طلسمات

خانه » همه » جدید ترین مطالب تخصصی » بررسی انقلاب در بیانیه گام دوم از منظر آیات و روایات(بخش دوم)

بررسی انقلاب در بیانیه گام دوم از منظر آیات و روایات(بخش دوم)

شرح روایی بیانیه گام دوم انقلاب(2)

بررسی انقلاب در بیانیه گام دوم از منظر آیات و روایات(بخش دوم)

واژه انقلاب به هرگونه تحول و تغییر و دگرگونی گفته می شود. و اولین مطلبی که مقام معظم رهبری به آن اشاره می نمایند، سختی انقلاب و دشمنی تمام قد، دولت های مستکبر با هرگونه انقلاب از ناحیه مردم ستم دیده است.

Revolution Second Step Manifesto - بررسی انقلاب در بیانیه گام دوم از منظر آیات و روایات(بخش دوم)

در مقاله اول گفته شد که واژه انقلاب به هرگونه تحول و تغییر و دگرگونی گفته می شود. و اولین مطلبی که مقام معظم رهبری به آن اشاره می نمایند، سختی انقلاب و دشمنی تمام قد، دولت های مستکبر با هرگونه انقلاب از ناحیه مردم ستم دیده است. و در بخش پایانی مقاله اول به اصل و قانون کلی در زندگی انسان ها اشاره نمودیم و آن، این بود که برای تغییر در زندگی، خود انسان ها باید قدم بردارند؛ و تا خود مردم قصد تغییر در زندگیشان را نداشته باشند، خداوند متعال، زندگی آنان را تغییر نمی دهد؛ که برای آن مؤیدات قرآنی و روایی آوردیم.

اکنون در مقاله دوم به این مطلب می پردازیم که چگونه و به چه عللی، خداوند نعمت هایی را که به بندگانش عطا نموده است را از آنان سلب می نماید، و دلیل قرآنی و روایی بر گفته مقام معظم رهبری که ایشان فرمودند: ” کمتر ملّتی به انقلاب همّت می گمارد” می آوریم. و در ادامه دو روایت را نقل می نماییم که اشاره به انقلاب مردمی از مشرق زمین می کند، و قابل تطبیق بر مردم و ملت ستم دیده ایران عزیز اسلامی هست، که حضرت آقا این چنین ایشان را وصف می نمایند: “انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّه‌ی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همه‌ی وسوسه‌هایی که غیر قابل مقاومت به نظر می رسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دوّمین مرحله‌ی خودسازی و جامعه‌پردازی و تمدّن‌سازی شده ‌است”

علت تغییر نعمت ها

در روایتی آقا امام سجاد علیه السلام علت تغییر نعمت را از ناحیه خداوند متعال اینگونه بیان می فرمایند: «الذُّنُوبُ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ، الْبَغْیُ عَلَى النَّاسِ وَ الزَّوَالُ عَنِ الْعَادَةِ فِی الْخَیْرِ، وَ اصْطِنَاعُ الْمَعْرُوفِ وَ کُفْرَانُ النِّعَمِ وَ تَرْکُ الشُّکْرِ، قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم».[1] «گناهانی هستند که موجب تغییر نعمت می شود . ظلم و ستم ناروا بر مردم واداشتن و ترک رسم و رسوم و آداب خوب و حسنه و ترک عمل معروف و بی توجهی به نعمت های الهی و رد کردن آن ها و بجا نیاوردن شکر الهی، خداوند عزیز و بلند مرتبه می فرمایند: قومی را تغییر نمی دهد تا اینکه آن قوم ، خودشان را تغییر بدهند».
یعنی اگر انسان ها بدنبال استمرار توجه الهی هستند باید خودشان قصد تغییر را داشته باشند و انتظار معجزه نداشته باشند. باید با مردم با عدالت و صداقت و صفا برخورد کنند. باید سنت های حسنه و نیکو را ترویج دهند و بر این امر تشویق کنند. باید شکر گزار نعمت های الهی باشند و به فرامین الهی با جان و دل تن دهند تا در خود و زندگیشان تغییر ایجاد کنند.

در دعای کمیل از امیرالمؤمنین علیه السلام است که: «اللّهُمَّ اغفِرلِیَ الذُّنوب الّتی تُنزِلُ النِّقَم. اللّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تُغَیِّرُ النِّعَم. اللّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تَحبِسُ الدُّعاء». «خداوندا بیامرز برای من گناهانی را که نازل می کند مضیقه و تنگی را، خداوندا بیامرز برای من گناهانی را که تغییر می دهد نعمت ها را، خداوندا بیامرز برای من گناهانی را که حبس می کند دعاء و خواستن خدا را».

گرایش فطری به راحت طلبی

یکی از گرایش های فطری انسان، گرایش به لذّت و خوش گذرانی و راحت طلبی است که طبعاً، توأم خواهد بود با رنج گریزی، و فرار از درد و ناراحتی. فطری بودن این گرایش بدین معنا است که ساختمان روح و روان انسان به گونه ای آفریده شده است که قادر نیست از لذّت، متنفر و گریزان و به جای آن، رنج و مشقّت و سختی را طالب باشد. یعنی گرایش وی به لذّت و خوشگذرانی و بی میلی اش نسبت به درد و رنج و مشقّت، اختیاری او نیست، بلکه بطور تکوینی در او نهاده شده است.[2]

فلذا هست که مقام معظم رهبری می فرمایند: ” کمتر ملّتی به انقلاب همّت می گمارد”، مخصوصاً در این زمانه که دشمنان چنان جوانان و مردم اسلامی را درگیر مسائلی همچون جنگ و رسانه ها و فیلم ها و شهوات و سایر مسائلی که انسان ها را از فکر کردن به حقایق دور و آنان را به سمت لذایذ و شهوات نزدیک می کند، مشغول ساخته است، که کمتر امت و ملتی تصمیم به تغییر و انقلاب می زنند. و همان ملت های اندک نیز با برخورد تند و خشن طاغوت ها عقب نشینی کرده و شکست خورده اند و یا اهداف والای انقلابی و اسلامی خود را تحریف کرده اند وبه نفع طاغوت، دست پیمان با طاغوت های زمان داده اند و اسلام آمریکایی را تولید نموده اند.

توجه شما را به یک آیه و یک روایت جلب می نمایم که دلالت دارند بر این که انسان ها به حسب طبعشان طالب لذّتهای مادّی و دنیوی هستند:

1 – «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَوةَ الدُّنْیَا وَ الاخِرَةُ خَیرٌ وَ أَبْقَى».[3] « ولى شما زندگى دنیا را مقدم مى‏دارید، در حالى که آخرت بهتر و پایدارتر است!».[4]

2 – از امام صادق علیه السّلام در مورد این آیه شریفه «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا» سؤال پرسیده شد. ایشان پاسخ دادند: ولایة شبویّه‏. یعنی پذیرش حکومت ظالم و جائر که همانند عقرب نیش دارد و خطرناک هست را پذیرفتند. و مراد از «وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ وَ أَبْقى»‏ ولایت أمیر المؤمنین علی علیه السّلام هست که آن را رها کردند. إِنَّ هذا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولى‏ صُحُفِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى»‏.[5]

آری پذیرش ولایت امیرالمؤمنین، امری سخت هست. زیرا که ایشان حکومت را عادلانه و بر اساس قوانین اسلام اداره می نمایند، که به مذاق ثروتمندان و راحت طلبان خوش نیامد و سراغ کسانی رفتند که منافعشان تأمین گردد و لو آنکه زهر و تلخی حقارت و پستی و ننگ را تحمل نمایند. همانطور که اکنون تبعیت از سیدعلی خامنه ای، شاگرد امام خمینی، روح الله کبیر و نائب به حقّ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، امری سخت است و نیاز به مجاهدت ها و تحمل مشقت ها دارد.

انقلاب در احادیث

مقام معظم رهبری از موفق بودن ملت ایران و انقلاب اسلامی سخن به میان آوردند و ایشان قائلند که این ملت انقلابی مستثنی از اکثر اقوامی هستند که به سمت انقلاب و تغییر نمی روند و یا اگر هم می روند سریع شکست می خورند و در اصطلاح عوام زود کم می آورند.

ابی خالد کابلی از امام باقر علیه السلام نقل می کند که ایشان فرمودند: « کَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ یَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا یُعْطَوْنَهُ ثُمَّ یَطْلُبُونَهُ فَلَا یُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِکَ وَضَعُوا سُیُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا یَقْبَلُونَهُ  حَتَّى یَقُومُوا وَ لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِکُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّی لَوْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ لَاسْتَبْقَیْتُ نَفْسِی لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ.»«گویا من قومی را می بینم که از مشرق زمین خروج کرده، حق خود را می طلبند، ولی به آنان نمی دهند، دیگر باره حق خود را می خواهند و به آنان نمی دهند، وقتی چنین دیدند سلاح خود را بر دوش نهاده آنگاه حق آنان را می دهند، ولی آنان نمی پذیرند تا این که قیام کنند و این حکومت را به جز صاحبشان به کسی تحویل نخواهند داد و اینان کشته هایشان شهیدند.» [6]

این روایت دلیل محکم و متقنی می تواند باشد بر کلام رهبری که ایشان با قاطعیت ملت انقلابی ایران را قومی می دانند که هم کمر همت بر تغییر و دگرگونی به نفع اسلام برداشته اند و هم در این مسیر کم نمی آورند و تا آخر کار و تا آخرین قطره و جانشان محکم و استوار در مسیر مانده اند و هستند.

امام کاظم علیه السلام می فرمایند: «رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ‏ إِلَى‏ الْحَقِ‏ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ‏ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ‏».[7] «مردی از قم مردم را به حق فرا می خواند و بر گرد او مردمانی فراهم می آیند که چونان پاره های آهن استوارند، طوفان ها آن ها را به لرزه نمی اندازد و از جنگ خسته نمی شوند و بزدلی نشان نمی دهند، به خدا توکل دارند و فرجام از آنِ پرهیزگاران است».

نتیجه گیری

ملت هایی که حکومت هایشان عادلانه با آن ها برخورد می کنند و دارای نعمت امنیت و قدرت هستند، برای حفظ و بقاء این نعمت، وظایفی دارند؛ که در صورت عدم رعایت این وظایف، نعمت الهی از آنان گرفته خواهد شد.

برخی از وظایفی که ملت و امت انقلابی ایران اسلامی در قبال این انقلاب دارند از این قرار می باشند:

1 – پشتیبان ولایت فقیه باشند. 2 – خطرات و آسیب هایی که ما را تهدید می نمایند، بشناسند. 3 – پافشاری بر اصول و ارزشهای الهی. 4 – حفظ ارتباط با خدا و اخلاص در عمل و تعمیق معارف اسلامی. 5 – حفظ وحدت کلمه. 6  – دشمن شناسی و تداوم مبارزه با دشمن و حفظ آمادگی دفاعی. 7 – خسته نشدن و جذب دنیا و راحتی آن نگردیدن. 7 – طرد کامل فرهنگ منحط غربی. و … .

و ملت هایی که مورد ستم واقع می شوند، و حکومت های ظالم بر آنان حکم رانی می نمایند، برای تغییر وضعیت خویش، باید انقلاب کنند و خودشان قصد و اراده جدی داشته باشند که، وضعیت خویش را تغییر دهند. و الا با نشستن و پاروی پا گذاشتن و اکتفا کردن به بیانیه صادر کردن بدون هیچگونه فعالیت روشنگرانه و بصیرت افزایی برای ملت و امت خویش، تغییری ایجاد نخواهد شد.

برخی از وظایفی که ملت ستمدیده باید انجام دهد تا منجر به انقلاب شود بدین شرح می باشد:

1 – افزایش بصیرت و روشن گری دینی و علمی در بین ملت ها خصوصاً  جوانان. 2 – افزایش انگیزه و خودباوری و نشان دادن ضعف قدرت های پوشالی کفار. 3 – ایجاد تشکیلات دینی و علمی و نظامی. 4 – افزایش روحیه جهاد و شهادت طلبی. و … .

پینوشت:
[1] تفسیر نور الثقلین ، ج‏2 ، ص 487.
[2] آیت الله مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن، ج2، ص185.
[3] سوره اعلی، آیه16و17.
[4] ترجمه قرآن آیت الله مکارم.
[5] اصول کافی، ج 1، ص 418، ح 30.
[6] الغیبة للنعمانی، النص، ص 273.
[7] بحار الأنوار (ط – بیروت) ؛ ج‏57 ؛ ص216.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد