۱۳۹۴/۱۱/۱۹
–
۲۹۵ بازدید
آیا شانس ارتباطی با قضا و قدر دارد؟ گاهی اتفاقهایی برای انسان میافتد که از اختیار خارج است به این امور چه میتوان گفت؟ شانس؟ خواست خدا؟ یا نتیجه کار خود؟
«علت خوش شانسی»
1. خوش شانسی و بد شانسی، بیشتر از آن که معلول علت های ناشناخته باشد، دستاورد تفکر و اندیشه هر شخص دربارهی خویشتن و جهان است. کسی که به هر دلیلی، خود را همواره بدشانس می داند، طبیعتاً عملی متناسب با آن بروز می دهد و زمینه ساز بدشانسی خویش می شود. بهطور مثال هنگامیکه ما ناامید هستیم و آینده را تیره و تار برای خود ترسیم میکنیم، رفتاری که از ما صادر میشود و صورت میپذیرد با طرز تفکر ما ارتباط دارد. بنابراین رفتار ما نیز ضعیف و بیهدف خواهد بود.
2. ممکن است رفتارهایی از ما سر بزند – که عواقب آن مدت ها بعد ظاهر می گردد – ولی آدمینتواند ریشهی آن را در یابد. قرآن قاعده ای کلی در اینگونه موارد به دست می دهد «ما اصابک من سیئه فمن نفسک؛ آن چه از بدی ها به تو می رسد، دستاورد عمل خودت می باشد».[ نساء، آیه 79.]
البته گاهی در میان مردم، شانس به مقدرات الهی گفته شود. مثلاً به شخصی که روزیش زیاد است و معمولاً در کارهای اقتصادی سود می کند می گویند فلانی خوش شانس است. برای تحلیل این مطلب باید با نگاهی گسترده تر به عوامل پدیده ها نگریست و علاوه بر فعالیت های ظاهری شخص، به شرایط روحی و معنوی فرد تأثیر دعا در زندگی فرد و دیگر عوامل آشکار و پنهان در همواری یا ناهمواری زندگی توجه نمود. به هر مقدار بتوانیم عوامل آشکار و پنهان را بیشتر درک کنیم، راز موفقیت خود را بیشتر کشف کردهایم. البته یکی از عوامل نیز امتحان الهی است.
امام علی (علیه السلام) می فرماید:
«خداوند روزی ها را مقدر فرمود و آن گاه آنها را زیاد و کم و به تنگی و فراخی عادلانه تقسیم کرد تا هر که را بخواهد به وسعت روزی و یا تنگی آن بیازماید و از این طریق سپاسگزاری و شکیبایی توانگر و تهیدست را به آزمایش گذارد».[ نهج البلاغه، خطبه 91.]
بنابراین همه اشخاص با توجه به فاکتورهای یاد شده در بالا، در شرایط یکسان آفریده نشده اند و مقدرات آنها نیز یکسان نیست. اما در نگاه عموم مردم که بسیاری از علل و عوامل پنهان است و تنها به فعالیت ظاهری شخص توجه می کنند از سودهای کلان او تعبیر به خوش شانسی می کنند، پس شانس به معنای تصادف، در سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و مکتب اسلام جایگاهی ندارد. از طرفی با اصل علیت منافات دارد. چون اصل علیت عمومیو نظام اسباب و مسببات بر جهان و جمیع وقایع و حوادث جهان حکم فرماست و هر حادثی ضرورت و قطعیت وجود خود را و هم چنین شکل و خصوصیت زمانی و مکانی و سایر خصوصیات وجودی خود را از علل متقدمه خود کسب کرده است و یک پیوند ناگسستنی میان گذشته و حال و آینده هر موجودی و علل متقدمه او هست. اما باید دیدگاه ما نسبت به علت ها گسترش یابد و علاوه بر علت های مادی و ظاهری به علت های روحی و معنوی نیز توجه کنیم و حتی تأثیر نسل های گذشته در نسل آینده را نادیده نگیریم.[ ر.ک: شهید مطهری، انسان و سرنوشت.]
علت
اگر میبینید که مشکلات در زندگیتان زیاد شده است ابتدا باید علت آن را جستجو کنید. اگر به علت آن پی بردید که باید برای حل مشکلتان در صدد حل آن برآیید. چرا که در بسیاری از موارد تنبلی، شتابزدگی و عدم مشورت باعث میشود فرد در زندگی به موفقیت نرسد. اگر اهل تلاش و کوشش بودهاید، اما با این حال گمان میکنید موفقیتهای لازم را کسب نکردهاید، چه بسا خیری در آن بوده است که ما از آن بیاطلاع هستیم.
«چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا می داند، و شما نمی دانید»[ بقره (2)، آیه 216.]
اگر با این دید به مشکلات نگاه کنیم که تمام آنها به نوعی آزمایش الهی است. اگر این بینش و نگرش را خوب درک کنیم، دیگر در برخورد با مشکل روحیه مان را از دست نمیدهیم و راحتتر میتوانیم برای حل آن تلاش کنیم.(دقت شود)
نگرش به خود
گاهی این عدم رضایت از خود مانع موفقیت میشود. این را اگر حل کنید، مسائل شما حل میگردد مطمئناً خوش شانسی و بد شانسی هر کس دستاورد اندیشه و عمل خود اوست. کسی که به هر دلیلی همواره خود را بد شانس میداند، طبیعتاً عملی متناسب با آن انجام داده و زمینه عدم موفقیت خود را فراهم میکند. بنابراین ایمان خود را مورد باز خواست قرار ندهید. اگر با فکر و تلاش حرکت کنید و از تخریب خود دست بردارید، لطف و رحمت رحمانیه الهی را احساس میکنید. نباید نتایج عدم دوراندیشی و پشتکار را برگردن خدا انداخت، چرا که تلاش و فکر از قوانینی است که خداوند در دنیا قرار داده است، تا به آن وسیله به موفقیت برسند و البته نصرت الهی همواره قرین انسان در این مواقع خواهد بود.
نکات
1. وقایعی را که برای شما رُخ داد ه است ممکن است برای افراد زیادی اتفاق افتاده باشد، بنابراین گمان نکنید که فراز و نشیب زندگی فقط برای شما است.
2. بهترین کار این است که کارهای خود را آسیبشنا سی کرده و علل عدم موفقیت را شناسایی کنید، تا بتوانید اشتباهات احتمالی را حذف نمایید.
3. برای حذف اشتباهات میتوانید در کارهای خود از نظر کارشناسان و خبرگان مربوطه کمک بگیرید.
4. در نگاه خداوند تبعیض راهی ندارد، اگر چه عوامل و زمینههای مادی و تقدیرات در نتیجهی امور موثر هستند.
5. اگر آماری از کارهای خود بگیرید متوجه خواهید شد که بسیاری از کارهای شما به نتیجهی دلخواه شما رسیده است که نباید آنها را نادیده گرفت.
6. دقت و برنامهریزی و مشورت قبل از هر کاری نیمی از موفقیت در آن کار خواهد بود.
7. از این به بعد از تلقینهای منفی دوری کرده و به خود بگویید با تلاش و یاری خداوند موفق خواهم شد.
8. صدقه دادن و درخواست کمک از خداوند، از جمله عوامل موثر موفقیت میباشند.
9. برای زندگی خود برنامهریزی داشته و اهداف خود را مشخص کنید.
10. زندگی نامهی افراد موفق را مطالعه کنید حتماً به این نتیجه خواهید رسید که آنها با شکستهای زیاد، به پیروزیهای بزرگ رسیدهاند.
11. به خدا اطمینان داشته و امیدوار زندگی کنید.[ ر.ک؛ رضایت از زندگی، عباس پسندیده، دارالحدیث.]