۱۳۹۴/۱۱/۱۹
–
۶۹۶ بازدید
گاهی برای تحقیق ازدواج و یا استخدام سراغ من میآیند. در چنین مواقعی میتوانم معایب و بدیهای دوستان خودم رو فاش کنیم؟ آیا این کار با رازداری منافات ندارد؟
«برملا کردن راز، (مایه) سقوط است»[ «افْشاءُ السِّرِّ سُقُوطٌ» تحف العقول عن آل الرسول(صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 315.].
البته رازها را می توان به سه قسم شخصی، اجتماعی و حکومتی تقسیم کرد:
1. رازداری شخصی
هر کس از نظر اخلاقی و عملی، خصوصیاتی دارد که دیگران نمی بینند و از آن اطلاعی ندارند، این ویژگی ها، رازهای شخصی انسان محسوب می شود، چنان که کارهای زشتی که از فرد سر زده و یا مسائل سرّی که در منزل دارد، جزو رازهای فرد به حساب می آید. حال سخن در این است که آیا انسان می تواند رازهایش رابرای دیگران بازگو کند؟ انسان عاقل سینه خود را صندوقچه اسرارش قرار می دهد و ازطریق رازداری، خود را از پیامدهای ناگوار افشای اسرار، مصون می دارد.
امیرمؤمنان علی(علیه السلام) می فرمود:
«سِرُّکَ سُرُورُکَ اِنْ کَتَمْتَهُ، وَ اِنْ اَذَعْتَهُ کَانَ ثَبُورَکَ»[ شرح غررالحکم، ج 4، ص 141.]؛ «راز تو شادی توست، اگر آن را پنهان داری، و اگر فاش کردی (سبب) ناله و جزع تو خواهد شد».
امام صادق(علیه السلام)، معیاری را برای میزان و مقدارِ آشکار نمودن راز، بیان فرموده اند:
«لاَ تُطْلِعْ صَدیِقَکَ مِنْ سِرِّکَ اِلاَّ عَلی ََ مَا لَوِ اطَّلَعَ عَلَیْهِ عَدُوُّکَ لَمْ یَضُرُّکَ فَاِنَّ الصَّدیِقَ قَدْ یَکُونُ عَدُوَّکَ یَوْماً مَا»[ سفینة البحار، ج 7، ص 436.]؛ «دوست خود را از رازهای شخصی خودآگاه مساز، مگر درباره اموری که اگر دشمنت از آنها آگاهی یافت، زیانی برای تونداشته باشد؛ زیرا چه بسا دوست انسان روزی دشمن گردد [و چون نقاط ضعف را می داند، با آن انسان را بکوبد]».
2. رازداری اجتماعی
منظور از رازداری اجتماعی، حفظ اسرار مردم و بیان نکردن نقطه ضعف های آنان است. افشای اینگونه رازها جایز نیست، ولی چنانچه افرادی در پی ارتکاب فحشا، تشکیل باندهای فساد و تباهی و این گونه کارهای خلاف باشد، افشای آن، نزد مسؤولان امر جهت اتخاذ تصمیم و اقدامات لازم مانعی ندارد و چه بسا واجب و ضروری باشد.
در مسائل اطلاعاتی، امنیتی نیز افشای اسرار برای مردم گاهی زیان آور است، ولی لازم است نزد مراجع صلاحیتدار بازگو شود و سکوت در مقابل آن جایز نیست.
3. رازداری حکومتی
بخشی از رازها مربوط به کشور و نظام مقدس جمهوری اسلامی میباشد که حفظ آنها در بقای نظام مؤثر است؛ این بخش مورد ابتلای همه مردم است و بایستی در این زمینه هوشیاری و دقت کافی به خرج داده، از افشای مطالب سرّی نظام اسلامی و با خبر ساختن دشمنان از آن به شدّت اجتناب نمود.
با وجود اهمیت فراوان رازداری و حفظ اسرار مردم؛ افشای راز دیگران در پاره ای از موارد مجاز شمرده شده است که برخی از آنها را در زیر می خوانیم:
1. دادخواهی
فردی که از ناحیه دیگری مورد ستم قرار گرفته، برای دادخواهی ناگزیر است آن ظلم را به مراکز صلاحیتدار و یا مسؤول بالاتر گزارش دهد تا به موضوع رسیدگی و از تضییع حقش جلوگیری به عمل آید.
قرآن مجید درباره حق دادخواهی مظلوم از ظالم می فرماید:
(((لاَ یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ اِلاَّ مَنْ ظُلِمَ وَ کَانَ اللَّهُ سَمیِعاً عَلیِماً)))[ نساء (4)، آیه 148.]؛
«خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود، بدیها(ی دیگران) را اظهار کند، مگر آن کسی که مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست».
رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«لِصَاحِبِ الْحَقِّ مَقَالٌ»[ محجة البیضا، ج 5، ص 270.]؛ «برای صاحب حق، جای سخن گفتن است [و می تواند علیه متجاوز حرف بزند]».
در مواردی که انسان از منکری مطلع شود و بداند که اگر اقدامی نکند، این گناه شیوع پیدا کرده و زیان ناشی از آن به عموم مردم برمی گردد و خود نیز به تنهایی نتواند جلو آن را بگیرد و ناگزیر باشد از مردم کمک بخواهد، باید چنین کند و با استمداد از دیگران مجرم را از کردار زشتش بازدارد، گرچه مردم از راز او باخبر شوند.
2. دفاع از دین و ارزشها
جایی که ضرر و خطری متوجه دین یا نظام شود و لازمه پیشگیری آن خطر، فاش کردن رازهای فرد و یا افرادی باشد، چون حفظ نظام مهمتر است فاش کردن رازها مجاز می شود.
رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«اِذَا رَأَیْتُمْ أَهْلَ الرَّیْبِ وَالبِدَعِ مِنْ بَعْدِی فَأَظْهِرُوا البَرَاَءَةَ مِنْهُمْ وَ اَکْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ وَالْقَوْلَ فِیهِمْ وَالوَقِیعَةَ وَ بَاهِتُوهُمْ کَیْلاَ یَطْمَعُوا فِی الْفَسَادِ فِی الاِسْلاَمِ وَ یَحْذَرُهُمُ النَّاسُ وَ لاَیَتَعَلَّمُوا مِنْ بِدَعِهِمْ یَکْتُبِ اللَّهُ لَکُمْ بِذَلِکَ الْحَسَنَاتِ وَ یَرْفَعْ لَکُمْ بِهِ الدَّرَجَاتِ فِی الْآخِرَةِ»[ اصول کافی، ج 2، ص 375، چاپ بیروت.]؛ «هرگاه پس از من شبهه افکنان و بدعتگذاران را دیدید، آشکارا از آنان، دوری جویید، زیاد از آنان بدگویی کنید و به آنان بتازید و متّهمشان کنید، تا از تبهکاری در اسلام منصرف شوند و مردم از آنان حذر کنند و بدعت هایشان رایاد نگیرند. [آنگاه ] خداوند در ازای این کار به شما پاداش می دهد و مقامتان را در آخرت بالا می برد».
3. هنگام مشورت
«فردی که برای خدمت در نهاد و یا ارگانی داوطلب شده است و در زمان گزینش وی از دیگری سؤالاتی درباره وی به عمل می آید و او می داند که وجود این شخص در آن نهاد یا ارگان به زیان و ضرر نظام می باشد، می تواند رازهای وی را – که مربوط به موضوع است – فاش سازد؛ چنان که تحقیق و بررسی ارگان ها و نهادهای انقلابی در این زمینه تا تحصیل اطمینان به صلاحیت شخص برای خدمت، اشکالی ندارد».[ ر.ک: استفتاآت از محضر امام خمینی(رحمت الله علیه)، ج 2، ص 622 – 623.]
همچنین در امر تحقیق ازدواج نیز که سرنوشت افراد به این تحقیق گره خورده، میتوان در حد ضرورت – به گونهای که هم آبروی فرد مورد نظر حفظ شده و هم طرف مقابل متوجه گردد – نسبت به اموری که زندگی مشترک افراد را تحت تأثیر قرار دهد اطلاع رسانی نمود.
رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:
«اَتَرْغَبُونَ عَنْ ذِکْرِ الْفَاجِرِ حَتَّی لاَ یَعْرِفَهُ النَّاسُ، اُذْکُرْهُ بِمَا فِیهِ یَحْذَرْهُ النَّاسُ»[ محجة البیضا، ج 5، ص 271.]؛ «آیا از گفتن آنچه درباره فاجر می دانید، خودداری می کنید تا مردم او را نشناسند؟ عیوب وی را برای مردم بازگو کنید تا از او کناره گیری کنند و برحذر باشند».
4. اثبات جرم و مجازات مجرمان
در مواردی که فاش کردن راز، به اثبات جرم و مجازات مجرم کمک میکند برای احقاق حقوق دیگران باید اقدام کرد و نزد قاضی شهادت داده شود.
5. تجاهر به فسق
کسی که به طور علنی گناه می کند، احترام خود را از بین می برد و در بین مردم احترامی نخواهد داشت و بدگویی از وی غیبت تلقی نمی شود و افشای رازهایش جایز است. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«ثَلاَثَةٌ لَیْسَ لَهُمْ حُرْمَةٌ: صَاحِبُ هَویً مُبْتَدِعٍ. وَالْاِمَامُ الْجَائِرُ وَ الْفَاسِقُ الْمُعْلِنُ بِفِسْقِهِ»[ وسائل الشیعه، ج 8، ص 605.]؛ «برای سه کس حرمتی درنگاه داشتن رازشان نیست: شخص بدعتگذار وهوی پرست، پیشوای ظالم و فاسقی که فسقش را آشکار میکند».
لذا مواردی که در سوال مطرح گردیده از موارد مجاز افشای اسرار قلمداد میشود و منافاتی با آداب اسلامی ندارد.