۱۳۹۴/۱۲/۱۸
–
۳۸۸۷۲ بازدید
آثار و برکات استغفار
با روشن شدن ارزش والای استغفار و نقش حیاتی آن در بهبود زندگی انسان ; و این که استغفار دارای شرایط ویژه ای است که بدون آن دست یابی به همه آثار و برکات استغفار ممکن نیست ; و با توجّه به موانع متعددی که با وجود یکی از آن ها استغفار انسان فایده ای ندارد ; اکنون مناسب است به بیان آثار و برکات استغفار بپردازیم . این آثار و برکات در دو عرصه ظهور پیدا می کنند: بخشی از آن مربوط به امور مادی و اقتصادی است و بخش دیگر آثار پربار معنوی است که به مراتب اهمیّت بیشتری دارد.
با روشن شدن ارزش والای استغفار و نقش حیاتی آن در بهبود زندگی انسان ; و این که استغفار دارای شرایط ویژه ای است که بدون آن دست یابی به همه آثار و برکات استغفار ممکن نیست ; و با توجّه به موانع متعددی که با وجود یکی از آن ها استغفار انسان فایده ای ندارد ; اکنون مناسب است به بیان آثار و برکات استغفار بپردازیم . این آثار و برکات در دو عرصه ظهور پیدا می کنند: بخشی از آن مربوط به امور مادی و اقتصادی است و بخش دیگر آثار پربار معنوی است که به مراتب اهمیّت بیشتری دارد.
برکات مادّی استغفار
1 ـ زندگی خوب و بهرهوری از نعمت های خدا در دنیا
یکی از برکات مادّی استغفار دست یافتن به زندگی خوب و دنیای آسوده و بی دغدغه تا آخرین لحظه عمر است . افزون بر آن ، افزایش کمالات و رشد فضایل نفسانی در وجود انسان ، پی آمد دیگری است که محصول زندگی خوب و آسوده است.
خدای مهربان در این زمینه از زبان پیامبرش (صلی الله علیه وآله وسلم) می فرماید:
( وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلی أَجَل مُسَمًّی وَ یُؤْتِ کُلَّ ذِی فَضْل فَضْلَه وَ إِنْ تَولَّواْ فَاِنّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْم کَبیر ). (1)
( دعوت من این است که … ) استغفار کنید و از پروردگار خویش آمرزش بطلبید، سپس به سوی او باز گردید ، تا شما را تا مدّت معین ( که برای عمرتان قرار داده از نعمت های این جهان ) به خوبی بهره مند سازد، و به هر صاحب فضیلتی به مقدار فضیلتش ببخشد ، و اگر ( از این فرمان ) روی گردان شوید، من بر شما از عذاب روزی بزرگ بیمناکم .
2 ـ نزول باران رحمت و نجات از خشک سالی
اثر پر بار دیگر استغفار که برکات آن شامل حال دیگران نیز می گردد ، نزول باران رحمت و در نتیجه رویش مناسب گیاهان ، سرسبزی مزارع و باغستان ها و شادابی میوه ها و سبزی هاست که حیات تمام موجوداتِ زنده وابسته بدان است .
در آیات متعددی از قرآن به این اثر اشاره شده ، به گونه ای که جای تردید برای کسی باقی نمی گذارد.
در سوره هود خداوند کریم سخن پیامبرش حضرت هود (علیه السلام) را با مردم
خویش چنین بیان می فرماید:
( وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّماء عَلَیْکُمْ مِدْرراً ). (2)
ای قوم من از پروردگارتان طلب آمرزش کنید و به سوی او باز گردید تا ( بارانِ ) آسمان را پی درپی بر شما فرو فرستد.
همچنین زبان حال پیامبرش حضرت نوح (علیه السلام) را چنین بیان می کند:
( فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفّارًا * یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْرارًا * … وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنّات وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهارًا ). (3)
به آن ها گفتم: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است . ( و اگر چنین کنید خداوند ) باران های پر برکت آسمان را پی درپی بر شما می فرستد … و باغ های سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار می دهد .
تردیدی نیست که کلید بارانِ رحمت ، در دست خداوند قادر متعال است و تا مشیّت و اراده حق به سیراب شدن سرزمینی تعلق نگیرد ، ابر رحمت ، باران خویش را فرو نمی فرستد .
او خود در منشور آسمانیش می فرماید :
( وَ هُوَ الَّذی یُرْسِلُ الرِّیاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَی رَحْمَتِهِ حَتّی إِذا أَقَلَّتْ سَحاباً ثِقالاً سُقْناهُ لِبَلَد مَیِّت فَأَنْزَلْنا بِهِ الماءَ فأَخْرَجْنا بِهِ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ کَذلِکَ نُخْرِجُ المَوْتی لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ). (1)
او کسی است که بادها را بشارت دهنده در پیشاپیش ( باران ) رحمتش می فرستد ; تا ابرهای سنگین را ( بر دوش ) کشند ; ( سپس ) ما آن ها را به سوی زمین های مرده می فرستیم ; و به وسیله آن ها ، آب ( حیاتبخش ) را نازل می کنیم و با آن ، هر گونه میوه ای ( را از خاک تیره ) بیرون می آوریم ; همان گونه ( که زمین های مرده را زنده می کنیم ) مردگان را ( نیز در قیامت ) زنده می کنیم ، شاید ( با توجّه به این مثال قدرت خدا را ) متذکّر شوید .
از طرفی همان گونه که در بحث عقوبت گناهان اشاره کردیم ، یکی از آثار شوم گناهان بندگان ، در هر منطقه ای ، قحطی و خشک سالی است. پس چه بهتر که پس از انجام گناه ، از کردار خویش پشیمان شویم و به درگاه خدا روی آوریم و از او عذر خواسته و استغفار کنیم تا خداوند مهربان ، باران رحمتش را پی درپی بر ما فرو فرستد.
از مدارک معتبری استفاده می شود : هر جمعیّتی که استغفار و عذر خواهی از خدای غفّار را شعار خویش قرار دهند خدا آن ها را از قحطی و خشک سالی نجات می دهد ، و هر جمعیتی که گناهان را یکی پس از دیگری انجام داده و از استغفار و توبه غافل شوند ; خدا باران رحمتش را از آنان قطع می کند.
ذوالقرنین ـ بنده صالحی که خداوند به او قدرت و سلطنت داده بود و در قرآن به زندگی او اشاره کرده است (2) از امّت دانشمندی که در میان قوم موسی (علیه السلام) بودند ، پرسید: علت این که شما گرفتار قحطی ( و خشک سالی ) نمی شوید چیست ؟
گفتند:
مِنْ قِبَلِ إِنّا لا نَغْفَلُ عَنِ الاِسْتِغْفارِ .
بدین خاطر که ما از استغفار و طلب آمرزش از خداوند غافل نمی شویم. (3)
3 ـ تقویت قوای جسمی و روحی ، فردی و اجتماعی
بی شک بسیاری از گناهان ، قوای جسمی و روحی انسان را تحلیل برده و او را به سوی ضعف و سستی و کسالت و تنبلی می کشاند و گاهی منجر به نابودی و از بین رفتن هستی او می گردد.
از طرفی چون استغفار و عذرخواهی از خداوند غفار ، باعث ریزش گناهان و از بین رفتن آثار سوء کردار زشت انسان می گردد ، پس یکی از آثار درخواست عفو و بخشش از خداوند ، زیاد شدن قوای جسمی و افزایش نیروهای متمرکز در روح انسان است . خداوند، سفارش حضرت
هود (علیه السلام)به قومش را چنین بیان می فرماید:
( وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّماء عَلَیْکُمْ مِدْرراً وَ یَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلی قُوَّتِکُمْ وَ لا تَتَولَّوْا مُجْرِمینَ ). (4)
ای قوم من از پروردگارتان طلب آمرزش کنید ، سپس به سوی او باز گردید ، تا ( باران ) آسمان را پی درپی بر شما بفرستد ، و نیرویی بر نیرویتان بیافزاید ، و در حالی که گناه کارید ( از حق ) روی برنتابید .
4 ـ وسعت روزی و حلّ مشکلات اقتصادی
از آن جا که یکی از عقوبت های گناه برای مؤمن در دنیا ، گرفتاری های اقتصادی و فقر و تنگ دستی است که همچون خوره ای به جانش افتاده ، او را آزار داده و در اجتماع خوارش می کند و نیز از آن جا که استغفار شوینده گناهان و از بین برنده عقوبت آنها در دنیا با همه شدّت و عظمتشان می باشد ، و با از بین رفتن گناهان زمینه ای برای گرفتاری مؤمن در اثر ارتکاب گناه باقی نمی ماند ; بدین خاطر یکی از برکات استغفار رهایی از ناداری و حل شدن مشکلات اقتصادی شمرده شده است. پس استغفار از گناه و عذرخواهی از خداوند ; باعث زدایش فقر و بیچارگی ، افزایش رزق و روزی ، برکت در مال و ثروت ، بهره مندی از نعمت های پروردگار و گشوده شدن گره های کور اقتصادی می گردد .
این خود اثر پرباری است که باعث توفیقات معنوی بسیاری در دنیا می شود . از این روست که خداوند با روشنی از آن یاد کرده و می فرماید:
( اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفّاراً * یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً * وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوال وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنّات وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً ). (5)
از پروردگار خویش آمرزش طلبید که او بسیار آمرزنده است ( اگر چنین کنید ) او ( باران ) آسمان را پی درپی بر شما فرو می فرستد و شما را با اموال و فرزندان بسیار کمک می کند و باغ های سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار می دهد .
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز در این زمینه می فرمایند:
مَنْ أَکْثَرَ الإِسْتِغْفارَ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ کُلِّ هَمّ فَرَجاً وَ مِنْ کُلِّ ضیق مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِبُ . (6)
کسی که زیاد استغفار گوید و از خدا عذرخواهی کند ; خداوند از هر غصّه ای برایش گشایشی قرار دهد و از هر تنگنایی راه فراری پیش پایش گذارد و او را از جایی که گمان ندارد روزی می دهد .
امام رضا (علیه السلام) حدیث زیبایی را از پدران خویش ، از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)روایت می کنند که فرمودند:
مَنِ اسْتَبْطَأَ الرِّزْقَ فَلْیَسْتَغْفِرِ اللهَ . (7)
کسی که روزیش به کندی به دست می آید ، باید استغفار کند و از خدا آمرزش طلبد .
امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز ، در سخن پرباری استغفار را سبب افزایش روزی شمرده ، می فرمایند:
اَلإسْتِغْفارُ یَزیدُ فِی الرِّزْقَ . (8)
استغفار و طلب آمرزش از خداوند روزی انسان را زیاد می کند .
در سخن پر نور دیگری نیز همین اثر را برای زیاد گفتن استغفار ذکر می فرمایند:
أَکْثِرُوا الإِسْتِغْفارَ تَجْلِبُوا الرِّزْقَ . (9)
زیاد استغفار گویید و از خدا پوزش بطلبید تا روزی را ( به سوی خود ) جذب نمایید .
امیرالمؤمنین (علیه السلام) ، برای دست یافتن به روزی بیشتر و افزایش مال و ثروت ، استغفار خاصّی را با مضامین عالی ، به مرد عربی ـ که سخت گرفتار بود ـ آموختند. بعد از یک سال که آن را هر شب قبل از خواب تلاوت کرده بود ، خدمت مولا آمد و عرض کرد:
یا امیرالمؤمنین ! خداوند نعمتش را بر من تمام کرد . و آن قدر به من مال و ثروت عطا فرمود که از زیادیش ، نگهداری آن اموال برایم سخت شده است ، و جایی برای محافظت گوسفندان و شتران فراوانی که خداوند روزیم کرده است ندارم . (10)
5 ـ بچه دار شدن و افزایش اولاد
خانواده های بسیاری از نداشتن ، یا کمی فرزند رنج می برند و برای دست یافتن به اولاد سالم و صالح در تلاش می باشند ، به هر دکتری مراجعه کرده ، و هر دارویی را مصرف می کنند و چه بسا ثروت زیادی را در این راه هزینه کرده و عاقبت هم نتیجه ای نمی گیرند. در حالی که نعمت فرزندداری نیز یکی از نعمت هایی است که زمام امرش به دست خداوند است و تا او اراده نکند ; کسی دارای فرزند ـ دختر یا پسر ـ نمی شود . و لذا خدای سبحان ، با کمال دلسوزی راه دست یافتن به چنین نعمتی را زیاد استغفار کردن شمرده و می فرماید:
( اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفّاراً * یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً * وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوال وَ بَنینَ ). (11)
از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است ( اگر چنین کنید ) او ( باران ) آسمان را پی درپی بر شما فرو می فرستد و شما را با اموال و فرزندان بسیار کمک می کند .
امام باقر (علیه السلام) در حدیثی، زمان و تعداد استغفار نمودن ، برای دست یافتن به چنین نعمتی را به یکی از اصحاب خویش آموخته اند.
محمد بن یوسف از پدرش نقل می کند : خدمت امام باقر (علیه السلام) بودم که مردی خدمت آن حضرت آمد و عرض کرد : جانم به فدایت ، من ثروت زیادی دارم اما فرزندی برایم متولد نمی شود ; آیا راه چاره ای ( برای رسیدن به این نعمت ) هست ؟
امام (علیه السلام) فرمودند:
نَعَم إِسْتَغْفِرْ رَبَّکَ سَنَةً فی آخِرِ اللَّیْلِ مِأَةَ مَرَّةً فَاِنْ ضَیَّعْتَ ذلِکَ فَاقْضِهِ بِالنَّهار فَاِنَّ اللهَ یَقُولُ : ( اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفّاراً * یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً * وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوال وَ بَنینَ ) . (12)
آری، یک سال در ساعت آخر شب ، شبی صد بار از پروردگار خویش آمرزش طلبیده ، استغفار کن . و چنانچه ساعت آخر شب را از دست دادی قضای آن را در روز به جا آور، البتّه که خداوند می فرماید: « از پروردگار خویش آمرزش طلبید که او بسیار آمرزنده است . ( اگر چنین کنید ) او ( باران ) آسمان را پی درپی بر شما فرو فرستاده و شما را با اموال و فرزندان بسیار کمک می کند ».
در روایت دیگری امام باقر (علیه السلام) دستور استغفار برای فرزنددار شدن را به گونه دیگر بیان می کنند.
سلیمان بن جعفر گوید: مردی خدمت امام باقر (علیه السلام) آمد و از کمی فرزند به محضر آن حضرت گلایه کرد و گفت از کنیزان و زن های آزاد ، فرزند می خواهد ولی با این که شصت سال از عمرش می گذرد هنوز روزیش نشده است. امام (علیه السلام) فرمودند:
مدت سه روز بعد از نماز عشا ، و نماز صبح ، هفتاد مرتبه بگو: « سبحان الله » و هفتاد مرتبه استغفار کن و در انتهای ختم استغفار ، فرمایش خداوند در قرآن را بخوان . که فرموده است :
( إسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ * إِنَّهُ کانَ غَفّاراً * یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً * وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوال وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنّات وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً ) . (13)
سپس در شب سوم ، با همسرت همبستر شو . البتّه که با اجازه خداوند ، فرزندی پسر ، سالم و کامل روزیت می گردد.
سلیمان گوید: آن مرد به دستور امام (علیه السلام) ، عمل کرد و هنوز سال بر او نگذشته بود ، فرزندی روزیش شد که نور چشم او گشت. (14)
از آنچه گذشت روشن می شود که یکی از برکات استغفار و مداومت بر آن این است که خداوند به آن ها که از او فرزند می خواهند، فرزند عنایت می کند . و این مسأله به تجربه هم ثابت شده است .
نگارنده گوید : اینجانب نمونه ای از آن را ، در زندگی یکی از دوستان دیدم. شخصی که ده سال ازدواج کرده بود و بچه دار نمی شد، استغفاری را که از امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت شده است ; خود و همسرش یک سال هر شب قبل از خواب تلاوت کردند و بعد از یکسال خداوند فرزندی صحیح و سالم به آن ها عطا فرمود. (15)
نمونه دیگر : شخص موثّقی از دوستان روحانی ، بعد از فرزند اوّلی که خدا به آنان داد ، تا مدّت پانزده سال از داشتن فرزند محروم بودند . و در این مدّت خود و همسرش به دکترهای متعدد و متخصصی مراجعه کرده و تحت درمان های مختلفی قرار گرفتند ولی نتیجه ای نگرفتند . بعد از آشنایی با اینجانب و سفارش به تلاوت این استغفار و ذکر آثار و برکاتش ، مدّت یکسال طبق دستور امیرالمؤمنین (علیه السلام) آن را تلاوت کردند و بعد از پانزده سال محرومیّت ، دارای فرزند دیگری گردیدند .
6 ـ نجات یافتن از بلاهای خانمان سوز دنیا
یکی از عقوبت های گناه برای مؤمن در دنیا، نزول انواع بلاهای خانمان سوز برای او و خانواده اوست . و چنانچه گناه در اجتماع مسلمین فرا گیر شود و فضای شهر یا روستایی را آلوده سازد ، این بلاها عمومیّت پیدا کرده و به صورت سیل ، طوفان ، زلزله ، تگرگ های شدید و جنگ های خانمان سوز و … هستی آنان را بر باد می دهد.
در آیات متعدّدی از قرآن کریم به نزول بلاهایی سخت تر از این ها به خاطر معصیت و نافرمانی مردم در امّت های گذشته ، اشاره شده است. گرچه چنین بلاهایی در امّت اسلام ، به خاطر وجود نازنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و اوصیای گرامیش (علیهم السلام) ، برداشته شده است و خداوند به صراحت آن را در قرآن اعلام کرده است:
( وَ ما کانَ اللهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فیهِمْ ). (16)
تا تو ( ای رسول ما ) در میان این مردم هستی خداوند آنان را عذاب نمی کند .
و امام زمان (علیه السلام) نیز به نقش وجود پر برکت خود ، در دور کردن بلا از شیعیانشان اشاره کرده و می فرمایند:
أَنَا خاتَمُ الأَوْصِیاءِ وَ بی یَدْفَعُ اللهُ البَلاءَ عَنْ أَهْلی وَشیعَتی . (17)
من آخرینِ اوصیایم ، خداوند به وسیله من بلا و گرفتاری را از خاندان و شیعیانم برطرف می کند .
ولی نزول بلاهایی همچون سیل ، طوفان ، زلزله و … هنگام زیاد شدن معصیت و نافرمانی خداوند در جامعه ، انکار مقدّسات و ضروریّات مذهب و بی اعتنایی به مقام ولایت امیرالمؤمنین و اولاد پاکش (علیهم السلام) ، برای احدی قابل انکار نیست و در طول تاریخ نمونه های زیادی داشته است .
از همین روست که خداوند کریم و مهربان ، برای پیشگیری از نزول چنین بلاهایی تنها راه نجات را پناه بردن به سایه استغفار بیان کرده است و بی درنگ پس از آیه مذکور می فرماید:
( وَ ما کانَ اللهُ مُعَذِّبَهُم وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ). (18)
اگر مردم استغفار کنند و از خدای خویش آمرزش بخواهند خداوند آنان را عذاب نمی کند .
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز در سخن زیبایی ، استغفار را عامل دور گشتن بلا و گرفتاری برشمرده و فرموده اند:
إِدْفَعُوا أَبْوابَ البَلایا بِالإِسْتِغْفارِ .
درهای بلاها و گرفتاری ها را به کمک استغفار ببندید . (19)
پس یکی از مهمترین آثار و برکات استغفار در دنیا نجات یافتن از بلاهای ویرانگر است که زندگی انسان را به آتش می کشند و نعمت های خداوند را از او سلب می کنند.
7 ـ دفع عذاب از دیگران به وجود استغفار گویان
استغفار نه تنها سبب نجات انسان از بلاهاست بلکه از دیگران نیز عذاب را دور می سازد ، و این بدان خاطر است که جایگاه استغفار در نزد خدا بسیار عظیم است ، و مستغفرین بسی محبوب خدایند .
آری ! مقام استغفارگویان به قدری ارجمند است که خداوند به احترام آنان ، از عذاب مردمان شهر یا روستا که به خاطر معصیت و نافرمانی خداوند مستوجب عذاب و بلای الهی شده اند ، صرف نظر می کند و به خاطر عدّه معدودی که سحرگاهان استغفار می کنند و از خوف خدا اشک می ریزند ، آن ها را عذاب نمی کند.
امام صادق (علیه السلام) در این باره حدیث پرباری را از پدرانشان ، از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) روایت می کنند که فرمودند:
إِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ إِذا رَأی أَهْلَ قَرْیَة قَدْ أَسْرَفُوا فِی المَعاصی وَفیها ثَلاثُ نَفَر مِنَ الْمُؤْمِنینَ ناداهُمْ جَلَّ جَلالُهُ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمائُهُ : یا اَهْلَ مَعْصِیَتی ، لَوْلا ما فیکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ المُتحابّینَ بِجَلالی ، الْعامِرینَ بِصَلاتِهِمْ أَرْضی وَ مَساجِدی ، اَلْمُسْتَغْفِرینَ بِالأَسْحارِ خَوْفاً مِنّی ، لاََنْزَلْتُ بِکُمْ عَذابی ثُمَّ لا أُبالی . (20)
زمانی که خداوند اهل شهر و دیاری را ببیند که در گناهان زیاده روی کرده اند ولی سه نفر از مؤمنان در میان آنان هستند، خداوند ـ که جلالتش بزرگ و نامهایش مقدّس است ـ اهل آن منطقه را چنین ندا می کند :
ای اهل نافرمانی من ، اگر در میان شما برادران مؤمنتان نبودند که به یکدیگر در راه جلال من اظهار محبّت کنند ، با نمازشان زمین و مساجد مرا آباد سازند و در سحرگاهان از ترس من استغفار گفته و طلب آمرزش کنند ; هر آینه عذابم را بر شما نازل می کردم و مرا باکی نبود.
8 ـ رفع غم و غصّه ، رهایی از مشکلات
زندگی امروز بشر ، با مشکلات ، ناملایمات و سختی های فراوانی همراه است . هر کس برای رهایی خویش از غم و اندوه ، به وسیله ای متوسّل می شود تا از عواقب سوء آن در امان مانده و گرفتارِ پی آمدهای ناگوارش نگردد.
چه بسا افرادی در اثر دیدن مشکلات سخت و دست و پنجه نرم کردن با غم و غصّه های گوناگون ، گرفتار ناراحتی های شدید عصبی و نارسایی های سخت روحی گشته اند و برای درمان خود بار سنگین سفرهای پرتلاش و کم سودی را به دوش کشیده اند و مخارج زیادی را متحمّل شده اند و ضررهای اقتصادی فراوانی دیده اند. غافل از آن که خدای مهربان ـ که تمام احکام و دستوراتش برای سعادت و آسایش بشر وضع شده است ـ در این زمینه نیز دستوراتی را به انبیا و فرستادگانش داده است تا برای مردم بیان کنند و کامل ترین آن را در اختیار برترین پیامبرش قرار داده است.
مهمترین عامل نجات از مشکلات و سختی ها و بهترین سبب زدودن غم و اندوه در کلمات نورانی پیامبر و اهل بیت پاکش (علیهم السلام)استغفار و عذرخواهی از خدای مهربان، معرفی شده است.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در سخن زیبایی می فرمایند:
مَنْ کَثُرَ هُمُومُه فَلْیُکْثِر مِنَ الاِْسْتِغْفار . (21)
هر کس غم و غصه اش زیاد است ، باید زیاد استغفار کند .
و نیز در عبارت دیگری میدان تأثیر استغفار را گسترده تر معرفی کرده و فرموده اند:
عَلَیْکَ بِالإِسْتِغْفارِ فَاِنَّهُ الْمُنْجاةُ . (22)
بر تو باد به استغفار و عذر خواهی از خداوند که استغفار نجات دهنده ( انسان از مشکلات و سختی ها ) است .
امام هادی (علیه السلام) ، برای رهایی از مشکلات وناروایی ها ، به استغفار به عنوان دعایی خاصّ که مورد تأکید پدران گرامیشان (علیهم السلام) نیز بوده است ، سفارش می کنند .
محمد بن ریّان گوید: نامه ای به امام هادی (علیه السلام) نوشتم و از آن حضرت دعایی خواستم برای رهایی از سختی ها و بلاهایی که نازل می گردد و مشکلاتی که دست و پا گیر انسان می شود ، و در نامه ام تأکید کردم : همان گونه که پدران گرامیشان به دوستانشان مطالب خاصّی را می آموختند ، به
من نیز دعایی مخصوص بیاموزند ( که از آن بهره فراوان ببرم ) ، حضرت در جواب چنین مرقوم فرمودند:
أَلْزِمِ الإِسْتِغْفارَ . (23)
همیشه و در همه حال با استغفار همراه باش ( و آن را تلاوت کن )! .
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در کلام دلنشینی ، برای نجات از غم و اندوه و تنگناهای زندگی ، به زیاد گفتن استغفار سفارش کرده اند:
مَنْ أَکْثَرَ الإِسْتِغْفارِ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ کُلَّ هَمّ فَرَجاً وَ مِنْ کُلِّ ضیق مَخْرجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِبُ . (24)
هر کس زیاد استغفار کند خداوند، نسبت به هر غصّه و اندوهی گشایشی برایش قرار دهد و از هر تنگنایی راه خروجی پیش پایش گذارد ، و از جایی که گمان ندارد او را روزی دهد .
9 ـ نجات از قرض و پرداخت بدهی
یکی از مشکلات اقتصادی مسلمانان و مخصوصاً دوستان امیرمؤمنان (علیه السلام)، گرفتار شدن به قرض و وام های دراز مدّت است که در موارد بسیاری با رِبا و سود دهی غیر مجاز همراه است و باعث خمودی و انحطاط فکری مسلمین و ضررهای سنگین مالی و سقوط در گرداب گناه می گردد . و عواقب سوئی را برای فرد و جامعه در بر دارد و ضربه های سهمگینی بر پیکر نظام اقتصادی اجتماع وارد می سازد.
از طرفی اشخاص بسیاری برای بهبود زندگی خویش ، ناچار به گرفتن وام بدون بهره هستند . این گونه وام گرفتن ، هر چند ضرری به همراه ندارد بلکه در بسیاری از اوقات گره های کور اقتصادی وام گیرندگان را باز می کند و برای وام دهندگان ثواب عظیم و برکات فراوانی را به دنبال دارد . امّا فرو رفتن در گرداب قرض و دست و پا زدن برای بازپرداخت وام ، از مشکلات سختی است که مؤمن را در دنیا گرفتار ، فکرش را مشغول و عمرش را کوتاه می کند ; چرا که غم و غصه پرداخت اقساط ماهیانه و تأمین وجه چک هایی که به اشخاص مختلف داده است برای کسی که قدرت تهیّه و پرداخت آن را ندارد ، آرامش زندگیش را سلب کرده و سلامت جسم و جانش را به خطر می اندازد.
در کلمات نورانی اهل بیت (علیهم السلام) برای رهایی از این مشکل و سهولت در پرداخت بدهی ، راه هایی ارائه شده است.
یکی از مهمترین آن ها ، زیاد استغفار نمودن و عذرخواهی کردن از خدا در ساعات شب و روز است.
اسماعیل بن سهیل گوید: برای امام باقر (علیه السلام) نامه ای نوشتم ، ( مشکل خود را عنوان کردم ) که گرفتار قرض سنگینی شده ام ( به گونه ای که فکرم را مشغول کرده و آبرویم را به خطر انداخته است ).
حضرت در جواب نامه ام نوشتند:
أَکْثِرْ مِنَ الإِسْتِغْفارِ وَ رَطِّبْ لِسانکَ بِقَراءَةِ « إِنّا أَنْزَلْناهُ » . (25)
زیاد استغفار کن و زبانت را به تلاوت سوره « اِنا اَنْزلناهُ » تر و تازه گردان ( سوره قدر را مرتّب تلاوت کن ) .
برکات معنوی استغفار
1 ـ مغفرت و آمرزش خداوند
مهمترین اثر معنوی استغفار و طلب آمرزش از خداوند ، دست یافتن به مغفرت و آمرزش خدای سبحان است.
شاید این اثر ، برترین و پر برکت ترین خاصیّت این ذکر شریف باشد . بلکه ریشه دست یابی به سایر آثار مادی و برکات معنوی استغفار، آمرزش گناهان است . چرا که اکثر گرفتاری های انسان به انواع سختی ها و بلاها و عمده محرومیّت های او از کارهای خیر و نعمت های مادی و معنوی ، معلول غفلت و کوتاهی او در انجام واجبات و کارهای نیک ، و اصرار او بر کردار زشت و ناپسند است.
این دو عامل ( ترک واجبات و انجام مُحَرَّمات ) آتش غضب خداوند را شعلهور می سازد و زندگی انسان را در آتش فقر ، مرض ، قرض و محرومیّت از نعمت های مادّی و توفیقات معنوی ، می سوزاند . ولی به مجرّد عذر خواهی و استغفار، عنایت خداوند غفار شامل حال بنده گنهکار می شود ، باران رحمت و مغفرت پروردگار بر پیکر و روح او می بارد ، جان و دل آلوده او را شستوشو می دهد ، عوامل نزول بلا و گرفتاری را از وجود او زدوده و زمینه عنایات حق را در زندگی او فراهم می سازد.
خداوند غفور برای دعوت بندگانش به سوی خویش و بهره مند ساختن آنان از عنایت و مغفرتش ، آیات متعددی بر پیامبرش نازل کرده است. در یک جا می فرماید:
( وَالَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا الله فَاسْتَغْفَروا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلی ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ . أُولـئِکَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرةٌ مِنْ رَبِّهِمْ ). (26)
آن ها که وقتی عمل زشتی انجام دادند و یا به خود ستم کردند، به یاد خدا افتاده و برای گناهان خویش از خداوند آمرزش طلبیدند ، و بر گناه خویش اصرار نورزیدند، پاداششان آمرزش پروردگارشان می باشد . و چه کسی جز خدا گناهان را می بخشد ؟ ایشان خوب می دانند ( که اصرار بر گناه با استغفار سازش ندارد و جز خدا کسی گناهشان را نمی بخشد ) .
در جای دیگر با تعبیر زیباتری می فرماید:
( وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءًا اَوْ یَظْلِمْ نَفْسَه ثُمَّ یَسْتَغْفِرِاللهَ یَجِدِ اللهَ غَفُوراً رَحیماً ). (27)
هر کس کار بدی انجام می دهد یا به نفس خویش ستم می کند و سپس استغفار می کند خداوند را بسیار آمرزنده و مهربان می یابد .
تعبیر ( یَجِدِ اللهَ غَفُوراً رَحیماً ) در این آیه کریمه ، از وعده حتمی خداوند نسبت به آمرزش کسی که بعد از گناه خویش استغفار کرده، حکایت می کند . یعنی حتماً مغفرت و آمرزش خداوند شامل حال چنین کسی می شود و آثار آن در زندگی او ظاهر می گردد.
از همین روست که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) برای رسیدن به چنین حالتی به امّت خویش سفارش می کنند که زبان خویش را به استغفار و عذرخواهی از خداوند عادت دهند تا گناهی بدون استغفار نماند و شیعه ای از آمرزش خدای غفّار محروم نگردد حضرتش می فرمایند:
عَوِّدُوا أَلْسِنَتَکُمْ الإِسْتِغَفارَ فَإنَّ اللهَ تَعالی لَمْ یُعَلِّمْکُمُ الإِسْتِغْفارَ إِلاّ وَ هَوَ یُریُد أَنْ یَغْفِرَ لَکُمْ . (28)
زبانهایتان را به استغفار و آمرزش طلبیدن ، عادت دهید که خداوند استغفار را به شما نیاموخت مگر برای این که می خواهد شما را ببخشد .
امام رضا (علیه السلام) در تمثیل زیبایی ، استغفار را تشبیه می کنند به تکانی که بر درختی وارد می شود و برگ های آن را بر زمین می ریزد:
مَثَلُ الإِسْتِغْفارِ مَثَلُ وَرَق عَلی شَجَر تَحَرّکَ فَیَتَناثَرُ ، وَالْمُسْتَغْفِرُ مِنْ ذَنْب وَ یَفْعَلُهُ کَالمُسْتَهْزِئِ بِرَبِّه . (29)
مَثَل استغفار ، مَثَل برگی است که بر درختی است ، و حرکت باد یا طوفان آن را بر زمین می افکند ، و کسی که از گناهی استغفار می کند و در عین حال مرتکب آن می شود همچون کسی است که پروردگار خویش را مسخره می کند .
آری طلب آمرزش از خداوند ، درخت عمل انسان را تکان می دهد و برگ های سیاه گناه را از شاخه های آن جدا می سازد و آمرزش خداوند را برای او به ارمغان می آورد.
2 ـ پذیرفته شدن توبه
آنچه برای مؤمن گنهکار بعد از توبه و استغفار ، از همه چیز مهمتر است ، این است که بداند : آیا توبه اش پذیرفته شده یا نه؟ آیا همان گونه که او به سوی خدا بازگشته است و از کردار زشت خویش دست کشیده است ، خدا هم به سوی او روی آورده و توبه اش را پذیرفته است یا خیر؟
از مدارک معتبری استفاده می شود که یکی از عوامل پذیرش توبه، اظهار ندامت و اقرار به گناه و طلب آمرزش از خداوند است که در اصطلاح آیات و روایات از آن تعبیر به استغفار می شود. و نقطه مقابل آن اغترار است ، که نشانه تکبر و غرور بنده در برابر خدای سبحان است .
بنده ای که آلوده به اغترار است با این که گناه کرده ، از کردار خود پشیمان نمی شود ، لذا حاضر به اقرار به گناه و عذرخواهی و استغفار نیست و این حالتِ بنده خوشایند خداوند نیست . و از آن جا که بهترین دعا استغفار است ، خدا بندگانش را دعوت به دعا کرده و سپس در مذمّت کسانی که از خواندن او تکبّر میورزند فرموده است:
( إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ ). (30)
به راستی کسانی که از خواندن من تکبّر میورزند به زودی با ذلّت و خواری وارد جهنم خواهند گشت! .
و همان قدر که خداوند این حالت بنده را دشمن می دارد ، از حال استغفار و عذرخواهی او خشنود می شود و آغوش مهر و رحمتش را به روی او می گشاید. مخصوصاً اگر شخص گنهکار ، علاوه بر استغفار خویش ، از مولا و امام خود نیز بخواهد ، برای گناه او طلب آمرزش کند. که در این صورت امام مهربان او هم برایش استغفار خواهد کرد و وعده خداوند نسبت به پذیرش توبه او تحقّق می پذیرد. خداوند کریم در این باره می فرماید:
( وَ لَوُ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُو أَنْفُسَهُمْ جاءُوْکَ فَاسْتَغْفَرُوا الله وَاسْتَغْفَرَ لَهُمْ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوّاباً رَحیماً ). (31)
اگر اینان زمانی که به خود ستم کردند نزد تو آمده و از خدا آمرزش می طلبیدند ، و رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز برای آن ها استغفار می کرد، خدا را پذیرای توبه و مهربان می یافتند .
تعبیر ( لَوَجَدُوا اللهَ تَوّاباً رَحیماً ) در این آیه شریفه ، از پذیرش توبه چنین افرادی حکایت می کند ، پس اگر مؤمن گنهکار از خدای خویش آمرزش طلبد و رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) یا امامی که اعتقاد به امامتش دارد و در عصر او زندگی می کند، برایش استغفار کند ، وعده خداوند در مورد پذیرش توبه و استجابت استغفارش ـ درباره او ـ به ثمر می نشیند و اثر آمرزش طلبی خویش را در می یابد .
3 ـ رفع بوی بد گناهان و معطّر شدن به عطر استغفار
خدای متعال ، در عین حال که ستّّارالعیوب است و تا زمانی که بنده ای از حدّ خویش پا فراتر نگذاشته و بی باک در گناه نگشته باشد ، عیب او را می پوشاند ; امّا گناه و پشت پا زدن به فرامین خداوند آثار وضعی و لوازم طبیعی ای دارد که گریزی از آن نیست و بنده گنهکار چاره ای جز تحمّل آن آثار ندارد.
از طرفی اشخاص متخلّف و گنهکار نوعاً دوست ندارند کسی از گناهشان با خبر گردد و تا می توانند گناه خویش را پنهان می سازند ، و اگر کردار زشتشان نشانه و آثاری داشته باشد ، در پوشاندن و از بین بردن آن تلاش می کنند.
یکی از پی آمدهای گناه ، تاریک شدن روح و متعفّن گردیدن جسم و جان انسان است . و در صورتی که خدا اجازه دهد ، این تعفّن و گندیدگی را فرشتگان آسمان استشمام می کنند و در بسیاری موارد صاحب آن را نفرین می کنند ; همچنین انسان هایی که پاک زیسته اند و اتّصالی با عالم ملکوت یافته اند گاهی بوی بد گناه را استشمام می کنند.
یکی از آثار و برکات استغفار ـ مخصوصاً اگر بلافاصله بعد از گناه باشد ـ از بین بردن آثار گناه از جمله بوی بد گناهان ـ این اثر رسوا کننده ـ است . افزون بر این ، معطّر گشتن انسان به عطر دل انگیز استغفار ، یکی از برکات معنوی این ذکر شریف به شمار می رود .
آری ! کسی که هر روز و هر شب در گلستان عذرخواهی و آمرزش طلبی قدم زند و از انواع گل های معطّر آن در هر فصلی ، شاخه ای بچیند ، خانه وجودش معطّر می گردد.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در سخن پر مغزی می فرمایند:
تَعَطَّروا بِالإِسْتِغْفارِ ، فَلا تَفْضَحَنَّکُم رَوائِحُ الذُّنُوبِ . (32)
با استغفار و آمرزش خواهی از خداوند ، خود را معطّر کنید ، تا بوی بد گناهان شما را رسوا نکند .
4 ـ دست یافتن به رضوان خداوند
مقام رضا و خشنودی خداوند، برترین مقامی است که خدا در قیامت به بندگانش عطا می فرماید. وقتی در قرآن سخن از پاداش مؤمنین و مؤمنات به میان می آید و از بهشت عَدْن به عنوان بهترین منزلگاه ، یاد می شود، از مقام رضا و خشنودی حق به عنوان ثوابی بزرگتر و بالاتر از بهشت عَدْن و نعمت های جاودانه خدای سبحان یاد می گردد و رستگاری عظیمی برای مؤمن به شمار می آید.
ذات اقدس حق در این باره می فرماید:
( وَعَدَ اللهُ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ جَنّات تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ مَساکِنَ طَیِّبَة فی جَنّاتِ عَدْن وَ رِضْوانٌ مِنَ اللهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الفَوْزُ العَظیمُ ). (33)
خداوند به مردان و زنان با ایمان ، باغ هایی از بهشت وعده داده است که نهرهایی از زیر درختانش جاری است ، جاودانه در آن خواهند ماند و مسکن های پاکیزه ای در بهشت های عَدْن ( نصیب آن ها ساخته ) است ، و رضا و خشنودی خداوند ( از همه این ها برتر و ) بزرگتر است و این رستگاری بزرگی است .
بزرگتر بودن مقام رضا و خشنودی حقّ از بهشتِ عَدْن و برترین نعمت های بهشت ، بدان جهت است که دست یافتن به رضا و خشنودی خدا در دنیا و در نتیجه رسیدن به رضوان حق در آخرت، عامل دست یافتن به همه نعمت های ابدی خداوند در قیامت می باشد که برترین آن ها ، دخول در زمره بندگان مخلَص او ، محمّد و آل محمّد (علیهم السلام)است . و بهشت واقعی
برای اهل بهشت ، همنشینی با این پاکان عالم وجود است . از همین روست که خداوند پاداش بندگان پاک و مورد پسند خویش را چنین بیان می فرماید:
( یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیّةً فَادْخُلی فی عِبادی وَادْخُلی جَنَّتی ). (34)
ای روح آرام یافته ! به سوی پروردگارت باز گرد در حالی که تو از او خشنودی و او هم از تو راضی است ، پس در زمره بندگانم درآی و در بهشتم وارد شو .
اکنون که عظمت و بزرگی مقام رضوان و خشنودی ذات اقدس پروردگار روشن شد ، باید بدانیم که یکی از برکات استغفار دست یافتن به چنین عظمتی است ; و از همین جا مفهوم عناوینی که درباره استغفار به کار رفته است بهتر مشخص می شود.
عبارت هایی مانند : « خَیْرَ الدُّعا » و « خَیْرُ العِبادَة » و « نِعْمَ الوَسیلَة » و « أَعْظَمُ أَجْراً » و « أَسْرعُ مَثُوبَةً » و « أَعْظَمُ بَرَکَةً » ، عناوینی است که در مورد استغفار به چشم می خورد . این تعابیر بلند ، همگی حکایت از این دارد که یکی از برکات معنوی این ذکر مبارک ، دست یافتن به مقام رضوان و خشنودی ذات قدّوس إله است که از بهشت و تمام نعمت های جاودانه خدا نیز برتر و بالاتر است و سبب همنشینی با عباد مخلص خدا ، محمّد و آل محمّد (علیهم السلام) در بهشت می گردد . و این خود بیانگر اوج ارزش استغفار است .
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در سخن پربار و جامعی می فرمایند:
ثَلاثٌ یَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللهِ: کَثْرَةُ الإِسْتِغْفارِ ، وَ خَفْضُ الجانِبِ ، وَ کَثْرهُ الصَّدَقَةِ . (35)
سه چیز است که بنده را به رضوان و خشنودی خدا می رساند :
1 ـ زیاد استغفار کردن .
2 ـ فروتن و نرم خوی بودن .
3 ـ زیاد صدقه دادن .
5 ـ همراهی با امامان معصوم (علیهم السلام) مخصوصاً امام زمان (علیه السلام)
یکی از وظایف سنگینی که خداوند بر دوش همه ایمان آورندگان به خویش و رسولش گذارده ، این است که هر مسلمانی به گونه ای باید گام بردارد که در عقیده و عمل ، رفتار و گفتار و اذکار و اوراد، همراه با اولیای او ، یعنی پیامبر و اهل بیت پاکش (علیهم السلام) باشد ; قدمی از آنان جلو نرود ، گامی از ایشان عقب نماند و همراهی با آن بزگواران را همیشه و همه جا رعایت نماید . او خود در قرآن کریمش می فرماید:
( یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إتَّقُوا اللهَ وَ کُونُوا مَعَ الصّادقین ). (36)
ای کسانی که ایمان آورده اید ، از خدا بترسید ، تقوا پیشه کنید و همراه با صادقین باشید .
صادقین در این آیه شریفه ، کسی جز پیامبر و اوصیای پاکش (علیهم السلام)نیست . در روایات متعدّدی صادقین به امامان دوازده گانه شیعه تفسیر شده اند . و ظاهر امر و فرمان خداوند ـ که بدون قید و شرط صادره شده است ـ وجوب معیّت و همراهی با این بزرگواران در تمام جهات فکری و اعتقادی ، فقهی و عملی ، عرفانی و اخلاقی است . نه تنها همه مسلمین موظّفند در تمام ابعاد زندگی با اینان و همراه ایشان باشند ، بلکه از معیّت و همراهی با غیر آنان مخصوصاً دشمنانشان باید پرهیز نمایند.
از این روست که در زیارت جامعه کبیره ـ که سراسر آن درس امام شناسی است ـ خطاب به آن بزرگواران عرض می کنیم:
فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لا مَعَ غَیْرِکُمْ ( عَدُوِّکُمْ ) . (37)
من همیشه و همه جا با شما و همراه شمایم، نه با غیر شما و دشمنان شما .
بی شکّ ، همراهی با این بزرگانِ آفرینش ، اکسیر اعظمی است که موجب توفیقات فراوانی در زندگی مادّی دنیوی ، و منشأ دستیابی به مقامات عالیه در حیات جاودانه آخرت است.
آنچه در این رابطه حایز اهمیّت می باشد، دست یافتن به کلید این گنجینه کمال است، که راه را کوتاه می کند و باب وصال اولیای حقّ را به روی انسان می گشاید.
یکی از عواملی که توفیق همراهی با این بزرگواران را نصیب انسان می سازد ، و کلید خانه وصل امام زمان (علیه السلام) به شمار می آید ، کثرت استغفار و عذرخواهی همیشگی از خداوند است .
اسماعیل بن سهل گوید: به امام جواد (علیه السلام) نامه ای نوشتم بدین مضمون :
عَلِّمْنی شَیْئَاً إِذا أَنَا قُلْتُه کُنْتُ مَعَکُمْ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ .
به من چیزی بیاموزید که هر گاه آن را خواندم در دنیا و آخرت با شما و همراهتان باشم.
امام (علیه السلام) به خط مبارکشان ، که آن را می شناختم ، چنین مرقوم فرمودند:
أَکْثِرْ مِنْ تَلاوَةِ إِنّا أَنْزَلْناهُ ، وَ رَطِّبْ شَفَتَیْکَ بِالاِْسْتِغْفارِ . (38)
سوره « انا انزلناه » را زیاد تلاوت کن ، و دو لب خویش را به طلب آمرزش ، تر و تازه گردان ( و زبانت را همیشه به ذکر استغفار مترنّم ساز ) .
بنابراین یکی از آثار معنوی استغفار و عذرخواهی از خداوند این است که توفیق همراهی با امامان معصوم (علیهم السلام) در دنیا و آخرت، مخصوصاً بودن با امام زمان (علیه السلام) و بهره جستن از وجود پر برکت آن ذات پاک را نصیب انسان می گرداند.
6 ـ محبوبیت نزد خدا و امام زمان (علیه السلام)
علاقه به محبوب شدن در نزد دیگران ، در فطرت هر انسانی نهفته است . کسی را نمی یابید که دوست نداشته باشد محبوب دیگران شود. نوع افراد دوست دارند محبوب کسانی باشند که دارای علم ، قدرت ، کمال ، جمال ، معنویّت و صفات نیک انسانی باشند ، تا هر زمان که به مشکلی برخوردند ، با مراجعه به ایشان و اشاره آنان مشکلشان حل شود.
پس شکّی نیست که هر چه محبوب انسان ، قدرت و آگاهی بیشتری داشته باشد ، علاقه به محبوب گشتن در نزد او بیشتر می شود. از طرفی هر چه محبوبیّت انسان در نزد صاحب قدرتی بیشتر باشد استفاده بیشتری از نفوذ و قدرت او می تواند بکند . به همین دلیل افراد زیرک ، سعی می کنند کاری کنند که خوشایند محبوبشان باشد و بر محبوبیّت خویش در نزد او بیافزایند تا از طریق او به تمام خواسته هایشان برسند .
اکنون اگر شخص مورد علاقه انسان ، خداوند قدرتمندی باشد که در علم ، کمال ، قدرت و توانگری ، نظیری ندارد . او که هر چه را اراده کند برایش فراهم است:
( إِذا أَرادَ شَیْئَاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ). (39)
هر زمان چیزی را اراده کند ، به آن می گوید باش ، پس آن چیز تحقّق می پذیرد .
پس محبّت به محبوبیّت در نزد چنین محبوبی، نباید قابل قیاس با علاقه به محبوبیّت در نزد دیگران باشد.
این محبوبیّت زمانی تحقّق پیدا می کند که بنده ای که طالب چنین موقعیّتی است ، خواسته های محبوب خویش را به جا آورد.
یکی از کارهایی که خدا از بندگانش خواسته است و بسیار خوشایند اوست، حالت توبه و استغفار پی درپی بنده به پیشگاه خداوند ذوالجلال است . او خود در قران کریمش می فرماید:
( إِنَّ اللهَ یُحِبُّ التَّوّابینَ وَ یُحَبُّ الْمُتَطَهِّرینَ ). (40)
خداوند کسانی را که زیاد توبه و استغفار می کنند ، دوست دارد و ( همچنین ) پاکی طلبان را ( نیز ) دوست دارد .
با توجه به اینکه « توّاب » صیغه مبالغه است ، و به کسی گویند که پیاپی توبه و استغفار کند ; بنابراین ، خداوند کسانی را که مرتّب ، هر روز و شب استغفار می کنند ، دوست دارد . علاوه بر این ، توبه و استغفار یکی از مصادیق روشن دعا است و بلکه از استغفار به عنوان بهترین دعا یاد شده است . (41) پس کسی که زیاد توبه کند و از خدا آمرزش طلبد ، مصداق اصرار کننده در دعا نیز بشمار می آید ; و تردیدی نیست که چنین فردی محبوب خدا می باشد .
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) می فرمایند :
إِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُلِحّینَ فِی الدُّعاءِ . (42)
به راستی ، خداوند اصرار کنندگان در دعا را دوست دارد .
بنابراین یکی از آثار پر بار استغفار و طلب آمرزش از خداوند ، محبوب شدن در نزد خدایی است که همه عالم تشنه محبت او و در انتظار عنایت اویند . بی شک کسی که محبوب خدا گردد همه عالم کارگزارش می گردند و تا آن جا که صلاح اوست خواسته هایش برآورده می شود . و کسی که محبوب خدا گشت ولیّش ، امام زمان (علیه السلام)نیز دوستش دارد، و از برکات وجودی خویش بهره مندش می سازد.
7 ـ ورود در نور اعظم خدا
نور زیباترین و لطیف ترین موجودات در جهان مادّه است و سرچشمه همه زیبایی ها و لطافت ها به شما می رود و وسیله ای برای مشاهده موجودات مختلف در جهان ماده است.
نور خورشید پرورش دهنده گل ها و گیاهان و رمز بقای تمام موجودات زنده و نابود کننده انواع میکروب ها و موجودات موذی است . و بدون آن ادامه حیات برای هیچ موجود زنده ای امکان ندارد.
نور مبدأ همه کمالات و توفیقات مادّی و معنوی است ; زندگی بدون روشنایی برای احدی مقدور نیست . توفیق کمال یابی نیز در سایه نور و روشنایی به دست می آید . با توجّه به این که همه کمالات دنیوی و اخروی و تمام پیشرفت های مادّی و معنوی از برکت نور برای بشر فراهم می گردد ، خداوند از میان تمام محسوسات ، وجود اقدس و بی مثال خویش را به نور مثل می زند و می فرماید:
( اللهُ نُوُر السَّماواتِ وَ الاَْرْضِ مَثَلُ نُوِرهِ کَمِشْکـوة فیها مِصْباحٌ المِصْباحُ فی زُجاجَة الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّی یُوقَدُ مِنْ شَجَرَة مُبارَکَة زَیْتُونَة لاشَرْقِیَّة وَلاغَرْبِیَّة یَکادُ زَیْتُها یُضیئُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی نُور یَهْدِی اللهُ لِنُورِه مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللهُ الأَمْثالَ لِلنّاسِ وَاللهُ بِکُلِّ شَیء عَلیم ). (43)
خدا نور بخش آسمان ها و زمین است ، مَثَل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی ( پر فروغ ) باشد ، چراغ در حبابی قرار دارد که شفاف و درخشنده ، همچون ستاره فروزان است . این چراغ با روغنی افروخته می شود که از درخت زیتونی گرفته شده که نه شرقی و نه غربی است ( هم از نور آفتاب که از سمت شرق در صبح می تابد استفاده می کند و هم از نوری که از سوی غرب می تابد . آنچنان روغنش صاف و خالص است که ) نزدیک است بدون تماس با آتش شعلهور شود ، نوری بر فراز نور دیگر است ، و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت می کند و خداوند برای مردم مثل هایی می زند و بر هر چیزی آگاه است .
هر بخشی از این آیه به پیغمبر و اوصیای پاکش (علیهم السلام) ، این انوار مقدسه هدایتگر ، تفسیر شده است و خدا هر که را بخواهد از ظلمت جهل و گمراهی نجات دهد و با دین خویش آشنا سازد ، به نور اینان ، مخصوصاً امام زمان (علیه السلام)هدایت می نماید.
پس راه یافتنِ به نور ، به معنای راه یابی به کلید همه مشکلات و گشوده شدن باب همه کمالات ، و هدایت یافتن به همه سعادت ها است.
از سوی دیگر هر چه قدرت نور و شدّت تابش آن بیشتر شود، منطقه وسیع تری را روشن می کند و امکانات بیشتری را برای بشر در پیمودن راه سعادت ، فراهم می سازد.
اضافه بر این ، هر چه عظمتِ آنچه نور بدان اضافه می گردد ، بیشتر باشد به همان میزان ، نور هم عظمت می یابد. زیرا یکی از خواص اضافه ، سرایت خصوصیّات مضاف الیه به مضاف است . گفته می شود : نور شمع، نور لامپ، نور پروژکتور ، نور ستاره ، نور ماه ، تا می رسد به نور خورشید که منبع همه انوار در جهان مادّه است . پس هر نوری به ملاحظه آنچه که بدان اضافه گشته است ، دامنه روشنایی و تابش مشخصی دارد و محدود به گستره وجودی مضافٌ الیه است . هر چه مضافٌ الیه عظمتش بیشتر ، عظمت نور هم بیشتر می گردد.
اکنون اگر نور به خدایی نسبت داده شود که خالق همه انوار و مصدر همه فیوضات است و حقیقت هر نوری به لطف و عطای او وابسته است ، دامنه این نور تا چه حد گسترش پیدا کرده و چه آثار پرباری را به ارمغان می آورد؟ خدا می داند.
با روشن شدن این مقدّمه ، باید بگوییم: یکی از آثار و برکات عجیب استغفار که در روایات بدان اشاره شده ; این است که انسان ، در نور اعظم خداوند وارد می شود . ورود در میدان این نور ، با هستی انسان چه می کند؟ و چه ابوابی را به روی او می گشاید؟ جز خدا کسی نمی داند.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در کلام پر نوری می فرمایند:
أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فیهِ کانَ فی نُورِ اللهِ الأَعْظَمِ:
مَنْ کانَ عِصْمَةُ أَمْرِه شَهادَةُ أَنْ لا إِلـهَ إِلاَّ اللهَ وَ أَنّی رَسُولُ اللهِ وَ مَنْ إِذا أَصابَتْهُ مُصیبَةٌ قال: إِنّا للهِِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ ، وَ مَنْ إِذا أَصابَ خَیْراً قالَ : اَلْحَمْدُللهِِ، وَ مَنْ إِذا أَصابَ خطیئَةً قالَ : أَسْتَغْفِرُاللهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ . (44)
چهار چیز است که در هر کس باشد ، در نور اعظم خدا خواهد بود:
1 ـ کسی که گواهی به این که معبودی در عالم جز خدای یکتا نیست و این که من رسول خدایم، باعث حفظ و نگاه داری او ( از خطا و لغزش ) گردد.
2 ـ کسی که هر گاه مصیبت و سختی بر او وارد شود بگوید: « إِنّا للهِِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ » ، ما برای خداییم و به سوی او بازگشت می کنیم .
3 ـ کسی که هر گاه خیری به او رسید بگوید: « اَلْحَمْدُللهِِ » ، حمد و سپاس مخصوص خدای یکتا است .
4 ـ کسی که هر زمان مرتکب خطایی گشت بگوید: « أَسْتَغْفِرُاللهَ وَأَتُوبُ إِلَیْهِ » ، از خدا آمرزش می طلبم و به سوی او باز می گردم .
8 ـ درخشش نامه عمل ، آن گاه که بالا می رود
با توجّه به آنچه در بحث قبل ذکر شد، قدم نهادن در وادی عذرخواهی و پوزش طلبی از خداوند غفور ، یعنی : گام نهادن در بساط نورانی حق و نشستن بر سر سفره روحانی خدایی که خالق همه انوار ، و پذیرای توبه بندگانی است که با باز نمودن پنجره توبه و استغفار ، به سوی خورشید مغفرتِ حق نوری یافته اند و خانه دل خویش را روشن ساخته اند . و لازمه روی آوردن به چنین شعاع پرنوری ، نورانی شدن همه وجود انسان و نجات هستی او از تمام ظلمت ها و تاریکی هاست .
از جمله تاریکی هایی که امنیّت انسان را در عوالم بعد از مرگ تهدید می کند ، تاریکی نامه عمل اوست ، که در واقع انعکاس اعمال زشت او در عالم برزخ و قیامت است .
پر واضح است ، وقتی انسان بر اثر استغفار ، در نور اعظم حق داخل گشت و ظلمت گناهانش برطرف شد ، تاریکی نامه عمل او نیز از بین خواهد رفت. بلکه می توان گفت: بنده گنهکار ، به خاطر توبه و آشتی با خداوند به جایی می رسد که خدا به سوی او رو می کند و روی آوردن خدا به سوی او باعث می شود که نور قُدْسی حق در صحیفه کردارش منعکس گردد و نامه عملش نورانی شود.
از این جا به یکی دیگر از آثار و برکات معنوی استغفار پی می بریم که عبارت است از: نورانی شدنِ نامه عمل انسان به نور حق ، به گونه ای که وقتی به آسمان برده می شود از درخشش خاصّی برخوردار است .
امام صادق (علیه السلام) در حدیثی به این مطلب اشاره کرده و شرط دست یافتن به چنین اثر پر باری را زیاد استغفار کردن معرفی می فرمایند :
إِذا اَکْثَرَ الْعَبْدُ مِنَ الإِسْتِغْفارِ ، رُفِعَتْ صَحیفَتُه وَ هِی تَلاَْ لاَُ . (45)
هر گاه بنده ای زیاد استغفار گوید و از خدا آمرزش طلبد، نامه عملش در حالی که نور افشانی کرده ، و می درخشد ، بالا می رود .
9 ـ زمین خوردن شیطان و خنثی شدن وسوسه های او
شیطان دشمن درجه یک بشر ، و عامل تمام انحرافات و لغزش های
فکری و عملی انسان است و پیوسته دنبال گمراه نمودن مؤمنین و دوستان امیرالمؤمنین (علیه السلام) است.
تنها بندگان خاصّ خدایند که در اثر اخلاص در ایمان و عمل ، از شرّ او در امانند. روزی که خداوند او را از درگاه خویش راند ، قسم یاد کرد که به جز بندگان مخلَص خدا ، همه بندگان را گمراه خواهم نمود :
( فَبِعِزَّتِکَ لاَُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ إِلاّ عِبادَکَ مِنْهُم المُخْلَصینَ ). (46)
به عزّتت سوگند همه آنان را گمراه خواهم کرد ، مگر از میان آن ها بندگان خالص شده تو ، را .
مخلَصین در دیدگاه روایات ، ائمه طاهرین (علیهم السلام) هستند ، که راه های
مبارزه با شیطان را از خدای خویش آموخته اند ، و برای رهایی از چنگال شیطان ، مؤمنان را به پیمودن آن سفارش کرده اند .
کسی که طالب کمال و رهایی از دام شیطان است ، باید این ارشادات را در زندگی خود به کار گیرد و بدین وسائل ، با شیطان و مریدانش مبارزه کند.
یکی از مهمترین عوامل مبارزه با شیطان که در روایات اهل بیت (علیهم السلام)از آن یاد شده است، زیاد استغفار کردن ، و مرتّب از خدا عذرخواستن است.
روزی رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به اصحاب خویش فرمودند:
أَلا أُخْبِرُکُمْ بِشَیء إِنْ أَنْتُمْ فَعَلْتُمُوهُ تَباعَدَ الشَّیْطانُ مِنْکُمْ کَما تَباعَدَ الْمَشْرِقُ مِنَ الْمَغْرِبِ .
آیا به شما خبر دهم آنچه را که اگر انجام دهید شیطان از شما دور شود ، همان گونه که مشرق از مغرب فاصله دارد؟
اصحاب عرض کردند : آری ( بفرمایید ) .
پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند:
الصَّومُ یَسْوَدُّ وَجْهَه ، وَالصَّدَقَةُ تُکْسِرُ ظَهْرَهُ ، وَالحُبُّ فِی اللهِ وَالمُوازَرَةُ عَلَی العَمَلِ الصّالِحِ یَقْطَعُ دابِرَه ، وَالإِسْتِغْفارُ یَقْطَعُ وَتینَهُ . (47)
روزه چهره او را سیاه می کند، صدقه پشت او را می شکند ، محبّت ورزیدن در راه خدا و مواظبت بر عمل نیک ریشه او را بَرکَند و استغفار رگ حیاتی او را می بُرّد .
بنابر این یکی از آثار و برکات استغفار ، به زمین خوردن شیطان و خنثی شدن تلاش های بیوقفه اوست ، که با توجّه به گستره فعالیت های او در گمراه نمودن مردم، عظمت و اهمیّت این خاصیّت بیشتر روشن می شود.
10 ـ زوال کابوس یأس و امیدوار شدن به مغفرت خداوند
یکی از بزرگترین گناهان که به هیچ وجه قابل گذشت و چشم پوشی نیست ، یأس از رحمت خداوند و قطع امید از مغفرت اوست . کسی که از آمرزش خداوند مأیوس است و به گذشت کریمانه پروردگار امیدی ندارد ، هر گناهی را مرتکب می شود و در منجلاب انحرافات فرو می رود ، در درّه های شقاوت سقوط می کند و روز به روز در حال استدراج و فرو رفتن در درکات عذاب خداوند خواهد بود.
خدای مهربان برای جلوگیری از پدید آمدن این حالت و رسیدن به چنین سرانجامی ، باب توبه و استغفار را به روی انسان گشوده است ، تا هیچ مجرمی از رحمت واسعه الهی مأیوس نشود و به سوی خدا باز گردد. و باران مغفرت حقّ ، بر سرزمین جانش ببارد و غنچه ایمان و معرفت در بوستان وجودش شکوفا گردد.
در این راستا یکی از برکات معنوی استغفار که خود دارای آثار پرباری است ; از بین رفتن کابوس یأس و ناامیدی ، و تابش خورشید امید و رجاء در خانه دل گنهکار است ; که این خود باعث رویش درخت معنویّت در بهشت ایمان انسان ، و لبخند شکوفه های آمرزش بر چهره وجود او می گردد. به همین دلیل امیرالمؤمنین (علیه السلام) از کسی که با وجود استغفار، از آمرزش خدا ناامید گشته ، اظهار شگفتی کرده و می فرمایند :
اَلْعَجَبُ مِمَّنْ یَقْنَطُ وَ مَعَهُ المُمْحاةُ . قیلَ : وَ مَا المُمْحاةُ ؟ قالَ : اَلاِْسْتِغْفارُ . (48)
تعجب از کسی است که از رحمت و آمرزش خداوند ناامید می گردد ، در حالی که وسیله پاک کننده دارد .
سئوال شد: پاک کننده چیست؟
فرمودند:
استغفار و طلب آمرزش از خداوند.
11 ـ پاک شدن زنگار دل و صفا یافتن قلب انسان
یکی از علل عدم پذیرشِ حق ، و سستی در انجام واجبات و نپرداختنِ به عبادات این است که ، دل انسان را زنگار گناه گرفته باشد، و فکر او را کدورتِ علاقه به شهوات تاریک و ظلمانی ساخته باشد ; و از سوی دیگر قلب او را قساوت فرا گرفته، حالت پذیرش و نرمش در برابر حق را از دست داده و در درّه های شقاوت سقوط نموده باشد . بی جهت نیست که خداوند ، علّت انکار و روی گردانی قوم موسی (علیه السلام)را ، سختی دل آنان دانسته و می فرماید:
( ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَهِی کَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنْ الْحِجارَةِ لَما یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الاَْنْهارُ وَإِنَّ مِنْها لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللهِ … ). (49)
شما بعد از معجزاتی که از موسی (علیه السلام) دیدید، سخت دل شدید و دل هایتان چون سنگ ، یا سخت تر از سنگ گردیده است . از میان پاره ای سنگ ها نهرهای آب می جوشد و برخی دیگر شکافته می شود و از دل آن آب بیرون می آید و پاره ای دیگر از ترس خدا فرو ریزد .
روشن است که بزرگترین مانع برای هدایت و سعادت بشر ، پدید آمدن چنین حالتی در دل و جان اوست ، که شخص را از پذیرش حق باز داشته و از توفیقات و پیشرفت های معنوی او جلوگیری می کند، پس در این راستا، یکی از برکات مهمّ استغفار این است که زنگار دل را می زداید ، قلب را صفا می بخشد ، به فکر انسان نور و روشنایی عطا می کند و ظرف وجود او را پذیرای هدایت های خداوند و هادیان راه سعادت و فضیلت می سازد .
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در این زمینه می فرمایند:
إِنَّ لِلْقُلوبِ صَداءً کَصَداءِ النُّحاسِ فَاجْلُوها بِالإِسْتِغْفارِ . (50)
برای دل ها زنگار و کدورتی است مثل زنگار و کدورت مِسْ ، دل های خویش را با استغفار و طلب آمرزش از خدا ، جلا دهید.
12 ـ روی آوردن خیر و خوبی به انسان
توجّه به استغفار و روی آوردن به درگاه خدا و عذرخواهی از گناه، توجّه به همه خوبی ها ، خیرات و برکات است ; و نشانه آن است که خداوند اراده خیر و خوبی به انسان دارد . و غفلت از آن ، فرو رفتن در منجلاب زشتی ها و بدی ها را به دنبال دارد و علامت آن است که خداوند اراده شرّ و بدی نسبت به او دارد .
سفیان بن سمط گوید : امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
إِنَّ اللهَ إِذا أَرْادَ بِعَبْد خَیْراً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنِقْمَة وَیُذَکِّرُهُ الاِْسْتِغْفارَ ، وَ إِذا أَرادَ بِعَبْد شَرّاً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنِعْمَة لِیُنْسِیَهُ الإِسْتِغْفارَ وَ یَتَمادی بِها وَ هُو قَوْلُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ ( سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لایَعْلَمُونَ ) بِالنِّعَمِ عِنْدَ المَعاصی . (51)
به راستی ، هرگاه خداوند اراده می کند خیری را به بنده ای ( برساند ) و او گناهی می کند ، به بلایی گرفتارش می کند، آن گاه استغفار را به یادش می آورد . ( تا بدین وسیله گناهش را ببخشد و از عقوبت دنیا و آخرت ، نجاتش دهد ) .
و هرگاه اراده می کند شرّ و بدی را به بنده ای ( برساند ) و او گناه می کند ، پس از گناه نعمتی به او می دهد تا استغفار را فراموش کند و مشغول آن نعمت گردد. و همین مراد خداوند است که می فرماید:
« ما آن ها را در درکات عذاب خویش پایین می بریم به گونه ای که خود نمی دانند » .
یعنی : به واسطه نعمت هایی که پس از عصیان و نافرمانی خدا، به آنان می دهیم ، ( ایشان را در عذاب خویش لحظه به لحظه پایین تر می بریم ) .
پس چه بهتر که وِرْد شب و روز خود را استغفار و عذرخواهی از خداوند قرار دهیم ، تا خالق خیرات ، اراده خیر و نیکی به زندگی ما کند و خیرات مادّی و برکات معنویش را به سوی ما گسیل دارد و از شرور و بدی ها نگاهمان دارد.
13 ـ بازگشت روح ایمان و تکمیل حقیقتش در انسان
از مدارکی استفاده می شود : هنگام گناه، روح ایمان از انسان جدا می گردد و بین او و حقیقت ایمان فاصله می افتد و چنانچه شخص گنهکار توبه و استغفار کند ، این روح به او برمی گردد. و این یکی از برکات مهمّ استغفار است که نباید از اهمیّت آن غافل شد.
محمّد بن مسلم گوید: امام باقر (علیه السلام) فرمودند:
إِذا زَنَی الزّانِی خَرَجَ مِنْهُ رُوحُ الایمانِ ، فَإِنْ إِسْتَغْفَرَ عادَ إِلَیْهِ . (52)
هنگامی که شخص زناکار زنا می کند ، روح ایمان از او بیرون می رود . پس اگر توبه و استغفار کند ، این روح به او بر می گردد! .
از این مهمتر آن که پس از بازگشت روح ایمان به انسان ، اگر او استغفار و عذرخواهی خداوند را ادامه دهد ; مراتب ایمان در وجودش کامل می شود و حقیقت اعتقاد به حق در او شکل می گیرد.
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در سفارش هایی که به امیرالمؤمنین (علیه السلام) دارند ، استغفار بعد از گناه را یکی از هفت عاملی می شمارند که باعث تکمیل حقیقت ایمان در انسان می گردد:
یا عَلی سَبْعَةٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ فَقَدْ اسْتَکْمَلَ حَقیقَةَ الایمانِ وَ أَبْوابُ الْجـَنَّةِ مُفَتَّحَةٌ لَهُ : مَنْ أَسْبَغَ وُضُوئَه ، وَ أَحْسَنَ صَلاتَه ، وَ اَدّی زَکاةَ مالِه ، وَ کَفَّ غَضَبَه ، وَ سَجَنَ لِسانَه ، وَاسْتَغْفَر لِذَنْبِه ، وَ اَدّی النَّصیحَةَ لاِِهْلِ بَیْتِ نَبِیّهِ . (53)
ای علی ! هفت چیز است که در هر کس باشد حقیقت ایمان را در خود کامل کرده است ، و درهای بهشت به رویش باز می گردد:
1 ـ کسی که وضویش را شاداب و کامل بگیرد.
2 ـ نمازش را نیکو بجا آورد.
3 ـ زکاة مالش را بپردازد .
4 ـ خشم خود را باز دارد.
5 ـ زبانش را در زندان دهان حبس کند.
6 ـ برای گناهش استغفار کرده، آمرزش طلبد.
7 ـ برای اهل بیت پیامبرش (علیهم السلام) ، خیرخواهی کند.
14 ـ ورود به بهشت
کسی نیست که آرزوی بهشت و نعمت های بی نظیر بهشتی را در سر نپروراند . و شکی نیست که ورود به بهشت شرایطی دارد که بخشی از آن مربوط به اعتقاد انسان و بخش دیگرش وابسته به عمل اوست . در آیات و روایات به صورت پراکنده به این شرایط اشاره شده است .
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در سخنی زیبا و پر بار به چهار عمل برای انسان اشاره می کنند که اگر در کسی باشد ، از اعتقاد راسخ او به خدا حکایت می کند . و کسی که عمر گران مایه خویش را با این صفات سپری می کند ، وارد بهشت می گردد . یکی از آن ها این است که هر گاه ، مرتکب گناهی شد ، بگوید : « أسْتَغْفِرُاللهَ » . (54)
پس یکی از برکات معنوی استغفار ، ورود در بهشت و بهره مندی از نعمت های ابدی بهشتی است . و این مطلبی نیست که تنها در این روایت آمده باشد. در حدیث دیگری پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فضایل زیادی را برای استغفار بعد از نافله فجر ، قبل از نماز صبح ذکر می کنند . از جمله می فرمایند:
هر کس این استغفار را تلاوت کند ، اگر در آن روز یا شبی که استغفار کرده بمیرد ، وارد بهشت می گردد . (55)
در روایت صفحه قبل نیز ، پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به این مطلب اشاره کرده و استغفار را یکی از هفت عاملی می شمارند که باعث تکمیل ایمان و باز شدن درهای بهشت به روی انسان می گردد.
________________________________________
پی نوشتها:
1. سوره هود ، آیه 3 .
2. سوره هود ، آیه 52 .
3. سوره نوح ، آیه 10 ـ 12 .
4. سوره هود ، آیه 52 .
5. سوره نوح ، آیه 10 ـ 12 .
6. بحارالأنوار ، ج 90 ، ص 281 .
7 ـ بحارالأنوار ، ج 90 ، ص 277 .
8 ـ بحارالأنوار ، ج 90 ، ص 277 .
9 ـ بحارالأنوار ، ج 90 ، ص 277 .
10. صحیفة العلویة الجامعة ، ص 659 ، جریان کامل این ماجرا و نسخه استغفاری که امیرالمؤمنین (علیه السلام)به آن مرد عطا کردند ، در فصل آخر همین کتاب صفحه 258 آمده است.
11. سوره نوح ، آیه 10 ـ 11 .
12. بحارالأنوار ، ج 84 ، ص 221 .
13. سوره نوح ، آیه 10 ـ 12 .
14. بحارالأنوار ، ج 101 ، ص 84 .
15. این استغفار همراه با ترجمه روان به ضمیمه داستان شیرین آن ، در همین کتاب صفحه 258 ـ 278 آمده است .
16. سوره افنال ، آیه 33 .
17. بحارالأنوار ، ج 52 ، ص 30 ; الدعوات ، ص 207 ; کمال الدین ، ج 2 ، ص 441 .
18. سوره انفال ، آیه 33 .
19. مستدرک الوسائل ، ج 5 ، ص 318 .
20. بحارالأنوار ، ج 70 ، ص 381 ; علل الشرایع ، ج 1 ، ص 234 .
21. بحارالأنوار ، ج 90 ، ص 283 .
22. بحارالأنوار ، ج 90 ، ص 283 .
23. بحارالأنوار ، ج 90 ، ص 283 ; وسائل الشّیعه ، ج 7 ، ص 177 .
24. بحارالأنوار ، ج 90 ، ص 281 .
25. کافی ، ج 5 ، ص 316 ، ح 51 .
26. سوره آل عمران ، آیه 135 .
27. سوره نساء ، آیه 110 .
28. مستدرک سفینة البحار ، ج 7 ، ص 601 .
29. کافی ، ج 2 ، ص 504 ; وسائل الشّیعه ، ج 7 ، ص 176 .
30. سوره غافر ، آیه 60 .
31. سوره نساء ، آیه 64 .
32. وسائل الشّیعه ، ج 16 ، ص 70 ; بحارالأنوار ، ج 6 ، ص 22 .
33. سوره توبه ، آیه 72 .
34. سوره فجر ، آیه 27 ـ 30 .
35. مستدرک سفینة البحار ، ج 7 ، ص 601 .
36. سوره توبه ، آیه 119 .
37.مفاتیح الجنان .
38.بحارالأنوار ، ج 90 ، ص 279 .
39.سوره یـس ، آیه 82 .
40.سوره بقره : آیه 222 .
41.کافی ، ج 2 ، ص 504 ; وسائل الشّیعه ، ج 7 ، ص 176 .
42.بحارالأنوار ، ج 90 ، ص 378 ; الدعوات ، ص 20 .
43.سوره نور ، آیه 35 .
44.وسائل الشّیعه ، ج 16 ، ص 70 ; مستدرک الوسائل ، ج 5 ، ص 310 ; بحارالأنوار ، ج 74 ، ص 146 ; ثواب الأعمال ، ص 165 .
45.کافی ، ج 2 ، ص 504 ; وسائل الشّیعه ، ج 7 ، ص 176 .
46.سوره ص ، آیه 83 .
47. کافی ، ج 4 ، ص 63 ; من لایحضر الفقیه ، ج 2 ، ص 75 ; التهذیب ، ج 4 ، ص 191 ; وسائل الشّیعه ، ج 10 ، ص 395 .
48.وسائل الشّیعه ، ج 7 ، ص 177 .
49.سوره بقره ، آیه 74 .
50.بحارالأنوار ، ج 90 ، ص 284 .
51.کافی ، ج 2 ، ص 452 .
52.بحارالأنوار ، ج 90 ، ص 378 ; الدعوات ، ص 20 .
53.من لایحضره الفقیه ، ج 4 ، ص 259 . این حدیث از سکونی از امام صادق (علیه السلام) به همین مضمون با اندک اختلافی نیز ، روایت شده است . بحارالأنوار ، ج 77 ، ص 304 .
54.مستدرک الوسائل ، ج 12 ، ص 120 .
55.بحارالأنوار ، ج 84 ، ص 326 . ما متن این استغفار را در بحث انواع استغفار ، صفحه 253 آورده ایم .