۱۳۹۴/۱۱/۲۹
–
۱۳۰۲ بازدید
در مقدمه به چند مطلب اشاره می کنیم که خیلی مهم است.
اول. سختی دو نوع است، سختی اضطراری و سختی اختیاری. سختی اضطراری سختی هایی است که زندگی به انسان تحمیل می کند، مانند مصیبت ها و بیماری ها و نداری ها و کمبودها و از دست دادن ها و رنج ها و دردها. این سختی ها تا حد زیادی سازنده است و به اقتضای ربوبیت الهی عارض انسان می شود و نوعی امتحان الهی محسوب می گردد.
اول. سختی دو نوع است، سختی اضطراری و سختی اختیاری. سختی اضطراری سختی هایی است که زندگی به انسان تحمیل می کند، مانند مصیبت ها و بیماری ها و نداری ها و کمبودها و از دست دادن ها و رنج ها و دردها. این سختی ها تا حد زیادی سازنده است و به اقتضای ربوبیت الهی عارض انسان می شود و نوعی امتحان الهی محسوب می گردد.
نوع دوم. سختی های اختیاری است، یعنی سختی کشیدن و ریاضت در راه خدا با آگاهی و اختیار. دین داری و خودسازی سختی های زیادی دارد که باید به صورت اختیاری تحمل کرد و قطعا برای انسان سازنده است. ما در بحث خودسازی از این نوع سختی ها سخن می گوییم.
دوم. گفتیم که : به اقتضای ربوبیت الهی کسانی که در مسیر بندگی قرار می گیرند حتما باید سختی بکشند تا ساخته شوند و صبرشان و مقاومتشان سنجیده شود و ایمانشان محک بخورد و امتحان بندگی بدهند. اصل بندگی و حقیقت خودسازی و مراقبه سختی کشیدن در راه خدا است.
منتهی قانون مهمی که اکثر مردم از آن غافل هستند این است که اگر انسانی که به خدا ایمان دارد، خودش برای خودش سختی های بندگی و اختیاری را به جان نخرد، یعنی سختی نماز و روزه و خمس و زکات و شب زنده داری و انجام نوافل و مستحبات را تحمل نکند و در این زمینه تنبلی و کاهلی نماید، گرفتار سختی های اضطراری زندگی می شود و خدای متعال ناچارا و باز به اقتضای ربوبیت خود، به او سختی های زندگی را می چشاند، او را با درد و رنج زندگی می آزماید، با دشواری ها و شکست های زندگی پرورش اش می دهد، ایمان او را محک می زند و توکل او را می آزماید.
این قانون مهم زندگی است که اکثر ما از آن غافلیم. و چون غافلیم گرفتار سختی ها و رنج های اضطراری زندگی می شویم. سختی های اضطراری زندگی آرامش و آسایش انسان را سلب می کند و او را دچار رنج و تعب فراوان می نماید و تاثیر مثبت آن نیز در قیاس با سختی های اختیاری بسیار کم تر است، در حالی که سختی های اختیاری کاملا به نفع انسان است، به او آرامش می دهد، موجب لذت و سعادت واقعی می گردد و قرب خداوند را در پی دارد. سختی های اختیاری است که انسان را آماده ورود به زندگی جاودان و لقاء الله می کند. خودسازی یعنی سختی کشیدن اختیاری در راه خدا.
سوم. مطلب بعدی این است که اصولا دنیا دار سختی است و خدا انسان را در تعب آفریده است، انسان در زندگی با سختی رشد می کند و فلسفه زندگی و بندگی سختی کشیدن در راه خدا است. نباید به زندگی به عنوان جایی برای راحت طلبی و لذت جویی و کامیابی نگریست. دنیا جای آرامش و عیش و نوش و خوشگذرانی نیست. کافر و سکولار چون به روح و زندگی پس از مرگ و معاد اعتقاد ندارد، زندگی را محل کامیابی و خوشگذرانی می داند و هدف زندگی را رسیدن به لذت برتر معرفی می کند و تمام همت و کوشش خود را برای رسیدن به زندگی مرفه تر و راحت تر صرف می کند و پیوسته در پی آسایش است، ولی آسایش و آرامشی که هرگز به آن نمی رسد.
اما انسان الهی دقیقا بر عکس او فکر می کند و دنیا را محل کار و کوشش سخت و حرکت به سوی خدا و آماده شدن برای حیات پس از مرگ می داند و معتقد است با زحمت زیاد و تحمل ریاضت و صبر در مقام بندگی باید خود را آماده لقای محبوب نماید.
چهارم. اهمیت ریاضت به خاطر این است که در حقیقت خودسازی و سلوک چیزی جز ریاضت و سختی کشیدن اختیاری در راه خدا نیست. در این راستا کشف و شهود و عرفان و تمام نتایج و ثمرات خودسازی همه از نتایج و آثار ریاضت است، بنابراین کسی که اصلا حاضر نیست در راه خدا سختی و ریاضت تحمل کند از مسیر خودسازی خارج است.
چیستی ریاضت:
ریاضت عبارت است از وارد کردن نفس، به سختى ها و مشقّات بدنى و روحى و مخالفت با هوا و هوس و تعدیل سه قوه شهوت و غضب و وهم تا «سالک» بتواند به مقام معنوى خویش نایل شود و راه حق را بیابد.
آموزه هاى اسلامى بر این امر مهر تأیید گذاشته و انسان ها را به مجاهدت با هوا و هوس و تعدیل قوا تشویق کرده است. قرآن کریم به منظور بیرون آوردن انسان ها از حجاب هاى ظلمانى تعلقات، جهاد با نفس و مخالفت با هواهاى نفسانى را به آنان توصیه و بر آن تأکید مى کند و براى آنکه در میدان جهاد با نفس (جهاد اکبر) موفق باشند، به صبر و استقامت و استعانت از حضرت حق دعوت مى فرماید: (مقالات، ج 1، ص70)
«وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا ؛ (عنکبوت (29)، آیه 69) ؛ «و آنان که در راه ما مجاهده و کوشش کردند، به راه خویش هدایت مى کنیم».
«وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما یُجاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ» (همان، آیه 9) ؛ «و هر که بکوشد، تنها براى خود مى کوشد؛ زیرا خدا از جهانیان سخت بى نیاز است».
روایات نیز آکنده از تأکید بر مجاهده با نفس و مبارزه با آن است و از هر کارى مهم تر تلقى شده است. ( میزان الحکمة، ج 2، صص 139 – 141)
ریاضت شرعی:
بر اساس آموزههاى اسلامى شریعتگرایى اسلامى عامل قرب و فناء و موجب کمال و لقاء ربّ و فناء فى الله و بقاء بالله است. على (علیه السّلام) فرمود: «الشَّرِیعَةُ رِیَاضَةُ النَّفْسِ».( عیون الحکم و المواعظ، محقق: حسنی بیرجندی، حسین، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376ش، ص 40) پس تمرین و تمرکز نفس در پرتو باید و نبایدهاى شرعى و احکام و دستور العملهاى قرآنى ممکن و باعث تربیت و تعدیل نفس خواهد شد و استمرار و استدامه آن در همه مراحل سلوکى و منازل معنوى مایه خیر در خرد و عقلانیت و خراباتى شدن در عشق و معنویت است، که على (علیه السّلام) فرمود: «مَنِ اسْتَدَامَ رِیَاضَةَ نَفْسِهِ انْتَفَع »؛( غرر الحکم و درر الکلم، محقق و مصحح: رجائی، سید مهدی، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق، ص 608.) هر که دایم در حال ریاضت نفس است سود یابد.
حضرت علی (علیه السّلام) فرمود: «هِیَ نَفْسِی أَرُوضُهَا بِالتَّقْوَى »؛( نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق، ص 417) «این است نفس من که آنرا به پرهیزکارى ریاضت میدهم».
مردن تن در ریاضت زندگى است رنج، این روح را پایندگى است .
(مثنوى معنوى، دفتر 3، بیت 3365)
از دیدگاه اسلام راه و روش این ریاضت ها، راه ها و روش هاى تعیین شده است؛ یعنى، از آنجا که هر حجابى، اثر واقعى خاص خویش را دارد، از بین بردن آن نیز راه مخصوص به خود را در عالم تکوین دارد و نمى توان بر خلاف آن قدم نهاد و اگر کسى هم بر خطا رود، مطلوب خویش و اصلى را در ریاضت به دست نخواهد آورد. بر اساس فرهنگ اسلامى، فقط با «ایمان» و «عمل صالح» و آنچه که خداوند متعال و رسول و ائمه اطهار«علیهم السلام» دستور داده اند، رهایى از حجاب ها میسّر است:
«قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِینَ» (انعام (6)، آیه 71) ؛ «بگو: حقیقت این است که هدایت، همان هدایت الهى است و بس و ما مأموریم در مقابل پروردگار همه عوالم، تسلیم بوده و تابع هدایت او باشیم».
«وَ أَنَّ هذا صِراطِى مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (همان، آیه 153) ؛ «و اینکه، این است صراط مستقیم من، پس تبعیت از آن بکنید و از تبعیت کردن از راه هاى دیگر بپرهیزید که شما را از صراط مستقیم بازداشته و پراکنده مى کند بدانید این توصیه خداى متعال است به شما، باشد که راه تقوا را در پیش گیرید».
به هر حال اصل ریاضت و مجاهدت در نظر اسلام، با انطباق آن بر واجبات و محرمات، مستحبات و مکروهات، امرى مقبول و تأیید شده است. (مفاتیح الغیب، ص 1077)
اهداف ریاضت:
اهداف ریاضت- بنابر آنچه که ابوعلى سینا نوشته است – سه چیز است:
یک. غیر خداوند را از سر راه دور کند.
دو. انسان از آن جهت که ترکیبى از عقل و شهوت است و پهنه وجودش صحنه کشمکش قواى سفلى و علوى است؛ براى سفر بدون مزاحم به سوى بالا، باید کارى کند که جنبه سِفْلىّ نفس (نفس اماره) مطیع و تسلیم جنبه عِلْوِىّ و عقلى (نفس مطمئنه) گردد؛ وگرنه به طور دائم در حال کشمکش و رفتن و بازگشتن و ترقى و سقوط خواهد بود.
سوم. لطیف کردن و رقیق کردن روح است تا آماده قبول انوار و تجلیاتى شود. (اشارات، ج 3، نمط نهم؛ مقالات، ج 2، صص 168 و 169) پس ریاضت براى خالص و پالایش کردن وجود آدمى است.
بهر آن است این ریاضت وین جفا تا برآرد کوره از نقره جفا. (مثنوى معنوى، دفتر 1، بیت 232)
نتایج ریاضت:
نتایج ریاضت نیز به حسب نوع و مرتبه و کمیت و کیفیت آن، متفاوت است؛ برخى که ریاضت هاى مشروعشان در حد پایین ترى است، مشاعر بالاتر حسى شان تقویت مى گردد و با چشم، گوش، لامسه، چشایى و بویایى، حقایق برتر را مى بینند، مى شنوند، لمس مى کنند، مى چشند و مى بویند. هر چه ریاضت دقیق تر، ژرف تر، گسترده تر و مداوم تر شود، مکاشفات و مشاهدات برترى حاصل مى گردد و هر چه باریک تر و لطیف تر گردد، تجلیات و انوار الهى بر قلب سالک مى تابد و خود را با وجه او مواجه مى بیند. به هر حال برآمد ریاضت مشروع، «تسلیم جان» شدن در مقابل جانان و فانى گشتن در وجه او و باقى ماندن به بقاى او است. بنابراین تاکید می کنیم که ریاضت حتما باید شرعی باشد و ریاضت های پیش ساخته و بدعت گونه برخی صوفیه راهگشا نیست.