۱۳۹۴/۱۱/۱۹
–
۱۶۱۸ بازدید
دفتر تحکیم وحدت از چه زمانی شکل گرفت و چه دورههایی را پشت سر گذاشته است؟ چرخش فکری و سیاسی آن ریشه در چه عواملی دارد؟
این تشکل در دانشگاه ها پیگیری میکردند در این بین در برابر تشکلهای دانشجویی معاند نظام، نیاز به کانونی برای تمرکز فعالیت دانشجویان مسلمان احساس میشدکه با فراگیر بودنش به تجمیع توان نیروهای انقلابی در راستای
دفاع همه جانبه از انقلاب بپردازد. در کنار این مسئله ضعف عملکرد دولت موقت نیز عاملی برای تشکیل دفتر تحکیم بود. بدین ترتیب پایههای یک تشکل فراگیر و همه جانبه دانشجویی ریخته شد و اتحادیه سراسری از طرف انجمنهای اسلامی دانشجویان به وجود آمد. که پس از گزارش کار خدمت امام، مورد تأیید ایشان قرار گرفت و بعدها در پی رهنمودهای امام خطاب به دانشجویان که بروید و بین خودتان تحکیم وحدت کنید، این اتحادیه به عنوان دفتر تحکیم وحدت نام گذاری شد. ماجرای تسخیر لانه جاسوسی موجب شد، مدتی فعالیت این دفتر تحت الشعاع آن قرار بگیرد.
در این حرکت پیشتازان و رهبران حرکت افرادی چون محسن میردامادی، ابراهیم اصغر زاده، معصومه ابتکار و… بودند که بیشتر تشکیل دهندگان اولیه تحکیم وحدت بودند و پس از گذشت چند ماه از تسخیر لانه جاسوسی، دانشجویانی که به وجودشان در لانه جاسوسی نیازی نبود، فعالیت دفتر را دوباره از سر گرفتند. به دنبال تعطیلی دانشگاهها و انقلاب فرهنگی، دفتر تحکیم وحدت به سازماندهی و تثبیت تشکیلات خود پرداخت.[ قویدل معروفی، حسین، پورنجمی، مجید، تاریخ جنبش دانشجویی ایران، دفتر تحکیم وحدت، تهران: نجم الهدی،1385.]
دفتر تحکیم وحدت در آن سالها نماینده رسمی، اصلی و فراگیر دانشجویی در کشور محسوب میشد.
مقاطع تاریخی فعالیت دفتر تحکیم وحدت
مقطع نخست (از زمان تأسیس تا سال 62)
که مهمترین پایگاه نیروهای انقلاب در دانشگاه ها به شمار می رفتند. مهمترین حادثه آن دوران جریان تسخیر لانه جاسوسی بود که بیشتر بنیان گذاران دفتر تحکیم وحدت در آن حضور داشتند و تحت عنوان دانشجویان پیرو خط امام اقدام
به این کار کردند که این اقدام یکی از تاریخیترین حرکتهای انقلاب اسلامی را رقم زد.
در این مقطع میان دفتر و شاخه دانشجویی حزب جمهوری اسلامی ارتباط ناپایداری وجود داشت. شاخه دانشجویی حزب که نتوانست همکاری دفتر را جذب کند، شروع به همکاری با انجمنهای اسلامی دانشجویان به طور مستقل نمود که این مسئله سبب بروز عکسالعملهایی از سوی دفتر شد که صف آرایی موافقین حزب جمهوری اسلامی و مخالفین آن، نقطه آغازین اختلاف در دفتر بود.
مقطع دوم (سالهای 62 تا 68)
در سال 62 و همزمان با آغاز فعالیتهای انتخاباتی دومین دوره مجلس شورای اسلامی، بحث چگونگی مشارکت دفتر تحکیم وحدت در انتخابات در داخل مجموعه دفتر موجب تشدید اختلافات درونی دفتر شد. پس از انتخابات وپیرو تصمیم شورای مرکزی مبنی بر برگرداندن دانشجویان پیرو خط امام به شورای عمومی دفتر، طیف اقلیت از دفتر خارج شده و شورای عمومی و مرکزی این دفتر یکدست شدند.
در انتخابات سومین دوره مجلس نیز که به حاکمیت گروههای چپ انجامید، دفتر حضور فعالی داشت. نزدیکی مواضع جریان چپ و دانشجویان دفتر تحکیم به مواضع انقلابی حضرت امام مقبولیت فراگیری را برای دفتر تحکیم وحدت در میان نیروهای انقلاب فراهم ساخت.
در این دوره شاهد حضور بلامنازع دفتر تحکیم وحدت در عرصه دانشگاه و موضع چپ گرایانه و گفتمان ضداستکباری و عدالت خواهانه این دفتر هستیم.
مقطع سوم (سالهای 68 تا 76)
در این دوره سخن گویان و نمایندگان دیگری وارد عرصه فعالیت دانشجویی میشوند و انحصار و سیطره دفتر تحکیم وحدت شکسته میشود. جامعه اسلامی دانشجویان، بسیج دانشجویی و تشکل دانشجویی با رهبری طبرزدی سه تشکل دانشجویی هستند که در این دوره پا به عرصه حیات سیاسی میگذارند.
افزایش گرایش انتقادی به دولت آقای هاشمی و علاقه مندی به مسائل صنفی در کنار کاسته شدن از موضع چپ گرایانه و رویکرد ایدئولوژیک در این دوره آرمان جنبش دانشجویی عمدتاً حول عدالت طلبی؛ قانون گرایی و آزادی خواهی تمرکز مییابد. انتقاد از سیاستهای دولت به ویژه در زمینه تعدیل اقتصادی، گرفتن وام خارجی و همکاری با دولتهای غربی از یک سو و انتقاد از گسترش شکاف طبقاتی و تجمل گرایی، محور فعالیتهای جنبش دانشجویی است. دفتر تحکیم وحدت در این دوره از موضع مجمع روحانیون حمایت میکند. گرایشات به سمت اندیشه های لیبرالیستی، پلورالیزم و آزادی به جای نگاه های عدالت خواهانه، شبه سوسیالیستی و انقلابی نیز در همین دوره شکل یافت.
مقطع چهارم (سالهای 76 تا 84)
دفتر تحکیم وحدت در این دوره در ابتدا با جریانهای اصلاحات همراهی و همفکری نمود. در این سالها دفتر با طیف افراطی اصلاحات همکاری نموده و در اقدامات افراطی آنان نقش ایفا مینمود. جریان کوی دانشگاه و ماجرای شرکت علی افشاری از اعضای شورای مرکزی دفتر در کنفرانس برلین و تنش و درگیری و آشوب در نشست دفتر در خرم آباد که در اعتراض برخی دانشجویان فعال انجمن های اسلامی، به دعوت افرادی همچون سروش، کدیور، علوی تبار و… صورت گرفت. همراهی در طرح عبور از خاتمی و… از جمله اقدامات این دفتر در این مقطع بود که در نهایت عملکرد افراطی و رادیکالی دفتر و سیاست زدگی مفرط آن اعتراضات بدنه نیروهای انجمن های اسلامی را برانگیخت و زمینه را برای انشعاب در آن فراهم نمود.[ همان، ص 75- 176.]
انشعاب در دفتر تحکیم وحدت
اولین انشعاب و جدایی در سال 1365 با عنوان جامعه اسلامی دانشجویان صورت گرفت. این تشکل سالها در جبهه پیروان خط امام و رهبری همسو با جامعه روحانیت مبارز تهران عمل میکرد.
پس از آن در سال 1371 بسیج دانشجویی نیز به تشکل دانشجویی اضافه شد. این تشکل با داعیه نگرش فراجناحی پا به عرصه وجود گذاشت.
سال 1378 انشعاب دیگری در تشکلهای دانشجویی صورت گرفت که طی آن انجمنهای پانزده دانشگاه طی نشستی انشعاب این دانشگاهها از دفتر تحکیم وحدت و تشکیل اتحادیهای جدید تحت عنوان «اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور» را اعلام نمودند.
در سال 1380 انشعاب در داخل دفتر نه در قالب اتحادیه جدید بلکه به صورت انشعاب در درون آن صورت گرفت که تعدادی از انجمنهای اسلامی دانشجویان طی نشستی با فاصله زمانی اندکی دردانشگاه شیراز و دانشگاه علامه انشعاب
دو طیف علامه و شیراز را در دفتر رقم زدند که به طیف علامه و طیف شیراز
دفتر تحکیم وحدت معروف شدند.
طیف علامه تحکیم ابتدا به دو فراکسیون تقسیم شد که صبغه اصلی یکی از فراکسیون ها بیشتر مؤلفههای مذهبی و صبغه دیگری بیشتر تجدیدنظر طلب بود.
از دانشگاههای عضو فراکسیون اول میتوان به دانشگاههای تهران و علوم پزشکی و تربیت مدرس، شهید بهشتی، گرگان و علوم پزشکی یزد اشاره کرد. دانشگاههایی مانند علم و صنعت، امیرکبیر، شریف، خواجه نصیرالدین طوسی، صنعتی اصفهان و تربیت معلم و علامه طباطبایی نیز در فراکسیون دیگر قرار گرفتند.
از دل خود این دو فراکسیون، فراکسیون جدیدی به نام دموکراسی خواه ملی شکل گرفت. و ترکیب جدید طیف علامه در قالب سه فراکسیون، روشنگری، مدرن و دموکراسی خواه ملی شکل گرفت.
طیف شیراز نیز شامل دو طیف سنتی و نوگرا میشد.
در سال 1381 و 1382 جنبش عدالت خواه دانشجویی از دل بسیج دانشجویی زاده شد که تمایز آن عمل به روشهای چپ و تا حدودی رادیکال تر نسبت به بسیج دانشجویی است.
ورود افراد فاقد صلاحیت به شورای مرکزی تحکیم وحدت بهعنوان وسیلهای برای پرش به مقاصد مادی و دنیوی، تبدیل دفتر به پیاده نظام احزاب و گروههای سیاسی، ورود مستقیم در فعالیتهای انتخاباتی و سهمخواهی علنی از قدرت، تغییر گفتمان حاکم بر فضای عمومی کشور پس از اتمام جنگ و تغییر ذائقه فعالین سیاسی دانشجویی و نیز تغییر گفتمان از دفاع از مستضعفین و جنگ فقر و غنا
به طرح شعارهای آزادیخواهی و دفاع از حقوق شهروندی، همچنین فقر شدید ایدئولوژیک و فکری که سبب تبدیل این دفتر، به محلی برای مناقشه بین نحلههای مختلف فکری همچون حلقه کیان و نهضت آزادی و سایر تفکرات الحادی شد، عوامل ایجاد چند دستگی در داخل این دفتر و انشعاب در آن بود.[ همان، ص 185-186.]
این دفتر از سال 76 از آقای خاتمی حمایت قاطعی انجام داد و از گروههای ائتلاف جبهه دوم خرداد محسوب میگردید. سال 1378 و بعد از ماجرای کوی دانشگاه رفته رفته دفتر تحکیم آمادگی تبدیل شدن به یک اپوزیسیون مستقل داخلی را پیدا کرد و در سال 79 بخشی از تحکیم از اصلاح طلبان و دولت خاتمی
و حزب مشارکت جدا شد و شعار عبور از خاتمی و در خواست همه پرسی را مطرح کردند. وضعیت جدید با ورود نیروهای جدید به شورای مرکزی تحکیم مانند:
علی افشاری، عبد الله مؤمنی، اکبر عطری، رضا دلبری و مهدی امینی زاده ایجاد شد و گروهی که به اصلاحات در چارچوب نظام و قانون اساسی معتقد بودند از تحکیم خارج شدند و طیف علامه به عنوان دفتر تحکیم در محافل سیاسی مطرح شد اما احزاب اصلاح طلب به ویژه مشارکت و مجاهدین انقلاب که به شدت به جریانهای دانشجویی نیاز داشتند، شروع به دخالت در طیف علامه کرده و در نهایت با حمایت انجمن همیشه سنتی دانشگاه تهران توانستند عده معدودی از طیف علامه را جدا کنند. که فراکسیونی به نام فراکسیون روشن گری ایجاد کردند و بقیه به فراکسیون مدرن شهرت یافتند.
آنچه درباره دفتر تحکیم وحدت بایدگفت آن است که تشکلی که در سال 59 توسط دانشجویان تسخیرکننده سفارت آمریکا و به منظور سازماندهی و کادرسازی دانشجویان مذهبی برای رویارویی با تفکرات چپ و التقاطی آغاز به کار کرده بود به دلیل فاصله گیری از فلسفه وجودی اولیه، دگر دیسی در اندیشهها و باورها، جابه جایی نسلها در مدیریت جنبش دانشجویی، فراز و فرودهای زیادی طی کرده است. تشکلی که روزی نماد جنبش اصیل دانشجویی در اسلام خواهی، مردم سالاری دینی، ضد امپریالیستی و عدالت خواه محسوب میشد، امروزه به گونهای دچار فرسایش شده است که برخی از تشکلهای انشعابی و سخن گویان آنها از گفتمان سکولار و خروج از حاکمیت سخن میگویند. هر چند بخشی از دفتر تحکیم وحدت مقابل طیف افراطی ایستادند اما متأسفانه نتوانستند این ظرفیت را برای انقلاب اسلامی دوباره احیا کنند.
بی تردید وضعیت کنونی حاکم بر بخشی از جنبش دانشجویی نیاز به آسیب شناسی جدی دارد. ضعفهایی چون از دست دادن روحیه استقلال خواهی، نگرش باندی و جناحی، دور شدن از فلسفه وجودی، عدم توجه و باور به کارویژههای دانشجویی چون عدالت خواهی، حق طلبی، آزادی خواهی، بیگانه ستیزی، مداخله احزاب و تشکلهای سیاسی بیرون از دانشگاه و مدخلیت آنها بر عملکرد تشکلهای دانشجویی، تمامیت خواهی و انحصار طلبی برخی تشکلهای دانشجویی، روحیه افراطی و رادیکالیسم بعضی از اشخاص و تشکلهای دانشجویی را باید از جمله دلایل آسیبهای وارده به جنبش دانشجویی برشمرد.
جنبش دانشجویی به طور عام و دفتر تحکیم وحدت به طور خاص برای آنکه بتواند به جایگاه اصلی خود باز گردد و در عرصههای مختلف نقش آفرینی کند
به باز تعریف چرایی جنبش دانشجویی نیاز دارد.
فاصله گیری از احزاب و تشکلهای سیاسی که به مثابه پیاده نظام آنها عمل میکنند برای تشکل های دانشجویی یک ضرورت جدی است، پرهیز از باندبازی و سیاست زدگی و روی آوردن به کار سیاسی با مبنا و اصول آن باید در دستور کار قرار گیرد. نباید نسل جدید دانشجویی از فعالیت دانشجویی احساس سرخوردگی و ناامیدی داشته باشد.
جنبش دانشجویی باید فرزند زمان خویشتن باشد با درک درست زمان و مکان و انتظاراتی که مردم و جامعه از جنبش دانشجویی دارد، با پایداری بر اصول و وفاداری به آرمانها به رسالت تاریخی خود بپردازد.[ دارابی، علی، جریان شناسی سیاسی در ایران، پیشین، ص 335- 336.]
در حال حاضر این طیف عمدتاً با عنوان کلی دفتر تحکیم وحدت شناخته می شود چرا که طیف علامه مدت مدیدی است که غیرقانونی شناخته شده و فعالیت خاصی ندارد. انجمن های اسلامی دانشگاه به جز معدودی که وابسته به اتحادیه انجمن های مستقل هستند و یا تعداد انگشت شماری که همچون انجمن اسلامی دانشگاه تهران فاقد اتحادیه هستند، وابسته به این طیف هستند.
برخی از اعضای این تشکل بعدها به مسئولیت های سیاسی خرد و کلان در نظام دست یافته و برخی نیز فعالیت سیاسی را به صورت حرفه ای دنبال کرده اند. از جمله آنها می توان به بیاتیان، نماینده مجلس نهم، علمشاهی و نیز حنیف حسین ستاریان که با نزدیکی به حلقه موسوم به انحرافی دولت دهم تا سمت مدیر مسئول روزنامه ایران بالا رفت، اشاره نمود.