۱۳۹۵/۰۳/۱۷
–
۶۴۴ بازدید
در خصوص اعتقاد به مهدویت و ظهور منجی جهانی دو هدف را میتوان بررسی کرد: اوّل هدف عملی که بر این باور مترتّب است؛ یعنی اگر به ظهور مهدی اعتقاد داشته باشیم، چه کار باید بکنیم. دسته دوم اهدافی است که به لحاظ نظری و گرایشی بر این اعتقاد مترتّب است که به این لحاظ میتواند پاسخی دیگر به چرایی بحث انتظار باشد؛ یعنی باید منتظر بود؛ زیرا انتظار واقعی این اهداف را در جان آدمی به ارمغان میآورد که اینجا به برخی از مهمترین آنها اشاره میکنیم:
۱. تحقّق خوف و رجای معقول در تمام تلاشهای اجتماعی.
۱ ـ ۱. رجای معقول (خوشبینی به آینده بشر)
1. تحقّق خوف و رجای معقول در تمام تلاشهای اجتماعی.
1 ـ 1. رجای معقول (خوشبینی به آینده بشر)
درباره آینده بشر نظرات مختلف است. برخی میگویند شر و فساد و بدبختی، لازمه لاینفک حیات بشری است و لذا زندگی بیارزش است و عاقلانهترین کارها خاتمه دادن به حیات و زندگی است. برخی هم معتقدند: بشر در اثر پیشرفت حیرتآور تکنیک و ذخیره کردن انبارهای وحشتناک وسایل تخریبی، به مرحلهای رسیده که بیش از یک گام با گوری که با دست خود کنده فاصله ندارد؛ در حالی که در منظر ما، ریشه فسادها و تباهیها نقص روحی و معنوی انسان است. انسان هنوز دوره جوانی و ناپختگی را طی میکند و خشم و شهوت بر او و عقلش حاکم است. انسان بالفطره در راه تکامل فکری و اخلاقی و معنوی پیش میرود. نه شر و فساد لازم لاینفک طبیعت بشر است و نه جبر تمدّن، فاجعه خودکشی دسته جمعی را پیش خواهد آورد؛ بلکه جریان مبارزه حقّ و باطل ادامه مییابد و جلو میرود تا آنجا که در نهایت منجر به حکومت عدل حضرت مهدی(عج) خواهد شد و چنین نیست که زحمات اصلاحگران به سرانجام نرسد.
انسان در حالت عادی وقتی فراوانی ظلم و فساد و غلبه ظاهری ظالمان را در جهان میبیند، گاه با خود میاندیشد که آیا میتوانیم در مقابل این موج عظیم کاری از پیش ببریم و وعده ظهور به ما میگوید که همه کارهای شما به سرانجام میرسد: وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُهَا عِبَادِی الصَّالِحُونَ (انبیا (21)
1 ـ 2. خوف معقول ( امید واهی نداشتن به تلاشهای خود):
وعده منجی جهان در عین حال به ما میگوید که به تلاشهای خودتان فی نفسه امید نامحدود نداشته باشید؛ یعنی از خودتان انتظار نداشته باشید که کلّ عالم را به تنهایی اصلاح کنید. اقدامات شما شرط لازم برای اصلاح جهانی است؛ امّا شرط کافی نیست؛ یعنی خلاصه جامعه بشری در سیر تکاملیاش از مهدی بینیاز نخواهد بود.
کسى از امام صادق علیه السلام پرسید چه مى گویید درباره کسى که داراى ولایت امامان است؛ و انتظار ظهور حکومت حق را مى کشد و در این حال از دنیا مى رود؟ امام علیه السلام در پاسخ فرمود: او همانند کسى است که با رهبر این انقلاب در خیمه او (ستاد ارتش او) بوده باشد- سپس کمى سکوت کرد- و فرمود مانند کسى است که با پیامبر اسلام (در مبارزاتش) همراه بوده است
2. توجّه به کیفیت به جای توجّه به کمیت:
در تلاشهای اجتماعی آنچه مهم است، تقویت فرهنگی و معنوی جبهه حق است که این اقدام کیفی است، نه کمّی؛ یعنی آنچه مقدّمه ظهور است این نیست که به لحاظ شناسنامهای تعداد مسلمانان یا شیعیان افزایش یابد؛ بلکه آنچه اولویت بیشتری دارد، این است که انسانها تشنه حقیقت و عدالت شوند؛ پس تعداد یاران اوّلیه و اصلی حضرت شاید کم باشد؛ امّا چنانکه گفتیم، به لحاظ کیفیت در زمره برترین انسانهایند که هر یک میتواند انقلابی در جانها ایجاد کند. به تعبیر یکی از بزرگان، یاران مهدی(عج) اشخاصی از سنخ امام خمینی(ره) یا بالاتر از او خواهند بود. در واقع اینکه خوبان هم باید به نهایت کار خود برسند، تاکید مهمّی است بر اینکه بیش از کمّیت به کیفیت باید اندیشید.
هدف انتظار در روایات
ما در بحث انتظار مستقیماً به سراغ متون اصلى اسلامى رفته و لحن گوناگون روایاتى را که روى مسأله «انتظار» تأکید مى کند مورد بررسى قرار مى دهیم تا از هدف اصلى آگاه شویم. اکنون با دقّت به این چند روایات توجّه کنید!
کسى از امام صادق علیه السلام پرسید چه مى گویید درباره کسى که داراى ولایت امامان است؛ و انتظار ظهور حکومت حق را مى کشد و در این حال از دنیا مى رود؟ امام علیه السلام در پاسخ فرمود:
هو بمنزلة من کان مع القائم فى فسطاطه- ثمّ سکت هنیئه – ثمّ قال هو کمن کان مع رسول اللّه صلى الله علیه و آله و سلم؛ او همانند کسى است که با رهبر این انقلاب در خیمه او (ستاد ارتش او) بوده باشد- سپس کمى سکوت کرد- و فرمود مانند کسى است که با پیامبر اسلام (در مبارزاتش) همراه بوده است.
انتظار
این مضمون در روایات زیادى با تعبیرات مختلفى نقل شده است:
در بعضى «بمنزلة الضّارب بسیفه فى سبیل اللّه؛ همانند شمشیر زنى در راه خدا».
و در بعضى دیگر «کمن قارع مع رسول اللّه بسیفه؛ همانند کسى است که در خدمت پیامبر با شمشیر بر مغز دشمن بکوبد.»
در بعضى دیگر «بمنزلة من کان قاعداً تحت لواء القائم؛ همانند کسى است که زیر پرچم قائم بوده باشد.»
و در بعضى دیگر «بمنزلة المجاهد بین یدى رسول اللّه؛ همانند کسى است که پیش روى پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم جهاد کند.»
و در بعضى دیگر «بمنزلة من استشهد مع رسول اللّه صلى الله علیه و آله و سلم؛ همانند کسى است که با پیامبر شهید شود.»
این تشبیهات که در مورد انتظار ظهور حضرت مهدى (عج) در این روایات وارد شده بسیار پر معنى و روشنگر این واقعیّت است که یک نوع رابطه و تشابه در میان مسأله «انتظار» و «جهاد» و مبارزه با دشمن، در آخرین شکل خود، وجود دارد. (دقّت کنید!)
در روایات متعدّدى نیز انتظار چنین حکومتى را داشتن، به عنوان بالاترین عبادت معرفى شده است. این مضمون در بعضى از احادیث، از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و در بعضى از حضرت على علیه السلام نقل شده است؛ از جمله در حدیثى مى خوانیم که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:
«افضل اعمال امّتى انتظار الفرج من اللّه عزّوجلّ؛ بالاترین اعمال امّت من انتظار فرج از ناحیه خدا کشیدن است.»
وعده منجی جهان در عین حال به ما میگوید که به تلاشهای خودتان فی نفسه امید نامحدود نداشته باشید؛ یعنی از خودتان انتظار نداشته باشید که کلّ عالم را به تنهایی اصلاح کنید. اقدامات شما شرط لازم برای اصلاح جهانی است؛ امّا شرط کافی نیست؛ یعنی خلاصه جامعه بشری در سیر تکاملیاش از مهدی بینیاز نخواهد بود
و در حدیث دیگرى از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم مى خوانیم:
«افضل العبادة انتظار الفرج»
این حدیث اعم از این که انتظار فرج را به معنى وسیع کلمه بدانیم، و یا به مفهوم خاص یعنى انتظار ظهور مصلح جهانى باشد، اهمّیّت انتظار را در مورد بحث ما روشن مى سازد. این تعبیرات همگى حاکى از این است که انتظار چنان انقلابى همیشه توأم با یک جهاد وسیع دامنه دار است.
و اگر اعتقاد و انتظار حکومت جهانى مهدى به صورت ریشه دار حلول کند، سرچشمه دو رشته اعمال دامنه دار خواهد شد (زیرا اعتقادات سطحى ممکن است اثر آن از گفتار و سخن تجاوز نکند امّا اعتقادات عمیق همیشه آثار عملى گسترده اى به دنبال خواهد داشت)؛ این دو رشته اعمال عبارتند از:
ترک هرگونه همکارى و هماهنگى با عوامل ظلم و فساد، و حتّى مبارزه و درگیرى با آنها از یک سو؛ و خودسازى و خودیارى و جلب
آمادگیهاى جسمى و روحى و مادّى و معنوى براى شکل گرفتن آن حکومت واحد جهانى و مردمى، از سوى دیگر.
و خوب که دقّت کنیم مى بینیم هر دو قسمت آن کاملًا سازنده و عامل تحرّک و آگاهى و بیدارى است.
با توجّه به مفهوم اصلى «انتظار»، معنى روایات متعدّدى که درباره پاداش و نتیجه کار منتظران نقل شده بخوبى درک مى شود.
اکنون مى فهمیم چرا منتظران واقعى گاهى همانند کسانى شمرده شده اند که در خیمه حضرت مهدى علیه السلام یا زیر پرچم او است، یا کسى که در راه خدا شمشیر مى زند یا به خون آغشته شده یا شهید گشته است.