۱۳۹۴/۱۱/۱۳
–
۱۰۶ بازدید
وقتی بعضی مجری ها و بازیگران را میبینم، میخواهم جای اونا باشم. چه طور آنها این قدر خوشبختند؟ هم پولدارند، هم زیبا هستند، هم یه عالمه خواهان دارند! لطفاً بگید چه کار باید بکنم تا به خوشبختی اونا برسم و منم خوشبخت بشم؟
هر کسی در این دنیا لااقل یک شخص را در نظر دارد که او را خوشبخت میشمارد و به حال او غبطه میخورد؛ ولی اگر از آن شخص بپرسیم که شما خوشبختید؟ میگوید که تا خوشبختی فرسخها راه است.
به همین دلیل ناچاریم با دیدی انتقادی اشارهای کوتاه به متن سؤالتان داشته باشیم تا در سایه آن و با توجه به توضیحاتی که در معنای خوشبختی ارائه خواهد گردید راحتتر به حقیقت مطلب دست یابید.
در مورد خوشبختی بازیگران با توجه به اینکه در ادامه مطلب به زیبایی، پولدار بودن و تعداد هوادار و خواهانشان اشاره نمودهاید، گفتنی است که اگر خود نیز به نیکی بنگرید با ما هم رأی خواهید بود که متأسفانه گاه برخی از همین بازیگران در سالهای پایانی عمر خود چنان تنها و بیکس در گوشه خانه سالمندان و… چشم از جهان فرو میبندند که گاه هوادارانشان نیز بیخبر میمانند.
مگر بارها از خود همین افراد نشنیدهاید که آرزو دارند یکبار هم شده، بتوانند مثل مردم عادی همراه با خانواده خود به بازار، خیابان، پارک و… رفته و از ابراز محبتهای وقت و بی وقت هواداران خود در امان باشند. این چه خوشبختی است که فرد خوشبخت از آن گریزان است؟!
البتّه باید پذیرفت که هر کسی در این عالم در پی خوشبختی است و شب و روز میکوشد تا روزی خوشبخت شود؛ ولی اگر بپرسیم که خوشبختی چیست به سختی میتوان به جوابی یکسان رسید؛ زیرا هر کسی خوشبختی را یک نوع تفسیر میکند و کلمه خوشبخت در ذهن هر فرد معنای متفاوتی از دیگری دارد.
به هر حال «برای خوشبختی دو تعریف کلّی بیان شده است:
1. رسیدن به لذت بسیار و یا رسیدن به لذتهای دائمی در زندگی؛
2. رضایت کلّی از زندگی و خشنودی از وضعیت خویشتن».[ یداللّه کوثری، خوشبختی چیست؟ و خوشبخت کیست؟، حدیث زندگی، ص 106.]
هر کسی خود، عامل خوشبختی خویش است. خوشبختی خریدنی نیست؛ بلکه دریافتنی است و رسیدن به آیین خوشبختی که در ادامه به برخی از موارد آن اشاره خواهد شد به قابلیت فردی شما بستگی دارد؛ زیرا این خود شما هستید که میتوانید از امکانات مادی و غیرمادی خود طوری استفاده کنید که زندگیتان آکنده از زیبایی، عشق، شادی و خوشبختی گردد.
جهت احساس خوشبختی، عواملی مؤثّرند که برخی از آنها عبارتند از:
درک درست از معنای خوشبختی: امام علی(علیه السلام) فرمود:
«لَیْسَ الْخَیْرُ أَنْ یَکْثُرَ مَالُکَ وَ وَلَدُکَ وَ لَکِنَّ الْخَیْرَ أَنْ یَکْثُرَ عِلْمُکَ وَ …؛[ نهجالبلاغه، حکمت 94.] خوبی آن نیست که مال و فرزندت بسیار شود، بلکه خیر آن است که دانش تو فراوان و بردباری تو زیاد باشد و در پرستش پروردگار در میان مردم سر فراز باشی، پس اگر کار نیکی انجام دهی شکر خدا به جا آوری و اگر بد کردی از خدا آمرزش خواهی. در دنیا جز برای دو کس خیر نیست. یکی گناه کاری که با توبه جبران کند، و دیگر نیکوکاری که در کارهای نیکو شتاب ورزد».
زندگی در زمان حال: انسان خوشبخت، فرزند زمان حال است و در زمان حال زندگی میکند؛ البتّه این به معنای نادیده گرفتنِ غیرعقلانی گذشته و یا مهیا نشدن برای آینده نیست، بلکه خواهان خوشبختی از هیچ تلاش و کوششی دریغ نمیکند؛ اما در حسرت گذشته ماندن و یا در رؤیاهای آینده غوطه ور شدن چیزی جز رفتن به بیراهه نیست.
سطح انتظارات معقول: بین داشتهها و سطح انتظارات خود تناسب معقولی برقرار سازید؛ زیرا اگر سطح انتظارتان بیش از اندازه باشد، ممکن است حتّی به خواسته خود نیز برسید؛ امّا از رضایتخاطر خبری نباشد.
خوشبینی: برخی افراد نه تنها اصلاً به خوشبختی فکر نمیکنند، بلکه مدام میگویند خداوند انسان را در رنج و عذاب آفریده تا امتحانش کند؛ لذا تلاش بیفایده است و او اگر میخواست ما را خوشبخت میآفرید. پرواضح است که این افراد هرگز احساس خوشبختی نمیکنند؛ زیرا برای تغییر زندگی اقدامی صورت نمیدهند.
انعطافپذیری: تجربه نشان داده است که انسانهای سخت و یک دنده که زندگی را بر خود سخت میگیرند نه تنها خود از لحظههای زندگی لذّت نمیبرند، بلکه دیگران نیز در کنار آنان خوشحال نمیباشند؛ بنابراین انعطافپذیری در احساس خوشبختی تأثیر زیادی دارد.
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت میگردد جهان بر مردمان سختکوش[ حافظ، غزل 286.]
آگاهی به داشتههای خود: تهیه فهرستی از تواناییهای مادّی و معنوی خود همراه با درک روشنی از معنای خوشبختی این احساس را در ما تقویت مینماید که دریابیم در حد خودمان در زندگی خوشبخت هستیم، فقط کافی است که باور کنیم.
اطاعت از خداوند و دوری از معصیت: امام علی(علیه السلام) میفرماید:
«لا یَسعَدُ امرُؤٌ إلاّ بطاعَةِ اللّهِ سبحانَهُ، و لایَشقَی امرُؤٌ إلاّ بمَعصیَةِ اللّه؛[ محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ج 5، ص 279، ح 8732.] هیچکس جز با طاعت خداوند سبحان خوشبخت نشود و هیچ کس جز با معصیت خدا بدبخت نگردد».
معاشرت با اهل علم: امام علی(علیه السلام) در این زمینه میفرماید:
«جالِسِ العُلَماءَ تَسعَدْ؛[ همان، ، ج 2، ص 226، ح 2565.] با دانشمندان بنشین تا خوشبخت شوی».
به همین دلیل ناچاریم با دیدی انتقادی اشارهای کوتاه به متن سؤالتان داشته باشیم تا در سایه آن و با توجه به توضیحاتی که در معنای خوشبختی ارائه خواهد گردید راحتتر به حقیقت مطلب دست یابید.
در مورد خوشبختی بازیگران با توجه به اینکه در ادامه مطلب به زیبایی، پولدار بودن و تعداد هوادار و خواهانشان اشاره نمودهاید، گفتنی است که اگر خود نیز به نیکی بنگرید با ما هم رأی خواهید بود که متأسفانه گاه برخی از همین بازیگران در سالهای پایانی عمر خود چنان تنها و بیکس در گوشه خانه سالمندان و… چشم از جهان فرو میبندند که گاه هوادارانشان نیز بیخبر میمانند.
مگر بارها از خود همین افراد نشنیدهاید که آرزو دارند یکبار هم شده، بتوانند مثل مردم عادی همراه با خانواده خود به بازار، خیابان، پارک و… رفته و از ابراز محبتهای وقت و بی وقت هواداران خود در امان باشند. این چه خوشبختی است که فرد خوشبخت از آن گریزان است؟!
البتّه باید پذیرفت که هر کسی در این عالم در پی خوشبختی است و شب و روز میکوشد تا روزی خوشبخت شود؛ ولی اگر بپرسیم که خوشبختی چیست به سختی میتوان به جوابی یکسان رسید؛ زیرا هر کسی خوشبختی را یک نوع تفسیر میکند و کلمه خوشبخت در ذهن هر فرد معنای متفاوتی از دیگری دارد.
به هر حال «برای خوشبختی دو تعریف کلّی بیان شده است:
1. رسیدن به لذت بسیار و یا رسیدن به لذتهای دائمی در زندگی؛
2. رضایت کلّی از زندگی و خشنودی از وضعیت خویشتن».[ یداللّه کوثری، خوشبختی چیست؟ و خوشبخت کیست؟، حدیث زندگی، ص 106.]
هر کسی خود، عامل خوشبختی خویش است. خوشبختی خریدنی نیست؛ بلکه دریافتنی است و رسیدن به آیین خوشبختی که در ادامه به برخی از موارد آن اشاره خواهد شد به قابلیت فردی شما بستگی دارد؛ زیرا این خود شما هستید که میتوانید از امکانات مادی و غیرمادی خود طوری استفاده کنید که زندگیتان آکنده از زیبایی، عشق، شادی و خوشبختی گردد.
جهت احساس خوشبختی، عواملی مؤثّرند که برخی از آنها عبارتند از:
درک درست از معنای خوشبختی: امام علی(علیه السلام) فرمود:
«لَیْسَ الْخَیْرُ أَنْ یَکْثُرَ مَالُکَ وَ وَلَدُکَ وَ لَکِنَّ الْخَیْرَ أَنْ یَکْثُرَ عِلْمُکَ وَ …؛[ نهجالبلاغه، حکمت 94.] خوبی آن نیست که مال و فرزندت بسیار شود، بلکه خیر آن است که دانش تو فراوان و بردباری تو زیاد باشد و در پرستش پروردگار در میان مردم سر فراز باشی، پس اگر کار نیکی انجام دهی شکر خدا به جا آوری و اگر بد کردی از خدا آمرزش خواهی. در دنیا جز برای دو کس خیر نیست. یکی گناه کاری که با توبه جبران کند، و دیگر نیکوکاری که در کارهای نیکو شتاب ورزد».
زندگی در زمان حال: انسان خوشبخت، فرزند زمان حال است و در زمان حال زندگی میکند؛ البتّه این به معنای نادیده گرفتنِ غیرعقلانی گذشته و یا مهیا نشدن برای آینده نیست، بلکه خواهان خوشبختی از هیچ تلاش و کوششی دریغ نمیکند؛ اما در حسرت گذشته ماندن و یا در رؤیاهای آینده غوطه ور شدن چیزی جز رفتن به بیراهه نیست.
سطح انتظارات معقول: بین داشتهها و سطح انتظارات خود تناسب معقولی برقرار سازید؛ زیرا اگر سطح انتظارتان بیش از اندازه باشد، ممکن است حتّی به خواسته خود نیز برسید؛ امّا از رضایتخاطر خبری نباشد.
خوشبینی: برخی افراد نه تنها اصلاً به خوشبختی فکر نمیکنند، بلکه مدام میگویند خداوند انسان را در رنج و عذاب آفریده تا امتحانش کند؛ لذا تلاش بیفایده است و او اگر میخواست ما را خوشبخت میآفرید. پرواضح است که این افراد هرگز احساس خوشبختی نمیکنند؛ زیرا برای تغییر زندگی اقدامی صورت نمیدهند.
انعطافپذیری: تجربه نشان داده است که انسانهای سخت و یک دنده که زندگی را بر خود سخت میگیرند نه تنها خود از لحظههای زندگی لذّت نمیبرند، بلکه دیگران نیز در کنار آنان خوشحال نمیباشند؛ بنابراین انعطافپذیری در احساس خوشبختی تأثیر زیادی دارد.
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت میگردد جهان بر مردمان سختکوش[ حافظ، غزل 286.]
آگاهی به داشتههای خود: تهیه فهرستی از تواناییهای مادّی و معنوی خود همراه با درک روشنی از معنای خوشبختی این احساس را در ما تقویت مینماید که دریابیم در حد خودمان در زندگی خوشبخت هستیم، فقط کافی است که باور کنیم.
اطاعت از خداوند و دوری از معصیت: امام علی(علیه السلام) میفرماید:
«لا یَسعَدُ امرُؤٌ إلاّ بطاعَةِ اللّهِ سبحانَهُ، و لایَشقَی امرُؤٌ إلاّ بمَعصیَةِ اللّه؛[ محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ج 5، ص 279، ح 8732.] هیچکس جز با طاعت خداوند سبحان خوشبخت نشود و هیچ کس جز با معصیت خدا بدبخت نگردد».
معاشرت با اهل علم: امام علی(علیه السلام) در این زمینه میفرماید:
«جالِسِ العُلَماءَ تَسعَدْ؛[ همان، ، ج 2، ص 226، ح 2565.] با دانشمندان بنشین تا خوشبخت شوی».