۱۳۹۵/۰۲/۲۷
–
۴۷۴۲ بازدید
لطفاً بفرمایید چه دلایل محکم و متقنی وجود دارد، دال بر اینکه ابن سینا مسلمان بود و مسلکش اسلام؟ آیا این صحت دارد که ابوعلی سینا منکر معاد و معجزات پیامبران و آفرینش شش روزه گیتی شد و همین امر سبب گشت تا از سوی روحانیون زمان خود همچون امام فریدالدین ابن غیلان و یا امام محمد غزالی به الحاد و کفر متهم شود؟
در مسلمان و حتی بالاتر درشیعه بودن ابن سینا تردیدی نیست بلکه بحث در این است که آیا او شیعه امامی بوده است یا اسماعیلی یا زیدی؟ اگر چه اهمیت شیخ ابو علی سینا از جهات مذهبی او نیست، چه این که دین او قطعا اسلام است و از مفاخر مسلمانان بلکه همه جهانیان و انسانیت است و نباید در اینباره حساس بود و به علت شیعه یا سنی بودن، مطالب ارزشمند وی را کنار گذاشت اما میتوان گفت که مدارک موجود، شیعی بودن او را تأیید میکنند.دلایل عمده بر شیعی بودن شیخ الرئیس که فرع بر اسلام اوست، بو علی سینا عبارتند از:1. در برخی منابع اهل سنت صریحا گفته شده است که پدر ابن سینا به اسماعیلیان علاقهمند بوده و در محافل و مجالس آنها حضور مییافت و پسرش را نیز با خود میبرد. [1]و بعید مینماید که پدر و پسری شیعی نباشد ولی به طور مداوم به مجالس شیعیان (شیعیان اسماعیلی) رفت و آمد داشته باشند.
2. اینکه علاوه بر مقالات و نوشتههای فردی در مورد ابو علی سینا و مذهب وی، شیخ علی بن فضل الله جیلانی فومنی در تشیع اثنا عشری ابو علی سینا کتابی نوشته و اسم آن را «فی اثبات ان الشیخ الرئیس من المسلمین و من اکابر علماء الامامیه الاثنی عشریه» گذاشته است.
این کتاب در تاریخ 1062 هجری قمری تألیف شده و نسخه خطی آن در کتابخانه ملک به شماره 46555 موجود است.
3. خود شیخ در کتاب شفاء مینویسد: جانشین برگزیدن این مدبر (پیامبر) یا به نص است یا به اجماع و لیکن این کار به نص صوابتر است. [2]واضح است که این قول با عقیده شیعه و موقعیت مذهبی و سیاسی تشیع سازگار است؛ زیرا اهل سنت در این باب، به بیعت و اختیار و انتخاب رفتهاند اما ابن سینا به نظر امامیه تاکید دارد؛ این دلیل خوبی به شیعه امامی بودن وی است.
بنابراین در شیعه بودن ابن سینا تردیدی نیست بلکه بحث در این است که آیا وی شیعه اسماعیلی یا امامی و یا زیدی بوده است؟
4. آنچه در منابع رجالی و تاریخی شیعه و اهل سنت گزارش شده، حاکی از این است که ابن سینا را به عنوان یک دانشمند شیعی اسماعیلی شناختهاند؛ چنانچه علامه سید محسن امین، ابن سینا را به عنوان شیعی اسماعیلی شناخته است. [3]اما در جای دیگر با مولف مجالس المومنین یعنی قاضی نورالله شوشتری هم رأی شده و ابن سینا را یک عالم شیعی امامی معرفی کرده است به این دلیل که ابن سینا در مباحث امامت و خلافت و جانشینی پیامبر (ص) قائل به انتخاب از سوی پیامبر (یعنی نص) است. [4]5. نتیجه اینکه علی بن فضل الله جیلانی درباره عقیده ابن سینا کتابی نوشته و در آن کوشیده با توجه و تامل درآثارش به عقاید و تفکرات ابن سینا، ابن سینا یک شیعی داوزده امامی است نه اسماعیلی و….، دلیل عمده او نیز همان نظر ابن سینا در باب نص در امامت امام علی ـ علیهالسلام ـ میباشد. [5]جیلانی پس از تحقیقات به ذکر شواهدی از کلمات ابن سینا دست مییازد تا خواننده را آگاه کند [6] که عقیده شیخ الرئیس موافق عقیده امامیه است، هم در نص و انتخاب توسط پیامبر (ص) و هم در عصمت امام که هیچ یک از فرقههای اسلامی از این نظر موافق شیعه نیستند؛ و چون ابن سینا به این امور اعتقاد دارد و آنها را در آثار خود منعکس داده است؛ پس حکم به شیعه بودن قطعی و امامی بودنش احتمالی است. [7] ابن سینا که درخانواده ای شیعی مذهب در بلخ به دنیا آمد، خود نیز مسلمان و قایل به مذهب تشیع بوده است. البته کم خردان همواره وی را به انحراف عقیده متهم می ساختند و شیخ در جوابشان سرود:
کفر چو منی گزاف آسان نَبُوَد
محکمتر از ایمان من ایمان نبوَد
در دهر یکی چون من و آن هم کافر
پس در همه دهر یک مسلمان نبوَد
یک کتاب مبسوط در اثبات اینکه بوعلی شیعه دوازده امامی بوده چاپ و منتشر گشته که در آن با دلائل و شواهد گوناگون این مطلب مبرهن شده است . نام کتاب «توفیق التطبیق فی اثبات ان الشیخ الرئیس من الإِمامیة الاثنی عشریة» است. نویسنده ی آن، علی بن فضل الله جیلانی، و مصحح آن، دکتر محمد مصطفی حلمی است که استاد فلسفه اسلامی و تصوف در دانشکده ادبیات دانشگاه قاهره می باشد. چـاپ نخســت آن بـه سـال 1373هـ .ق. / 1954م. در «دار احیاء الکتب العربیه»ی حلبی و شرکا منتشر شده و دفتر نخست از مجموعه ای است که به یاد مصطفی عبدالرزاق چاپ گردیده است (/الکتاب الأَول من سلسلة ذکری مصطفی عبدالرزاق للدراسات الإِسلامیة).
براین اساس:
1. ابن سینا زاده خانواده ای شیعه و خود نیز مسلمان و شیعه بود. او ادعای انحرافش از دین را با شعر معروف خود پاسخ داد!
2. همواره برخی تلاش داشته و دارند تا او را بی دین و منحرف معرفی کنند، اما در کتاب «توفیق التطبیق فی اثبات ان الشیخ الرئیس من الإِمامیة الاثنی عشریة» نوشته علی بن فضل الله جیلانی، با دلائل و شواهد گوناگون تشیع او اثبات شده است.
3. ابن سینا نه تنها اموری مثل معجزات را رد نکرده بلکه با برتر دانستن نفس پیامبر نسبت به کمالات انسان، یکی از تواناییهای نفس نبوی را تصرف در طبیعت عنوان میکند! او اولین فیلسوف اسلامی است که تفسیری فلسفی از معجزه ارائه داد و کوشید تا نقایص تفسیرهای کلامی را جبران کند.
4. ابن سینا حتی وحی را نیز رد نکرده بلکه با تاکید بر عظمت نفس پیامبر که مانع خطا می شود، تلاش کرده از نگاه فلسفی و عقلی خود به آن بپردازد. نگاهی که در دریافت وحی نقش اصلی را با نفس خطاناپذیر پیامبر می داند.
5. این تحلیل ابنسینا از وحی صحیح نیست و با اِشکال عدم واقعیت خارجی برای گزارههای وحیانی مواجه میشود و برخلاف آموزه های دین که نفس نبی را مؤثر در وحی نمیدانند و تاکید دارند حتی الفاظ وحی هم از عالم غیب بر قلب نبی القا میشود، است.
6. شبهه مهمل بودن آفرینش در کتاب شفا، از ابن سینا نیست، بلکه از پارمنیدس (Parmenides) است! شبهه پارمنیدس درباره نظام آفرینش فلاسفة بزرگی چون ارسطو، ابن سینا و ملاصدرا را به پاسخ واداشت. ابن سینا آن را نقل کرده تا پاسخ خود را به آن بدهد نه اینکه نظر اوست!
7. در رد این ادعای شبهه همین بس که ابن سینا در همین فصل (الهیات) کتاب شفا می گوید: عجایب و شگفتیهای نظام خلقت غیرقابلانکار است و نمیتوان گفت که اموری اتفاقی و بدون تدبیر هستند.
8. مقام رفیع و جایگاه علمی ابن سینا بر کسی پوشیده نیست، اما فراموش نکنیم اساس شهرت و تخصص اصلی او در پزشکی و فلسفه است، نه علوم دینی.
9. بجز سهروردی که از نگاه بزرگان شاگرد ابن سینا تلقی می شود، سایر کسانی که در متن نام برده شد از عالمان اهل سنت و اشعری هستند که نه فقط با ابن سینا، بلکه با بسیاری از باورها و بزرگان شیعه مشکل دارند! طرح نظرات ایشان در متن شیطنتی بیش نیست
10. در کنار منتقدان، بزرگان زیادی نیز ابن سینا را ستوده و پاسخ منتقدان را داده اند. او از معتقدان و مبلغان یکتاپرستی و دین اسلام بود، نه منتقد آن! بنیاد، جایزه بین المللی و استفاده از آرای علمی او در کشور فعال است، اما خرافات نتیجه مطالب کذبی چون دروغهای نویسنده شبهه است!
منابع
[1]. دایرة المعارف تشیع، ج1، مدخل ابن سینا؛ ذهبی، سیراعلام النبلاء، بیروت، موسسه الرسالة،1413ق، ج17، ص531.
[2]. ابوعلی سینا، کتاب الشفاء، الالهیات، تهران، 1303ق، ص454.
[3]. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف، 1406ق، ج1، ص124.
[4]. همان، ج1، ص159 و ج6، ص72.
[5]. حسینی، جلالی، سید محمد حسین،فهرس التراث، قم، دلیل ما، 1422هـ ج1، ص488.
[6]. ر.ک جیلانی، علی بن فضل الله، توفیق التطبیق، داراحیاء الکتب العربیه، 1373ش، ص53 ـ 58.
[7]. همان، ص96 و 97.
2. اینکه علاوه بر مقالات و نوشتههای فردی در مورد ابو علی سینا و مذهب وی، شیخ علی بن فضل الله جیلانی فومنی در تشیع اثنا عشری ابو علی سینا کتابی نوشته و اسم آن را «فی اثبات ان الشیخ الرئیس من المسلمین و من اکابر علماء الامامیه الاثنی عشریه» گذاشته است.
این کتاب در تاریخ 1062 هجری قمری تألیف شده و نسخه خطی آن در کتابخانه ملک به شماره 46555 موجود است.
3. خود شیخ در کتاب شفاء مینویسد: جانشین برگزیدن این مدبر (پیامبر) یا به نص است یا به اجماع و لیکن این کار به نص صوابتر است. [2]واضح است که این قول با عقیده شیعه و موقعیت مذهبی و سیاسی تشیع سازگار است؛ زیرا اهل سنت در این باب، به بیعت و اختیار و انتخاب رفتهاند اما ابن سینا به نظر امامیه تاکید دارد؛ این دلیل خوبی به شیعه امامی بودن وی است.
بنابراین در شیعه بودن ابن سینا تردیدی نیست بلکه بحث در این است که آیا وی شیعه اسماعیلی یا امامی و یا زیدی بوده است؟
4. آنچه در منابع رجالی و تاریخی شیعه و اهل سنت گزارش شده، حاکی از این است که ابن سینا را به عنوان یک دانشمند شیعی اسماعیلی شناختهاند؛ چنانچه علامه سید محسن امین، ابن سینا را به عنوان شیعی اسماعیلی شناخته است. [3]اما در جای دیگر با مولف مجالس المومنین یعنی قاضی نورالله شوشتری هم رأی شده و ابن سینا را یک عالم شیعی امامی معرفی کرده است به این دلیل که ابن سینا در مباحث امامت و خلافت و جانشینی پیامبر (ص) قائل به انتخاب از سوی پیامبر (یعنی نص) است. [4]5. نتیجه اینکه علی بن فضل الله جیلانی درباره عقیده ابن سینا کتابی نوشته و در آن کوشیده با توجه و تامل درآثارش به عقاید و تفکرات ابن سینا، ابن سینا یک شیعی داوزده امامی است نه اسماعیلی و….، دلیل عمده او نیز همان نظر ابن سینا در باب نص در امامت امام علی ـ علیهالسلام ـ میباشد. [5]جیلانی پس از تحقیقات به ذکر شواهدی از کلمات ابن سینا دست مییازد تا خواننده را آگاه کند [6] که عقیده شیخ الرئیس موافق عقیده امامیه است، هم در نص و انتخاب توسط پیامبر (ص) و هم در عصمت امام که هیچ یک از فرقههای اسلامی از این نظر موافق شیعه نیستند؛ و چون ابن سینا به این امور اعتقاد دارد و آنها را در آثار خود منعکس داده است؛ پس حکم به شیعه بودن قطعی و امامی بودنش احتمالی است. [7] ابن سینا که درخانواده ای شیعی مذهب در بلخ به دنیا آمد، خود نیز مسلمان و قایل به مذهب تشیع بوده است. البته کم خردان همواره وی را به انحراف عقیده متهم می ساختند و شیخ در جوابشان سرود:
کفر چو منی گزاف آسان نَبُوَد
محکمتر از ایمان من ایمان نبوَد
در دهر یکی چون من و آن هم کافر
پس در همه دهر یک مسلمان نبوَد
یک کتاب مبسوط در اثبات اینکه بوعلی شیعه دوازده امامی بوده چاپ و منتشر گشته که در آن با دلائل و شواهد گوناگون این مطلب مبرهن شده است . نام کتاب «توفیق التطبیق فی اثبات ان الشیخ الرئیس من الإِمامیة الاثنی عشریة» است. نویسنده ی آن، علی بن فضل الله جیلانی، و مصحح آن، دکتر محمد مصطفی حلمی است که استاد فلسفه اسلامی و تصوف در دانشکده ادبیات دانشگاه قاهره می باشد. چـاپ نخســت آن بـه سـال 1373هـ .ق. / 1954م. در «دار احیاء الکتب العربیه»ی حلبی و شرکا منتشر شده و دفتر نخست از مجموعه ای است که به یاد مصطفی عبدالرزاق چاپ گردیده است (/الکتاب الأَول من سلسلة ذکری مصطفی عبدالرزاق للدراسات الإِسلامیة).
براین اساس:
1. ابن سینا زاده خانواده ای شیعه و خود نیز مسلمان و شیعه بود. او ادعای انحرافش از دین را با شعر معروف خود پاسخ داد!
2. همواره برخی تلاش داشته و دارند تا او را بی دین و منحرف معرفی کنند، اما در کتاب «توفیق التطبیق فی اثبات ان الشیخ الرئیس من الإِمامیة الاثنی عشریة» نوشته علی بن فضل الله جیلانی، با دلائل و شواهد گوناگون تشیع او اثبات شده است.
3. ابن سینا نه تنها اموری مثل معجزات را رد نکرده بلکه با برتر دانستن نفس پیامبر نسبت به کمالات انسان، یکی از تواناییهای نفس نبوی را تصرف در طبیعت عنوان میکند! او اولین فیلسوف اسلامی است که تفسیری فلسفی از معجزه ارائه داد و کوشید تا نقایص تفسیرهای کلامی را جبران کند.
4. ابن سینا حتی وحی را نیز رد نکرده بلکه با تاکید بر عظمت نفس پیامبر که مانع خطا می شود، تلاش کرده از نگاه فلسفی و عقلی خود به آن بپردازد. نگاهی که در دریافت وحی نقش اصلی را با نفس خطاناپذیر پیامبر می داند.
5. این تحلیل ابنسینا از وحی صحیح نیست و با اِشکال عدم واقعیت خارجی برای گزارههای وحیانی مواجه میشود و برخلاف آموزه های دین که نفس نبی را مؤثر در وحی نمیدانند و تاکید دارند حتی الفاظ وحی هم از عالم غیب بر قلب نبی القا میشود، است.
6. شبهه مهمل بودن آفرینش در کتاب شفا، از ابن سینا نیست، بلکه از پارمنیدس (Parmenides) است! شبهه پارمنیدس درباره نظام آفرینش فلاسفة بزرگی چون ارسطو، ابن سینا و ملاصدرا را به پاسخ واداشت. ابن سینا آن را نقل کرده تا پاسخ خود را به آن بدهد نه اینکه نظر اوست!
7. در رد این ادعای شبهه همین بس که ابن سینا در همین فصل (الهیات) کتاب شفا می گوید: عجایب و شگفتیهای نظام خلقت غیرقابلانکار است و نمیتوان گفت که اموری اتفاقی و بدون تدبیر هستند.
8. مقام رفیع و جایگاه علمی ابن سینا بر کسی پوشیده نیست، اما فراموش نکنیم اساس شهرت و تخصص اصلی او در پزشکی و فلسفه است، نه علوم دینی.
9. بجز سهروردی که از نگاه بزرگان شاگرد ابن سینا تلقی می شود، سایر کسانی که در متن نام برده شد از عالمان اهل سنت و اشعری هستند که نه فقط با ابن سینا، بلکه با بسیاری از باورها و بزرگان شیعه مشکل دارند! طرح نظرات ایشان در متن شیطنتی بیش نیست
10. در کنار منتقدان، بزرگان زیادی نیز ابن سینا را ستوده و پاسخ منتقدان را داده اند. او از معتقدان و مبلغان یکتاپرستی و دین اسلام بود، نه منتقد آن! بنیاد، جایزه بین المللی و استفاده از آرای علمی او در کشور فعال است، اما خرافات نتیجه مطالب کذبی چون دروغهای نویسنده شبهه است!
منابع
[1]. دایرة المعارف تشیع، ج1، مدخل ابن سینا؛ ذهبی، سیراعلام النبلاء، بیروت، موسسه الرسالة،1413ق، ج17، ص531.
[2]. ابوعلی سینا، کتاب الشفاء، الالهیات، تهران، 1303ق، ص454.
[3]. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف، 1406ق، ج1، ص124.
[4]. همان، ج1، ص159 و ج6، ص72.
[5]. حسینی، جلالی، سید محمد حسین،فهرس التراث، قم، دلیل ما، 1422هـ ج1، ص488.
[6]. ر.ک جیلانی، علی بن فضل الله، توفیق التطبیق، داراحیاء الکتب العربیه، 1373ش، ص53 ـ 58.
[7]. همان، ص96 و 97.