۱۳۹۴/۱۱/۱۹
–
۱۱۸ بازدید
چرا خداوند انسان گناهکار را آفرید تا به جهنم برود؟ اگر چنین انسانی اعتراض کند که من به اختیار خودم به دنیا نیامدهام چه پاسخی برای او هست؟!
خداوند متعال تشخیص راه حق از راه باطل را بهطور فطری به همه انسان ها الهام فرمود:
(((فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا)))[ شمس(91)، آیه 8؛ پس (به نفس انسان) خیر و شرّ را الهام نمود.].
حال با توجه به اینکه خداوند انسان را با اختیار آفریده است به این معنا که انسان در وجود و نهان خود در انتخاب فعل خیر و شر، قدرت انتخاب مشاهده میکند لذا خداوند به هیچ وجه بندهاش گنهکار نیافریده است، بلکه خداوند انسان مختاری را آفریده که راه صحیح را از خطا تشخیص دهد و در انتخاب راههای متنوع و متعدد مختار بوده و زمانی که راه شرّی را انتخاب کرد نتایج آن را نیز متحمل خواهد شد. اگر در مورد همسر لوط خداوند میفرماید:
(((قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِینَ)))[ حجر (15)، آیه 60.]؛
«مقرر کردیم که همسر لوط از هلاک شدگان است».
و یا در درباره حضرت موسی(علیه السلام) خداوند میفرماید:
(((ثُمَّ جِئْتَ عَلَی قَدَرٍ یَا مُوسَی )))[ طه (20)، آیه 40.]؛
«ای موسی براساس یک تقدیر به اینجا آمدهای».
بهطور حتم تبهکاری همسر لوط در سرنوشت عذاب او، و شایستگی حضرت موسی(علیه السلام) در تقدیر پیامبری او نقش اساسی داشته است.
بنابراین اینکه خداوند راههای متعددی را در پیش روی انسان گذاشته است تا او خود راه اصلی را پیدا کند و با اختیار خود زندگی کند، از لطفهای ویژه خداوند به انسان است و امتیاز آدمیرا بر سایر موجودات میرساند، در حالی که اگر فقط یک راه وجود داشت دیگر اختیار برای انسان معنا پیدا نمیکرد.
نکته دیگر آن که بهشت و جهنم پاداش و جزا با عمل انسان رابطه مستقیم دارد و این انسان است که بهشت و جهنم خود را میسازد بنابراین تا انسان پا به عرصه وجود نگذارد و اعمال خوب و بد خود را به فعلیت نرساند؛ از عدالت و حکمت خداوند به دور است که او را سزاوار بهشت و جهنم کند و علم پیشین خداوند نشانه احاطه علمیخداوند است و دلیلی بر اجبار و عدم اختیار انسان نیست و اما اینکه چرا خداوند نظام جهان را اینگونه آفریده که برخی جهنمیشوند؟! و یا چرا به انسان اختیار داده تا کار زشت انجام دهد و جهنمیشود؟! پاسخ کوتاه آن است که زیبایی آفرینش انسان و امتیاز اختیار او این ارزش را دارد و اگر اختیار برای انسان نبود، امتیازی نسبت به سایر موجودات نداشت و همچون سایر حیوانات چرخه زندگی عادی را میگذراند در حالیکه خداوند همه جهان را قبل از انسان آفرید و همچنین فرشتگان قبل از انسان آفریده شده بودند و هیچکدام امتیاز ویژه انسان را نداشتهاند و این امتیاز همان راهیابی تا مقام خلافت الهی با داشتن قدرت انتخاب و اختیار است و اگر کسانی با سوء اختیار گناهکار میشوند، نشانه ناسپاسی و ضایع کردن نعمت خدادادی است که در این صورت سزاوار گرفتاری در دنیا و عذاب در آخریت میشود. که چنین هزینههایی را به دنبال داشته باشد. اگرچه وجود گرفتاریها در دنیا و عذابها در آخرت، از یک نگاه برتر خود بستر و زمینه پاک شدگی و جداسازی ناخالصیهاست. چنانکه با کوره ذوب آهن است که شمش آهن از سنگها و ناخالصیها جدا میشود و حتی گاهی برای یافتن یک فلز ارزشمند مانند طلا، لازم است چندین تن سنگ معدن در کورهها ذوب شوند اما تحمل این هزینهها و سختیها برای رسیدن به طلا ارزش دارد.
(((فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا)))[ شمس(91)، آیه 8؛ پس (به نفس انسان) خیر و شرّ را الهام نمود.].
حال با توجه به اینکه خداوند انسان را با اختیار آفریده است به این معنا که انسان در وجود و نهان خود در انتخاب فعل خیر و شر، قدرت انتخاب مشاهده میکند لذا خداوند به هیچ وجه بندهاش گنهکار نیافریده است، بلکه خداوند انسان مختاری را آفریده که راه صحیح را از خطا تشخیص دهد و در انتخاب راههای متنوع و متعدد مختار بوده و زمانی که راه شرّی را انتخاب کرد نتایج آن را نیز متحمل خواهد شد. اگر در مورد همسر لوط خداوند میفرماید:
(((قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِینَ)))[ حجر (15)، آیه 60.]؛
«مقرر کردیم که همسر لوط از هلاک شدگان است».
و یا در درباره حضرت موسی(علیه السلام) خداوند میفرماید:
(((ثُمَّ جِئْتَ عَلَی قَدَرٍ یَا مُوسَی )))[ طه (20)، آیه 40.]؛
«ای موسی براساس یک تقدیر به اینجا آمدهای».
بهطور حتم تبهکاری همسر لوط در سرنوشت عذاب او، و شایستگی حضرت موسی(علیه السلام) در تقدیر پیامبری او نقش اساسی داشته است.
بنابراین اینکه خداوند راههای متعددی را در پیش روی انسان گذاشته است تا او خود راه اصلی را پیدا کند و با اختیار خود زندگی کند، از لطفهای ویژه خداوند به انسان است و امتیاز آدمیرا بر سایر موجودات میرساند، در حالی که اگر فقط یک راه وجود داشت دیگر اختیار برای انسان معنا پیدا نمیکرد.
نکته دیگر آن که بهشت و جهنم پاداش و جزا با عمل انسان رابطه مستقیم دارد و این انسان است که بهشت و جهنم خود را میسازد بنابراین تا انسان پا به عرصه وجود نگذارد و اعمال خوب و بد خود را به فعلیت نرساند؛ از عدالت و حکمت خداوند به دور است که او را سزاوار بهشت و جهنم کند و علم پیشین خداوند نشانه احاطه علمیخداوند است و دلیلی بر اجبار و عدم اختیار انسان نیست و اما اینکه چرا خداوند نظام جهان را اینگونه آفریده که برخی جهنمیشوند؟! و یا چرا به انسان اختیار داده تا کار زشت انجام دهد و جهنمیشود؟! پاسخ کوتاه آن است که زیبایی آفرینش انسان و امتیاز اختیار او این ارزش را دارد و اگر اختیار برای انسان نبود، امتیازی نسبت به سایر موجودات نداشت و همچون سایر حیوانات چرخه زندگی عادی را میگذراند در حالیکه خداوند همه جهان را قبل از انسان آفرید و همچنین فرشتگان قبل از انسان آفریده شده بودند و هیچکدام امتیاز ویژه انسان را نداشتهاند و این امتیاز همان راهیابی تا مقام خلافت الهی با داشتن قدرت انتخاب و اختیار است و اگر کسانی با سوء اختیار گناهکار میشوند، نشانه ناسپاسی و ضایع کردن نعمت خدادادی است که در این صورت سزاوار گرفتاری در دنیا و عذاب در آخریت میشود. که چنین هزینههایی را به دنبال داشته باشد. اگرچه وجود گرفتاریها در دنیا و عذابها در آخرت، از یک نگاه برتر خود بستر و زمینه پاک شدگی و جداسازی ناخالصیهاست. چنانکه با کوره ذوب آهن است که شمش آهن از سنگها و ناخالصیها جدا میشود و حتی گاهی برای یافتن یک فلز ارزشمند مانند طلا، لازم است چندین تن سنگ معدن در کورهها ذوب شوند اما تحمل این هزینهها و سختیها برای رسیدن به طلا ارزش دارد.