۱۳۹۴/۱۱/۱۹
–
۴۲۵ بازدید
حزب اعتماد ملی توسط چه کسی و با چه هدفی تشکیل گردید؟
این حزب چند ماه پس از برگزاری انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری در سال84 توسط مهدی کروبی تشکیل گردید.
روند شکل گیری این حزب از آنجا آغاز گردید که پس از نامزدی آقای مهدی کروبی در انتخابات مجلس هفتم و عدم موفقیت در این عرصه، وی عزم خود را جزم نمود تا در عرصه ریاست جمهوری به رقابت با اصول گرایان بپردازد و این در حالی بود که بدنه اصلاح طلبان دچار یأس و ناامیدی شده بودند و در عمل خود را
از صحنه سیاسی کشور کنار میدیدند. بر این اساس، مجمع روحانیون مبارز موافق نامزدی کروبی نبود و در انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم عمدتاً از هاشمی رفسنجانی و تعدادی هم از معین حمایت کردند.
پس از انتخابات و ناکامی اصلاح طلبان به طور عام و کروبی به طور خاص، وی با اعتراض به انتخابات در نامهای سر گشاده به رهبری، اعتراض خود را به انتخابات مطرح نموده و کناره گیری و استعفای خود را از همه مسئولیتهای سیاسی از جمله عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام کرده و تصمیم خود را برای تشکیل حزبی جدید مطرح نمود و به دنبال آن از میان فعالان ستادهای انتخاباتی خود در تهران و سایر شهرها و نمایندگان دور ششم مجلس و همفکران خود افرادی را برگزید.
از اعضای این حزب میتوان به رسول منتجب نیا (قائم مقام حزب)، محمدرضا خباز، اسماعیل گرامی مقدم، جواد اطاعت، الیاس حضرتی، ابوالفضل شکوری، محمدرضا اسماعیلی و… اشاره نمود.
آن گونه که از برنامهها و اهداف حزب اعتماد ملی مشخص است، تلاش برای باز کردن راه و هموار کردن مسیر شرکت در انتخابات، مهمترین سیاست حزب اعتماد ملی است. نامههای کروبی به رئیس و نمایندگان مجلس خبرگان برای تغییر قانون انتخابات این مجلس و محدودکردن صلاحیت نامزدها به نظر چند تن از فقها و مراجع حوزههای علمیه به جای نظارت استصوابی شورای نگهبان، فراهم کردن زمینه حضور غیرروحانیون و زنان در این مجلس، تأکیدی بر استراتژی حزب اعتماد ملی برای راهیابی به مراکز قدرت انتخابی با کسب آرای مردم است.
حزب اعتماد ملی در بیانیه اعلام موجودیت (18/12/1384) ریشه خود را
از منظر تاریخی و آبشخور فکری در انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی(ره) در پانزده خرداد 1342 میداند و تصریح میکند: «حزب اعتماد ملی برآیند جریان فکری خط امام است» که بزرگترین مشخصه آن از نظر حزب مقابله با تحجر و واپس گرایی و دفاع از اندیشه مترقی و سازنده میداند. این ادعا در حالی صورت میگیرد که در بیانیه تفصیلی و مشروح کنگره دوم حزب در حالی که درباره همه امور داخلی و خارجی سخن گفته شده، به نظام جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی، انقلاب اسلامی و ولایت فقیه و رهبری هیچ اشارهای نشده است. و تنها یک بار از واژه «حاکمیت» که نوعی مطالبه را نیز در پی دارد، استفاده شده است.[ دارابی، علی، جریان شناسی سیاسی در ایران، پیشین، ص 384-386.]
انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری هم اوج فعالیت این حزب محسوب میگردد و هم نقطه شکست و افول آن را به همراه داشت. در این انتخابات در حالی که اصلاح طلبان اندک تنها امید خود را برای بازگشت به عرصه سیاسی در به صحنه آوردن میرحسین موسوی میدیدند، حزب اعتماد ملی و آقای کروبی به صحنه آمده و به فعالیت پرداخت، اما متأسفانه عدم احترام و تمکین به قانون و طرح ادعای تقلب در انتخابات و اصرار بر مواضع غیرقانونی وی و نامزد دیگر اصلاح طلبان موجب گردید تا بستر لازم برای مخالفت عناصر معاند نظام فراهم شود و آنها با حمایت کشورهای غربی و تبلیغات رسانهای گسترده در پوشش اعتراضات مردمی، دست
به آشوب و اغتشاش زده و فضای کشور را ملتهب ساختند. اصرار کروبی و موسوی بر مواضع خود و صدور بیانیههای متعدد و جدا نکردن صف خود از معاندان و مخالفان نظام و حضور طیف افراطی اصلاح طلب در اقدامات ساختارشکنانه و غیرقانونی و افشا شدن روابط با دشمنان خارجی، موجب شد تا جریان اصلاح طلبی که به دلیل اقدامات افراطی خود، اعتماد مردم را از دست داده بود، بیش از پیش از این جریان فاصله بگیرند و حزب اعتماد ملی برخلاف نام خود، نه تنها موجب اعتماد مردم نشده بلکه زمینه بی اعتمادی آنها را فراهم آورد.
با پایان یافتن دوره دهم ریاست جمهوری، گروه های اصول گرا و اصلاح طلب تلاش کردند تا سکّان مسئولیت اجرایی کشور را برای دوره یازدهم از آن خود کنند و آرای مردم را به دست آورند، اما در این میان، آقای عارف نامزد اصلاح طلبان در جریان تبلیغات انتخاباتی به صلاحدید برخی از متنفذان این جریان از نامزدی انصراف داد و گروه های اصلاح طلب که چندان امید به پیروزی خود نداشتند،
به حمایت از آقای روحانی پرداختند که با شعار اعتدال و به عنوان نامزد مستقل
به میدان آمده بود.
در مقابل گروه های اصول گرا نیز هر چند زمینه موفقیت در انتخابات را دارا بودند، اما به دلیل تعدد نامزدها و معرفی نکردن نامزد واحد از یک سو و برخی عملکرد ها و رفتارهای منفی دولت آقای احمدی نژاد که به حساب این جریان گذاشته می شد و فشارهای اقتصادی مضاعف که بر مردم وارد شده بود، با اقبال چندان مردمی روبه رو نشدند و مردم در این دوره به اعتدال رأی دادند.
فصل پنجم – تشکلهای دانشجویی
تشکلهای دانشجویی به دلیل برخورداری از نیروی جوانی، پویایی و نشاط و روحیه آرمان گرایی همواره از تشکلهای تأثیر گذار در تحولات کشور در برهههای مختلف بوده است که نمیتوان نقش و جایگاه آن را نادیده گرفت.
در این فصل ابتدا به پیشینه تشکلهای دانشجویی اشاره می کنیم و سپس مهمترین تشکلهای دانشجویی را برمی شماریم و در پایان به بایستههای تشکلهای دانشجویی از منظر مقام معظم رهبری اشاره میکنیم.
روند شکل گیری این حزب از آنجا آغاز گردید که پس از نامزدی آقای مهدی کروبی در انتخابات مجلس هفتم و عدم موفقیت در این عرصه، وی عزم خود را جزم نمود تا در عرصه ریاست جمهوری به رقابت با اصول گرایان بپردازد و این در حالی بود که بدنه اصلاح طلبان دچار یأس و ناامیدی شده بودند و در عمل خود را
از صحنه سیاسی کشور کنار میدیدند. بر این اساس، مجمع روحانیون مبارز موافق نامزدی کروبی نبود و در انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم عمدتاً از هاشمی رفسنجانی و تعدادی هم از معین حمایت کردند.
پس از انتخابات و ناکامی اصلاح طلبان به طور عام و کروبی به طور خاص، وی با اعتراض به انتخابات در نامهای سر گشاده به رهبری، اعتراض خود را به انتخابات مطرح نموده و کناره گیری و استعفای خود را از همه مسئولیتهای سیاسی از جمله عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام کرده و تصمیم خود را برای تشکیل حزبی جدید مطرح نمود و به دنبال آن از میان فعالان ستادهای انتخاباتی خود در تهران و سایر شهرها و نمایندگان دور ششم مجلس و همفکران خود افرادی را برگزید.
از اعضای این حزب میتوان به رسول منتجب نیا (قائم مقام حزب)، محمدرضا خباز، اسماعیل گرامی مقدم، جواد اطاعت، الیاس حضرتی، ابوالفضل شکوری، محمدرضا اسماعیلی و… اشاره نمود.
آن گونه که از برنامهها و اهداف حزب اعتماد ملی مشخص است، تلاش برای باز کردن راه و هموار کردن مسیر شرکت در انتخابات، مهمترین سیاست حزب اعتماد ملی است. نامههای کروبی به رئیس و نمایندگان مجلس خبرگان برای تغییر قانون انتخابات این مجلس و محدودکردن صلاحیت نامزدها به نظر چند تن از فقها و مراجع حوزههای علمیه به جای نظارت استصوابی شورای نگهبان، فراهم کردن زمینه حضور غیرروحانیون و زنان در این مجلس، تأکیدی بر استراتژی حزب اعتماد ملی برای راهیابی به مراکز قدرت انتخابی با کسب آرای مردم است.
حزب اعتماد ملی در بیانیه اعلام موجودیت (18/12/1384) ریشه خود را
از منظر تاریخی و آبشخور فکری در انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی(ره) در پانزده خرداد 1342 میداند و تصریح میکند: «حزب اعتماد ملی برآیند جریان فکری خط امام است» که بزرگترین مشخصه آن از نظر حزب مقابله با تحجر و واپس گرایی و دفاع از اندیشه مترقی و سازنده میداند. این ادعا در حالی صورت میگیرد که در بیانیه تفصیلی و مشروح کنگره دوم حزب در حالی که درباره همه امور داخلی و خارجی سخن گفته شده، به نظام جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی، انقلاب اسلامی و ولایت فقیه و رهبری هیچ اشارهای نشده است. و تنها یک بار از واژه «حاکمیت» که نوعی مطالبه را نیز در پی دارد، استفاده شده است.[ دارابی، علی، جریان شناسی سیاسی در ایران، پیشین، ص 384-386.]
انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری هم اوج فعالیت این حزب محسوب میگردد و هم نقطه شکست و افول آن را به همراه داشت. در این انتخابات در حالی که اصلاح طلبان اندک تنها امید خود را برای بازگشت به عرصه سیاسی در به صحنه آوردن میرحسین موسوی میدیدند، حزب اعتماد ملی و آقای کروبی به صحنه آمده و به فعالیت پرداخت، اما متأسفانه عدم احترام و تمکین به قانون و طرح ادعای تقلب در انتخابات و اصرار بر مواضع غیرقانونی وی و نامزد دیگر اصلاح طلبان موجب گردید تا بستر لازم برای مخالفت عناصر معاند نظام فراهم شود و آنها با حمایت کشورهای غربی و تبلیغات رسانهای گسترده در پوشش اعتراضات مردمی، دست
به آشوب و اغتشاش زده و فضای کشور را ملتهب ساختند. اصرار کروبی و موسوی بر مواضع خود و صدور بیانیههای متعدد و جدا نکردن صف خود از معاندان و مخالفان نظام و حضور طیف افراطی اصلاح طلب در اقدامات ساختارشکنانه و غیرقانونی و افشا شدن روابط با دشمنان خارجی، موجب شد تا جریان اصلاح طلبی که به دلیل اقدامات افراطی خود، اعتماد مردم را از دست داده بود، بیش از پیش از این جریان فاصله بگیرند و حزب اعتماد ملی برخلاف نام خود، نه تنها موجب اعتماد مردم نشده بلکه زمینه بی اعتمادی آنها را فراهم آورد.
با پایان یافتن دوره دهم ریاست جمهوری، گروه های اصول گرا و اصلاح طلب تلاش کردند تا سکّان مسئولیت اجرایی کشور را برای دوره یازدهم از آن خود کنند و آرای مردم را به دست آورند، اما در این میان، آقای عارف نامزد اصلاح طلبان در جریان تبلیغات انتخاباتی به صلاحدید برخی از متنفذان این جریان از نامزدی انصراف داد و گروه های اصلاح طلب که چندان امید به پیروزی خود نداشتند،
به حمایت از آقای روحانی پرداختند که با شعار اعتدال و به عنوان نامزد مستقل
به میدان آمده بود.
در مقابل گروه های اصول گرا نیز هر چند زمینه موفقیت در انتخابات را دارا بودند، اما به دلیل تعدد نامزدها و معرفی نکردن نامزد واحد از یک سو و برخی عملکرد ها و رفتارهای منفی دولت آقای احمدی نژاد که به حساب این جریان گذاشته می شد و فشارهای اقتصادی مضاعف که بر مردم وارد شده بود، با اقبال چندان مردمی روبه رو نشدند و مردم در این دوره به اعتدال رأی دادند.
فصل پنجم – تشکلهای دانشجویی
تشکلهای دانشجویی به دلیل برخورداری از نیروی جوانی، پویایی و نشاط و روحیه آرمان گرایی همواره از تشکلهای تأثیر گذار در تحولات کشور در برهههای مختلف بوده است که نمیتوان نقش و جایگاه آن را نادیده گرفت.
در این فصل ابتدا به پیشینه تشکلهای دانشجویی اشاره می کنیم و سپس مهمترین تشکلهای دانشجویی را برمی شماریم و در پایان به بایستههای تشکلهای دانشجویی از منظر مقام معظم رهبری اشاره میکنیم.