۱۳۹۴/۱۱/۱۹
–
۶۱۸۳ بازدید
وقتی با دیگران گفتوگو میکنم، گاهی از نحوه برخورد اونها میفهمم که حس خوبی ندارند و زود خسته میشوند و یا میخواهند با یکی دیگر همصحبت شوند، آیا آداب بهخصوصی را باید رعایت کنم؟
الف. آداب سخن گفتن
گفتار آدمی بیانگر شخصیت اوست. انسانهای مؤدب و باشخصیت هرگز در بدترین شرایط هم حاضر نیستند گفتار خود را به آنچه در خور شأنشان نیست، بیالایند.
سخن گفتن آدابی دارد که رعایت آنها میتواند در برقراری ارتباط مناسب با دیگران نقش مهمی ایفا نماید که مهمترین آنها از قرار ذیل میباشد؛
میانهروی و پرهیز از پر حرفی
اغلب، تصور میشود که در گفتوگوها، گوینده است که به دلیل صرف نیرو، خسته میشود. در صورتی که اگر گوینده با پرحرفی خود فرصت به شنونده ندهد، شنونده زودتر و بیشتر از گوینده خسته میشود. لذا گوینده خودش باید حال شنونده را مراعات کرده، از پرحرفی و طولانی نمودن کلام بپرهیزد، تا از یکسو با خسته کردن شنونده لذت هم صحبتی با دیگران را از بین نبرد و از سوی دیگر اشتباهها و لغزشهای گفتاریش را کاهش دهد.
امام علی(علیه السلام) درباره میانه روی در کلام میفرماید:
«خَیْرُ الْکَلامِ ما لایُمِلُّ ولا یُقِلُّ»[ تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 210.]؛ «بهترین گفتار آن است که نه خسته کننده باشد، نه بسیار کم».
همچنین میفرماید:
«الْإِکْثَارُ یُزِلُ الْحَکِیمَ وَ یَمَلُ الْحَلِیمَ فَلَا تُکْثِرْ فَتُضْجِرْ وَ لَا تُفَرِّطْ فَتُهَن »[ غرر الحکم و درر الکلم، ص 112.]؛ «پرگویی، مرد حکیم را میلغزاند و انسان بردبار را خسته میسازد. پس در سخن پرگویی نکن که دلگیر سازی و کم مگوی تا خوار شوی».
سنجیده بودن گفتار
قدرت تفکّر و اندیشه یکى از گران بهاترین نعمت هاى الهى بوده و شایسته است که انسان قبل از هر کارى درباره پیامدهاى آن به خوبى بیندیشد و جوانب نیک و بد آن را درست ارزیابى کند و چنانچه انجام آن را مصلحت دید، اقدام نماید وگرنه از انجام آن چشم بپوشد. روشن است که سخن گفتن نیز از این قاعده مستثنا نیست. از همین رو امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) میفرماید:
«لِسانُ الْعاقِلِ وَراءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَراءَ لِسانِهِ»[ نهج البلاغه، صبحی صالح، ص 476.]؛ «زبان خردمند در آن سوى قلب اوست، ولى قلب ابله در آن سوى زبان او».
قابل فهم بودن گفتار
استفاده از اصطلاحات خاص که مفهوم آنها را همه نمیدانند ارزشی ندارد. امام علی(علیه السلام) میفرماید:
«اَحْسَنُ الکلام ما لاتَمجُّه الآذانُ و لایتعِبُ فَهمُهُ الاَفهام»[ تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 210.]؛ «بهترین سخنها آن است که گوشها آن را به بیرون نیفکند و فهمیدن آن برای فهمها رنجآور نباشد».
یا میفرماید:
«اَحْسَنُ الکَلاَمِ مَا زَانَهُ حُسنُ النِّظام وَ فَهِمَهُ الخَاصُّ وَ العَامُّ»[ عیون الحکم والمواعظ، لیثی، ص 124.]؛ «بهترین سخنها آن است که نظام نیکو آن را بیاراید و متخصصان و مردم عادی آن را بفهمند».
جذاب بودن گفتار
گوینده سخن باید برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطبان، سخنان خود را در قالبی جذاب و زیبا عرضه کند. اینگونه سخنان میتواند برای گوینده سخن اعتبار و شخصیت ایجاد کند. برعکس، هر اندازه گوینده با معلومات باشد و نتواند آن را به خوبی به دیگران انتقال دهد، مخاطب خود را خسته خواهد کرد.
از امیرمؤمنان علی(علیه السلام) فرموده است:
«مَن عَذُبَ لسانُهُ کَثُرَ اِخوانُه»[ همان، ص 424.]؛ «کسی که زبانش شیرین باشد، برادرانش بسیار شوند».
نرم بودن گفتار
نرم بودن گفتار یکی از آداب سخن گفتن در آموزههای دینی اسلام است که نقش مهمی در لذت بخش نمودن همصحبتی با دیگران را فراهم مینماید؛ امام علی(علیه السلام) میفرماید:
«عَوِّّد لِسانِکَ لینَ الکلامَ وَ بَذلَ السَّلام؛ یَکثُر مُحِبُّوکَ و یَقِلَّ مُبغضِوُکَ»[ تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 435.]؛ «زبان خود را به نرمی گفتار و بذل سلام عادت ده تا دوستدارانت، بسیار و دشمنانت کم شوند».
مفید بودن گفتار
از دیدگاه آداب دینی، گفتار باید به حال گوینده یا شنونده سودمند باشد. از گفتن سخنان بیهوده و بیارزش که نفعی به حال دنیا و آخرت ندارد، باید خودداری کرد. امام علی(علیه السلام) میفرماید:
«عَجِبتُ لِمَن یَتَکلَّم بِما لایَنْفَعُهُ فی دنیاهُ و لا یُکتَبُ لَهُ اَجرُه فی اُخراهُ»[ عیون الحکم والمواعظ، لیثی، ص 330.]؛ «در شگفتم از کسی که سخن گوید به چیزی که در دنیا سودش ندهد و برای او در آخرت، پاداشی نوشته نشود».
در واقع، اگر گوینده سخن، حرف سودمندی برای گفتن ندارد، بهتر است از گفتن آن صرف نظر کند تا هم وقت دیگران را نگیرد و هم خود را دچار دردسر و زیان احتمالی نسازد.
آداب گوش دادن
در روایات اهل بیت(علیهم السلام) نکات متعددی پیرامون شیوه و آداب گوش دادن ذکر شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره مینماییم؛
1. علاقه نشان دادن به سخنان گوینده
خوب شنیدن و درست گوش دادن، نقش مهمی در روابط خوب اجتماعی دارد.
حسن سلوک و رفتار، ایجاب میکند که انسان در ظاهر، حالت پذیرش و قبول از خودش نشان دهد، هر چند در دل، نپذیرفته باشد. یا اگر کسی خبر، داستان یا مطلبی را باز میگوید، باید چنان با علاقه گوش فرا داد که تصور شود نمیدانیم و از زبان او برای اولین بار است که میشنویم؛ نه اینکه با بیاعتنایی، نشان دهیم که آن را شنیده و خواندهایم و از آن آگاهیم!
همچنین شنونده نباید خود را داناتر از گوینده فرض کند و به گفتههای او گوش ندهد یا بیاعتنایی کند و گمان برد هر چیزی را میفهمد و نیازی به شنیدن ندارد.
فراموش نکنیم که امام علی(علیه السلام) فرموده است:
«مَن اَحسَنَ الاِستِماعَ تَعجَّلَ الاِنتفاع»[ همان، ص 453.]؛ «کسی که خوب گوش دهد، زودتر سود میبرد».
البته این بدان معنا نیست که انسان به هر سخنی گوش جان بسپارد چراکه آداب اسلامی به انسان مؤمن مسلمان اجازه نمیدهد که به هر سخنی گوش بسپارد. امام جواد(علیه السلام) در رهنمودی میفرماید:
«مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ کَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ، وَ إِنْ کَانَ النَّاطِقُ عَنْ إِبْلِیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِیس »[ تحف العقول، ص 456.]؛ «کسی که به سخن گویی گوش فرا دهد او را پرستش کرده است. بنابراین اگر از خدا میگوید، خدا را پرستش کرده و اگر از زبان ابلیس میگوید، ابلیس را پرستیده است».
این روایت بیانگر این نکته مهم است که «سخن هر چه باشد و از هرکس باشد، اثر دارد و گوش فرا دادن به سخنان این و آن معمولاً با تأثیر آن در دل آدمی همراه است… از آنجا که هدف سخن گویان مختلف است، جمعی سخنگوی حق هستند و جمعی سخنگوی باطل، و خضوع در برابر هر یک از این دو گروه، نوعی پرستش است؛ زیرا روح پرستش چیزی جز تسلیم نیست. بنابراین، آنها که به سخنان حق گوش میدهند، پرستندگان حق هستند و آنها که به سخنهای باطل گوش فرامی دهند، پرستندگان باطلاند. پس باید از رونق دادن به محفل سخنگویان باطل پرهیز کرد و اجازه نداد که سخنان تاریک آنان، از مجرای گوش به اعماق جان برسد».
قطع نکردن گفتار گوینده
به هنگام صحبت و گفتوگو با دیگران باید با آرامش به سخنان گوینده گوش داد تا گفتار او به پایان برسد. بریدن سخنان گوینده با هر لحنی که باشد، نشانه بیادبی است و ارزش شنونده را پیش گوینده کم خواهد کرد.
در سیره اخلاقی حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) و مجلس آن حضرت، آمده است که:
«مَنْ تَکَلَّمَ، اَنْصَتوُا لَهُ حتّی یَفْرَغَ حَدِیثُهُم عِندَه»[ مکارم الاخلاق، ص 15.]؛ «کسی که سخن میگفت، به او گوش میدادند، تا سخنش به پایان برسد».
از ویژگیهای اخلاقی امام رضا(علیه السلام) روایت است که:
«وَ ما رَأیتُ قَطَعَ عَلی اَحَدٍ کَلامَهُ حَتّی یَفْرَغَ منه»[ بحارالانوار، ط بیروت،ج 49، ص 90.]؛ «آن حضرت را هرگز ندیدم که سخن کسی را قطع کند، مگر آنکه آن شخص از سخن خویش فارغ شود».
تحمل سخنان
خیلیها دلهای آکنده از غم و خاطرات تلخ و مشکلات و نابسامانیهایی دارند که آنان را در فشار روحی قرار میدهد. در پی دو گوش شنوایند که با آنها درد دل کنند و با بازگویی دردمندیهایشان سبک شوند. آنکه عاطفه نشان میدهد و شِکوهها و غمنامههای یک دردمند تحمل مینماید، با او نوعی همدردی کرده است. این روحیه خوب و بزرگ، ستودنی است.
علی(علیه السلام) فرموده است:
«مِنَ السُّؤدَدِ الصّبرُ لأستمَاعِ شَکْوَی الْمَلْهوفِ»[ غررالحکم و دررالکلم، ص 681.]؛ «از بزرگواری و آقایی است که انسان برای گوش سپردن به شکوی و ناله دردمند، تحمل و صبر داشته باشد».
روحیه گرم و مردم دوستی و داشتن عواطف بشردوستانه، زندگیها را گرمتر و بار سنگین غمهای گرفتاران را سبکتر میسازد.
اجازه گرفتن برای شنیدن
یکی از آداب اجتماعی گوش دادن، اجازه گرفتن است. اگر کسانی با هم سخن میگویند و مایل نیستند دیگران، سخنانشان را بشنوند، نباید میانشان نشست و به حرفهایشان گوش داد. یا باید از محل سخن گفتن آنان بیرون رفت یا از آنان اجازه گرفت یا به نوعی خود را به کاری مشغول ساخت که سخنان آنان به گوش نرسد. در این باره فرق نمیکند که سخن گفتنشان، حضوری باشد یا تلفنی.
در همین زمینه، رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید:
«اذا کانَ اثْنَانِ یَتَناجَیانِ فَلاتَدخُلْ بَینَهُما»[ نهج الفصاحة، ص 198.]؛ «وقتی دو تن آهسته سخن میگویند، میان آنها داخل مشو».
و یا در روایت دیگری از امام صادق(علیه السلام) آمده است:
«مَنِ استَمَعَ اِلی حدیثِ قومٍ و هم له کارِهونَ، یُصَبُّ فی اُذُنَیْهِ الآنِکُ یومَ القیامة»[ بحارالانوار، ط بیروت، ج 73، ص 340.]؛ «کسی که به سخن گروهی گوش دهد، در حالی که آنان، آن را خوش نداشته باشند روز قیامت، در گوشهایش سرب گداخته ریخته میشود».
از مجموع آنچه تا کنون گفته شد میتوان چنین نتیجه گرفت که بر اساس سبک زندگی اسلامی، گفتن و شنیدن دارای آدابی میباشد که اگر این آداب به ظاهر جزئی رعایت گردند فضای مناسبی در گفتوگوها حاکم گردیده و گفتوگوی میان افراد صمیمی و لذت بخش خواهد بود.[ ر.ک: محدثی، جواد، اخلاق معاشرت، قم، موسسه بوستان کتاب، 1386ش، دوازدهم، صص 138-145.
– بافکار، حسین، آداب اجتماعی اسلام «مبانی، روشها و کارکردها»، قم، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، ? 1389، اول. ]