طلسمات

خانه » همه » مذهبی » حادثه و تقدیر

حادثه و تقدیر


حادثه و تقدیر

۱۳۹۴/۱۱/۱۹


۹۸ بازدید

حادثه و بیماری و یا نقص عضوی که برای انسان پیش می‌آید تقدیر انسان است یا بی‌احتیاطی فردی، ‌مثلاً تصادف کردن کسی که بر اثر آن می‌میرد آیا باید بگوییم پایان عمرش بوده است و حال آن‌که اگر انحراف به چپ نداشت و یا با حالت خواب‌آلودگی رانندگی نمی‌کرد، نمی‌مرد؟ اگر الان خودم را بکشم می‌گویند پایان عمرش بود و اگر هم خودم را نکشم می‌گویند عمرش باقی است؟ قضا و قدر در این رابطه چگونه است؟

در قرآن و روایات دو نوع اجل بیان گردیده است:

1. اجل معلّق و متغیر،

2. اجل حتمی‌ و مسمّی.

اجل معلّق، تغییرپذیر است و اجل مسمی‌تغییرناپذیر است. خداوند درباره اجل مسمّی می‌فرماید:

(((إِذَا جَاء أَجَلُهُمْ فَلاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ)))[ یونس (10)، آیه 49.]؛

«زمانی که اجلشان برسد نه ساعتی به جلو رود و نه به تأخیر افتد».

در آیه 41 سوره رعد خداوند متعال برای هر اجلی کتابی معین فرموده، با این تفاوت که اجل معلّق و تغییرپذیر به کتاب «محو و اثبات» تعبیر می‌شود و اجل مسمّی به ام‌الکتاب یاد می‌شود.

به عنوان مثال عمر طبیعی یک فرد 120 سال می‌باشد با شرط این‌که مانعی رخ ندهد، ولی این فرد به دلیل پرخوری و بیماری قند و فشارخون در سن 60سالگی عمرش به پایان می‌رسد. خداوند متعال می‌فرماید:

(((وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ)))[ شوری (42)، آیه 30: آنچه از رنج و مصیبت به شما رسد به خاطر اعمالی است که انجام می‌دهید.]؛

طبق این آیه شریفه هر مصیبتی که به انسان و یا جامعه می‌رسد به خاطر گناهان و زشتی‌هایی است که انسان‌ها انجام می‌دهند و خداوند متعال از بسیاری از گناهان می‌گذرد. خداوند متعال در آیات ذیل می‌فرماید:

(((ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ)))[ روم (30)، آیه 41: به سبب آنچه دست‌های مردم فراهم آورد فساد در خشکی و دریا پدیدار شده است تا کیفر برخی از اعمالشان را به آنها بچشاند باشد که باز گردند.]؛

(((وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ وَلَکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ)))[ اعراف (7)، آیه 96: و چنانچه مردم شهرها ایمان آورند و پرهیزگار گردند همانا ما برکاتی از آسمان و زمین بر روی آنها می‌گشودیم ولکن تکذیب کردند پس آنها را به کیفر کردار زشتشان رسانیدیم.]؛

همه این نوع آیات دلالت بر این واقعیت دارند که بین اعمال آدمی‌و نظام جهان ارتباطی خاص برقرار است به‌طوری که اگر مردم عقاید و اعمال صحیحی داشته باشند خداوند متعال برکات خود را بر آنها نازل می‌فرماید و اگر کسی بی‌احتیاطی و تصادف کند، سلامتی خود را از دست می‌دهد.

در این باره اشاره به چند نکته دارای اهمیت است:

1. اجل متغیر و اجل حتمی‌هر دو براساس نظام‌مندی است و هر دو تابعی و جلوه‌ای از قضا و قدر الهی است.

2. اختیار و تلاش انسان در تحقق هر کدام از دو اجل نقش اساسی دارد و انسان در هر مسیری که قرار گیرد نتیجه آن را خواهد دید. اما از آنجا که علاوه بر اختیار و انتخاب انسان عوامل محیطی و دیگر عوامل نیز نقش دارند در میان مردم گفته می‌شود «قسمت» بود.

3. خداوند با احاطه علمی‌و آگاهی گسترده خود می‌داند که انسان با اختیار خودش در کدام مسیر قرار می‌گیرد و چه سرانجامی‌خواهد داشت.

4. علم پیشین خدا مستلزم جبر نیست، بلکه خداوند از اختیار انسان و مجموعه عوامل و شرایط پدیدآمدن حادثه آگاهی دارد و این آگاهی بر سلسله عوامل دلیل بر نظام‌مندی است نه اجبار انسان.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد