۱۳۹۵/۰۲/۲۷
–
۱۰۶۵ بازدید
سلام ایا پیامبر ما درکارها و امور با مردم مشورت میکرد؟درچه کارهایی؟
با سلام. در پاسخ به سوال شما باید گفت: بله پیامبر و همچنین امامان معصوم در کارها با مردم مشورت میکردند. البته مشورت نبی اکرم(ص) در امور مربوط به خدا و رسولش که حکم صریح داشت و به عنوان نص ارائه می شد، صورت نمی گرفت، بلکه مشورتها در امورمربوط به امت تحقق می یافت.
در اینجا نمونه هایی ازمشاوره های نبی اکرم (ص) و جانشینانش را نقل می کنیم:
الف مشاوره در امور فرهنگی و مسائل نظامی
1 از نمونه های برجسته سیره مشاوره پیامبر (ص) جنگ بدر است که در باره اصل جنگ، تعیین مکان نبرد و اسیران جنگ با یاران خودمشورت کرد و فرمود: «اشیروا اعلی ایهاالناس.» ای مردم آراءخود را برایم بگوئید.
جنگ بدر در سال دوم هجری روی داد. به پیامبر گزارش رسید که کاروانی از قریش اموال فراوان به طرف شام می برد.
حضرت به منظور مقابله به مثل از مدینه خارج شد، به تعقیب کاروان پرداخت و به آن دست نیافت. کاروان قریش به شام رفت، پس از مدتی گزارش دادند که کاروان قریش در حال باز گشت است.
پیامبر(ص) با313 تن در ماه مبارک سال دوم برای مصادره اموال قریش، در مقابل اموال مصادره شده مسلمانان ; از مدینه خارج شد، نیروی کمکی مکه با تجهیزات کامل برای کمک با کاروان قریش حرکت کرد. پیامبر(ص) اصحاب خود را گرد آورد و در مورد اینکه آیا دشمن را تعقیب کنند یا با گروه نظامی قریش رو به رو شوندو یا به مدینه باز گردند، با آنان مشورت کرد: «فاستشار الناس و اخبرهم عن قریش.» در این جریان نخست ابوبکر بر خاست و نظرخویش را مبنی بر جنگ با دشمن اعلام کرد. سپس عمر نظری مشابه نظر او داد. آنگاه مقداد برخاست و گفت: «ای رسول خدا، آنچه خداوند برایت مقرر فرموده عمل کن; ما با تو هستیم. به خداسوگند، ما آنچه را که بنی اسرائیل به موسی گفتند به تونمی گوئیم که «فاذهب انت و ربک فقاتلا انا ههنا قاعدون »; توبا پروردگارت بروید و خودتان جنگ کنید که ما اینجا نشسته ومنتظریم. ما می گوییم: تو و پروردگارت بروید و بجنگید و ما هم به امر شما جنگ می کنیم.
رسول خدا(ص) مقداد را ستود، در حقش دعا کرد و باز فرمود:
«اشیروا علی ایهاالناس.» و مقصود حضرت، انصار بودند زیرا ازطرف آنان، اکثریت بودند و از طرفی در عقبه با پیامبر(ص) پیمان دفاعی بسته بودند. پیامبر(ص) می خواست نظر آنان را در این خصوص بداند. سعد ابن معاذ برخاست نظر خویش را مبنی بر حرکت رسول خدا(ص) و اطاعت مطلق از وی است و جنگ با دشمن اعلام کرد.
سخنان سعد، انبساطی در رسول خدا(ص) ایجاد کرد و او را خشنودساخت. پس فرمود: «به راه افتید و بشارت باد شما را که خداوند(پیروزی بر) یکی از این دو گروه را به من وعده داده است. (یاتصاحب کاروان و یا پیروزی بر قریش) سوگند به خدا، گویا هم اکنون جای کشته شدنشان را پیش روی خود می بینم.» رسول خدا (ص)با به کارگیری این جلسه مشورتی از منزل «ذفران » حرکت کرد;از گردنه ای که موسوم به «اصافر» بود، گذشت; به سوی قریه ای که در پایین گردنه قرار داشت، سرا زیر شد; نزدیک بدر فرود آمدو به کسب اطلاعات پرداخت. در دشت بدر آبهای مختلفی بوسیله چاههایی که در آن حفر شده بود، وجود داشت و به همین جهت محل توقف کاروانهابود، مسلمانها زودتر از قریش کنار چاهها فرودآمده بودند، واقدی می گوید:
پس از فرود آمدن در کنار اولین چاه، پیامبر(ص) از اصحاب خودمشورتی خواست و فرمود: «اشیروا علی فی المنزل » نظر مشورتی شما در باره این مکان چیست؟ حباب بن منذر بر خاست و نظر خویش را مبنی بر عدم مناسبت این مکان برای نبرد با دشمن اعلام کرد وگفت: «اکنون که فرمان خاص در مورد این مکان نرسیده و صرفاتدبیر جنگی است، دستور دهید تا آخرین چاه، که به دشمن نزدیک است، پیشروی کنیم و در آنجا اردو بزنیم. رسول خدا(ص) فرمود:
«رای صواب همان است که گفتی. در این داستان به مشاوره اصحاب نیز با نبی اکرم (ص) اشاره شده است. بدین ترتیب، با استفاده ازیکی از اصول و مبانی مدیریت و رهبری حکیمانه و عمل به اصل اساس مشورت و بهره گیری از روشهای نظامی بجا و روح ایمان،مسلمانان با وجود نیروی کم در مقابل نیروی بسیار دشمن به پیروزی چشمگیری دست یافتند و اسیران بسیار گرفتند.
پیامبراسلام(ص) در باره اسیران و امور دیگر مربوط به جنگ نیزبارها با اصحاب خود مشورت فرمود. مشاوره شیوه عملی رسول خدا(ص) در جنگهای مختلف بود که به نمونه های دیگری اشاره می کنیم.
2 در نبرد احزاب یا خندق نیز همین شیوه به کار رفت. و حضرت رسول (ص) با اصحاب خود، جلسه مشورتی تشکیل داد.
3 در پیکار بنی قریظه، در مورد کیفیت و کمیت جنگ با یهودیان مدینه، مشورت کرد.
4 در پیکار نبی نضیر، در بر خورد با یهودیان مدینه، نیز چنین کرد.
5 در روز حدیبیه نیز در موضوعهای مختلفی به مشورت پرداخت.
6 در فتح مکه، هنگامی که آمدن ابوسفیان به حضرت گزارش شد،مشورت کرد.
7 در غزوه طائف، پس از محاصره آنها، پیامبر اسلام (ص) بااصحاب خود مشاوره کرد و سپس تصمیم گرفت.
8 در غزوه تبوک، در امور مختلف، با اصحاب خود به مشورت پرداخت; «اشیروا علی » فرمود و نظرهای صائب و آرای صحیح ونوین اصحاب را مورد ستایش قرار داد.
9 در جنگ احد در باره اینکه سپاه اسلام در مدینه مستقر شود یابیرون رود; با اصحاب مشورت کرد و با اینکه خود موافق نبود نظراصحاب را پذیرفت.
این نمونه ها و دهها نمونه دیگر، حاکی از مشاوره نبی اکرم(ص)در امور جنگ بود.
ب مشاوره در امور غیر نظامی و مسایل غیر جنگی
مورخان دههانمونه دیگر از مشورتهای نبی اکرم(ص) در امور غیرنظامی و مصالح غیر جنگی در عرصه های مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی وامور فردی و خانوادگی و غیره نقل کرده اند. این موارد بیانگرآن است که شورا و مشورت به عنوان یک امر اساسی در مسائل مدیریت و حکومت و فرماندهی منحصر نیست; بلکه در همه شئون مربوط به امت راه دارد و ثمرات درخشانی در پی خواهد داشت.
برخی از این موارد عبارت است از:
1 پیامبر (ص) در باره کسانی که به عایشه تهمت زدند، با اصحاب خود مشورت کرد و نظر آنها را خواست. مورخانی چون ابن اسحاق،واقدی، بخاری، مسلم، احمد بن حنبل، ترمذی، بیهقی و دیگران این جریان را به طور مبسوط آورده اند و ضمن اشاره به امور جلسات مشورتی نبی اکرم(ص) با اصحاب، تاکید کرده اند که نبی اکرم(ص)در این حادثه با حضرت علی بن ابیطالب (ع) و اسامه بن زید به طور ویژه مشورت کرد. مفسران اهل سنت نیز در ذیل آیات 11 تا16سوره نور که مربوط به «افک » (تهمت عظیم) است، مطالب مبسوطی در باره تهمت به عایشه آورده اند و به مواردی از مشورت نبی اکرم(ص) با اصحاب و مشورت اصحاب با حضرت اشاره کرده اند که جای نقد و بررسی دارد و مفسران شیعی به نقادی مطالب مفسران اهل سنت پرداخته اند.
2 پیامبر(ص) در مورد اعزام افراد برای تبلیغ و اداره امور یک منطقه و اعطای مسئوولیت به افراد به منظور فرمانداری واستانداری و مدیریت و حکومت بخشی از مناطق تحت اداره خویش بااصحاب مشورت می کرد.
اصحاب آن حضرت نیز، با پیروی از این سنت نیکو، نه تنها بارسول اکرم(ص) در امور مختلف به مشورت می پرداختند; بلکه باهمدیگر نیز مشورت می کردند. پژوهشی در باره روش شناسی مشاوره نبی اکرم(ص) با اصحاب و بالعکس و همین طور مشاروه های مسلمانان در صدر اسلام نیازمند مقاله مستقل و جامعی است.
آنچه گذشت، بخوبی نشان می دهد که پیامبر اسلام(ص) با وجود آنکه معصوم بود و از نظر فکر و تدبیر و تصمیم گیری به مشورت نیازنداشت، برای احیای این سنت و آموزش و پرورش امت، پیوسته بااصحاب خویش مشورت می کرد.
در اینجا نمونه هایی ازمشاوره های نبی اکرم (ص) و جانشینانش را نقل می کنیم:
الف مشاوره در امور فرهنگی و مسائل نظامی
1 از نمونه های برجسته سیره مشاوره پیامبر (ص) جنگ بدر است که در باره اصل جنگ، تعیین مکان نبرد و اسیران جنگ با یاران خودمشورت کرد و فرمود: «اشیروا اعلی ایهاالناس.» ای مردم آراءخود را برایم بگوئید.
جنگ بدر در سال دوم هجری روی داد. به پیامبر گزارش رسید که کاروانی از قریش اموال فراوان به طرف شام می برد.
حضرت به منظور مقابله به مثل از مدینه خارج شد، به تعقیب کاروان پرداخت و به آن دست نیافت. کاروان قریش به شام رفت، پس از مدتی گزارش دادند که کاروان قریش در حال باز گشت است.
پیامبر(ص) با313 تن در ماه مبارک سال دوم برای مصادره اموال قریش، در مقابل اموال مصادره شده مسلمانان ; از مدینه خارج شد، نیروی کمکی مکه با تجهیزات کامل برای کمک با کاروان قریش حرکت کرد. پیامبر(ص) اصحاب خود را گرد آورد و در مورد اینکه آیا دشمن را تعقیب کنند یا با گروه نظامی قریش رو به رو شوندو یا به مدینه باز گردند، با آنان مشورت کرد: «فاستشار الناس و اخبرهم عن قریش.» در این جریان نخست ابوبکر بر خاست و نظرخویش را مبنی بر جنگ با دشمن اعلام کرد. سپس عمر نظری مشابه نظر او داد. آنگاه مقداد برخاست و گفت: «ای رسول خدا، آنچه خداوند برایت مقرر فرموده عمل کن; ما با تو هستیم. به خداسوگند، ما آنچه را که بنی اسرائیل به موسی گفتند به تونمی گوئیم که «فاذهب انت و ربک فقاتلا انا ههنا قاعدون »; توبا پروردگارت بروید و خودتان جنگ کنید که ما اینجا نشسته ومنتظریم. ما می گوییم: تو و پروردگارت بروید و بجنگید و ما هم به امر شما جنگ می کنیم.
رسول خدا(ص) مقداد را ستود، در حقش دعا کرد و باز فرمود:
«اشیروا علی ایهاالناس.» و مقصود حضرت، انصار بودند زیرا ازطرف آنان، اکثریت بودند و از طرفی در عقبه با پیامبر(ص) پیمان دفاعی بسته بودند. پیامبر(ص) می خواست نظر آنان را در این خصوص بداند. سعد ابن معاذ برخاست نظر خویش را مبنی بر حرکت رسول خدا(ص) و اطاعت مطلق از وی است و جنگ با دشمن اعلام کرد.
سخنان سعد، انبساطی در رسول خدا(ص) ایجاد کرد و او را خشنودساخت. پس فرمود: «به راه افتید و بشارت باد شما را که خداوند(پیروزی بر) یکی از این دو گروه را به من وعده داده است. (یاتصاحب کاروان و یا پیروزی بر قریش) سوگند به خدا، گویا هم اکنون جای کشته شدنشان را پیش روی خود می بینم.» رسول خدا (ص)با به کارگیری این جلسه مشورتی از منزل «ذفران » حرکت کرد;از گردنه ای که موسوم به «اصافر» بود، گذشت; به سوی قریه ای که در پایین گردنه قرار داشت، سرا زیر شد; نزدیک بدر فرود آمدو به کسب اطلاعات پرداخت. در دشت بدر آبهای مختلفی بوسیله چاههایی که در آن حفر شده بود، وجود داشت و به همین جهت محل توقف کاروانهابود، مسلمانها زودتر از قریش کنار چاهها فرودآمده بودند، واقدی می گوید:
پس از فرود آمدن در کنار اولین چاه، پیامبر(ص) از اصحاب خودمشورتی خواست و فرمود: «اشیروا علی فی المنزل » نظر مشورتی شما در باره این مکان چیست؟ حباب بن منذر بر خاست و نظر خویش را مبنی بر عدم مناسبت این مکان برای نبرد با دشمن اعلام کرد وگفت: «اکنون که فرمان خاص در مورد این مکان نرسیده و صرفاتدبیر جنگی است، دستور دهید تا آخرین چاه، که به دشمن نزدیک است، پیشروی کنیم و در آنجا اردو بزنیم. رسول خدا(ص) فرمود:
«رای صواب همان است که گفتی. در این داستان به مشاوره اصحاب نیز با نبی اکرم (ص) اشاره شده است. بدین ترتیب، با استفاده ازیکی از اصول و مبانی مدیریت و رهبری حکیمانه و عمل به اصل اساس مشورت و بهره گیری از روشهای نظامی بجا و روح ایمان،مسلمانان با وجود نیروی کم در مقابل نیروی بسیار دشمن به پیروزی چشمگیری دست یافتند و اسیران بسیار گرفتند.
پیامبراسلام(ص) در باره اسیران و امور دیگر مربوط به جنگ نیزبارها با اصحاب خود مشورت فرمود. مشاوره شیوه عملی رسول خدا(ص) در جنگهای مختلف بود که به نمونه های دیگری اشاره می کنیم.
2 در نبرد احزاب یا خندق نیز همین شیوه به کار رفت. و حضرت رسول (ص) با اصحاب خود، جلسه مشورتی تشکیل داد.
3 در پیکار بنی قریظه، در مورد کیفیت و کمیت جنگ با یهودیان مدینه، مشورت کرد.
4 در پیکار نبی نضیر، در بر خورد با یهودیان مدینه، نیز چنین کرد.
5 در روز حدیبیه نیز در موضوعهای مختلفی به مشورت پرداخت.
6 در فتح مکه، هنگامی که آمدن ابوسفیان به حضرت گزارش شد،مشورت کرد.
7 در غزوه طائف، پس از محاصره آنها، پیامبر اسلام (ص) بااصحاب خود مشاوره کرد و سپس تصمیم گرفت.
8 در غزوه تبوک، در امور مختلف، با اصحاب خود به مشورت پرداخت; «اشیروا علی » فرمود و نظرهای صائب و آرای صحیح ونوین اصحاب را مورد ستایش قرار داد.
9 در جنگ احد در باره اینکه سپاه اسلام در مدینه مستقر شود یابیرون رود; با اصحاب مشورت کرد و با اینکه خود موافق نبود نظراصحاب را پذیرفت.
این نمونه ها و دهها نمونه دیگر، حاکی از مشاوره نبی اکرم(ص)در امور جنگ بود.
ب مشاوره در امور غیر نظامی و مسایل غیر جنگی
مورخان دههانمونه دیگر از مشورتهای نبی اکرم(ص) در امور غیرنظامی و مصالح غیر جنگی در عرصه های مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی وامور فردی و خانوادگی و غیره نقل کرده اند. این موارد بیانگرآن است که شورا و مشورت به عنوان یک امر اساسی در مسائل مدیریت و حکومت و فرماندهی منحصر نیست; بلکه در همه شئون مربوط به امت راه دارد و ثمرات درخشانی در پی خواهد داشت.
برخی از این موارد عبارت است از:
1 پیامبر (ص) در باره کسانی که به عایشه تهمت زدند، با اصحاب خود مشورت کرد و نظر آنها را خواست. مورخانی چون ابن اسحاق،واقدی، بخاری، مسلم، احمد بن حنبل، ترمذی، بیهقی و دیگران این جریان را به طور مبسوط آورده اند و ضمن اشاره به امور جلسات مشورتی نبی اکرم(ص) با اصحاب، تاکید کرده اند که نبی اکرم(ص)در این حادثه با حضرت علی بن ابیطالب (ع) و اسامه بن زید به طور ویژه مشورت کرد. مفسران اهل سنت نیز در ذیل آیات 11 تا16سوره نور که مربوط به «افک » (تهمت عظیم) است، مطالب مبسوطی در باره تهمت به عایشه آورده اند و به مواردی از مشورت نبی اکرم(ص) با اصحاب و مشورت اصحاب با حضرت اشاره کرده اند که جای نقد و بررسی دارد و مفسران شیعی به نقادی مطالب مفسران اهل سنت پرداخته اند.
2 پیامبر(ص) در مورد اعزام افراد برای تبلیغ و اداره امور یک منطقه و اعطای مسئوولیت به افراد به منظور فرمانداری واستانداری و مدیریت و حکومت بخشی از مناطق تحت اداره خویش بااصحاب مشورت می کرد.
اصحاب آن حضرت نیز، با پیروی از این سنت نیکو، نه تنها بارسول اکرم(ص) در امور مختلف به مشورت می پرداختند; بلکه باهمدیگر نیز مشورت می کردند. پژوهشی در باره روش شناسی مشاوره نبی اکرم(ص) با اصحاب و بالعکس و همین طور مشاروه های مسلمانان در صدر اسلام نیازمند مقاله مستقل و جامعی است.
آنچه گذشت، بخوبی نشان می دهد که پیامبر اسلام(ص) با وجود آنکه معصوم بود و از نظر فکر و تدبیر و تصمیم گیری به مشورت نیازنداشت، برای احیای این سنت و آموزش و پرورش امت، پیوسته بااصحاب خویش مشورت می کرد.