طلسمات

خانه » همه » مذهبی » برتری مرد و کشتزار بودن زن در قرآن

برتری مرد و کشتزار بودن زن در قرآن


برتری مرد و کشتزار بودن زن در قرآن

۱۳۹۴/۱۲/۰۸


۴۵۴۷ بازدید

اینکه الرجال قوامون علی النسا یا زنان کشتزار مردان هستند چگونه پاسخ داده میشود؟

پاسخ بخش اول:
آیه 34 سوره نساء اینگونه است که «الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا من اموالهم.» در قرآن ترجمه حضرت آیه الله مکارم در معنای اینگونه آمده است که «مردان سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتری هایی که خداوند (از نظر نظام اجتماع ) برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است و بخاطر انفاقهایی که از اموالشان ( در مورد زنان ) می کنند …» در تفسیر نمونه در ترجمه این آیه آمده است که «مردان سرپرست و خدمتکار زنانند … » به هر صورت این اختلاف معنا خیلی مهم نیست بلکه آنچه که اهمیت دارد برداشت های مختلف از آیه می باشد. گفته شده است که مردها بر زن حق سرپرستی دارند و دلیل این مسئله به سه امر برمی گردد: 1) مردها اهل اندیشه، منطق و تفکر می باشند و به همین دلیل تصمیم آنها و عمل و رفتار آنان عاقلانه و منطقی تر از زنان می باشد زیرا زنان برعکس مردان دارای قدرت عاطفه، احساس، محبت، رحم و عطوفت فراوان هستند کسانی می توانند سرپرستی و مدیریت را به عهده داشته باشند که عقل گرا باشند و اهل اندیشه و خرد.
2) مردها دارای توان جسمی و بدنی فراوان بوده و انجام کارهای سخت و دشوار به عهده آنان می باشد و به همین دلیل اینان برای ریاست و سرپرستی مناسب ترند . در حالیکه زنان دارای جسم لطیف بوده و توان انجام کارهای سخت و شاق را ندارند.
3) مردان در قبال زنان دارای تعهد الزام آور می باشند و آن وظیفه شاق و پرمسئولیت تأمین معاش و مخارج زندگی زن و فرزند می باشد. این مردان هستند که با انجام کارهای مختلف برای تأمین معاش و رفاه و آسایش خانواده تلاش می کنند. در حالیکه در این زمینه خانمها مسئولیتی ندارند.
از این تفاسیر که بگذریم، شاید بتوان نکته هایی را مورد توجه قرار داد و همه اینها فقط احتمالاتی است که به ذهن می رسد و حق این است که حقیقت نزد خداوند می باشد.
1- زن و مرد مکمل یکدیگر هستند و با وجود هر دو آنان کامل می شوند و با نبود هر یک، ناقص خواهند شد. خلقت آنان برای کمال دیگری و تکمیل آنان بوده است.
2- زن و مرد هیچکدام بر دیگری برتری و فضیلتی ندارند، مگر به تقوا و پرهیزگاری و اگر مسایل را با این دید بنگریم، فضیلت زنان بیشتر از مردان است. زیرا وظیفه انسان پروری و تعلیم و تربیت به دوش زنان نهاده شده است و یا مادری مال زنان است و بیل زدن و شخم زدن و … مال مردان.
3- شاید منظور آیه این باشد که مردان و زنان مکمل یکدیگر بوده و مردان خادم زنان می باشند و این مطلب از سیره حضرت علی (ع) و زهرای مرضیه نیز برداشت می شود. به هر صورت منظور از قوامون ثبوت ولایت و حاکمیت مردان بر زنان نیست چنانکه برخی از افراد علاقه مند به چنین تفسیری می باشند، بلکه احتمالا وابستگی و کمال آنان و عدم جدائی مرد و زن از یکدیگر می باشد.
منابع:
1- تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی.
2- تفسیر المیزان، علامه طباطبایی.
3- دنیای زن، گفتگو با علامه فضل الله.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی
پاسخ بخش دوم:
جواب اجمالی:
قران کریم بعد از اینکه در آیه قبل در مورد عدم نزدیکی با زنان در زمان حیض هشدار می دهد و به این وسیله لاابالی گری برخی اهل کتاب را که در هر شرایطی به بهره وری جنسی با زن اقدام می کردند محکوم می نماید ،در این آیه، زنان به مزرعه و کشتزارى تشبیه شده اند که بذر مرد را در درون خود پرورش داده و پس از 9 ماه، گل فرزند را به بوستان بشرى تقدیم مى کنند. هم چنان که انسان، بدون کشت و مزرعه از بین مى رود، جامعه بشرى نیز بدون وجود زن نابود مى گردد.
بعد از هشدار قبلی در مورد رعایت حال زنان، در این آیه تاکید می شود که زنان وسیله ى هوسبازى نیستند بلکه رمز بقاى نسل بشر هستند. پس لازم است در آمیزش جنسى، هدف انسان تولید یک نسل پاک و ذخیره قیامت باشد و در چنین لحظات و حالاتى نیز هدف مقدّسى دنبال شود. جمله ى «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» هشدار مى دهد که از راههاى غیر مجاز، بهره جنسى نبرید و به نحوى حرکت کنید که در قیامت سرافراز باشید و اولاد و نسلى را تحویل دهید که مجسمه ى عمل صالح و خیرات آن روز باشند.
جواب تفصیلی:
زن در نظام هستی وظیفه خطیر بقا، تکثیر و پرورش نسل را عهده داراست. خداوند متعال جسم و روان زن را متناسب با این وظیفه قرارداده و از این لحاظ جایگاه ممتاز و غیر قابل جایگزین برای او قایل شده است. آیه شریفه فوق اشاره ای لطیف به این شان ویژه است. علامه طباطبایی ضمن اشاره به نکات تفسیری پرده از ظرافت تشبیهی که در این آیه بکار رفته است برگرفته و می نویسد «نسبت زنان به جامعه انسانی همانند کشت و زرع و کشتزار است برای انسان؛ همانگونه که برای بقای نوع بشر نیاز به کشت و زرع و کشتزار است به گونه ای که بدون آن حیات بشری ممکن نیست. بشر برای ادامه حیات خویش و به وجود آمدن نسل های بعدی نیاز به زن دارد؛ چرا که خداوند تکون ادمی را در رحم زن قرار داد؛ و از سویی مرد را علاقه مند به زن قرارداد و میان آن ها مودت و رحمتی توام با عشق و علاقه آفرید و با امیزش این دو صنف است که نوع بشر به حیات خویش ادامه می دهد.»[2]به عبارت دیگر این آیه به قرینه آیه قبل هشدار به کسانی است که زن را صرفا وسیله ای برای اطفاء شهوت قلمداد کرده و او را در حد یک ابزار شهوت رانی تنزل داده اند.[3]بهترین جواب برای پاسخ به کسانی که در مورد این آیه شریفه شبهه افکنی می کنند ارایه نکات تفسیری این آیه و تبیین صحیح آن است.
تفسیر آیه:
قران کریم بعد از اینکه در آیه قبل در مورد عدم نزدیکی با زنان در زمان حیض هشدار می دهد و به این وسیله لاابالی گری برخی اهل کتاب را که در هر شرایطی به بهره وری جنسی با زن اقدام می کردند محکوم می نماید ،در این آیه، زنان به مزرعه و کشتزارى تشبیه شده اند که بذر مرد را در درون خود پرورش داده و پس از 9 ماه، گل فرزند را به بوستان بشرى تقدیم مى کنند. هم چنان که انسان، بدون کشت و مزرعه از بین مى رود، جامعه بشرى نیز بدون وجود زن نابود مى گردد.
بعد از هشدار قبلی در مورد رعایت حال زنان، در این آیه تاکید می شود که زنان وسیله ى هوسبازى نیستند بلکه رمز بقاى نسل بشر هستند. پس لازم است در آمیزش جنسى، هدف انسان تولید یک نسل پاک و ذخیره قیامت باشد و در چنین لحظات و حالاتى نیز هدف مقدّسى دنبال شود. جمله ى «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» هشدار مى دهد که از راههاى غیر مجاز، بهره جنسى نبرید و به نحوى حرکت کنید که در قیامت سرافراز باشید و اولاد و نسلى را تحویل دهید که مجسمه ى عمل صالح و خیرات آن روز باشند.
چند نکته ظریف از این تشبیه قرانی قابل برداشت است:
1 «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ». همسر مناسب همچون مزرعه ى مناسب است و سلامت بذر، شرط تولید بهتر(فرزند صالح) است.
2. «حَرْثٌ لَکُمْ» . بذر و زمین، هر دو در تولید نقش مهمّى دارند. زن و مرد نیز در بقاى نسل آینده نقش اساسى دارند. لکن همانطور که نقش مزرعه در پرورش بذر و ارائه محصول سالم محوری است نقش زن نیز در پرورش ، تغذیه ، و تکامل جسمی و روحی و معنوی فرزند صالح حیاتی و مبنایی تر است.
3. در کنار ممنوعیّت هاى موسمى، بهره گیرى هاى دراز مدّت است. در آیه قبل فرمود: «فَاعْتَزِلُوا؛ از نزدیکی با زنانتان در زمان حیض دوری کنید » در این آیه مى فرماید: «فَأْتُوا حَرْثَکُمْ»
4. «فَأْتُوا حَرْثَکُمْ» در آمیزش، مرد باید به سراغ زن برود.
5 . «قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ».غرائز نیز باید جهت خدایى بگیرند. اگر هدف از آمیزش، فرزندانى پاک و ذخیره قیامت باشد، آن نیز رنگ الهى مى گیرد.
6. «قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ». اگر نسل پاک تحویل دهید، خودتان بهره مند خواهید شد.پرورش فرزندان صالح به مثابه باقیات الصالحاتی است که انسان از نتایج آن حتی بعد از مرگ بهره مند می شود.
7. «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ»، «قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ» . زن، نه کالاست و نه منشأ تاریکى، بلکه او بنیان گذار آبادى ها و سرمایه گذار تاریخ و فرستنده هدایاى اخروى است. 8 زاد و ولد، هدف اصلى ازدواج است. «قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»
9 . .«وَ اتَّقُوا اللَّهَ» در مسائل جنسى، لازم است تقوا مراعات مراعات شود.
10 خواسته هاى نفسانى باید با تقوا کنترل شود. «أَنَّى شِئْتُمْ». «وَ اتَّقُوا اللَّهَ».
11. ایمان به آخرت، بهترین وسیله ى رسیدن به تقوا مى باشد. «اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ»[4]نگرش غرب و اسلام به خانواده و زن:
غرب، پس از رنسانس و به ویژه با ظهور «لیبرالیسم»، «اومپپانیسم» و «فیمینیسم» نهاد خانواده را به مرور نادیده انگاشت و زنان را به مشاغل عمومى و تضعیف نقش مادران در خانواده سوق داد. از نظر برخى از دانشمندان آنان که به فمینیسم دامن مى زنند، روابط خانوادگى نتیجه اى جز زیر سلطه رفتن زنان ندارد. از این رو آنان نظریه «زوج آزاد» را آسان ترین راه براى رهایى زن از این سلطه دانسته اند. نظریه زوج آزاد، نوعى هم زیستى مشترک میان زن و مرد است که بر مبناى آن، هیچ مسئولیت حقوقى بر عهده دو طرف نمى آید؛ بلکه تنها پاسخى به نیازهاى جنسى بدون در نظر گرفتن ضوابط اخلاقى و وجوه عاطفى آن است. براساس این بینش هدف اصلى از روابط زناشویى، ارضاى غرایز جنسى زن و مرد است و نقش زنان در تولید و پرورش نسل نادیده انگاشته مى شود. آنان تکثیر نسل را روند حیوانى مى دانند تا عملى انسانى و در برابر این نقش به اصطلاح حیوانی نقش تولیدی را برای زنان در نظر می گیرند، مى گویند کار زنان از نظر اجتماعى ضرورى محسوب شود. از این رو است که زن ها و مردها در غرب در عین تشکیل خانواده، با مردها و زنان دیگر رابطه برقرار مى کنند و معمولاً زن در آن جوامع نقشى جز بازیچه و عروسک ندارد. قاچاق دختران و زنان از شرق به غرب مؤید این نظریه است.[5]این درحالی است که از نظر اسلام، زناشویى، یک نظم اجتماعى است که مانع روابط نامنظم و بى قاعده اجتماعى (روابط بى قاعده و آزاد دو جنس) و پیامدهاى ناپسند آن، مانند فرزندان نامشروع و شیوع پیامدهاى جنسى و مشکلات دیگر اجتماعى مى شود. در اسلام، زناشویى یک عمل عبادى و مقدس به شمار آمده است که بنا بر حدیث پیامبر اکرم: «من تزوج احرز نصف دینه»[6] ازدواج مى تواند نصف ایمان جوان را از دستبرد شیطان حفظ کند و هدف از آن، حفظ نسل، انتقال تجربه، پرورش روحى و فکرى فرزندان، انتقال فرهنگ و زبان، ایجاد آرامش روانى و هدایت غریزه و نیاز جنسى است.[7]
امام صادق علیه السلام :اَلبَنونَ نَعیمٌ وَ البَناتُ حَسَناتٌ وَ اللّه ُ یَسألُ عَنِ النَّعیمِ ، وَ یُثیبُ عَلَى الحَسَناتِ ؛ پسران، نعمت اند و دختران خوبى. خداوند ، از نعمت ها سؤال مى کند و به خوبى ها پاداش مى دهد.
پی نوشت ها:
[1]. کافى، ج 6، ص 7، ح 12.
[2]. المیزان، ج 2، ص 283.
[3]. در آیه 222 بقره (قبل از آیه مورد اشاره) مسئله حیض زنان بررسی شد که در حقیقت پاسخی به افراطی گری یهود و لاابالی گری مسیحیان در مورد زنان حایض بود. جمعی از یهودیان با تحقیر زن در زمان حیض هرگونه معاشرت و حتی هم خانگی و هم غذایی با زنان حایض را حرام می دانستند در مقابل مسیحیان هیچ فرقی بین زن حایض و غیر حایض در نحوه ارتباط زناشویی قایل نبودند.
[4]. قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج 1، ص 355.
[5]. فصل نامه کتاب نقد، ش 17، ص 167، فمنیزم علیه زنان، سید ابراهیم حسینی.
[6]. شیخ صدوق، من لایحضر الفقیه، ج 3، ص 383، انتشارات جامعه مدرسین.
[7]. سید محمد خامنه ای، زن، خانواده و اسلام، ص 96.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد