۱۳۹۴/۱۱/۱۹
–
۵۹۲ بازدید
از نظر مقام معظم رهبری تشکلهای دانشجویی چه وظایف و مسئولیتهایی را بر عهده دارند؟
تهذیب اخلاق و تعمیق معرفت دینی و بنیانهای اخلاقی و انقلابی
کافی نیست که ما از لحاظ عاطفی و احساسی به دین و مظاهر دینی علاقه داشته باشیم یا علاقهای نشان بدهیم. باید کار معرفتی عمیق انجام بگیرد…
اینکه میگوییم تشکلهای اسلامی و محیطهای دانشجویی، معارف و معرفت اسلامی را در خودشان عمق ببخشند، برای این است که بتوانند این بار سنگین را بر دوش بگیرند و به منزل برسانند.[ سایه سار ولایت، منشور مطالبات مقام معظم رهبری از دانشگاه و دانشگاهیان، قم، نشر معارف، 1388، ج6، ص136-139، بیانات در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکل های مختلف دانشجویی، 25/5/1385.]
وظیفه تجمعها و تشکلهای دانشجویی این است که همتشان، مسلمان کردن
و انقلابی کردن عناصر گوناگونی باشد که هستند، آنها را پیش ببرند و تهذیب اخلاق و عمق یافتن بنیانهای اخلاقی و انقلابی را در آنها هدف خودشان
قرار بدهند.[ همان، ج3، ص 31، بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران، 22/2/1377.]
تغذیه معنوی، تحلیل سیاسی صحیح و منطقی و توجه به مسائل دانشجویی
به نظر من سه وظیفه اساسی بر دوش تشکلها است یکی این که مجموعه دانشجویی را از لحاظ روحی و معنوی تغذیه کنند… مسئولیت دوم مسئولیت سیاسی است. تحلیل سیاسی درست، صحیح، منطقی و مطابق با همین نظام متقنی که براساس سیاست درست و نظام مبارک اسلامی به وجود آمده است، داشته باشید.
باید بتوانید همه مسائل دنیا را با این معیار، با این دیدگاه روشن و صحیح تحلیل کنید…
مسئله سوم رابطه شماها با خودتان است متأسفانه من میبینم که بچههای مسلمان داخل دانشگاهها، گاهی این قدر با هم اختلاف و درگیری پیدا میکنند که اصلاً مجالی باقی نمیماند که کار بکنند… باید دید شما وسیع باشد باید افق دید کاملاً دور و فراگیر باشد لیکن نباید از مسائل دانشجویی غافل بشوید.[ همان، ج2، ص 55-64، بیانات در دیدار با تشکل های دانشجویی، 15/9/1375.]
حرکت منطقی، متین، عالمانه و بدور از جنجال و تندروی
توصیه من این است که حرکت منطقی، متین، عالمانه و برخاسته از دانایی باشد بنده اصلاً با حرکتهای تند و جنجالی و امثال اینها به خصوص در محیط دانشگاهها موافق نیستم. چنین حرکاتی را موفق هم نمیدانم. حرکت باید برخاسته از منطق باشد، منتها دارای روح تحرک، پیشرفت و تهاجم باشد نه در موضع تداعی، این وظیفهای است که امروز برعهده جوانهای عزیز ماست.[ همان، ج 5، ص 39، بیانات در دیدار دانشجویان و دانش آموزان طرح ولایت، 17/5/1381.]
ارتقا قدرت تحلیل و فهم سیاسی
حرکت سیاسی دانشجویان و کار سیاسی در دانشگاهها چیز مثبتی است منتها آنچه لازم است، قدرت تحلیل و فهم سیاسی است آن چیزی که متأسفانه جریانهای سیاسی بیرون از دانشگاه – که دائم برای پیشبرد مقاصد سیاسی خودشان به دانشگاهها دست اندازی کردند – مطلقاً به این توجه نکردند. همان استثماری که ما مدتهای طولانی در زمینه اقتصاد و فرهنگ و سیاست و… دچارش بودیم، متأسفانه جریانهای سیاسی، به خصوص در این چند سال اخیر، این را نسبت به دانشجو در دانشگاه اعمال کردند. این غلط است لیکن باید فکری بکنید تا این جریانهای سالم دانشجویی – چه انجمنها، چه بسیج، چه تشکلهای گوناگون دیگری که بحمد الله امروز تشکلهای دانشجویی خوبی در دانشگاه هست –
در کنار حرکت فکری علمی، به سمت یافتن قدرت تحلیل سیاسی کشانده شوند. قدرت تحلیل که نبود، انسان فریب تحلیل فریب گر بیگانه را میخورد.[ همان، ج6، ص 115-116، بیانات در دیدار رؤسای دانشگاه ها، مؤسسات آموزش عالی و مراکز تحقیقاتی، 23/5/1385.]
تشکلهای دانشجویی نوع برنامه ریزی و کار را به کیفیتی قرار دهید که دانشجو قدرت تحلیل سیاسی پیدا کند، هر حرفی را به آسانی نپذیرد و هر احتمالی را
به آسانی در ذهن خودش راه ندهد یا رد نکند.[ همان، ج6، ص 135، بیانات در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکل های مختلف دانشجویی، 25/5/1385.]
فکر نو، نگاه آرمانی و زبان ویژه برخاسته از آن نگاه
هم فکر نو، هم نگاه و توقعات آرمانی و هم زبان ویژه برخاسته از آن نگاه را داشته باشید. و اگر این خصوصیات محفوظ بماند، آن وقت جوان دانشجو نقش
موتور را در یک قطار ایفا خواهد کرد، به حرکت درآورنده، پیش برنده و جهت دهنده خواهد بود.[ همان، ج6، ص 133، بیانات در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکل های مختلف دانشجویی، 25/5/1385.]
آمادگی فکری و روحی و قدرت اثر گذاری
مسئولیت شما (تشکلهای اسلامی) بسیار سنگین است؛ هم باید درس بخوانید، هم محیط سیاسیتان را بشناسید، هم روی محیط سیاسی اثر بگذارید و هم خودتان را از لحاظ فکری و روحی آماده کنید برای فردایی که بلاشک وزن این نظام متکی به معنویت یعنی نظام جمهوری اسلامی در معادلات جهانی بین المللی ده برابر امروز خواهد شد.[ همان، ج6، ص 140-141، بیانات در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکل های مختلف دانشجویی، 25/5/1385.]
کیفیت بخشیدن در جهت دین و حرکت انقلاب
شما میخواهید محیط دانشجویی را کیفیت ببخشید، آن هم در جهت دین و حرکت انقلاب. اگر دیدیم یک تشکل دانشجویی وجود دارد اما حرکت آن در جهت کیفیت بخشیدن به ارزشهای دینی و انقلاب نیست این تشکل مطلقاً جزو مخاطبین ما نیست و در این مجموعه هم جا نمیگیرد.[ همان، ج2، ص 51-52، بیانات در دیدار با تشکلهای دانشجویی، 15/9/1375.]
اتحاد تشکلهای دانشجویی با تفاهم و حق بینی
بنده اعتقادم این است که اتحاد تشکلهای دانشجویی چیز خوبی است منتها نه به این معنا که همه تشکلها از بین بروند و یک تشکل به وجود بیاید. این تجربه درستی نیست چیزی نخواهد گذشت که همان تشکل هم دچار مشکلات فراوان خیلی از تشکلها خواهد شد. راه درست این است که این تشکلهای دانشجویی که هستند، با تفاهم، حقبینی و آن چیزی که خاصیت دانشجو است، خودشان را
به یکدیگر نزدیک تر کنند، حرف حق را بگذارند وسط و جانبداری و مخالفتها از استدلال و منطق ناشی شود.[ همان، ج 5، ص 71، بیانات در دیدار دانشجویان نمونه و ممتاز دانشگاه ها، 7/9/1381.]
پرهیز از معارضه و تضعیف یکدیگر
مجموعههای دانشجویی – که پایه اسلامی و پایه معرفتی دارند – در داخل دانشگاه، کاری نکنند که رقابتهای آنها یا معارضههایی که به نام رقابت میگیرد، به تضعیف قوای این مجموعههای مؤمن بینجامد. این مجموعهها همدیگر را
حفظ کنند. من نمیگویم همه یک جور فکر کنند، همه یک جور سلیقه داشته
باشند، نه ممکن است، نه لازم، لیکن از معارضه و تضعیف یکدیگر جداً خودداری کنند.[ همان، ج6، ص140، بیانات در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکلهای مختلف دانشجویی، 25/5/1385.]
جلوگیری از سیاسی کاریها و نفوذ باند بازیها
نگذارید مشکلات بیرون دانشگاه، سیاسی کاریها و باند بازیها و امثال آن، خود را بر تجمع و تشکلهای دانشجویی تحمیل کند و وارد بشود. البته هر گروهی در بیرون دانشگاه علاقه دارد که یک مجموعه دانشجویی به عنوان ابزار کار داشته باشند که در هنگام لازم از آن استفاده کند برای آن گروه یک فریادی بکشد، نباید بگذارید چنین بشود. البته وقتی انسان در مسائل گوناگون کشور، دینی یا سیاسی فعالیت میکند، بدیهی است ممکن است با افرادی خارج از محیط دانشگاه همکاری کند. این همکاری ایرادی ندارد اما این جور نباشد که دو نفر در بیرون با هم دعوا کنند، ما در دانشگاه به هوای آن دو نفر دعوا کنیم. مشکلات آنها به ما که دانشجو و در دانشگاهیم منتقل بشود. این مصلحت نیست.[ همان، ج 1، ص 311-312، بیانات در دیدار با جمعی از تشکل های دانشجویی کشور در قم، 18/9/1374.]
اینجا یک نکته اساسی مطرح میشود که من همیشه در مواجهه با دانشجویان، روی آن تکیه میکنم؛ و آن، «پیدا کردن قدرت تحلیل مسائل و جریانهای مهم کشور» است. سیاست در دانشگاهها – که بنده همیشه روی آن تأکید کردهام- به این معناست. ما دو کار سیاسی داریم: سیاستزدگی و سیاستبازی؛ این یکجور کار است. این را من به هیچوجه تأیید نمیکنم؛ نه در دانشگاه و نه در بیرون دانشگاه؛ به خصوص در دانشگاه. یکی هم سیاستگری است؛ یعنی حقیقتاً فهم و قدرت تحلیل سیاسی پیدا کردن؛ که یکی از وظایف تشکلهای دانشجویی این است. من تأکید میکنم، تشکلهای دانشجویی نوع برنامهریزی و کار را به کیفیتی قرار دهید که دانشجو قدرت تحلیل سیاسی پیدا کند؛ هر حرفی را به آسانی نپذیرد و هر احتمالی را بهآسانی در ذهن خودش راه ندهد یا رد نکند؛ این قدرتِ تحلیل سیاسی، خیلی مهم است. ما غالباً چوب این را خوردهایم؛ نه ما، بلکه ملتهای دیگر هم بر اثر خطاها و خبطهایی در فهم سیاسیشان، گاهی مشکلات بزرگی را از سر گذراندهاند. این، یک مسئله مهم است.»[ بیانات در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکلهاى مختلف دانشجویى، 25/7/1385. ]
جلوگیری از نفوذ دشمنان
مواظب باشید دشمن نتواند در میان تشکلهای اسلامی لانه بگذارد. کسانی که میخواهند در دانشگاهها فعالیت اسلامی نباشد، کسانی که میخواهند جوانهای ما با اسلام آشنا نشوند، حقایق انقلاب را نفهمند، حقایق نظام اسلامی را آن چنان که هست به دست نیاورند و با چهرههای درخشان انقلاب آشنا نشوند، یکی از شگردهایشان این است که در مراکز دینی و انقلابی، از جمله در داخل مجامع دانشجویی و به خصوص مجامع تبلیغی و تشکلهای اسلامی دانشجویی نفوذ و رخنه کنند. من از همه جوانان عزیز، هوشیاری آنها را توقع دارم.[ همان، ج4، ص 156، بیانات در دیدار تشکل های دانشجویی، 9/7/1379.]
فراموش نکردن آرمانها
هیچ وقت آرمانها را فراموش نکنید، آرمانها را به ملاحظه هیچ کس هم کنار نگذارید. آرمان استقلال مطلق این کشور است که بحمد الله امروز ما از لحاظ بافت سیاسی و ساختار سیاسی کشور استقلالمان کامل است. از لحاظ اقتصادی هنوز استقلالمان کامل نیست، از لحاظ فرهنگی هم استقلالمان کامل نیست، اینها را شماها باید تأمین کنید… آرمان ایجاد یک جامعه اسلامی به معنای واقعی کلمه است که در آن ظلم نباشد، تبعیض نباشد، بی عدالتی نباشد، رانت خواری نباشد. البته اینها جز در سایه تفکر اسلامی و اندیشه ناب اسلامی امکان پذیر نیست.[ همان، ج 4، ص، 186، بیانات در دیدار جامعه اسلامی دانشجویان، 17/8/1379.]
عدالت خواهی
«دانشجوی جوان اگرچه خود برخاسته از قشرهای مستضعف جامعه هم نباشد، به عدالت اجتماعی و پر کردن شکاف های طبقاتی به چشم یک آرزوی بزرگ و بیبدیل مینگرد. این احساس و انگیزه در دانشجو پر ارج و مبارک است و میتواند پایهی قضاوت ها و برنامههای عملی او برای حال و آینده باشد. اگر عدالت ـ عدالت واقعی و ملموس و نه فقط سخن گفتن از عدالت ـ آرزو و آرمان و هدف برنامهریزیهاست، پس باید هر پدیدهی ضدعدالت در واقعیات کشور مورد سؤال قرار گیرد. مسابقه رفاه میان مسئولان، بیاعتنایی به گسترش شکاف طبقاتی در ذهن و عمل برنامهریزان، ثروتهای سربرآورده در دستانی که تا چندی پیش تهی بودند، هزینه کردن اموال عمومی در اقدام های بدون اولویت، و به طریق اولی در کارهای صرفاً تشریفاتی، میدان دادن به عناصری که زرنگی و پررویی آنان همهی گلوگاه های اقتصادی را به روی آنان میگشاید، و خلاصه پدیده بسیار خطرناک انبوه شدن ثروت در دست کسانی که آمادگی دارند آن را هزینه کسب قدرت سیاسی کنند و البته با تکیه بر آن قدرت سیاسی اضعاف آنچه را هزینه کردهاند گرد میآورند. اینها و امثال آن نقطههای استفهام برانگیزی است که هر جوان معتقد به عدل اسلامی ذهن و دل خود را به آن متوجه مییابد و از کسانی که مظنون به چنین تخلفاتی شناخته میشوند پاسخ میطلبد و همچنین در کنار آن از دولت و مجلس و دستگاه قضایی عملکرد قاطعانه برای ریشهکن کردن این فسادها را مطالبه میکند. امروز این مهمترین و مطرحترین مسئله کشور ماست و نسل جوان دانشجوی متعهد و مؤمن نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت بماند».[ پیام حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی به دومین همایش سراسری جنبش دانشجویی، 6/8/1381.]
آنچه در کنار همه الزامات این حرکت، ضروری و حیاتی است، آن است که:
اولاً، مراقبت شود کسانی با انگیزههای دیگر، این شعار حق را ابزار نکنند.
ثانیاً، به نام عدالتطلبی، حرکتی غیرمنصفانه از سر جهل یا غفلت انجام نگیرد.[ پیام به پانزدهمین نشست سراسری تشکلهای مرتبط با جنبش عدالتخواه دانشجویی، 22/5/1387.]