اتخاذ کرده بر اساس تعهدات شهروندى است زیرا آنها جزء شهروندان این کشور محسوب مى شدند و به حکومت نیز اذعان دارند. حکومت نیز مسئول است حقوق اولیه آنها را چون امنیت شغلى، زندگى، تحصیل، املاک، ازداواج و… را تأمین نماید. اما آنها نیز حق تبلیغ و تشکیل مجالس تبلیغى فرقه خود را ندارند و نمى توانند کتاب، نشریه و یا جزوه چاپ کنند همچنین حق تأسیس مدرسه خاصى را هم ندارند… سیاست جمهورى اسلامى در قبال بهائى ها سیاست صحیحى است؛ همانطور که بهائى ها انتظار دارند دولت ایران به تعهدات خود عمل کند، آنها نیز باید به قوانین کشور احترام گذاشته و به تعهدات خود نسبت به قوانین و مردم این کشور عمل نمایند»[11].

دوم. رأفت اسلامى، حقوق شهروندى

براساس اصول اسلامى، انسانى و قانون اساسى جمهورى اسلامى،[12] افراد این قبیل فرقه ها، على رغم فساد عقیده و رسمیت نداشتن از یکسرى حقوق مانند حق حیات، تأمین امنیت، شغل، مسکن، آموزش و پرورش رایگان، تأمین اجتماعى، دادخواهى، حق انتخاب وکیل و نظایر آن، برخوردارند[13] که این خود بیانگر اوج رأفت، تسامح و سعه صدر نظام اسلامى در برخورد با این فرقه ضاله استعمارى است. البته برخوردارى از این حقوق تا زمانى است که مرتکب جرایم قانونى و اخلال در نظم و امنیت جامعه نشده اند و یا اقدام به توطئه چینى بر علیه مذهب و نظام اسلامى نشده اند.

چنانکه دادستان کل کشور طى نامه اى به وزیر اطلاعات با اشاره به اصل بیستم قانون اساسى مبنى بر حقوق شهروندى همه افراد ملت و نیز اصل بیست و سوم قانون اساسى مبنى بر آزادى افراد براى داشتن هر عقیده اى اظهار مى دارد: «داشتن یک عقیده و مرام، آزاد ولى اعلان و ابراز آن به منظور تحریف افکار دیگران، جریان سازى و یا تبلیغ و تظاهر به قصد اغواگرى و تشویش اذهان دیگران و عناوین مشابه مجاز نخواهد بود.» از این منظر؛ «اساساً اشخاص حقیقى و حقوقى رسمیت داده شده در قانون اساسى و قوانین عادى در فعالیت هاى موصوف آزادى عمل دارند اما مبادرت به هرگونه فعالیتى چه در قالب فردى، جمعى یا تشکیلاتى، اگر امنیت ملى و تمامیت ارضى کشور را در معرض مخاطره قرار دهد، بدیهى است که حاکمیت از اقتدار خود در جهت تأمین مصالح عمومى و منافع ملى استفاده خواهد نمود و برخورد مقتضى را با خاطیان خواهد داشت».[14] از این رو در مواردى که اعضاى این فرقه اقدامات غیر قانونى بر علیه نظام و جامعه اسلامى مرتکب شوند، دستگاه هاى اطلاعاتى و امنیتى و محاکم قضایى رسیدگى و با متخلفان برخورد مى نمایند. بدیهى است این موضوع اختصاص به بهائیان نداشته و پیرامون سایر متخلفان و قانون شکنان از هر دین و آئینى اجرا مى گردد.

سوم. راهکار اساسى

پیروزى شکوهمند انقلاب اسلامى ایران، تثبیت تداوم و کارآمدى آن در ابعاد مختلف، بزرگترین ضربه به این فرقه ضاله و مدافعان داخلى و خارجى آن مى باشد و توانسته با اقدامات فکرى و فرهنگى مناسب جامعه مسلمان ایران را از عقاید انحرافى و گمراه کننده و نقشه هاى شوم این فرقه رهایى بخشیده و خدمت بسیار ارزشمندى در جهت مقابله با توطئه هاى شوم این فرقه به شیعیان و جهان اسلام عرضه نماید.

در زمینه مقابله با تبلیغات مخرب و شبهه افکنى هاى گسترده بهائیت در سطح اینترنت و جامعه نیز با ایجاد پایگاه هاى اینترنتى[15] و انتشار کتاب و مقالات علمى و مستند به شبهه سازى هاى این فرقه ضاله پاسخ داده و توطئه هاى شوم آن را در جهت اغفال و جذب جوانان خنثى سازند. مجموعه این اقدامات سبب گردیده تا این فرقه ضاله سیاسى نفوذ و کارآیى مؤثرى نه تنها براى نسل امروز و فرداى مردم مسلمان و آگاه ایران نداشته باشد، بلکه میان خود بهائى ها نیز از جاذبه چندانى برخوردار نیست. چنانکه شاهد گسترش بیدارى و بازگشت بسیارى از آنان به دین مبین اسلام مى باشیم.

مظلوم نمایى

پرسش 13 . علت این همه مظلوم نمایى بهائیان در داخل و خارج کشور و حمایت بى وقفه قدرت هاى استکبارى و مجامع بین المللى از این فرقه چیست؟


شکست مفتضحانه فرقه بهائیت با پیروزى انقلاب اسلامى و از دست رفتن اهداف و جایگاهى که بواسطه نفوذ در دولت پهلوى و حمایت هاى بیگانگان از آن برخوردار بودند، موجب گردید تا بهائیت در مقابل جمهورى اسلامى از موضع مظلومیت نمایى وارد گردیده و در این راستا به هرگونه روشى تمسک جوید. این ترفند که همواره یکى از اهرم هاى قوى تشکیلات بهائیت براى حفظ و صیانت از خود و همچنین جلب ترحم و احیاناً کسب حمایت عمومى، است در موارد بسیارى به گونه اى با دروغ پردازى، انکار حقایق و واقعیات همراه است که نقل آن در نشریات بهائى و رسانه هاى جهانى، چیزى جز دست کم گرفتن شعور و عقلانیت مخاطبان نمى باشد.

دلایل مظلوم نمایى :

مهمترین دلایل طرح مظلومیت بهائى ها که از سابقه اى دیرین در نزد سردمداران این فرقه برخوردار بوده و تشکیلات کنونى آن نیز اصرار دارد تا جامعه بهائیت ایران با مظلوم نمایى و تمسک به حربه هاى دروغین توجه جهانیان را به وضع خود معطوف دارند، عبارتند از:

1. تخریب وجهه اسلام و انقلاب اسلامى،

2. سرپوش گذاشتن بر ضعف هاى عمیق عقیدتى،

3. توجیه جنایات و خیانت هاى خود در ایران و جهان اسلام،

4. جذب نیرو و جلب توجه جهانیان و امکانات مختلف مجامع بین المللى،

5. تحت فشار قرار دادن جمهورى اسلامى.

در ادامه به تبیین نمونه هایى از این شگرد مضحک مى پردازیم:

مظلوم نمایى و شانتاژهاى ماهرانه :

از دیدگاه فضل اللّه  مهتدى معروف به صبحى که به مدت دوازده ساله نزد عبدالبهاء به عنوان مبلغ زبر دست بهائیت ونویسنده مکاتبات وى اقامت داشته و از نزدیک شاهد عینى عملکرد رهبرى بهائى گرى بوده و پس از کشف حقیقت و تحول عقیدتى به افشاى ماهیت این فرقه ضاله پرداخت[16]، در خاطرات خویش پیرامون مهارت خاص بهائیان در شانتاژ، جوسازى و فضاسازى مظلوم نمایانه مى نویسد: «هر تبهکارى و آشوب از آنها [بهائیان] سر مى زند و چون کسى از آنها بیزارى جست ناله ستمدیدگى بلند مى کنند و داد و فریاد به راه مى اندازند که اى مردم جهان! ما در ایران آزادى نداریم. ما مى خواهیم دشمنى و بدخواهى را از بیخ و بن براندازیم. ما مى گوییم مردم خاور و باختر از هر نژاد و کیش باید برابر و برادر باشند. ما مردم جهان را به این چیزها مى خوانیم ولى ایرانیان نمى خواهند که ما این روش را داشته باشیم و مى خواهند رستگاران را به هم بزنند.»

صبحى براى بیان دغل کارى و نیرنگ سازى بهائیان شاهد غیرقابل انکارى ارائه مى دهد؛ عدم تعلق خاطر بهائیان و رهبران آن به ایران و ایرانیان از اینجا مشخص مى شود که على رغم ارسال مبالغ سرسام آور پول به شوقى افندى از ایران، «در این سال ها چندین بار مردم برخى از ده ها و شهرها دچار زمین لرزه و سیلاب و دیگر آسیب ها شدند و نیکخواهان جهان کمک ها کردند. آیا شنیدید که شوقى دست کم ده لیره بدهد و با بینوایان همراهى کند؟ کسى نیست به این مرد بگوید تو که دم از این سخن مى زنى: «که اى اهل عالم همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار»، چرا کوتاهى کردى و از پول گزافى که هر سال با نیرنگ و افسون از کیسه مردم نادان این آب خاک در مى یارى اندکى از آن را بخشش نکردى؟»

در جایى دیگر از نوشته هاى صبحى مى خوانیم: «بسیار پیش آمده است که در شهرى یا در دهى میان دو نفر بر سر یک کار کوچک جنگى در گرفته و یکى از آنها در زد و خورد سرش شکسته، بى درنگ نزد او رفته و عکسى از او برداشته و در روزنامه هاى جهان پخش کرده که اى مردم! بر ستمدیدگى ما دلسوزى کنید و ببینید چگونه در برابر یک کار کوچک، یک مسلمان سر یک بهائى را مى شکند. سپس مى گویند این که چیزى نیست در فلان شهر در نیمه شب به خانه یکى از هم کیشان ما ریختند و همه را از زن و مرد کشتند و یک تن را به جا نگذاشتند هر چند کودک شیرخوارى بود، باور نمى کنید این هم عکس آنها. آن وقت یک عکس درست مى کنند که سه چهار نفر زن و مرد لخت بر روى زمین افتاده و یک سر بریده کودک هم در دست یک نفر است که نشان بیننده مى دهد! این عکس را به همه روزنامه هاى جهان مى دهند و چاپ مى کنند و آبروى کشورى را مى برند که صدگونه سود از آنجا مى برند و هزار جور نادرستى مى کنند.»

دسیسه، جوسازى و سوء استفاده از ناآگاهى مردم، شگرد همیشگى این فرقه بوده و هست. این دسیسه بازى و شانتاژهاى زیرکانه را در اغلب قضایا مى توان دید: «اینها با دست هاى نهانى آشوب ها به پا مى کنند و کارهاى زشت مى نمایند و مردم ساده را برمى انگیزند تا شورشى به راه بیندازند آن گاه به بیگانگان بگویند ببینید این مسلمانان به ما چه مى کنند. ما در این کشور از دست اینها روز خوش و آسایش نداریم. اى سروران جهان به داد ما برسید و به فرمانروایان ما بگویید مگر ما نباید آزادانه زندگى کنیم؟»[17]
اتهام نقض حقوق بشر :

پس از پیروزى انقلاب اسلامى به دلیل محرز شدن جاسوسى عده اى از سران تشکیلات در شهرهاى مختلف کشور به عنوان ستون پنجم بیگانگان در جنگ عراق علیه ایران و نیز کمک به تثبیت نظام شاهنشاهى و نیز حیف و میل اموال مسلمین و سرازیر کردن بیت المال به جیب صهیونیست ها، تعدادى از آنان دستگیر و پس از محاکمه توسط دادگاه هاى انقلاب اسلامى به تناسب جرم و خیانت، به حبس هاى متفاوت و اعدام محکوم شدند. در مقابل این احکام، دولت آمریکا که در حقیقت حامى اصلى آنان به حساب مى آمد، عکس العمل نشان داد و رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا به این احکام اعتراض نمود.

در پاسخ آن، حضرت امام(ره) طى بیاناتى مهم مى فرمایند: «صحبت رئیس جمهور آمریکا را ملاحظه کردید که ایشان از همه دنیا استمداد کردند براى این که این بهائى که در ایران هستند و مظلومند و جاسوس هم نیستند و به جز مراسم مذهبى به کار دیگر اشتغال ندارند و ایران براى همین که این ها مراسم مذهبى شان را به جا مى آورند 22 نفرشان را محکوم به قتل کرده اند؛ ایشان از همه دنیا استمداد کرده که اینها که جاسوس نیستند،… از آن طرف وقتى که حزب توده را مى گیرند، شوروى صدایش بلند مى شود که یک عده مردم بى گناهى که با جمهورى اسلامى هم موافق بودند، پشتیبان بودند، جمهورى اسلامى را هم این ها مثل دیگران همراهى کردند و حالا هم همین طور هستند، دولت ایران بیخودى آمده است اینها را گرفته و حبس کرده. از آن طرف هم آقاى ریگان مى گوید که این بهائى ها بیچاره ها مردم آرام ساکتى مشغول عبادت هستند، جهات مذهبى خودشان را به جا مى آورند و ایران براى خاطر همین که اینها اعتقادشان مخالف با اعتقاد آنهاست گرفتند. اگر اینها جاسوس نیستند شما صدایتان درنمى آمد. شما براى خاطر این که اینها دسته اى هستند که به نفع شما هستند. والا… آمریکا را مى شناسیم که انسان دوستى اش گل نکرده است که حالا براى خاطر 22 نفر بهائى که در ایران به قول ایشان گرفتار شدند، براى انسان دوستى یک وقت همچو صدا کرده و فریاد کرده و به همه عالم متشبث شده است که به فریاد اینها برسید… لکن ما به شما بگوییم نه حزب توده را به واسطه حزب توده بودنش و نه بهائى را به واسطه بهائى بودنش این محاکم ما محاکمه کردند و حکم به حبس دادند. اینها مسائل دارند. حزب توده را خودشان آمدند همه حرفهایشان را زدند و سابقه دارند. اینها بهائى ها یک مذهب نیستند، یک حزب هستند. یک حزبى که در سابق انگلستان پشتیبانى آنها را مى کرد و حالا هم آمریکا دارد پشتیبانى مى کند. اینها هم جاسوسند مثل آنها. اگر جاسوس نباشند خوب بسیارى از مردم دیگر هم هستند که اینها انحرافات عقیدتى دارند، کمونیست هستند، چیزهاى دیگر هستند. لکن مردم و محاکم ما به واسطه کمونیست بودن آنها یا انحراف عقیده داشتن آنها را نگرفتند و حبس بکنند… مسئله این است که طرفدار این ها شما آقاى ریگان هستید… و این دلیل بر این است که این ها یک وضع خاصى دارند که آن ها به این ها نفع مى رسانند و این ها نفع مى رسانند؛ نفع رساندن این ها غیر از این مى تواند باشد که اخبار ما را به آن ها بدهند، جاسوسى بکنند بین ملت ایران و دولت ایران با آن ها…».[18]
حمایت از خیانت و جاسوسى :

پس از اثبات حقایق و رسوائى عمال بیگانه، سران این فرقه نیز با مظلوم نمایى به پخش شایعات روى آورده و از ایران به مجامع جهانى شکایت بردند. دولت هاى غربى نیز با به کار گرفتن رسانه هاى تبلیغاتى خود با آنها همصدایى نموده و افرادى چون گالیندوپل و کاپیتورن به عنوان نمایندگان «حقوق بشر» سازمان ملل متحد اعلام داشتند که بهائیان در ایران مورد آزار قرار مى گیرند. آنان اعدام چند نفر مجرم بهائى نظیر هویدا در آغاز انقلاب را مستمسک قرار دادند؛ اما هرگز به مخاطبین خود و افکار عمومى جهان نگفتند که بهائیانى در ایران بازداشت یا اعدام شدند که جنایات و فعالیت جاسوسى آنها و نیز تلاش آنان براى حیف و میل اموال مسلمین و غارت بیت المال، محرز شده بود.

چنانکه در پاسخ کانون رهپویان وصال شیراز به نامه سرگشاده جامعه بهائى ایران به رئیس جمهور مى خوانیم: «بهت و تعجب ما از نامه سرانتان به رئیس جمهور زمانى به اوج خود میرسد که آنان از 161 سال تحمل درد و رنج و تبعیضات سخن میرانند، و در جایى از نامه خود از قتل و اعدام و حبس بى حساب و کتاب بى گناهانشان پس از انقلاب پرده درى مى کنند!! شاید گذشت بیش از 26 سال از انقلاب اسلامى ایران باعث فراموشى قسمتى از حقایق دوران ستمشاهى براى نسل جدید و جوان جامعه ایرانیان بهائى شده باشد ولى تعجب ما از آن است که این کلمات از زبان هایى شنیده مى شود که نامشان در تاریخ ثبت شده و گویا تاریخ زندگانى خود را هم به فراموشى سپرده اند!! ملت ایران هنوز جنایات بهائى معروف سپهبد صنیعى، آجودان مخصوص شاه و وزیر جنگ وى را در قتل عام مسلمانان در تهران و شهرهاى دیگر ایران فراموش نکرده اند. امیر عباس هویدا، نخست وزیر بهائى رژیم سلطنتى که مدت زمامداریش در دوران طاغوت از همه نخست وزیران دیگر طولانى تر بود، لکه ننگ دیگرى در تاریخ ماندگار ایران بود. شما سرلشگر ایادى پزشک مخصوص شاه، هوشنگ نهاوندى رئیس دانشگاه تهران و شیراز، فرخرو پارسا وزیر آموزش و پرورش، شاهقلى وزیر بهدارى، مهتدى مسوول دفتر هویدا و صدها مقام سیاسى و نظامى دیگر این رژیم را که همگى متدین به دیانت بهائى بودند فراموش کرده اید؟ هرگز! این ملت فراموش کنند که مقامات بهائى از دبستان تا دانشگاه (وزیر آموزش و پرورش تا رئیس دانشگاه) براى تغییر عقاید حقه این مردمان برنامه ریزى کرده بودند و با تمام قواى نظامى رژیم پهلوى (از آجودان مخصوص شاه تا وزیر جنگ) به جان و مال و ناموس این مردمان تجاوز کرده بودند، طورى که سرلشکر فردوست، رئیس ساواک رژیم نیز در کتاب مشهور خاطراتش مى نویسد: «بهائیانى را که من دیدم واقعا احساس ایرانیت نداشتند و این کاملاً محسوس بود و طبعاً این افراد جاسوس بالفطره هستند»

با همه اینها آیا باز هم مردم ایران حق نداشتند این جانیان بالفطره را به مجازات خیانت ها و جنایت هایشان برسانند؟! گرچه اکثر قریب به اتفاق آنان در اواخر حکومت ستمشاهى به همراه میلیاردها میلیارد اموال و دارائى هاى ملت مظلوم ایران به دامان اربابان آمریکائى و انگلیسى و اسرائیلى خود پناه برده و فرارى شدند. چه بسیار هزینه هاى کلان جنایات بزرگ بشرى علیه ملل مظلوم عراق و فلسطین که توسط متمولین بهائى پرداخت گردید تا شاید چند صباحى دیگر آنان را به رسمیت شناخته و از حقوق این مظلومان معصوم حمایت به عمل آید!!… ببینید که با حمایت کورکورانه شما از بیت العدل، در گسترش تبلیغات علیه نظام ایران، اکنون ملت جمهورى اسلامى که راه خود را براى کسب علم و پیشرفت در علوم جدید و مخصوصاً انرژى هسته اى هموار کرده بود، در فشارهاى بین المللى براى دست کشیدن از این تکنولوژى قرار دادید. علمى که به اعتراف دانشمندان جهان مى توانست مقام ایران را تا 5 کشور برتر علمى جهان بالا بیاورد. سر و صداهاى اخیر و مخصوصا نامه مضحکى که در تمام ایران و جهان توزیع گردید فشارهاى سیاسى بر ایران را دو چندان کرده طوریکه همگام با این نامه نخست وزیر و وزیر خارجه کشور انگلستان اعلام کردند که باید پرونده حقوق بشر ایران بررسى شود، و اسرائیل ایران را به حمله نظامى تهدید نمود و آمریکا فشارهاى تبلیغاتى خود را بر مسئله انرژى هسته اى ایران افزایش داد. البته واضح و مبرهن است که همه اینها از قبل طراحى و برنامه ریزى شده بود و نامه مزبور نیز بخشى از سناریوى استکبار و استعمار جهانى بود و بیت العدل نیز بار دیگر به وظیفه وجودى خود عمل نمود.[19]
قطعنامه هاى سیاسى :

در فاصله سال هاى 1361 تا 1373 یعنى در طول دوازده سال، نمایندگان آمریکا شش قطعنامه به تصویب رساندند که در آنها به جانبدارى و حمایت از بهائیت پرداخته و بنا به اعتراف بیل کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا: «ایالات متحده مى کوشد یک همکارى بین المللى براى زیر فشار قرار دادن حکومت اسلامى ایران به منظور رعایت حقوق اقلیت هاى مذهبى به وجود آورد»[20]
در سال هاى بعد نیز کشورهاى غربى با حمایت قاطع خود از بهائیت در پیش نویس قطعنامه حقوق بشر سازمان ملل علیه ایران[21]، بار دیگر به منافع حاصل از وجود جاسوسان خود در کسوت بهائى اعتراف کردند. در قطعنامه اى که مجلس نمایندگان آمریکا در سال 1375 تصویب کرد از دولت ایران خواست که از اعمال تبعیض علیه بهائیان ایران خوددارى کند.

در نامه نمایندگان آمریکا تأکید شده بود: «بهائیان ایران عاملى مهم در هرگونه روابط آینده آن کشور با ایالات متحده است»[22]
همچنین برایان کسیدى، نماینده انگلیسى پارلمان اروپا پس از بازدید از ایران و بازگشت به لندن، از رفتار با بهائیان انتقاد کرد و حمایت بین المللى از بهائیان جاسوس در ایران را به نمایش گذاشت.[23] علاوه بر آن موریس کاپیتورن – نماینده کمیسیون حقوق بشر – نیز در جریان بازدید از ایران مدعى نقض حقوق بهائیان در ایران شد.[24] اخیراً نیز گروهى از نمایندگان مجلس نمایندگان آمریکا در پیش نویس قطعنامه دولت ایران را به نقض حقوق بشر محکوم کرده و از باراک اوباما، رئیس جمهورى و هیلارى کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا خواسته اند که دولت ایران را محکوم کنند.[25]
ریشه یابى :

ریشه این شگرد تبلیغاتى و صدور قطعنامه هاى مکرر علیه جمهورى اسلامى ایران و حمایت دلسوزانه! و بشردوستانه! از فرقه استعمارى بهائیت و دین و مذهب نامیدن آن و خواستار آزادى فعالیت هاى گمراه کننده و انحراف آفرین بهائیان ایران شدن، که از ابتداى پیروزى انقلاب اسلامى تاکنون توسط آمریکا و بنگاه هاى تبلیغاتى استکبار به شدت پیگیرى مى شود، به فلسفه تشکیل بهائیت و اهدافى که استعمار از شکل گیرى و ایجاد این فرقه ضاله در کشور ما داشته و دارند بازمى گردد. در حقیقت آن چه هر روز درباره وضع بهائیان ایران در غرب تکرار مى شود به دلیل پیوندهاى استوار و نزدیک سران این فرقه با نومحافظه کاران و لابى صهیونیستى در دولت هاى اروپاى غربى است که براى فشار بر ایران از کاه کوه مى سازند.[26]
در این راستا بهائیت با مظلوم نمایى در جوامع و نهادهاى بین المللى، در صدد بسترسازى براى فشارهاى مضاعف قدرت هاى استکبارى بر جمهورى اسلامى در جهت عقب نشینى از حقوق حقه ملت مسلمان و آزادى خواه ایران است. بعنوان نمونه وقتى جامعه بهائى نامه اى به آقاى خاتمى (رئیس جمهورى وقت ایران) مى نویسند و تظلم خواهى مى کنند، برخى سازمان هاى بین المللى، با استناد به همین نامه، ایران را به نقض حقوق بشر محکوم مى کنند. به گفته یکى از صاحب نظران، این نامه در شرایطى – به صورت گسترده – توزیع شد که در کنار تهدید ایران به وسیله اسرائیل، فشار آمریکا و اروپا بر ضد فعالیت هاى هسته اى ایران اوج گرفته و آنها هر روز بخشى از جنگ روانى و تبلیغاتى خود را در این باره انجام مى دهند، تا جایى که تونى بلر و جک استراو، نخست وزیر و وزیر امور خارجه انگلیس اعلام کردند که پس از پرونده هسته اى، پرونده حقوق بشر در ایران در دستور کار قرار مى گیرد و در این بین، جامعه بهائیان هم مورد استفاده ابزارى صهیونیسم ها قرار گرفته است.[27]
روشن است که در دنیاى سیاست و جهان مبتنى بر اصالت سود، قدرت خارجى از هیچ فرد، گروه یا جریانى حمایت نمى کنند مگر آن که آن را در پیوند با خود و در راستاى منافع خویش بدانند. به راستى صرف نظر از نقض حقوق بشر در سطح کلان و گسترده به وسیله قدرت هاى استکبارى در جهان – از جمله جنایات غزه، عراق، افغانستان – و از جمله در ایران عصر پهلوى که جوانان تحصیل کرده و علما و اندیشمندان به جرم مبارزه براى آزادى کسب استقلال حفظ هویت ملى و دینى خویش، به مسلخ فرستاده مى شدند. و از قضا بهائیان نیز در اجراى آن فجایع نقش داشتند، چگونه است که ملت ایران چندان حمایتى از سوى قدرت هاى جهانى مدعى حقوق بشر نمى دیدند؟ و اکنون چگونه است که همان قدرت ها از هیچ کوششى نه تنها براى رهایى جاسوسان بهائى از زندان، که براى ترویج و تبلیغ آنها دریغ نمى ورزند؟

پاسخ با توجه به ماهیت نظام سلطه، و پیشینه و فلسفه وجودى این فرقه، ناگفته پیدا است.[28]

خطر نفوذ مجدد بهائیان

پرسش 14 . در مورد فعالیت هاى کنونى بهائیان و شیوه هایى که این فرقه در جهت تحقق اهداف بیگانگان در ایران و سایر کشورهاى اسلامى در پیش گرفته توضیح دهید؟


خوشبختانه با شکل گیرى موج بیدارى اسلامى در جهان به دنبال انقلاب اسلامى، زمینه رشد این جریان انحرافى وابسته به شدت کاهش یافته است؛ فضاى فکرى حاکم بر جهان اسلام، دیگر فضاى «جهل»، «سازش» و «تقلید» از غرب نمى باشد. بلکه فضاى «آگاهى»، «خودباورى»، «ایستادگى» و «جهاد» فکرى و عملى در برابر امپریالیسم، صهیونیسم و جریان هاى نفوذى ضاله و وابسته است که عملاً فضا براى پذیرفتن سیستم ها و ایدئولوژى هاى وارداتى غربى تنگ شده، دیگر شرایط چندان مناسبى براى تبلیغ بهائیت و نظایر آن وجود ندارد و با گسترش موج بیدارى ملت ها، وضع از این هم که هست برایشان بدتر مى شود. ضمن اینکه، حمایت آشکار قدرت هاى استکبارى از این فرقه، هرگونه تردید نسبت به وابستگى آنها به نظام سلطه جهانى را از ذهن ها مى زداید، که این نیز به ضرر آنها است.[29]
از سوى دیگر تشکیلات جهانى بهائیت – که مقرّ آن در اسرائیل (بیت العدل حیفا) قرار دارد – با ناکامى ها و بحران هاى شدید درونى مواجه گردیده است. نظیر:

1. رشد بهائیان ارتدکس که بیت العدل را قبول ندارند و آن را بدلى مى نامند و شعبه هاى خود را هر روز در کشورها زیادتر مى کنند.

2. رشد بهائیان روشنفکر که به مخالفت با بعضى تصمیمات بیت العدل مى پردازند و از دستورات او سرپیچى مى کنند و تن به سانسورها و تحریفات جدید آن نداده و براى خود تشکیلات جداگانه اى ایجاد کرده اند.

3. خروج بعضى بهائیان از بهائیت به دین مبین و مترقى اسلام و اقدام به افشاگرى در مورد نقشه هاى شوم بیت العدل و پرده بردارى از تناقضات نظرى و عملى بهائیت.

4. رشد سایت هاى منتقد بهائى در فضاى اینترنت که از نظر علمى اعتقادات بهائیت را به شدت به چالش کشیده و نشان مى دهد که طرفداران بهائیت هیچ گونه پاسخ متین و قانع کننده اى براى نقدها ندارند.

5. دروغ درآمدن وعده هایى که مؤسسان بهائیت در مورد ایران اسلامى مى دادند.

6. آگاه شدن تدریجى افکار عمومى جهانى از ماهیت این فرقه ضاله استعمارى و واقعیت نداشتن شعارهاى فریبنده وحدت عالم انسانى و تساوى حقوق مردان و زنان با آشکار شدن اختلافات بهاء و ازل عباس و محمد على و فحاشى ها و افشاگرى هاى آنان علیه یکدیگر، عقل ستیزى و تناقضات موجود در کتب و تحریفات بیت العدل و موارد بسیار دیگر که تشکیلات بهائیت براى پوشاندن آنها و مقابله با موج عظیم بیدارى اسلامى در جهان تلاش هاى مضبوحانه را آغاز نموده است و با تمسک به شیوه گوناگون و امکانات عظیم مالى و تبلیغاتى صهیونیسم و استکبار جهانى، در صدد تبلیغ گسترده فرقه ضاله بهائیت و جذب نیرو در سطح بین المللى و داخل ایران باشند.

یکم. فعالیت بهائیت در سطح جهانى

در شرایط حاضر با توجه به جهت گیرى ها و نوع برخوردها علاوه بر اسرائیل که مقر و تشکیلات جهانى بهائیان در آن قرار دارد؛ آمریکا، آلمان، اتحادیه اروپا، سوئد، استرالیا، سوئیس، کانادا، انگلیس و اتریش به عنوان حامیان اصلى این فرقه ضالّه بوده و فعالیت هاى گوناگون بهائیت از این کشورها ساماندهى مى شود. در ادامه به نمونه هایى از این فعالیت ها در سطح جهانى مى پردازیم:

1. تبلیغ و مذهب سازى

فرقه ضاله بهائیت به امر تبلیغات، اهمیت زیادى مى دهد. در این راستا با توجه به نقش خاص و تعیین کننده فعالیت هاى فرهنگى و تبلیغى در رشد و گسترش مذهب هاى ساخته و پرداخته دست استعمار، در شرایط کنونى شاهد حمایت هاى مادى، تبلیغى و سیاسى بى دریغ قدرت هاى استکبارى از فرقه ضاله بهائیت در جهت بسترسازى براى فعالیت هاى این مذهب استعمار ساخته باشیم؛ تنها به عنوان نمونه در حال حاضر، 400 پایگاه اینترنتى در جهان به تبلیغ مسلک بهائیت مشغولند که بعضاً در پوشش عنوان مقدس «مهدویت» با ارائه اطلاعات وارونه و غلط درباره امام زمان (عج) جستجوگران ناآگاه را به بیراهه کشانند.[30]
از سوى دیگر بیت العدل حیفا، افزون بر میلیون ها دلار هزینه براى خرید «فضا» و «وقت» از ماهواره هاى گوناگون و کمک هاى چشمگیر به تلویزیون هاى ماهواره اى، مدتى است که تبلیغات رذیلانه اى را با هدف تخریب وجهه جمهورى اسلامى در دست اجرا دارد. علاوه بر این رادیو بى بى سى[31]، رادیو فرانسه، رادیو آمریکا، رادیو اسرائیل نیز با تمام امکانات در اختیار این فرقه صهیونیستى هستند و سعى مى کنند این فرقه ضاله در رسانه ها به عنوان یک مذهب و در ردیف ادیان الاهى معرفى شود. تنها در یک نمونه برخى از کشورهاى اروپایى و آمریکایى، اقدام به چاپ و انتشار یک سرى تمبر با نام معرفى ادیان الاهى کرده اند که یکى از تمبرها به فرقه ضالّه بهائیت اختصاص دارد. چاپ این تمبر نشانگر تلاش و شگردهاى مختلف استکبار براى ترویج فرقه ضالّه بهائیت و مقابله با آیین مقدّس اسلام است.[32]
در این راستا پس از انقلاب اسلامى، آمریکا پناهگاه رسمى و جولانگاه شدید و آشکار این فرقه به عنوان آلترناتیو تشیع در ایران گردید، به نحوى که آیه اللّه  مصباح یزدى در بازگشت از سفر آمریکا در دهه 60 در سخنرانى خود در مؤسسه باقرالعلوم (علیه السلام)  قم گفتند: «آن ایام در آمریکا کنفرانسى راجع به تشیع و انقلاب اسلامى ایران برگزار شده بود که همه گردانندگان آن، حتى خدمتگزاران و چاى دهندگانش، بهائى بودند»[33]
در کنار این قبیل فعالیت ها کلیه بهائیان موظف به تبلیغ بهائیت به هر شخصى و در هر شرایطى هستند. تبلیغ در جوامع مختلف کاملاً سیستماتیک و زیر نظر لجنه مهاجرت و تبلیغ صورت مى گیرد. در این راستا محور مهم تبلیغى بهائیان مهاجرت به دهات و روستاها و فریب دادن افراد ساده لوح و روستائى باشد چنانکه «موژان مومن» از محققان مشهور بهائیت خود اذعان دارد که جوامع بزرگ بهائى در بخش هاى فقیر جهان متمرکز است که بى سواد هستند. وى اذعان مى کند که اکنون امر بهائى عمدتاً دیانتى جهان سومى است. او معتقد است که تبلیغات بهائیت در آسیاى شرقى، موفق نبوده و در کشورهائى چون ژاپن و کره جنوبى که آزادى مذهبى برقرار است، وضعیت بهائیت مشابه شرایط در اروپاى غربى است و از رشد مناسب برخوردار نیست.[34]
افزون بر مشکلات مربوط به ساختار فرقه اى بهائیت، غربیان این فرقه را یک مسلک شبه عرفانى شرقى مى دانند که لباسى به ظاهر از دنیاى مدرن به تن کرده و پوششى است براى لاقیدى مذهبى. از سوى دیگر از جمله دلایل عدم استقبال غرب به بهائیت این است که عقاید بهائى در سیستماتیک کردن و عرضه محققانه تعالیم خود بسیار ضعیف بوده و اساساً عقاید و اصول مذهبى بهائیت از پشتوانه فلسفى و کلامى قابل دفاع عقلى و منطقى برخوردار نیست.[35]
2. سازماندهى و جذب نیرو

یکى از مهمترین فعالیت هاى فرقه ضاله بهائیت در سطح بین المللى جذب نیرو و سازماندهى یک جبهه مخالف علیه اسلام و جمهورى اسلامى است. آنها از روش هاى گوناگون نظیر دادن وام وکمک هاى مالى به مستمندان و فقرا، نشستن پاى درد دل افراد، توسل به شعارهایى پیرامون تساوى حقوق مرد و زن، ممنوعیت جنگ و لزوم تحقق صلح جهانى، کمک براى گرفتن پناهندگى و دیگر اقدامات سطحى، سعى در جذب برخى از عناصر ساده اندیش دارند.

در این راستا شاهد گسترش فعالیت هاى تبلیغى و تشکیلاتى این فرقه در اقصى نقاط دنیا خصوصاً کشورهاى اسلامى مى باشیم؛ پس از فروپاشى نظام کمونیستى شوروى، کشورهاى تازه استقلال یافته و همچنین دیگر کشورهایى که نظامشان کمونیستى بود، به عنوان بهترین طعمه براى استکبار مطرح شدند. مردم این کشورها که سال ها در اختناق به سر برده بودند و هنوز زمینه هاى مذهبى خود را داشتند با برآمدن هر ندا و صدایى در مورد مذهب به آن جذب مى شدند و این بهترین فرصت براى انحراف مردم ستمدیده بود. آمریکا، انگلیس با پول بادآورده حاصل از غارت سرمایه هاى دیگر کشورها – خصوصاً مسلمان – در همه جا شروع به تبلیغ بهائیت و وهابیت نمودند که از آن جمله مى توان به آذربایجان، قرقیزستان، تاجیکستان و آلبانى، اشاره کرد. آنها با فرستادن میسیونرهاى بهائى و پخش پول، کتاب، بورس تحصیلى و… میان مردم و خریدن برخى مسئولان بلندپایه و نشریات خائن، توانستند بخشى از اهداف فرقه ضاله را در آنجا ترویج کنند و عده اى از مردم را از اسلام حقیقى دور نگه دارند. در چند سال گذشته با تشدید فعالیت فرقه بهائیت در جمهورى آذربایجان، به ویژه باکو که با حمایت دولت آذربایجان انجام مى شود، اعضاى این فرقه تبلیغات خود را در ایران تشدید کردند. اعضاى این فرقه که پیش از این با مرکزیت اسرائیل به فعالیت مى پرداختند، با انتقال مرکز فعالیت هاى خود به باکو، قصد تشدید اقدامات خود را در ایران دارند.[36]
از سوى دیگر تشکیلات بهائیت پس از استقرار نیروهاى آمریکا در عراق، تحرکات مشکوکى را براى ترویج این آیین خرافى در این کشور آغاز کرده اند. گفته مى شود؛ این نیروها یک محفل ملى در بغداد و چهار محفل ملى دیگر در شهرهاى بصره، موصل و… راه اندازى کرده اند. بنا بر طرح یکى از رهبران ارشد این فرقه، قرار است نیروهاى اعزامى با استفاده از ابزارهایى چون جاذبه هاى جنسى، اقدام به جمع آورى طرفدار براى فرقه خود کنند. یکى از پوشش هاى فعالیت عناصر بهائى، مراکز نمایندگى سازمان ملل متحد در عراق است. همچنین با پیشنهاد یک عنصر بهائى مقیم آمریکا به بیت العدل (مرکز سیاسى و تشکیلاتى بهائیت در اسرائیل) این فرقه قصد دارد پس از آرامش نسبى در مناطق شیعه نشین عراق، اقدام به ساخت مکان هاى بهائى در آنجا کند. روش دیگر بهائیان استفاده از جاذبه ازدواج به منظور شکار مردان و یا زنان غیر بهائى و اضافه کردن این افراد در سلک بهائیت بعد از ازدواج است و بتدریج فرد گرفتار شده وارد سیستم تشکیلاتى آنان مى شود.[37]
3. نفوذ در مراکز علمى جهان

در حال حاضر بسیارى از مراکز پژوهشى در غرب، به تدریج گرفتار برخى از جریان هاى انحرافى وابسته به محافل صهیونیستى و بهائى گرى مى شوند. چنانکه کرسى ایران شناسى در بسیارى از مراکز همیشه در معرض اعمال نفوذ افراد و افکار بهائى قرار داد که پس از انقلاب اسلامى جدّى تر شده است و در مورد جلسات علمى و همایش ها این امر وضوح بیشترى دارد، به طورى که کمتر همایشى است که به نوعى به مباحث ایرانشناسى به خصوص دوره معاصر مربوط باشد و چندین نفر از بهائیان شناخته شده در آن حضور فعال نداشته باشند. شواهد فراوانى وجود دارد که نشان مى دهد طى سال هاى اخیر شمارى از افراد وابسته به جریان بهائیت نه صرفاً بر اساس صلاحیت هاى علمى بلکه به صورت عمدى و با هدایت خاص به این مراکز نفوذ کرده اند و درست به دلیل ارتباط استوارى که در یکصد سال گذشته میان بهائیت و صهیونیسم بوده، این جریان مورد حمایت لابى هاى صهیونیستى هم قرار داشته و دارد.[38]
4. تحریف تاریخ ایران

سردمداران بهائیت از ابتداى تشکیل این فرقه ضاله تخصص ویژه اى در تحریف تاریخ و واقعیت ها داشته[39] و در این راستا دایره المعارف ایران موسوم به دایره المعارف ایرانیکا توسط یک بهائى که در دانشگاه کلمبیا مشغول است با بودجه آمریکا، افکار صهیونیستى و کمک برخى ایرانیان مقیم خارج در دست تهیه است.[40]
از نکات قابل توجه در این دایره المعارف که مدعى تدوین تاریخ پنج هزارساله ایران است، تحریف آشکار باورها و تاریخ سرزمین مان باشد و به دلیل گرایش مدیر ایرانیکا به فرقه بهائیت بسیارى از اعتقادات نادرست و گمراه کننده این گروهک به جامعه ایرانیان نسبت داده شده و حتى روایت تاریخ باستان ایران نیز متأثر از این تحریف آشکار تاریخى است. در بسیارى از قسمت هاى این مجموعه تحریف هاى جدى در مورد اعتقادات ایرانیان وارد شده و باورهاى نادرست بهائیت به عنوان عقاید دینى ایرانیان جعل شده است.

5. طرح روحى

این طرح توسط یکى از بهائیان مهاجر ایرانى به نام «روحى ارباب» در چند سال قبل طراحى و پس از بررسى و اجراى آزمایشى آن در کلمبیا به تصویب «بیت العدل حیفا» – به عنوان بالاترین نهاد تصمیم گیرنده فرقه ضاله بهائیت در سطح جهان ـ رسید. و به عنوان یک «راهنماى عمل» به تمام محافل بهائى ابلاغ گردید. یکى از مهمترین اهداف «طرح روحى» ایجاد بسترهاى لازم براى افزایش آمار تعداد بهائیان است و مسئولان مرکزیت بهائیت براى ایجاد سهولت در دستیابى به این هدف، با یک برنامه ریزى گسترده، مؤسساتى را تحت عنوان «مؤسسه آموزشى» در کشورهاى مختلف ایجاد کردند که براساس آخرین آمارهاى منتشره از سوى مرکزیت بهائیت تعداد این مراکز آموزشى بیش از یکصد مرکز مى رسد. مرکزیت بهائیت براى دستیابى به اهداف طرح روحى زمان بندى هاى مشخصى را معین کرده که شامل «نقشه هاى پنج ساله» و «نقشه چهار ساله» است. شعار اصلى نقشه پنج ساله، «دخول افواج مقبلین» نام دارد. مؤسسات آموزشى که بهائیان در ارتباط با طرح روحى ایجاد کرده اند، افزون بر هیأت مدیره، زیر نظر مشاور قاره اى بهائیت که از سوى «بیت العدل حیفا» معرفى و تأیید شده است، اداره مى گردد.

تبلیغات فرقه بهائیت در کشورهاى اسلامى، به ویژه خاورمیانه به دلیل حساسیت هاى خاصى که در مورد آن وجود دارد، براساس یک استراتژى ویژه اى که از سوى مرکزیت بهائیت بدان نام «استراتژى خاموش و پنهان» داده شده، اداره مى شود و براى تحقق اهداف این استراتژى در کشورهاى مسلمان زمان بیشترى در نظر گرفته اند و تا سال 2021 میلادى براى رسیدن به اهداف مورد نظر وقت و فرصت معین کرده اند.[41]
در مجموع امروز بهائیت یک تشکیلات بین المللى است و شهر عکا (قبله بهائیان که در اسرائیل قرار دارد) مرکز همبستگى و پیوند آنها با صهیونیسم است. اهداف آنان با اهداف صهیونیسم گره خورده و به یکدیگر احترام متقابل دارند. بیشترین پیروان بهائیت، در کشور آمریکا ساکنند. تشکیلات آنان در تمام کشورهاى جهان ـ به ویژه کشورهاى آفریقایى و آسیایى – شعبه دارد و براى خود تبلیغ مى کنند.[42] امروزه آنان در سطح بین المللى فعالیت خود بر ضد ایران، اسلام و تشیع را به نحوى شدت بخشیده اند و عملاً بهائیت به یکى از بازوهاى پرتحرک نظام سلطه جهانى، به ویژه در خاورمیانه، مبدل شده است.

دوم. فعالیت کنونى بهائیت در رابطه با ایران

تشکیلات استعمارى بهائیت همزمان با تحرکات وسیع خود در سطح جهان، سیاست خویش را بر تبلیغ گسترده و علنى در داخل کشور استوار کرده و تلاش مى نماید تا با تجدید سازمان بهائیت در داخل، اهداف شوم سیاسى، فرهنگى و اقتصادى خود را به شکل صریح، بى پروا و گستاخانه پیش ببرد؛ تا جایى که مرکز تشکیلات جهانى بهائیت مستقر در اسرائیل به تشکیلات بهائیت در ایران دستور داده است به مناسبت فرا رسیدن یکصدمین سالگرد درگذشت عباس افندى در سال 2021. م باید تا این سال ده در صد از جمعیت ایران بهائى شوند. در این راستا برنامه هاى تشکیلات بهائیت در رابطه با ایران در دو بخش خارجى و داخلى عبارتند از:

الف. خارج از کشور:

1. حمایت استکبار جهانى، به ویژه آمریکا، در پوشش دفاع از حقوق بشرآزادى بیان و عقیده که همواره به حمایت رسمى از تشکیلات بهائیت ایران پرداخته است. همانگونه که گذشت پس از پیروزى انقلاب اسلامى، شاهد خیل عظیم قطعنامه هایى هستیم که توسط دولت و نمایندگان آمریکا کشورهاى غربى و مجامع بین المللى در طرفدارى از جاسوسان بهائى و محکومیت ایران به تصویب رسیده اند و تلاش مى کنند در راستاى فشارهاى سیاسى و نظامى خویش، همپاى شرایطى چون صلح خاورمیانه، پرونده هسته اى ایران، آزادى بهائیت را به عنوان یک اقلیت دینى مطرح سازد.

جالب این است که برخى روشنفکران داخلى وابسته به مراکز سلطه جهانى، هم به بهانه دفاع از حقوق بشر، از اقدامات خائنانه عناصر بهائى و گروه هاى انحرافى ضاله حمایت مى کنند. شبکه هاى خبرى وابسته به صهیونیسم و رسانه هاى گروهى آمریکا نیز به حمایت هاى گسترده تبلیغى براى بهائیت مى پردازند تا در کنار اقدامات دولت و مجلس نمایندگان آمریکا، زمینه ها و بسترهاى لازم را براى تحقق اهداف سلطه جویانه خود توسط بهائیان فراهم آورند. تشکیلات بهائیت در ایران نیز از این فرصت جهت پیشبرد اهداف خویش بهره مى برد.

2. کارشکنى در روند پرونده هسته اى ایران در آژانس بین المللى انرژى اتمى، در شرایطى که ملت مسلمان ایران راه خود را براى کسب علم و پیشرفت در علوم جدید و مخصوصاً انرژى هسته اى هموار ساخته، کارشکنى و گسترش تبلیغات بهائیان، فشارهاى بین المللى را براى تسلیم و دست کشیدن از این تکنولوژى مضاعف نموده است. بدیهى است چنین خیانت هایى از قبل طراحى و برنامه ریزى شده و بیت العدل نیز بار دیگر به وظیفه وجودى خود عمل نماید.[43]
3. نفوذ تشکیلات بهائیت در سازمان ملل بعنوان عضو رسمى سازمان غیردولتى ملل متّحد و ارتباط با اپوزیسیون خارج از کشور که از این طریق جهت اعمال اهداف خود در کشورها، بهره مى برد.

ب. داخل کشور:

1. تغییر ذهنیت مردم ایران درباره این تشکیلات از یک مسلک منحرف و دستگاه جاسوسى براى بیگانگان، به شهروندانى عادى و بى خطر با شیوه هاى مختلف از جمله مظلوم نمایى و بهره گیرى از محافل جهانى مانند سازمان حقوق بشر.

2. پخش مداوم شبهات فکرى و عقیدتى در باره اصول و فروع دین اسلام خاصه تشیع، از طریق رسانه هاى دیدارى، شنیدارى و نوشتارى به ویژه اینترنت.

3. ترویج فمنیسم در جهت معارضه با استحکام و سلامت پایه هاى خانواده و تضعیف احکام اسلام.

4. تلاش جهت نفوذ در ساختار سیاسى براى دستیابى به اسرار نظام، کم کردن حساسیت ها و مقاومت هاى مسولان نظام درباره فرقه بهائیت و کمرنگ جلوه دادن خطر این فرقه؛ به عنوان نمونه سران تشکیلات بهائى در ایران با برخى از کاندیداهاى مستقل مجلس وارد مذاکره شده و به این کاندیداها گفته بودند که ما بهائى ها این تعداد رأى داریم و حاضریم به نفع شما وارد صحنه شویم به این شرط که اگر شما وارد مجلس شدید از حقوق ما دفاع کنید.[44]
همچنین در این زمینه شاهد دستورالعمل فرقه ضاله بهائیت به پیروان خویش براى شرکت در کنکور سال 1386 مى باشیم؛ این دستورالعمل هنگامى صادر شد که سازمان سنجش ستون مذهب را در فرم هاى ثبت نام مراکز آموزش عالى کشور حذف کرد. در چنین شرایطى فرقه ضاله بهائیت تلاش مى کند عناصر خویش را بعد از اخذ مدارک تحصیلى دانشگاهى به مراکز دولتى نفوذ داده و اهداف استعمارى اربابان خود را دنبال نماید.[45]
5. تلاش براى افزایش جمعیت؛ پس از پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى ایران، بهائیانى که در ایران ماندند على رغم سیاست هاى اعلام شده از سوى دولت جمهورى اسلامى در خصوص کنترل جمعیت، در جلسات خود نسبت به این مسئله، با حساسیت برخورد کرده و تصمیم گرفتند که همچنان به تولید نسل و افزایش جمعیت خود ادامه دهند. هدف آن ها از این تصمیم عبارت است:

یک. افزودن جمعیت فرقه بهائیت، جهت گرفتن امتیازات بیشتر،

دو. منزوى نشدن به دلیل کمى جمعیت در شهرها و روستاها،

سه. آماده نمودن جوّ براى افزایش فعالیت هاى سیاسى خود.[46]
6. تلاش براى بالانشان دادن تعداد بهائیان در ایران به مثابه گامى مقدماتى و محکمه پسند جهت دستیابى به رسمیت قانونى؛ یکى دیگر از شگردهاى تبلیغاتى فرقه صهیونیستى بهائیت تلاش براى بزرگ نمایى تعداد این فرقه در داخل ایران مى باشد چنانکه در بسیارى از آمارها که غربى ها طى سال هاى اخیر مى دهند با ارائه آمارى مضحک تعداد بهائیان ایران را حتى از تعداد مسیحیان، یهودیان و زرتشتى ها بیشتر دانسته و مدعى هستند جامعه بهائى ایران بزرگ ترین اقلیت مذهبى غیر مسلمان در ایران است.[47]
در دستورى تشکیلاتى نیز، سران بهائیت خواسته اند تا آمار بهائیان حاضر در کشور بزرگ نمایى شده و تعداد را از آن چه که هست، بسیار بیشتر نشان دهند. به این منظور به بهائیان کشور در سر شمارى ها دستور، داده اند که در ستون «دین» یا در ستون «سایر» درج نام «بهائى» کنند. با این همه نتایج بدست آمده از سر شمارى عمومى سال هاى 1375 و 1385 نشان مى دهد، آمارهاى ادعائى آنها به هیچ وجه صحت ندارد. مطابق آنچه در سایت رسمى مرکز آمار ایران آمده،[48] ستون «سایر و اظهار نشده» در سال 1385 تعداد 263199 نفر از 70472846 جمعیت کل کشور (یعنى سى و هفت صدم در صد) بوده است.[49] اگر سهم بهائى ها از ستون «سایر و اظهار نشده»، پانزده در صد هم باشد شاید بتوان گفت آمار بهائیان ایران در سال 1375 و 1385 حدود 25 و 40هزارنفر تخمین زده شود، که فاصله بسیار زیادى با میزان ادعائى بیت العدل که این آمار را 300 هزار نفر اعلام کرده است، دارد.[50]
7. بازگشت سرمایه داران و نخبگان فرهنگى (اخراجى یا فرارى ) بهائى به ایران جهت قبضه اقتصاد و فرهنگ کشور و نیز تأمین پشتوانه مالى براى تبلیغ بهائیت و پیشبرد اهداف تشکیلاتى آن. چنانکه در این زمینه شاهد اخبار متعددى نظیر؛ خرید دسته جمعى زمین هاى شهرک بهارستان اصفهان توسط بهائیان، نفوذ بهائیان در بازار دارو و…، در رسانه ها مى باشیم.

8. احیاى اماکن مقدس بهائى در ایران از طریق نفوذ در سازمان میراث فرهنگى و سوق دادن ایرانیان و افراد توریست به عنوان بازدید از اماکن باستانى به مکان هاى یاده شده.

9. تلاش براى ارتباط با اپوزیسیون داخل کشور و جلب حما یت آنان از تشکیلات بهائیت ایران.

10. تلاش جهت نزدیکى با محافل روشنفکرى ایران به منظور پذیرش جامعه بهائى به عنوان عضوى از جامعه مدنى ایران.[51]
11. نفوذ در سازمان هاى غیردولتى NGO)ها) که در عرصه هاى گوناگون ملى و بین المللى از امور امدادى، رفاهى، مذهبى گرفته تا دفاع از حقوق بشر، پناهندگى و توسعه علوم و تکنولوژى و امور زنان و جوانان به فعالیت مشغول مى باشند.

12. تبلیغ به مسلک بهائیت با اجراى طرح روحى؛ شیوه اجراى این طرح که پنج سال قبل با پیام 26 نوامبر 2003 میلادى بیت العدل حیفا آغاز شد، با فعالیت هاى گذشته بهائیان ایران تفاوت اساسى دارد. در حقیقت با ارسال این پیام و آغاز اجراى طرح در ایران، فرقه ضاله بهائیت شیوه تبلیغاتى – هجومى جدیدى را در برخورد با نظام اسلامى ایران در پیش گرفته است. به همین مناسبت در سال 1380 سیزده نفر از بهائیان به اصطلاح مستعد، زیر پوشش هاى مختلف از ایران به امارات متحده عربى – دوبى – رفته و در آنجا دوره هاى آموزشى کتاب هایى را که براى اجرایى کردن این طرح تدوین و تألیف شده است، آغاز کردند.[52]
اعزام مبلغین به دوبى، با چند هدف صورت مى پذیرد:

1. فراگیرى چگونگى تبلیغ گسترده و مخفیانه در جمهورى اسلامى ایران.

2. فراگیرى راه هاى جدید فریب مسلمانان شیعه ایرانى.

3. فراگیرى چگونگى انتخاب هدف یا سوژه، بى آنکه گرفتار افراد مؤن و مأموران اطلاعاتى شوند و این در حالى است که رفت و آمد سالانه صدها هزار مسافر که براى خرید و تفریح به دوبى مى روند، در حقیقت این منطقه را به شکارگاه سرکردگان «بیت العدل حیفا» براى صید نیروهاى ناآگاه جدید مبدل کرده است. مرکزیت بهائیت در حیفا توصیه دارد که در ایران به دلیل حاکمیت نظام اسلامى و وجود شرایط خاص، طرح روحى از سن 16 سالگى آغاز شود و کودکان بهائى از سن 12 تا 15 سالگى و در صورت امکان به همراه بزرگترهایشان با هدف فریبکارى به کارهاى خیریه و عام المنفعه نظیر عیادت از بیماران در بیمارستان ها، نظافت پارک هاى محل و معابر کوهستانى، مراجعه به آسایشگاه سالمندان و کمک به سالخوردگان بپردازند. در اردیبهشت 1383 بخشى از طرح روحى که مربوط به آموزش راهنمایان و مبلغان بود، به پایان رسید و تعدادى راهنما آماده فعالیت شدند. به همین سبب و بنا به دستور بیت العدل حیفا حرکت و هجوم تبلیغاتى بهائیان به سمت جوامع غیربهائى آغاز شد.

در این راستا نماینده ارشد بیت العدل و فرد شماره یک و مرجع بهائیان در ایران طى ابلاغیه اى رسمى به کلیه بهائیان ایران تأکید مى نماید: «ما نبایستى فقط به دوستانى اکتفا کنیم که از قبل در زمره دوستان درآمده اند، زیرا این امر به علت محدود بودن دایره این دوستى ها، ناچاراً به تدریج اقدامات ما را محدود و متوقف خواهد نمود و بایستى با طرح دوستى ها و صمیمیت هاى جدید و پس از حصول اطمینان از طریق معاشرت هاى خانوادگى و گفتگوهاى هدفمند، دایره دوستان مطمئن خود را مرتباً اتساع ببخشیم تا امکان لازم براى یافتن نفوس مستعده فراهم گردد».[53]
پیروان فرقه ضاله بهائیت براساس طرح روحى آویختن به حربه دروغین را نیز جایز مى شمارند. از جمله یکى از اعضاى محفل ملى بهائیت ایران با تکیه بر دستورالعمل بیت العدل مبنى بر اینکه باید با افراد غیربهائى ارتباط برقرار کرد، نفوذ در جوامع روستایى و کوچک را زیر این پوشش که ما بهداشت یار هستیم و یا به عنوان مسئول براى خدمت به شما آمده ایم، و هر وسیله اى براى شناسایى افراد مستعد جذب آنها به بهائیت را لازم مى داند: «اگر فرضاً دوستان ایده هایى را بیان مى دارند مانند اینکه بهداشت یار هستیم و…، اینها هدف نیستند، بلکه محملى است براى شناسایى افراد مستعد و اینکه آنها را وارد پروسه مؤسسه آموزش نماییم.»

او بهره بردارى از دوستان دوران مدرسه، مهاجران فقیر افغانى کمک مالى به خانواده هاى مستمند و ایجاد کلاس هاى آشپزى و هنرى، رفت وآمد به کتابخانه ها و سمینارهایى که در فرهنگسراها برگزار مى شود، را وسیله اى براى ایجاد ارتباط مخفى و سپس تبلیغ بهائیت مى داند. براساس برنامه طرح روحى هر خانواده بهائى در ایران باید چند راهنما داشته باشد تا بتوانند با خانواده هاى غیر بهائى مرتبط شوند و با این توصیف در هر نقطه اى که یک یا چند خانواده بهائى وجود دارد، خانواده هاى مسلمان و غیربهائى باید در معرض تهدیدات ناشى از تبلیغات بهائیان قرار داشته باشند. اصولاً هدف اصلى تبلیغات این فرقه جذب افرادى است؛ «که از اسلام آگاهى ندارند یا مورد تبلیغ سوء قرار گرفته باشند، تدین نداشته و مقید به مسائل مذهبى نباشند. در کل آن علاقه اى که هر کسى نسبت به دین خود دارد را نداشته باشند. یک عده هم کسانى هستند که فکر مى کنند اگر وارد این تشکیلات شوند، پولدار مى شوند. یا خانم هایى که دلشان مى خواهد حجاب نداشته باشند. چون وقتى وارد آن جامعه مى شوند مى توانند حجاب را کنار بگذارند و خودنمایى زیادى براى مردان داشته باشند. آن ها مى گویند براى اینکه حرف هاى ما را بشنوى باید تعصب را کنار بزنى. فرد هم ذهن خود را از حرف ها پاک مى کند و حرف هاى آن ها جایگزین مى شود»[54]
براساس رهنمودهاى طرح روحى، هویت کلیه افراد جذب شده به جلسات دعا باید کاملاً سرّى و مکتوم بماند. این تأکید که بى شباهت به عملکرد گروهک منافقین نیست، تا آن حد است که حتى افراد بهائى مقیم ایران نیز نباید در جریان این امور قرار گیرند. براساس اولویت تشکیلات بهائیت در ایران، کلیه مؤسسات تحت پوشش، از جمله «مؤسسه تربیت امرى»، باید در خدمت مؤسسه آموزش مردمى قرار گرفته و از اردیبهشت 1384 علاوه بر انجام امور ذاتى خود، عملاً مأموریت هاى جدیدى با هدف جاسوس پرورى به نفع رژیم صهیونیستى اسرائیل و جذب هر چه بیشتر غیر بهائیان فراهم نمایند.[55]
در راستاى تحقق اهداف فوق، تشکیلات بهائیت در داخل ایران دامنه فعالیت هاى تبلیغى خود در تهران و سایر شهرها را شدت بخشیده و با اقدامات مختلف از جمله راه اندازى سایت ها و وبلاگ هاى متعدد، مراجعه حضورى، ارسال کتاب، توزیع اطلاعیه و سى دى در برخى شهرها پیرامون فرقه ضاله بهائیت که حاوى مطالب موهن از جمله معرفى کتب فرقه ضاله بهائیت، مقالاتى در معرفى بیت العدل بهائیت و بهائیان، توهین به مقدسات اسلامى و سایر ادیان توحیدى طرح ادعاهاى مکاتب ضد دینى، تکفیر شیعه و ایجاد اختلاف میان مذاهب اسلامى، داستان هاى غیراخلاقى و…، به تبلیغ این فرقه اقدام نموده تا بتوانند هوادارانى را در بین جوانان و مردم پیدا کنند.[56]
در شرایط فعلى، بهائى ها در عرصه وبلاگ نویسى و اداره سایت نیز فعال مى باشند. همچنین فرقه ضاله بهائیت با پشتوانه عظیم مالى صهیونیسم و آمریکا سرمایه گذارى کلانى را در زمینه اقتصادى و اجتماعى در دست اجرا دارد و با در دست گرفتن نمایندگى تعداد زیادى از شرکت هاى فنى و خدماتى در برخى شهرها اعتراض مردم را برانگیخته است.[57] ایجاد آرایشگاه هاى رایگان براى مردان جلسات شب نشینى، ترویج و تبلیغ ازدواج خواهر و برادر، راه اندازى سوپرمارکت ها و ارائه خدمات رایگان، اهداى هدایا و بعضاً کمک نقدى به جوانان دختر و پسر، از دیگر اقدامات این جریان جهت جذب به محافل پنهانى خود مى باشد. مبلغان این فرقه پا را فراتر گذاشته و حتى به روستاها مى روند و با سوء استفاده از فقر در مناطق روستایى و محروم به دنبال رفع مشکلات مالى و اقتصادى آنها بوده تا بتوانند پایگاه اجتماعى خود را در بین مردم ارتقا دهند.[58]
در برخى استان هاى کشور نیز مبلغین فرقه ضاله بهائیت با سوء استفاده از مشکلات اقتصادى برخى از جوانان، آنها را در شرکت ها و بنگاه هاى اقتصادى متعلق به خود به کار مى گیرند. در این بنگاه ها علاوه بر اینکه از توان این جوانان در رسیدن به اهداف مالى خود استفاده مى کنند، به تبلیغ عقاید انحرافى فرقه بهائیت پرداخته و از این افراد براى حضور در کلاس هاى طرح روحى خود دعوت مى نمایند.[59] و پس از جذب کسانى هم که مى خواهند از این دایره بیرون بیایند با محدودیت ها و تهدیدهاى جدى مواجه مى شوند.

به گفته یکى از بهائیان که پس از آگاهى از ماهیت این فرقه ضاله مشرف به دین مقدس اسلام گردیده؛ «کسانى که وارد بهائیت مى شوند دیگر در اختیار خود نیستند. آزادى ندارند و همیشه تحت نظر هستند. هر مسئولیتى که تشکیلات به اعضا بدهند باید انجام شود. زندگى فرد در اختیار خودش نیست. جلساتى هر ده روز یک بار برگزار شود که شرکت در آن براى همه اجبارى است»[60]
بررسى اقدامات و فعالیت هاى گسترده جریان بهائیت حاکى از این واقعیت است که اغفال و جذب جوانان از طریق نیازهاى اقتصادى و مسائلى که از لحاظ غریزى، جنسى و احساسى جاذب مى باشند، در دستور کار این فرقه صهیونیستى قرار دارد که در چند سال اخیر بى سابقه بوده[61] و این خود زنگ خطرى است براى مسئولان و متولیان بخش هاى مختلف سیاسى، فرهنگى و عقیدتى جامعه که در کنار اهتمام به اقدامات فرهنگى و روشنگرى هاى رسانه اى پیرامون ماهیت و اهداف شوم این فرقه ضاله، به حل اساسى معضلات اقتصادى و اجتماعى توجه جدى داشته باشند؛ زیرا دشمنِ بیدار و هوشیار در کمین جوانان ما نشسته است.[62]

پی نوشتها :

[1]. بهائیت در ایران، پیشین، ص 274 273.

[2]. ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، پیشین، ج 1، ص 376.

[3]. بهائیت در ایران، پیشین، صص 281- 282.

[4]. اسناد لانه جاسوسى، شماره 73، مسلک هاى استعمار، سند شماره 3، ص 1.2.

[5]. مصاحبه با یک نجات یافته دیگر از بهائیت ، 7، تشکیلات بهائیت بعد از انقلاب، روزنامه کیهان، 28/2/1386، صفحه 8.

[6]. احتضار بهائیت؛ وقوع انقلاب بهائیان در عصر پهلوى ها 38، احمد اللهیارى، روزنامه کیهان، یکشنبه 16 دى 1386.

[7]. خاطرات یک نجات یافته از بهائیت، به نقل از: سایه شوم بازتاب، شگردهاى نوین بهائیت علیه تشیع، روزنامه کیهان، 21/6/1385.

[8]. بهائیت، مذهب استعمار ساخته براى مقابله با اسلام، روزنامه جمهورى اسلامى، به نقل از: پایگاه موعود، 8 خرداد 1385.

[9]. حقوق اساسى جمهورى اسلامى ایران، سید محمد هاشمى، تهران: نشر دادگستر، 1378، صص 193 ج 183.

[10]. همان، ص 191.

[11]. محمدجواد لاریجانى، گفتگو با خبرنگار خانه ملت، پایگاه خانه ملت، 29 آذر 1385.

[12]. ر.ک: اصول نوزدهم، بیست و دوم، سى ام، چهل و دوم و چهل وسوم قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران.

[13]. حقوق اساسى جمهورى اسلامى ایران، پیشین.

[14]. فعالیت هاى فرقه ضاله بهائیت غیرقانونى و ممنوع است، خبرگزارى فارس، 27/11/1387.

[15]. جهت آشنایى با این پایگاه ها ر.ک: شناخت بهائیت در محیط اینترنت: http://omidenoor14.blogfa.com

[16]. خاطرات صبحى تحت عنوان کتاب صبحى در سال 1312 ش در مطبعه دانش تهران به چاپ رسید و بخش دوم آن در سال 1335 تحت عناون پیام پدر منتشر شد.

[17]. ر.ک: خاطرات و زندگى صبحى، سیدهادى خسروشاهى، فصلنامه مطالعات تاریخى، ش17.

[18]. صحیفه نور، ج 17، صص 267-266.

[19]. جوابیه مردمى کانون فرهنگى رهپویان وصال شیراز به نامه سرگشاده جامعه بهائى ایران به رئیس جمهور، واحد فرق انحرافى، آدرس اینترنتى:www.rahpouyan.us/images/10.htm

[20]. رادیو اسرائیل، مورخه 21/7/1373.

[21]. جمهورى اسلامى، مورخه 17/9/1374.

[22]. همان، به نقل از بخش فارسى رادیو آمریکا، مورخه 10/1/1375.

[23]. همان، مورخه 30/3/1375.

[24]. همان، مورخه 19/8/1375.

[25]. مطرح شدن قطعنامه در کنگره آمریکا درباره بهائیان، بى بى سى فارسى، دوشنبه 16 فوریه 2009، 28 بهمن 1387.

[26]. برخى ملاحظات تاریخى، عبداللّه  شهبازى، یادداشت هاى پراکنده، پایگاه اینترنتى شهبازى 5/11/1384.

[27]. سایت بازتاب، 23 آذر 1383، مقاله شهریار رضوان طلب، ذیل عنوان «پشت پرده شب نامه بهائیان».

[28]. ر.ک: بهائیت و سیاست؛ تناقض شعار و عمل، سید مصطفى تقوى، ویژه نامه ایام ش 29.

[29]. موج بیدارى اسلامى، و افول فرقه ضاله، گفتگو با دکتر ولایتى، روزنامه جام جم، ویژه نامه ایام، ش29.

[30]. حامیان شیطان، پیشینه عملکرد بهائیت و تکاپوى آن در جهان معاصر بر ضد اسلام و ایران، 1384، بى نا، ص14؛ به نقل از روزنامه کیهان، چهارشنبه 19 دى 1386، ص 8.

[31]. لازم به ذکر است نخستین رئیس رادیو فارسى بى بى سى یک بهائى شناخته شده و معروف بود و هم اکنون نیز بهائیان حضور و نفوذى گسترده در بخش فارس سرویس جهانى بى بى سى دارند.

[32]. ر.ک: خبرنامه فرهنگى – اجتماعى، شماره 133، ص 10 11.

[33]. حامیان شیطان، پیشین.

[34]. خبرگزارى فارس، 4/6/87.

[35]. تبیین و توضیح این موضوع در بخش بررسى و نقد عقاید بهائیت انجام شده است.

[36]. سایت بازتاب، 19 مهر 1383.

[37]. به خاطرات خانم مهناز رئوفى در روزنامه کیهان و کتاب سایه شوم مهناز رئوفى، تهران: کیهان، 1385 مراجعه نمائید.

[38]. تعارض امنیت و علم آموزى؟، رسول جعفریان، بازتاب، 11 خرداد 1386.

[39]. نمونه هایى از تاریخ سازى جعلى و تحریف تاریخ را مى توانید در خاطرات صبحى مشاهده نمائید.

[40]. سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامى، به نقل از رجا نیوز، 9/1/1386.

[41]. ماهیت و اهداف طرح روحى، روزنامه کیهان، 22 شهریور 1385، ص 8.

[42]. پیوند و همکارى متقابل بهائیت و صهیونیسم، محمدرضا نصورى، مجله انتظار ش 18.

[43]. جوابیه مردمى کانون فرهنگى رهپویان وصال شیراز به نامه سرگشاده جامعه بهائى ایران به رئیس جمهور، واحد فرق انحرافى.

[44]. سید کاظم موسوى گفت و گو، خبرگزارى فارس، 3/2/1387.

[45]. روزنامه جمهورى اسلامى، ستون جهت اطلاع، 11/10/1385.

[46]. ر.ک: خبرنامه فرهنگى اجتماعى، شماره 106، ص 28 و نیز شماره 108، ص 44 45.

[47]. بخش فارسى رادیو فرانسه، مورخه 14/11/1375.

[48]. ر.ک: پایگاه اینترنتى درگاه ملى آمار؛www.sci.org.ir

[49]. ضمن آنکه این آمار هم شامل کلیه کسانى است که به هر دلیلى نخواسته اند دینشان را اظهار کنند که شامل همه دگر اندیشان اعم از کمونیست ها، توده اى ها، شیطان پرست ها، بودائى ها و سیک ها و بهائى ها و… مى تواند باشد.

[50]. البته اگر تشکیلات بهائى این آمار را قبول ندارد مى تواندآمار دقیق تسجیلى خود را منتشر نماید. یک احتمال هم مى تواند این باشد که بهائیان بر خلاف دستور تشکیلاتى بیت العدل، به دلایل متعددى از جمله، عدم اعتماد به دستورات سرى آن، برخوردارى از مواهب اجتماعى، شغلى و تحصیلى، خود را در سرشمارى ها مسلمان اظهار نموده تا راحت تر زندگى کنند. این امر البته در بهائیت سابقه هم دارد؛ طبق متون بهائى، عبدالبهاء در فلسطین خود را مسلمان جازده و در نماز جمعه مسلمین شرکت مى کرده و خود را مقید به احکام اسلامى مى نمایانده، تا راحت تر زندگى کند. ر.ک: آمار بهائیان ایران، سایت بهائى پژوهى، 2/9/1386

[51]. مردم ایران خواهان انحلال تشکیلات بهائیت، مهدى نائینى، خبرگزارى فارس، 26/6/1387.

[52]. براى اجراى طرح روحى تاکنون هفت عنوان کتاب تألیف و آماده شده است که عناوین برخى از کتاب ها عبارتند از: کتاب گفتگوهاى هدفمند با غیر بهائیان، تاریخ بهائیت، آموزش و نحوه تبلیغ بهائیت و کتابى براى مبلغان فرقه.

[53]. ماهیت و اهداف طرح روحى، روزنامه کیهان، چهارشنبه 22 شهریور 1385، ص 8.

[54]. سایه شوم شعارى به نام جستجوى حقیقت، گفتگو با مهناز رئوفى، شبکه خبرى برنا نیوز 29/8/1386.

[55]. سایه شومبازتاب فعالیت هاى محرمانه، روزنامه کیهان، پنجشنبه 23 شهریور 1385، ص8.

[56]. اخیراً نیز در برخى مدارس کشور، دانش آموزان بهائى به انحاء مختلف از قبیل، توزیع جزوه هاى ویژه اى که در اسرائیل مختص جوانان چاپ شده اند، شناسایى دانش آموزان کم بضاعت و پرداخت کمک هزینه و تقبل برخى هزینه هاى خانواده هاى آنها، ارسال فایل هاى بلوتوث ویژه براى مراحل تکمیلى که حاوى سخنان سرگردگان این فرقه گمراه است، هم شاگردى هاى خود را به آیین ضاله بهائیت دعوت مى کنند. در مرحله نهایى نیز براى رسمیت بخشیدن به فعالیت افرادى که تازه جذب شده اند پارتى هایى در منازل دانش آموزان بهائى با حضور یک مبلغ ارشد! برگزار مى شود و برنامه تخصصى! به این افراد در حوزه مورد علاقه شان داده مى شود. (تبلیغ بهائیت در مدارس کشور، جهان نیوز، 27 بهمن 1387)

[57]. حجت الاسلام حسین جمالى زاده امام جمعه شهرستان جیرفت، روزنامه جمهورى اسلامى، 29/9/1386 صفحه جهت اطلاع.

[58]. ر.ک: پایگاه تحلیلى خبرى جهان، گزارش تبلیغ ازدواج با محارم از سوى بهائیت 18/10/1386.

[59]. تبلیغ بهائیت در بنگاه هاى اقتصادى، پایگاه تحلیلى خبرى جهان، 3/12/1386.

[60]. سایه شوم شعارى به نام جستجوى حقیقت، گفتگو با مهناز رئوفى، شبکه خبرى برنا نیوز 29/8/1386.

[61]. روزنامه جمهورى اسلامى، 23/8/1386، صفحه جهت اطلاع.

[62]. خطر بهائیت جوانان را تهدید مى کند، ستار هدایت خواه عضو کمیسیون فرهنگى، خانه ملت، 17 آبان 1385؛ ترفند بهائیت براى جذب جوانان پسر و دختر، پایگاه تبیان، 10/12/1386.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد