خانه » همه » مذهبی » حزب توده

حزب توده


حزب توده

۱۳۹۴/۱۱/۱۹


۹۸۲ بازدید

حزب توده چگونه شکل گرفت و چه اهدافی را دنبال می کرد؟ اهدافش چه بود؟ در روند مبارزات سیاسی کشور چه نقشی داشت و چرا با انقلاب اسلامی به مخالفت پرداخت و سرانجام این حزب چه شد؟

حزب توده مهم‌ترین نماینده جریان چپ و مارکسیستی در ایران محسوب می‌شود.
تشکیل حزب توده ایران به سال 1320 یعنی اشغال ایران توسط قوای انگلیس و شوروی و سقوط حکومت رضاخان برمی‌گردد و آن را باید سرآغاز احیای جنبش کمونیستی در ایران تلقی کرد.
نقش حمایت ها و هدایت‌های شوروی در تشکیل این حزب را نمی‌توان انکار نمود و در اسناد و اعترافات رهبران و بنیان گذران حزب به این مسئله تصریح
شده است چنان که انور خامه‌ای از رهبران حزب توده و کمونیست‌های قدیمی
در ایران می‌گوید: با وساطت رضا روستا، مشروط به رعایت شرایط خاص و توجه
به موازین لازم، اجازه تأسیس حزب از سوی مقامات شوروی صادر شد.[ خامه ای، انور، خاطرات، ج2، ص 16-17.]
این حزب با مشارکت طیف‌های گسترده‌ای از نیروهای چپ و دموکرات تشکیل شد که در میان آنان اعضای گروه 53 نفر[ این گروه توسط تقی ارانی با هدف احیای حزب کمونیست تشکیل گردید و از آنجا که تعداد بازداشت شدگان متهم به فعالیت های کمونیستی به 53 نفر رسید، این گروه به گروه 53 نفر مشهور شدند. که برخی از آنان پس از آزادی از زندان هسته ای اولیه حزب توده را بنا نهادند. ] و برخی از رهبران حزب سوسیالیست ایران و چهره‌ای ملی و کمونیست حضور داشتند.[ احمدی حاجیکلایی، حمید، جریان شناسی چپ در ایران، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1387، ص 152-153.]
حزب توده با تشکیلات منسجم و قوی و همچنین شعارهای عدالت خواهانه و ضداستثماری خود موفق به جذب هواداران از اقشار مختلف مردم شد و به تدریج به عنوان یکی از قدرتمندترین احزاب سیاسی کشور در دهه 20 به ایفای نقش پرداخت.
بنیان گذاران حزب توده مارکسیست بودند اما خودشان را کمونیست نمی‌خواندند دلیل آن را می‌توان ترس رهبران حزب از علما و همچنین قانون اساسی که هرگونه مرام اشتراکی را ممنوع کرده بود، دانست علاوه بر اینکه عملکرد روسیه در ایران در میان مردم نگرش منفی نسبت به کمونیست‌ها و شوروی ایجاد نموده بود بنابراین حزب از اعلام مارکسیست بودن خود امتناع می‌کرد.[ زیبا کلام، صادق، مقدمه ای بر انقلاب اسلامی، پیشین، 239-240.]
حزب توده به منظور جذب عناصر مختلف اجتماعی و سیاسی و بهره گیری از ظرفیت‌های مختلف در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، کارگری، سیاسی و علمی کشور و ایجاد پایگاه‌های اقماری برای تقویت و ایجاد حاشیه امنیتی حزب،
به تشکیل سازمان‌های متعددی از جمله سازمان نظامی، نوید، جوانان، تشکیلات دموکراتیک زنان، اتحادیه شورای متحده مرکزی کارگران، اقدام کرد. انتشار نشریات و برگزاری میتینگ ها و فعالیت در عرصه‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در بخش‌های گوناگون و در میان اقشار و طبقات مختلف برای حزب، نیروهای گسترده‌ای با طیف‌های متفاوت و در همه سطوح فراهم آورده بود که بخشی از فعالیت حزب را باید در این گروه‌ها و جمعیت ها جستجو کرد.[ احمدی حاجیکلایی، حمید، جریان شناسی چپ در ایران، پیشین، ص 191-192.]
حزب توده پس از بهمن 1327 و به دنبال حادثه سوء قصد به شاه منحل گردید و با تحت تعقیب قرار گرفتن سران حزب، سران و رهبران این حزب به خارج از کشور و شوروی مهاجرت نمودند.
حزب پس از تجدید سازمان و اوج گیری جنگ سرد میان آمریکا و شوروی
به جای پرداختن و جدی گرفتن مبارزات مردم در ملی شدن صنعت، به توصیه شوروی به تشکیل جنبش کارگری پرداخت و مسئله مبارزه با امپریالیسم آمریکا را برجسته کرد. در جریان کودتای 28مرداد این حزب با وجود در اختیار داشتن صد ها تن از افسران و نیروی نظامی و امکانات تسلیحاتی، می‌توانست نقش مؤثری را در مقابله با کودتا ایفا کند اما موضع منفعلانه ای را پیش گرفت و هیچ اقدام مؤثری را در این خصوص انجام ندادکه بعدها این مسئله انتقاد ها و چالش‌هایی را به دنبال داشت.
به دنبال تغییر سیاست شوروی در رابطه با ایران و بهبود روابط این کشور با ایران، رهبران این حزب به آلمان شرقی مهاجرت نمودند.[ همان، ص 216-217.]
فعالیت حزب در دهه 40 و 50 به طور عمده در کشورهای بلوک شرق متمرکز و در حد انتشار بیانیه و راه اندازی ایستگاه رادیویی در خارج کشور و فعالیت برخی هسته‌های مقاومت کوچک زیر زمینی در داخل کشور محدود شد با این وجود حزب توده تا پیروزی انقلاب همچنان سازمان مخفی خود را در ایران حفظ کرد هر چند رهبران آن عموماً خارج از کشور به سر می‌بردند.[ فوزی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1384، ج1، ص 121- 123.]
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حزب توده پس از 30 سال که از غیرقانونی شدن آن در بهمن 1327 می‌گذشت، با انتقال رهبری به ایران، فعالیت علنی خود را آغاز کرد.
فعالیت حزب توده پس از انقلاب بر پایه ایفای نقش اپوزیسیون وفادار و قانونی جمهوری اسلامی و در عین حال ترویج مناسبات نزدیک‌تر کشور با اتحاد شوروی قرار داشت.
به طور کلی فعالیت حزب توده در نظام جمهوری اسلامی ایران را می‌توان
به چهار دوره تقسیم کرد:

دوره انتقال

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 و در سایه فضای باز سیاسی و آزادی‌های به وجود آمده، اعضای حزب توده زمینه را برای فعالیت مجدد مناسب دیده و به ایران بازگشتند و زمینه سازماندهی حزب توده را فراهم کردند.

دوره تجدید سازمان

حزب توده بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی طی اعلامیه‌ای فعالیت مجدد خود را در ایران اعلام کرد و اولین شماره روزنامه مردم در اسفند ماه در تهران منتشر شد. این حزب از ابتدای سال 1358 همه کادرهایی که دواطلب بازگشت به ایران بودند را به کشور بازگرداند و به جذب گروه‌ها و محفل‌ها و منسجم ساختن آن‌ها در چارچوب سازمان‌های علنی و مخفی پرداخت.
در این دوره حزب رفتار دو گانه ای را پیش گرفته بود و در حالی که خود را در ظاهر هوادار انقلاب اسلامی معرفی می‌کرد، در ورای آن به سازماندهی گروه‌های مخفی و نفوذ در میان نظامیان و عضو گیری از بین آن ها و ارتباط مخفیانه با نیروهای نظامی و جمع آوری اطلاعات محرمانه و سلاح پرداخت که بیانگر فراهم نمودن امکانات و زمینه‌ها برای مقابله با نظام بود و همان گونه که مهدی پرتوی مسئول سازمان مخفی نوید و عضو کمیته مرکزی حزب اعتراف می‌کند:
هدف نهایی حزب نظیر همه احزاب کمونیستی جهان، تصاحب قدرت دولتی و ایجاد جامعه سوسیالیستی مطابق الگوی شوروی و سایر کشورهای سوسیالیستی و تبدیل ایران به یکی از کشورهای اقمار شوروی بود… حزب در واقع از همان ابتدا خود را برای مقابله و رویارویی با حاکمیت جمهوری اسلامی در شرایط مساعد آماده می‌کرد. زیرا حفظ و گسترش تشکیلات مخفی و ایجاد شبکه مخفی در ارتش و سایر فعالیت‌های پنهانی در این سال ها گویای همین ادعا است.[ مدیر شانه چی، محسن، اعترافات سران حزب توده ایران، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، 1364، ص 85.]

دوره تثبیت

سال‌های 1360 ـ 1359 که اوج فعالیت حزب توده است و انسجام بخشیدن
به سازمان‌های نظامی و سیاسی، مخفی و علنی در این دوران به خوبی سازمان می‌یابد.
در این دوره حزب با تبلیغات گسترده تلاش می‌کرد تا خود را حامی «استراتژیک» خط امام معرفی کند و با موضع‌گیری در مقابل «حزب دمکرات کردستان»، دولت بازرگان، حمایت از تسخیر لانه جاسوسی، ادعای مشارکت در دفاع مقدس، سعی می‌کند تا جای پای خویش را در جامعه تحکیم بخشد.

دوره فروپاشی

اقدامات و سیاست های حزب، زمینه سقوط آن را فراهم آورده و سرانجام با کشف فعالیت های شبکه مخفی نظامی حزب، برخی از رهبران و کادرهای درجه اول حزب دستگیر شدند و در اردیبهشت ماه 1362 با صدور اطلاعیه دادستانی کل انقلاب اسلامی انحلال آن اعلام می شود.[ احمدی حاجیکلایی، حمید، جریان شناسی چپ در ایران، پیشین، ص 340- 370.]
محاکمه علنی اعضای سازمان نظامی حزب توده و افشاگری رهبری حزب و مسئولان و اعضای سازمان نظامی در دادگاه به فروپاشی عمیق تر مواضع سیاسی و فکری بقایای حزب توده دامن زد. نهادهای اطلاعاتی با ضبط و پخش اعترافات و مصاحبه‌ سران حزب کوشیدند تا هواداران و اعضای این حزب را آگاه کرده و زمینه‌ بازگشت آن‌ها را به دامان انقلاب فراهم سازند. کیانوری در مصاحبه‌ی تلویزیونی خود ضمن ابراز پشیمانی و بیان خیانت‌های حزب توده، از سایر جوانان پرشوری که برای مبارزه با امپریالیسم به عضویت حزب توده در آمده‌اند درخواست کرد که ارتباط خود را با این حزب قطع کنند.
برخی از عناصر دستگیر شده، پس از مواجهه با انبوه اسناد و مدارک متقن و پس از بیرون آمدن از جو سیاست زده خارج، نسبت به گذشته خود نظری منفی پیدا کردند و مطالبی را در مصاحبه‌های تلویزیونی برای مردم بازگو نمودند.
آنان در مصاحبه‌های خود ضمن تشریح تاریخچه حزب توده به خیانت‌های آشکار آن و تأثیرپذیری‌اش از شوروی و جاسوسی اعضای آن برای شوروی و تلاش برای براندازی جمهوری اسلامی از طریق نفوذ در نهادهای مختلف و… اعتراف نمودند.
در اردیبهشت 1363 برای نخستین بار مصاحبه‌ تحلیلی احسان طبری،
یکی از تئوریسین‌های مارکسیم، از رسانه ملی پخش شد و در شهریور 1363 سلسله مقالات تئوریک وی با عنوان «سیر انتقادی بر مارکسیسم» در مطبوعات کشور انتشار یافت.
احسان طبری با نگارش نامه‌ای به روژه گارودی تئوریسین پیشین حزب فرانسه که به اسلام گرویده بود بر بحران ایدئولوژی مارکسیسم تأکید ورزید و پیوند خود را با جهان‌بینی الهی به عنوان راه برون‌رفت بشریت از انحطاط کنونی برخاسته از تمدن غرب اعلام داشت.
خاطرات احسان طبری با عنوان کژراهه که متضمن افشاگری‌های تکان‌دهنده‌ای بود، نسل جوان را بیش از پیش با چهره‌ واقعی مارکسیسم آشنا
کرد.
در سال 1363 ایرج اسکندری از اعضای با سابقه‌ کادر مرکزی حزب توده در پاریس مستقر شد و با افشاگری‌های خود عملاً بر سخنان و اعترافات کیانوری و احسان طبری مهر تأیید زد. از سوی دیگر درگیری کادر مرکزی حزب توده بر علیه رهبری جدید این حزب با شدت جریان داشت.[ حزب توده: از شکل‌گیری تا فروپاشی، جمعی از محققین، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، ص899.]
بدین ترتیب، پس از فروپاشی حزب توده بخش عمده‌ اعضای آن با معرفی خود به مراکز قضایی و انتظامی کشور، مسیر خویش را تغییر دادند و نظام جمهوری اسلامی ایران نیز در حد توان خود کوشید تا راه بازگشت و زیست آنان را فراهم سازد. بخش دیگری از اعضای حزب توده و سازمان فدائیان خلق (اکثریت)
-که هم‌پیمان حزب توده بود- از کشور خارج شدند و در کشورهای غربی به عنوان «پناهنده‌ سیاسی» اقامت گزیدند و تحت حمایت صلیب سرخ قرار گرفتند و یا به آن سوی مرزهای شوروی گریختند و عمدتاً در باکو سکونت داده شدند.[ همان، ص863.]
این افراد تحت تأثیر تبلیغات بی‌اساس و جو وحشتی که توسط رسانه‌های غربی و بقایای رهبری حزب توده در آلمان شرقی به راه انداخته بودند از ایران خارج شدند. عناصر درجه دو و یا منفعل حزب توده که در خارج از کشور می‌زیستند رهبری حزب را به عهده گرفتند. البته میان این افراد هم بر سر رهبری حزب اختلاف بود و گاه‌گاهی علیه یکدیگر افشاگری می‌کردند.
گروه‌هایی از حزب توده که به غرب رفته بودند تحت عنوان پناهنده‌ سیاسی از این کشورها حقوق دریافت می‌کردند و عملاً در خدمت این کشورها قرار داشتند. بسیاری از آن‌ها از حزب توده بریدند و به سایر گروه‌های ضد انقلاب پیوستند.
اما اعضایی که به شوروی فرار کرده بودند سرنوشت دردناکی پیدا نمودند. این افراد تحت فشار مداوم حزب کمونیست شوروی قرار داشتند و با وضع مادی نابسامان و اختناق شدید حاکم بر شوروی دست و پنجه نرم می‌کردند. در میان این افراد حرکت‌های اعتراضی شدیدی به وجود آمد و حتی با دستگاه امنیتی شوروی
درگیر شدند. در نهایت بسیاری از آن‌ها به غرب فرار کردند و با پناهنده شدن
به سازمان ملل و بیان خاطرات خود از شرایط وحشتناک زندگی ایرانیان در شوروی پرده برداشتند. فساد مالی و اخلاقی سران حزب، تفرقه و درگیری‌های درونی اعضا، وادارکردن پناهندگان اعم از زنان و دختران و پزشکان و مهندسان و جامعه‌شناسان و دبیران، به کارهای سخت و دشوار و… بخشی از مصائب ایرانیان فراری به شوروی و بلوک شرق بود.[ همان، ص 892.]
البته هنوز در خارج از کشور، هر از چند گاه، مطالبی با عنوان حزب توده ایران منتشر می‌شود، لیکن با فروپاشی کمونیسم در کشور شوروی سابق و تجزیه آن، چنین فعالیتی را نمی‌توان در حد فعالیت‌های یک حزب دانست.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد