عدم تحریک نگاه به نامحرم در غرب
۱۳۹۴/۱۲/۱۰
–
۴۰۰۱ بازدید
این که بعضی ها با دیدن حتی یک خانم بد حجاب جنب می شوند ولی مثلا می گویند که مثلا در کشور های اروپایی حتی در کنار ساحل نیز چنین اتفاقی نمی افتد چیست؟آیا اشکال از اسلام وچشم پوشی از نگاه به نامحرم است؟
عادی شدن بیحجابی در غرب و از بین رفتن حساسیت مردان نسبت به برهنگی زنان آثار بسیار شومی در روابط جنسی به جای می گذارد. وقتی حساسیت جنسی نسبت به زنان از بین برود نیازهای جنسی شکلی انحرافی و بیمار گونه به خود می گیرند و به شکل های تنفرانگیز و در بسیاری از موارد خطرسازی تبدیل می شوند. گرایش به تجاوز به عنف، سکس همراه خودآزاری، سکس همراه با دگرآزاری، رابطه با حیوانات، رابطه با کودکان و محارم و ده ها انحراف جنسی دیگر از جمله نتایج مرسوم چشم و دل سیری مردان و زنان از یک دیگر است.
آنچه در این فرایند اتفاق می افتد از بین رفتن حساسیت نسبت به همسر از یک سو و شعلهور شدن آتش تنوعطلبی روانی از سوی دیگر است. امروزه در کشورهای غربی، یکی از بحرانها و مشکلات مهم، سرد مزاجی مردان است. این مشکلات گاه آن چنان عمیق است که زنان متمول و متعلق به طبقه متوسط به خاطر آنکه از لحاظ جنسی ارضا نمیشوند به برخی از کشورهای آفریقایی می روند و با صرف هزینههای زیادی، نیاز خود را بوسیله جوانان آفریقایی بر طرف میکنند. در کشورهای غربی، دولتها از انواع روشها برای تقویت تمایل جنسی همسران استفاده می کنند. سردمزاجی مردان مشکل مهمی در اینگونه کشورهاست. حتی در برخی از کشورها دولت در ساعات پایانی شب انواع فیلم های پورنو (غیر اخلاقی) را در تلویزیون به نمایش میگذارد تا شاید زنان و مردان با دیدن اینگونه فیلمها تحریک شده و بتوانند رابطهی جنسی کوتاهی داشته باشند. مسلما سردی روابط عاطفی به سست شدن بنیانهای زندگی مشترک میانجامد این مسأله موجودیت خانواده را دچار مخاطرههای جدی کرده است. علت این سردی جنسی و در پی آن سردی عاطفی، حضور انبوه کالاهای جنسی در کوچه و خیابان است. بیحجابی و بیبندوباری زنان همچنین یکی از مهمترین عوامل روابط نامشروع در جامعه است که خود مسئله ای طولانی، مهم و قابل توجه به شمار میرود.
یکى از غرایز خدادادى در ساختمان وجودى انسان، غریزه جنسى است که نیرومندترین و ریشه دارترین غریزه آدمى است و در صورت کنترل آن، مى تواند علاوه بر تداوم و استمرار نسل بشر، موجبات و امنیت روانى انسان ها را فراهم کند. در قوانین اسلام، براى استفاده درست از این غریزه حیاتى، مکانیسم هاى گوناگونى مطرح شده است که حجاب و وجود حریم بین زن و مرد، یکى از راهکارهاى مهم آن است. بدون شک، نبودن حریم بین زن و مرد و آزادى معاشرت هاى تعریف نشده و بى بندوبار (با آرایش هاى گوناگون)، هیجان ها و التهاب هاى جنسى را فزونى مى بخشد و تقاضاى برهنگى را به صورت یک عطش روحى و یک خواست سیرى ناپذیر درمى آورد. اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین توجه کامل داشته و تدابیر زیادى براى تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و در این زمینه هم براى زنان و هم براى مردان، تکالیف خاصى معین کرده است. وظیفه مشترک زن و مرد این است که چشم خویش را از نگاه به نامحرم بپوشانند و از نگاه شهوت آمیز بپرهیزند؛ اما زنان – به خاطر جاذبه هاى بیش تر – وظیفه خاصى دارند و آن این که بدن خود را از مردان بیگانه بپوشانند و در اجتماع با آرایش هاى تحریک آمیز، ظاهر نشوند و به جلوه گرى و دلربایى نپردازند تا زمینه انحراف مردان و به ویژه جوانان فراهم نشود. از طرف دیگر با سفارش اکید به ازدواج ، این غریزه طغیان گر را در قالب خانواده کنترل می کند و همین غریزه طغیان گر افسار زده شده ، وسیله ای برای تعالی و تعامل شایسته زن و شوهر و نظام خانواده و به تبع آن جامعه می شود.
آنچه در این فرایند اتفاق می افتد از بین رفتن حساسیت نسبت به همسر از یک سو و شعلهور شدن آتش تنوعطلبی روانی از سوی دیگر است. امروزه در کشورهای غربی، یکی از بحرانها و مشکلات مهم، سرد مزاجی مردان است. این مشکلات گاه آن چنان عمیق است که زنان متمول و متعلق به طبقه متوسط به خاطر آنکه از لحاظ جنسی ارضا نمیشوند به برخی از کشورهای آفریقایی می روند و با صرف هزینههای زیادی، نیاز خود را بوسیله جوانان آفریقایی بر طرف میکنند. در کشورهای غربی، دولتها از انواع روشها برای تقویت تمایل جنسی همسران استفاده می کنند. سردمزاجی مردان مشکل مهمی در اینگونه کشورهاست. حتی در برخی از کشورها دولت در ساعات پایانی شب انواع فیلم های پورنو (غیر اخلاقی) را در تلویزیون به نمایش میگذارد تا شاید زنان و مردان با دیدن اینگونه فیلمها تحریک شده و بتوانند رابطهی جنسی کوتاهی داشته باشند. مسلما سردی روابط عاطفی به سست شدن بنیانهای زندگی مشترک میانجامد این مسأله موجودیت خانواده را دچار مخاطرههای جدی کرده است. علت این سردی جنسی و در پی آن سردی عاطفی، حضور انبوه کالاهای جنسی در کوچه و خیابان است. بیحجابی و بیبندوباری زنان همچنین یکی از مهمترین عوامل روابط نامشروع در جامعه است که خود مسئله ای طولانی، مهم و قابل توجه به شمار میرود.
یکى از غرایز خدادادى در ساختمان وجودى انسان، غریزه جنسى است که نیرومندترین و ریشه دارترین غریزه آدمى است و در صورت کنترل آن، مى تواند علاوه بر تداوم و استمرار نسل بشر، موجبات و امنیت روانى انسان ها را فراهم کند. در قوانین اسلام، براى استفاده درست از این غریزه حیاتى، مکانیسم هاى گوناگونى مطرح شده است که حجاب و وجود حریم بین زن و مرد، یکى از راهکارهاى مهم آن است. بدون شک، نبودن حریم بین زن و مرد و آزادى معاشرت هاى تعریف نشده و بى بندوبار (با آرایش هاى گوناگون)، هیجان ها و التهاب هاى جنسى را فزونى مى بخشد و تقاضاى برهنگى را به صورت یک عطش روحى و یک خواست سیرى ناپذیر درمى آورد. اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین توجه کامل داشته و تدابیر زیادى براى تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و در این زمینه هم براى زنان و هم براى مردان، تکالیف خاصى معین کرده است. وظیفه مشترک زن و مرد این است که چشم خویش را از نگاه به نامحرم بپوشانند و از نگاه شهوت آمیز بپرهیزند؛ اما زنان – به خاطر جاذبه هاى بیش تر – وظیفه خاصى دارند و آن این که بدن خود را از مردان بیگانه بپوشانند و در اجتماع با آرایش هاى تحریک آمیز، ظاهر نشوند و به جلوه گرى و دلربایى نپردازند تا زمینه انحراف مردان و به ویژه جوانان فراهم نشود. از طرف دیگر با سفارش اکید به ازدواج ، این غریزه طغیان گر را در قالب خانواده کنترل می کند و همین غریزه طغیان گر افسار زده شده ، وسیله ای برای تعالی و تعامل شایسته زن و شوهر و نظام خانواده و به تبع آن جامعه می شود.