۱۳۹۴/۱۱/۱۹
–
۹۸۵ بازدید
در طول تحصیل در دانشگاه با ادیان و فرقههای مختلف مواجه میشویم به نظر شما برخورد مناسب در مقابل اهل تسنن، بهائىها و سایر مذاهب اسلامى غیرشیعه چیست؟ آیا مى توان رفتار دوستانه و صمیمى با آنها داشت؟
در حالات پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که فردى یهودى هر روز بر سر راه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) خاشاک مى ریخت و ایشان را اذیت و آزار مى کرد. یک روز وقتى حضرت از کوچه عبور کردند و با برخورد هر روز آن فرد مواجه نشدند پرسیدند این مرد چه شده است؟ گفتند در بستر مرض افتاده است. فرمود به عیادتش برویم و به عیادت او رفتند. حضرت هرگز ابراز خوشحالى نکردند که دشمن آزار دهنده ایشان در بستر مریضى افتاده و یک مزاحم از سر راهشان برداشته شده است بلکه درصدد محبت او بر آمدند و با عیادت از او زمینه مسلمان شدنش را فراهم ساختند. این رفتار در سیره امامان و بزرگان دین اسلام فراوان مشاهده مى شود.[ داستان راستان، شهید مطهرى.]
نحوه ارتباط با اهل سنت
پیرامون نحوه ارتباط با اهل سنت باید به این حقیقت مهم اشاره نماییم که ائمه اطهار(علیهم السلام) شیعیان را در فضایی بسته و جدای از سایر مسلمانان در نظر نمیگرفتند بلکه به نوع روابط ایشان با اهل سنت و نیز نوع بینشِ آنها درباره شیعیان اهمیت زیادی میدادند. آنها بر ترسیم چهرهای خوب و درخشان از شیعه در اذهان عمومی مسلمانان تأکید فراوانی داشتند و برای این امر، راهکارهای مختلفی بیان میفرمودند که مهمترین آنها تأکید بر مجالست و معاشرت نیکو با اهل سنت و خوش رفتاری با آنها بود؛ زیرا اینگونه رفتار، افزون بر این که تبلیغی مؤثر برای ماهیتِ شیعه در ذهنیت اهل سنت میباشد، با برطرف نمودن بسیاری از تعصبات کور مذهبی و یا سوء تفاهمات میان مسلمانان، آنها را از افتادن در گرداب اختلاف مصون دارد، چنان که معاویة بن وهب میگوید:
به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: رفتار بایسته ما با اقواممان و آنان که با آنها معاشرت داریم و شیعه هم نیستند چیست؟ امام(علیه السلام) فرمودند:
به پیشوایان خود نگاه کنید و از آنان پیروی کنید، آنگونه که آنان رفتار میکنند شما نیز همانطور رفتار کنید، به خدا سوگند آنان به عیادت بیماران غیر شیعشان میروند و بر جنازههایشان حاضر میشوند و به سود و ضرر آنها [هرچه حق باشد] گواهی میدهند و امانتهای آنان را به آنها بر میگردانند».[ مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 67.]
لذا بهترین شیوه در رفتار با اهل سنت، آن است که بدون تحریک احساسات و بروز تعصبات، بر نقاط مشترک، تکیه کنیم و هر چه بیشتر از فضایل اهل بیت و تعالیم و سیره آنان بازگو کنیم تا در پرتو این گفتوگوها محبتِ هر چه بیشتر حاصل آید، و طبیعى است که به دنبال «محبت»، «متابعت» و پیروى خواهد آمد.
باید یاد بگیریم چگونه ضمن حفظ اعتقادات و باورها به اعتقادات و باورهاى دیگران احترام بگذاریم و آنها را محترم بشماریم. و با رفتار پیامبرگونه و علوى، در عمل، حقانیت و برتری مکتب اهلبیت را به آنها نشان دهیم.
در این راستا وظیفه ما برخورد معقول و عاطفى و عادلانه توأم با ملاطفت و مهربانى و احترام به عقاید و باورهاى آنها میباشد به خصوص از رفتارهاى تند و زننده و توهین آمیز به آنها یا رهبران و بزرگان آنان باید خودداری شود. البته اگر زمینه اى فراهم شد که شخص بتواند آگاهى هاى دقیق و مطالعه شده درباره مذهب حق بیان کند، این کار را حتماً انجام دهد ولى تأکید مى کنیم که ورود بدون مطالعه و آگاهى به این مباحث، فاقد هرگونه سود و نتیجه است.[ در این زمینه مطالعه کتاب هاى دینى و کلامى، از جمله کتاب هاى زیر ضرورى به نظر مى رسد:
– حق جو و حق شناس (ترجمه المراجعات)، امام شرف الدین
– آنگاه هدایت شدم، دکتر تیجانى سماوى
– اهل سنت واقعى، دکتر تیجانى سماوى
– ترجمه الغدیر، علامه امینى.]
نحوه ارتباط با اهل کتاب
برخورد ما با اهل کتاب نیز باید برخوردى عاطفى و اخلاقى باشد و با عمل صالح و شایسته، به همراه رعایت اصول و موازین شرعی باشد و در صورت وجود زمینههای مناسب میتوان با آگاهی دهی آنها را دعوت به اسلام نمود. در این زمینه نیز داشتن معلومات لازم در زمینه هاى مورد بحث بسیار ضرورى است. بنابراین ارتباط و دوستى با چنین افرادى به ویژه اگر داراى زمینه حق پذیرى باشند هیچ اشکالى ندارد.[ در این زمینه مطالعه کتاب هاى دینى و کلامى، از جمله کتاب هاى زیر ضرورى به نظر مى رسد:
– حقیقت مسیحیت، مؤسسه در راه حق
– تحقیقى در دین مسیح، آشتیانى
– به سوى اسلام یا آیین کلیسا، زمانى
– خلاصه اى از نامه هاى یک مسلمان، در راه حق
– کلیسا و ساخت هاى آن، فجرالاسلام ]
نحوه ارتباط با بهائیان
در مورد فرقه ضاله بهائیت باید گفت که بهائیت دین نیست. بلکه فرقه اى استعمارى و غیر آسمانى است. ازاینرو از اختلاط با پیروان آن باید اجتناب نمود و ازدواج با آنان نیز نامشروع است.