خانه » همه » مذهبی » تعارض تخصص و تعهد- تقابل تعهد و تخصص- مدیر متعهد یا متخصص

تعارض تخصص و تعهد- تقابل تعهد و تخصص- مدیر متعهد یا متخصص


تعارض تخصص و تعهد- تقابل تعهد و تخصص- مدیر متعهد یا متخصص

۱۳۹۵/۰۲/۲۵


۱۹۶۴ بازدید

اگر ما برای یک سمت در حکومت اسلامی دو گزینه داشته باشیم. یکی فردی که معتقد است ولی سواد آن چنانی ندارد و دیگگری کسی که کشورش را دوست دارد ولی اعتقاد درستی نددارد و در عین حال از نظر علمی شایستگی این سمت را دارد کدام را بر میگزینیم. با توجه به آیه قران و اخادیث اگر باشد بهتر است و یا منطق.
آیا می شود این طور گفت که با قانون آن باشواد غیر معتتقد را می شود کنترل کرد و در ضمن علم هم دارد؟

مساله «دوران امر بین تعهد و تخصص» یکی از مسائل مهمی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کشور مطرح شد و دیدگاه های مختلفی در باره آن ارائه شد، بر این اساس بحث مهمی که از همان زمان مطرح شد این بود که کدام یک از تعهد و تخصص بر دیگری مقدم است، فلسفه اصلی طرح این سوال نیز فقدان و یا کمبود نیروهای متخصص متعهد مورد نیاز برای به دست گرفتن پست های مدیریتی مختلف در کشور در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بود که در چنین شرایطی این سوال مطرح می شد که کدام یک از دو شرط مدیریتی انقلابی را باید مقدم داشت، آیا با توجه به خیانت هایی که از سوی برخی نیروهای غیر متعهد متخصص صورت گرفت باید صرفا تعهد را مقدم داشت و تخصص را کنار گذاشت و یا اینکه تخصص را باید مقدم نموده و تعهد را به طرق دیگری جبران نمود؟
در این میان به نظر می رسد که باید حالت های مختلف مساله را مورد بررسی قرار داد از جمله حالتی که در آن اساسا تخصصی وجود ندارد و صرفا تعهد مطرح است و نیز حالتی که هم تخصص و هم تعهد وجود دارد اما وزنه یکی از آنها از دیگری بالاتر است.
در مورد حالت اول، طبیعی است که نمی توان پست مدیریتی را به فردی سپرد که صرفا از تعهد برخوردار بوده و فاقد تخصص لازم در آن زمینه می باشد به ویژه مشاغلی که ضرورتا باید به دست متخصصان آن رشته سپرده شوند به عنوان مثال هرگز عاقلانه نیست مدیریت یک بیمارستان را که لازمه اش آشنایی به مسائل و الزامات پزشکی است به فردی سپرد که فاقد کوچکترین اطلاعاتی از این رشته می باشد، چنانکه به نظر می رسد برخی روایات هم که بر نقش مخرب به کارگیری انسان های پست «السفل» اشاره می کنند ناظر به این مورد بوده و مقصودشان از پست، کسانی باشند که به طور کلی فاقد تخصص باشند چنانکه امیرالمومنین علی ع می فرماید: «زوال الدّول باصطناع السّفّل »(غرر الحکم و درر الکلم، تمیمی آمدی، ص392، روایت42) ضمن اینکه حتی اگر روایتی در این زمینه نباشد عقلا نمی توان مسئولیت و مدیریت را به فردی سپرد که اساسا فاقد هر گونه تخصصی می باشد، لذا در چنین شرایطی لازم است مدیریت را به فرد متخصص محول کرد، اما در عین حال بر عملکرد مدیر و مجموعه تحت امر به گونه ای دیگر نظارت کرد مثل اینکه با ارزیابی از نیروهای تحت امر که به اوضاع و شرایط آن مجموعه آشنایی دارند و نیز بازتاب خارجی عملکرد مدیریتی آن مدیر می توان بر آن مجموعه نظارت کرد، به عنوان نمونه یکی از بازتاب های عملکرد مدیریتی یک مدیر بیمارستان، ارتقای رضایتمندی بیماران و نیز کارنامه مثبت آن در پیشرفت سطح کمی و کیفی بیمارستان می باشد و درک چنین مساله ای نیازی به داشتن تخصص نداشته و تا حدود زیادی قابل ارزیابی می باشد. همچنین در چنین شرایطی چاره ای جز اینکه سطح انتظارات از این مدیر را کاهش داده و به برخی امور مهم تر اکتفا نماییم نیست به عنوان مثال همینکه یک مدیر، در کار مدیریتی خود خیانت نکند برای ما کافی است و این هم به طرق مختلف اطلاعاتی از جمله کسب اطلاع نامحسوس از نیروهای درون مجموعه قابل ارزیابی می باشد.
اما حالت دومی که می تواند مورد بحث قرار گیرد این است که ما با دو شخص مواجه شویم که هر دو تخصص لازم را داشته و در واقع صلاحیت های اولیه به دست گرفتن پست مدیریتی را دارا هستند اما در این میان یکی از آنها به لحاظ کفه تخصص بالاتر باشد و دیگری از نظر تعهد، در چنین شرایطی نگاه مدیریتی غیر دینی فرد متخصص تر را مقدم بر دیگری می داند اما از منظر دینی، فردی که تعهد بالاتری دارد مقدم تر است چرا که اولا با توجه به اینکه چنین فردی، خود تخصص و علم کافی را دارد لذا از شرایط تصدی مدیریت نیز برخوردار است و به کارگیری وی در آن پست مدیریتی اشکالی ندارد، ثانیا با توجه به اینکه از تعهد بالاتری برخوردار است طبیعتا مصالح نظام اسلامی را بیشتر از دیگران تامین کرده و از آسیب هایی که مدیریت غیر متعهد ممکن است به نظام اسلامی وارد نماید جلوگیری می شود. ثالثا چنین فردی به دلیل اینکه هر دو شرط در وی موجود است از جمله تعهد بالا، تلاش خواهد کرد تا کمبودهایی که در زمینه تخصص مورد نظر نسبت به فرد دیگر دارد جبران نماید به این صورت که یا سطح تخصص خود را بالا ببرد و یا به گونه ای مدیریت نماید که زمینه پرورش چنین انسان هایی فراهم شود چنانکه به عنوان نمونه پس از انقلاب اسلامی، با روحیه انقلابی و جهادی که به وجود آمده بود مدیرانی در سازمان انرژی اتمی پرورش یافتند که به لحاظ تخصص حتی از اساتید خود نیز جلوتر زده و پیشرفت هایی را در صنایع اتمی رقم زدند که چشم جهانیان را خیره کرد همچون شهید شهریاری ها و شهید احمدی روشن ها.
در برخی روایات نیز این نکته مورد توجه قرار گرفته است از جمله در روایتی از پیامبر اسلام ص نقل شده است که «من تولّى من أمر المسلمین شیئا فاستعمل علیهم رجلا و هو یعلم أنّ فیهم من هو أولى بذلک و أعلم منه بکتاب اللّه و سنّة رسوله فقد خان اللّه و رسوله و جمیع المؤمنین »(مجمع الزوائد حافظ الهیثمی، نقل از پاورقی بحار الانوار، علامه مجلسی، به تصحیح جمعی از محققین، داراحیاء التراث العربی، ج30، ص705. )
در این روایت همانگونه که مشخص است اعلم بودن به کتاب خدا و سنت رسول که می تواند به مفهوم تعهد باشد مقدم دانسته شده و به کارگیری نیرویی که فاقد چنین شرطی است به عنوان خیانت محسوب شده است.
سرانجام آخرین نکته ای که باید در این بحث بدان اشاره نماییم این است که موضوع تقابل تعهد و تخصص، بیش از هر زمان دیگری در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی مطرح بود که هنوز نیروهای متخصص در میان مجموعه متعهد و ارزشی یا وجود نداشت و یا بسیار کم بود ولی امروزه بحمدالله با وجود رویش هایی که به برکت انقلاب اسلامی در میان مجموعه های ارزشی پیدا شده و هزاران نیروی متخصص در هر رشته ای که بتوان تصور نمود رشد نموده اند دیگر چنین موضوعی چندان مطرح نیست و این چیزی است که مقام معظم رهبری نیز بدان اشاره فرموده اند:
«امروز بعد از چهارده، پانزده سال که از انقلاب میگذرد،[در سال 72] دیگر آن دعوای تعهّد و تخصّصی که اوّل انقلاب بود، وجود ندارد. معنی ندارد که ما بگوییم تعهّد یا تخصّص؟ هم تعهّد، هم تخصّص؛ زیرا، بحمداللَّه، مدیران خوبی تربیت شده‌اند و شخصیتهای برجسته‌ای هستند.
ما الان اگر واقعاً بخواهیم مدیران برجسته‌ای در سطح وزیر پیدا کنیم، تعداد بیشماری را میتوانیم مشخّص نماییم. یعنی واقعاً جمهوری اسلامی، هیچ مشکلی از این‌جهت ندارد. من قبول ندارم که ما دچار کمبود مدیر در سطوح بالا هستیم. ممکن است الآن در سطوح متوسط این‌طور باشد؛ امّا در سطوح بالا، بحمداللَّه مدیران خوبی داریم و میتوانید از این افرادِ مؤمن و معتقد استفاده کنید.»(بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیات دولت، 3/6/1372.)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد