۱۳۹۴/۱۱/۱۳
–
۱۰۸ بازدید
جرأت کنفرانس دادن را ندارم؛ احساس می کنم آن گونه که باید بر سخن گفتن مسلط نیستم و نمی توانم آنچه را که می دانم بر زبان آورم. در ضمن اگر کسی هنگام سخن گفتن انتقاد کرد، چگونه باید برخورد کنم؟ لطفاً راهنمایی ام کنید.
اضطراب از شرکت در برنامه های جمعی نظیر سخن گفتن در میهمانی فامیلی، ارائه کنفرانس در کلاس درس و… علل زیادی از جمله داشتن افکار منفی، نداشتن اعتماد به نفس و فقدان مهارت کافی در ارائه صحبت و سخنرانی در جمع دارد که در ادامه به نکاتی در این زمینهها اشاره خواهد شد.
زیربنای احساسات انسان، افکار او است؛ به گونهای که اگر افکارتان نسبت به خود منفی باشد لاجرم احساسات شما نیز منفی و تخریبگر بوده و تواناییتان را در اجرای کارهای مهم تحتالشعاع قرار خواهد داد. امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) میفرمایند:
«خوضُ النّاسِ فِی الشَّی ءِ مُقدمةُ الکائن؛[ عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى، غرر الحکم و درر الکلم، ص 478، ح 11042.] فرو رفتن و تفکّر در مورد چیزی، سرآغاز وجود و پیدایش آن چیز است».
اگر آنگونه که در ادامه به چند مورد از آن اشاره خواهد شد یاد بگیرید با اصلاح افکار منفی و باورهای غیرمنطقی خود، احساسات نادرستتان را مدیریت نمایید، موفّقتر عمل خواهید نمود.
چند نمونه از این افکار منفی و غیرمنطقی که منجر به ترس از سخن گفتن در حضور جمع می شود، عبارتند از: «اگر من صحبت کنم، می ترسم ، نتوانم نظراتم را به روشنی بیان کنم»؛ «اگر نتوانم درست صحبت کنم، همه مرا مورد تمسخر قرار می دهند»؛ و… .
اگر بتوانید این افکار منفی و غیرمنطقی را به افکار مثبت و منطقی تبدیل کنید، به یقین مشکلتان حل خواهد شد؛ یعنی، به جای اینها اینگونه فکر کنید: «اگر من صحبت کنم ممکن است ابتدا عصبی و مضطرب شوم، اما این طبیعی است، وقتی شروع کردم، آرامش بیشتری پیدا می کنم. من سخنران نیستم، اما می توانم نقطه نظرهایم را ارائه دهم».
اینکه چرا باید این طور فکر کنید، به این دلیل است که اگر شما در مقابل اضطراب خود مقاومت کنید، وضع بدتر می شود، پس آن را بپذیرید؛ ولی از بزرگنمایی آن خودداری نمایید.
در مورد این فکر که ممکن است شما را مسخره کنند به خود بگویید: «لازم نیست همه مردم دنیا مرا قبول داشته باشند؛ زیرا من هرگز انسان کاملی نیستم؛ پس طبیعی است که مورد تمسخر یا نقد عده ای باشم».
یکی دیگر از علل نداشتن جرأت برای ارائه کنفرانس یا سخنرانی، نداشتن اعتماد به نفس کافی است که ملازم با افکار منفی مورد اشاره است. اگر بتوانید قبل از شروع کار، اراده و اعتماد به نفس خود را تقویت نموده[ در سؤالات بعد به این بحث پرداخته خواهد شد.] و به خود تلقین کنید که قادر بر انجام این کار هستید، مسأله شما تا حد زیادی حل می شود. در حقیقت اعتماد به نفس محصول پیشرفت تدریجی در کار است؛ بنابراین تمرین کنید در محیط های محدود و در جمع دوستان مطالبی ارائه نمایید.
نکته دیگری که شایسته است مدّ نظر داشته باشید آن است که خوب صحبت کردن، سخنرانی و استفاده از زبان و کلام ظرفیتی است که اگر مهارتهای لازم را در این زمینه داشته باشید، قطعاً روند کار با موفقیت بیشتری انجام شده و به نتایج مطلوبتری دست خواهید یافت.
چه بسا افرادی که از اعتماد به نفس بالایی نیز برخوردارند؛ امّا الزاماً افرادی سخنور و با مهارت در اجرای کنفرانس نیستند؛ بنابراین سعی نمایید در این زمینه آموزش ببینید و یا اینکه مطالعاتی داشته باشید تا به مرور زمان و تمرین بسیار به آنچه در نظر دارید، دست یابید.
جهت ارائه کنفرانسی مؤثّر از مقدمه شروع کرده و بعد وارد توضیح و تفسیر مفصلتر شده و زمانی را هم برای نتیجه بحث بگذارید و در نهایت کنفراس را پایان بدهید. برای موفقیت بیشتر، سعی نمایید:
1. آماده باشید: در مورد موضوعی که میخواهید کنفرانس دهید، مطالعه فراگیری داشته باشید و با پیشبینی و آمادهسازی جواب سؤالاتی که ممکن است از شما پرسیده شود با تسلط مناسبی وارد جلسه کنفرانس گردید.
2. تمرین کنید: ارائه کنفرانس را آن قدر تمرین کنید تا احساس راحتی کرده و مطمئن گردید که میتوانید اطلاعاتتان را در هر زمان محدودی که خواهید داشت، ارائه دهید.
3. مخاطبهای خود را بشناسید: کنفرانس خود را براساس میزان آگاهی مخاطبان خود از موضوع، چیزهایی که باید بدانند و علاقهمندیهای آنها سازماندهی کنید.
4. مثبت باشید: این را روشن کنید که شما از موضوع آگاهی خوبی دارید و به آن علاقهمند هستید. خود را در میان جمعی که قرار است در آن صحبت کنید دست کم نگیرید. همه آنها را همسطح و همتراز خود فرض کنید و به دلیل اطلاعاتی که در موردش تحقیق کردهاید؛ اندکی توانمندتر تجسم کنید.
5. داشتن کمی اضطراب را عادی بدانید: أکثر افراد هنگام انجام هر امر مهمّی، ممکن است مضطرب شوند، هنرپیشهها قبل از نمایش ، سیاستمداران قبل از ایراد سخنرانی و ورزشکاران قبل از مسابقه تا حدودی ناآرامند. در این میان، آنهایی موفّق هستند که یاد گرفته باشند حالت ناآرامی خود را به عنوان نکتهای مثبت برای موفقیت به کار گیرند.[ عبدالرضا بهین، پلّه پلّه تا موفقیّت: روشهای علمی و کاربردی موفقیّت تحصیلی، ص 155.]
6. مقدمهای جالب و دلنشین برای گفتار خود انتخاب نمایید؛ زیرا در این صورت دنبال کردن بقیه صحبت از جانب شنوندگان از احتمال بیشتری برخوردار است. همچنین مقدمه باید مختصر و در عین حال هدف از بیان آن را مشخص کند تا شنونده بداند قرار است به چه موضوعی پرداخته شود. همچنین نباید تنها اطلاعات خاصی را به شنونده منتقل کند، بلکه باید او را جذب نموده و انگیزه لازم را برای پیگیری کلام در او به وجود آورد.
7. از کلمات قابل درک و با معنی استفاده کنید.
8. با اشاره به ارزش و اهمیت موضوع، علت انتخاب خود را در پرداختن به آن بیان کنید. در صورت لزوم جزییاتی که مرتبط با مسأله است را نیز تشریح دهید.
9. مطالبتان را نخوانید: ضمن حفظ ارتباط چشمیتان با شنوندگان، سعی کنید با آنان صحبت کنید و هر جا که دیگر چارهای نداشتید از نوشتههایتان استفاده کنید.
10. مثال بزنید: برای قانع کردن شنوندگان، با ارائه نمونههای ملموس کنفرانس خود را واقعی کنید.
11. از تصاویر و ابزار کمک کننده بصری نظیر برگههای چاپ شده، جدول، اسلاید و… استفاده کنید.
12. از صدایتان به طرز مؤثری استفاده کنید: «صدا باید واضح و رسا باشد. برخی از سخنرانان به قدری آهسته صحبت میکنند که سخنان آنها به خوبی شنیده نمیشود و شنوندگان دچار خواب آلودگی و خمیازه کشیدن میشوند. از سوی دیگر، کسانی هم که همواره با صدای بلند و گوشخراش سخن می گویند، موجبات ناراحتی و خستگی شنوندگان را فراهم میآورند (صدای بلند از میزان دقّت شنوندگان میکاهد) برخی دیگر خیلی تند حرف میزنند به طوری که شنوندگان نمیتوانند گفتههای آن را دنبال کنند، عدّهای با مکث های طولانی حرف میزنند و مکثهایی که درنگ آوایی نام گرفته (آ، اِ، اوم) به کار میبرند؛ عدهای دیگر جویده سخن میگویند و گفتههایشان مفهوم نیست و یا ممکن است لهجه محلّی داشته باشند و یا به علّت کمرویی نتوانند درست صحبت کنند و گفتارشان با اضطراب و لرزش صدا همراه باشد».[ همان، ص 118.] بنابراین به تناسب مطالبی که ارائه میدهید لحن صدای خود را تغییر داده و حواستان باشد که خیلی سریع صحبت نکنید. از مکثهای طولانی و تُپُق زدن نیز بپرهیزید؛ زیرا این قبیل مسائل نه تنها حاکی از عدم تسلط و آگاهی ناکافی شما نسبت به موضوع است، بلکه با از بین بردن هماهنگی و ارتباط میان موارد مختلف موجب حواسپرتی شنوندگان و خارج شدن رشته گفتار از دست شما نیز میشود.
13. هیجان داشته باشید: بعضی از سخنرانان فقط دهانشان تکان میخورد و سایر قسمتهای صورت آنها حرکتی ندارد و به علّت نداشتن جان و هیجان در کلام، سخنانشان بیتأثیر میباشد؛ در حالی که یک سخنران باید متناسب با موضوع سخنرانی و حال و هوای بحث چهرهاش تغییر کند.[ همان، ص 119.]
14. دیگران را نیز در بحث وارد نموده و از نظرات آنها مطلع شوید؛ زیرا اگر تا انتهای بحث پیش بروید، امکان دارد نقاط کور و مبهمی برای شنوندگان ایجاد شده باشد که فرصت ابراز عقیده یا سؤال در آن موارد را نداشته باشند.
15. دیگران را در بحث شرکت دهید: هرگز فکر نکنید سکوت حضار دقیقاً به معنای تأیید و همراهی با گفتههای شماست، بلکه سعی کنید با طرح برخی سؤالات در ارتباط با موضوع، آنها را به شرکت در بحث تشویق کنید.
16. از حساسیت زدایی منظم[ systematic desensitization.] استفاده کنید: انجام موفق این روش نیازمند آموزش و همراهی مشاوری مجرّب است. در این روش برای انجام عمل حساسیت زدایی، مشاور و مراجع طی چند جلسه به بررسی مشکل و درک چگونگی اضطراب مراجع پرداخته و موقعیت های خاص و اضطراب زا مشخص می گردد. پس از مشخص شدن نوع اضطراب مراجع و موقعیّت هایی که در او اضطراب ایجاد می کنند، درمانگر تکنیک حساسیت زدایی منظم و اصول زیربنایی آن را معرفی می کند. سپس مراجع با کمک درمانگر فهرستی از محرک های اضطراب زا را با رعایت سلسله مراتب تهیه می نماید. در این فهرست موقعیت هایی که بیشتر از همه اضطراب زا هستند در بالای فهرست و آن هایی که کمتر از همه اضطراب ایجاد می کنند، در پایین فهرست قرار داده می شوند. آن گاه بعد از آموزش تن آرمیدگی عضلانی به مراجع، مشاور به او کمک می کند تا در یک حالت آرامش کامل قرار گیرد. در مرحله آخر، درمانگر برای مراجعی که کاملاً در حالت استراحت قرار گرفته است، محرک های اضطراب زا را یکی یکی ارائه می دهد. در ارایه محرک های اضطراب زا درمانگر از پایین ترین سطح جدول شروع می کند و به تدریج به سمت موقعیت هایی پیش می رود که بیش از همه اضطراب ایجاد می کنند.
* در مورد مواجهه با انتقاد دیگران نیز گفتنی است که اختیار با شماست که در چنین مواقعی همچون افرادی عمل نمایید که خود را از هر جهت کامل و سرآمد میدانند و با وجود نقصهای مختلف خود را از نظرات مردم بینیاز میدانند که در نتیجه نه به عیب خود آگاهی پیدا خواهید کرد و نه برای رفع آن اقدامی صورت خواهید داد و یا اینکه همچون افرادی عمل نمایید که در پی احساس ایراد و نقص در خود با تواضع و فروتنی در مقابل تذکر دیگران موضعگیری نموده و در جهت اصلاح و رفع ایراد در خود دست به کار شوید.
البتّه در این میان عالیترین روحیه مربوط به کسانی است که با انگیزه مصونسازی خود از خطاء و اشتباه از دیگران میخواهند عیب و ایرادهایشان را به آنان یادآور شوند و از این طریق به یاری آنان بشتابند. امام صادق(علیه السلام) در این زمینه میفرمایند:
«أَحَبُّ إِخْوَانِی إِلَیَّ مَنْ أَهْدَی إِلَیَّ عُیُوبِی؛[ حسن بن شعبه حرانى، تحف العقول، ج1، ص 366، ح 6.] محبوبترین برادران من، نزد من کسی است که عیبهای مرا برایم به ارمغان بیاورد».
به هر حال گرچه میتوانید در برابر انتقاد دیگران خود خوری کرده و با ناراحتی سکوت نمایید و یا اینکه ناراحت شده و از خود واکنش تدافعی نشان دهید؛ اما سزاوارتر آن است که در مقابل انتقاد دیگران تغییر چشم انداز داده و از میان نقاط منفی و سیاه گفتار وی نقاط مثبت و روشنی را برگزینید. این روش بر خلاف دو شیوه قبل که به عمق اختلاف و ناراحتی افزوده و مشکلی را هم حل نمی کند، شما را قادر خواهد ساخت از تنگنای کم ظرفیتی به در آمده و با پذیرش منتقد، توضیح بیشتری درباره سخنانش بطلبید. از این طریق میتوانید او را خلع سلاح کرده و انتقاد وی را از حالت تهاجمی، به حالت سازنده تبدیل کنید. به عنوان مثال ممکن است برای تهیه یک گزارش یا مقاله، زحمت زیادی کشیده باشید؛ ولی استاد یا همکلاسی تان، به شما بگوید: «چی نوشته ای؛ حواست کجا بود؟! » شما می توانید بگویید: «مثل اینکه نکته مهمی را فراموش کرده ام. البته وقت زیادی صرف تهیه این گزارش کرده ام. ممکن است نظر خود را بیشتر توضیح دهید؟» این طرز برخورد، از شدت انتقاد کاسته و به احتمال زیاد باعث میگردد فرد مقابل با شما بهتر گفتوگو کند و راهنمایی مفیدتری به شما ارائه دهد.
زیربنای احساسات انسان، افکار او است؛ به گونهای که اگر افکارتان نسبت به خود منفی باشد لاجرم احساسات شما نیز منفی و تخریبگر بوده و تواناییتان را در اجرای کارهای مهم تحتالشعاع قرار خواهد داد. امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) میفرمایند:
«خوضُ النّاسِ فِی الشَّی ءِ مُقدمةُ الکائن؛[ عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى، غرر الحکم و درر الکلم، ص 478، ح 11042.] فرو رفتن و تفکّر در مورد چیزی، سرآغاز وجود و پیدایش آن چیز است».
اگر آنگونه که در ادامه به چند مورد از آن اشاره خواهد شد یاد بگیرید با اصلاح افکار منفی و باورهای غیرمنطقی خود، احساسات نادرستتان را مدیریت نمایید، موفّقتر عمل خواهید نمود.
چند نمونه از این افکار منفی و غیرمنطقی که منجر به ترس از سخن گفتن در حضور جمع می شود، عبارتند از: «اگر من صحبت کنم، می ترسم ، نتوانم نظراتم را به روشنی بیان کنم»؛ «اگر نتوانم درست صحبت کنم، همه مرا مورد تمسخر قرار می دهند»؛ و… .
اگر بتوانید این افکار منفی و غیرمنطقی را به افکار مثبت و منطقی تبدیل کنید، به یقین مشکلتان حل خواهد شد؛ یعنی، به جای اینها اینگونه فکر کنید: «اگر من صحبت کنم ممکن است ابتدا عصبی و مضطرب شوم، اما این طبیعی است، وقتی شروع کردم، آرامش بیشتری پیدا می کنم. من سخنران نیستم، اما می توانم نقطه نظرهایم را ارائه دهم».
اینکه چرا باید این طور فکر کنید، به این دلیل است که اگر شما در مقابل اضطراب خود مقاومت کنید، وضع بدتر می شود، پس آن را بپذیرید؛ ولی از بزرگنمایی آن خودداری نمایید.
در مورد این فکر که ممکن است شما را مسخره کنند به خود بگویید: «لازم نیست همه مردم دنیا مرا قبول داشته باشند؛ زیرا من هرگز انسان کاملی نیستم؛ پس طبیعی است که مورد تمسخر یا نقد عده ای باشم».
یکی دیگر از علل نداشتن جرأت برای ارائه کنفرانس یا سخنرانی، نداشتن اعتماد به نفس کافی است که ملازم با افکار منفی مورد اشاره است. اگر بتوانید قبل از شروع کار، اراده و اعتماد به نفس خود را تقویت نموده[ در سؤالات بعد به این بحث پرداخته خواهد شد.] و به خود تلقین کنید که قادر بر انجام این کار هستید، مسأله شما تا حد زیادی حل می شود. در حقیقت اعتماد به نفس محصول پیشرفت تدریجی در کار است؛ بنابراین تمرین کنید در محیط های محدود و در جمع دوستان مطالبی ارائه نمایید.
نکته دیگری که شایسته است مدّ نظر داشته باشید آن است که خوب صحبت کردن، سخنرانی و استفاده از زبان و کلام ظرفیتی است که اگر مهارتهای لازم را در این زمینه داشته باشید، قطعاً روند کار با موفقیت بیشتری انجام شده و به نتایج مطلوبتری دست خواهید یافت.
چه بسا افرادی که از اعتماد به نفس بالایی نیز برخوردارند؛ امّا الزاماً افرادی سخنور و با مهارت در اجرای کنفرانس نیستند؛ بنابراین سعی نمایید در این زمینه آموزش ببینید و یا اینکه مطالعاتی داشته باشید تا به مرور زمان و تمرین بسیار به آنچه در نظر دارید، دست یابید.
جهت ارائه کنفرانسی مؤثّر از مقدمه شروع کرده و بعد وارد توضیح و تفسیر مفصلتر شده و زمانی را هم برای نتیجه بحث بگذارید و در نهایت کنفراس را پایان بدهید. برای موفقیت بیشتر، سعی نمایید:
1. آماده باشید: در مورد موضوعی که میخواهید کنفرانس دهید، مطالعه فراگیری داشته باشید و با پیشبینی و آمادهسازی جواب سؤالاتی که ممکن است از شما پرسیده شود با تسلط مناسبی وارد جلسه کنفرانس گردید.
2. تمرین کنید: ارائه کنفرانس را آن قدر تمرین کنید تا احساس راحتی کرده و مطمئن گردید که میتوانید اطلاعاتتان را در هر زمان محدودی که خواهید داشت، ارائه دهید.
3. مخاطبهای خود را بشناسید: کنفرانس خود را براساس میزان آگاهی مخاطبان خود از موضوع، چیزهایی که باید بدانند و علاقهمندیهای آنها سازماندهی کنید.
4. مثبت باشید: این را روشن کنید که شما از موضوع آگاهی خوبی دارید و به آن علاقهمند هستید. خود را در میان جمعی که قرار است در آن صحبت کنید دست کم نگیرید. همه آنها را همسطح و همتراز خود فرض کنید و به دلیل اطلاعاتی که در موردش تحقیق کردهاید؛ اندکی توانمندتر تجسم کنید.
5. داشتن کمی اضطراب را عادی بدانید: أکثر افراد هنگام انجام هر امر مهمّی، ممکن است مضطرب شوند، هنرپیشهها قبل از نمایش ، سیاستمداران قبل از ایراد سخنرانی و ورزشکاران قبل از مسابقه تا حدودی ناآرامند. در این میان، آنهایی موفّق هستند که یاد گرفته باشند حالت ناآرامی خود را به عنوان نکتهای مثبت برای موفقیت به کار گیرند.[ عبدالرضا بهین، پلّه پلّه تا موفقیّت: روشهای علمی و کاربردی موفقیّت تحصیلی، ص 155.]
6. مقدمهای جالب و دلنشین برای گفتار خود انتخاب نمایید؛ زیرا در این صورت دنبال کردن بقیه صحبت از جانب شنوندگان از احتمال بیشتری برخوردار است. همچنین مقدمه باید مختصر و در عین حال هدف از بیان آن را مشخص کند تا شنونده بداند قرار است به چه موضوعی پرداخته شود. همچنین نباید تنها اطلاعات خاصی را به شنونده منتقل کند، بلکه باید او را جذب نموده و انگیزه لازم را برای پیگیری کلام در او به وجود آورد.
7. از کلمات قابل درک و با معنی استفاده کنید.
8. با اشاره به ارزش و اهمیت موضوع، علت انتخاب خود را در پرداختن به آن بیان کنید. در صورت لزوم جزییاتی که مرتبط با مسأله است را نیز تشریح دهید.
9. مطالبتان را نخوانید: ضمن حفظ ارتباط چشمیتان با شنوندگان، سعی کنید با آنان صحبت کنید و هر جا که دیگر چارهای نداشتید از نوشتههایتان استفاده کنید.
10. مثال بزنید: برای قانع کردن شنوندگان، با ارائه نمونههای ملموس کنفرانس خود را واقعی کنید.
11. از تصاویر و ابزار کمک کننده بصری نظیر برگههای چاپ شده، جدول، اسلاید و… استفاده کنید.
12. از صدایتان به طرز مؤثری استفاده کنید: «صدا باید واضح و رسا باشد. برخی از سخنرانان به قدری آهسته صحبت میکنند که سخنان آنها به خوبی شنیده نمیشود و شنوندگان دچار خواب آلودگی و خمیازه کشیدن میشوند. از سوی دیگر، کسانی هم که همواره با صدای بلند و گوشخراش سخن می گویند، موجبات ناراحتی و خستگی شنوندگان را فراهم میآورند (صدای بلند از میزان دقّت شنوندگان میکاهد) برخی دیگر خیلی تند حرف میزنند به طوری که شنوندگان نمیتوانند گفتههای آن را دنبال کنند، عدّهای با مکث های طولانی حرف میزنند و مکثهایی که درنگ آوایی نام گرفته (آ، اِ، اوم) به کار میبرند؛ عدهای دیگر جویده سخن میگویند و گفتههایشان مفهوم نیست و یا ممکن است لهجه محلّی داشته باشند و یا به علّت کمرویی نتوانند درست صحبت کنند و گفتارشان با اضطراب و لرزش صدا همراه باشد».[ همان، ص 118.] بنابراین به تناسب مطالبی که ارائه میدهید لحن صدای خود را تغییر داده و حواستان باشد که خیلی سریع صحبت نکنید. از مکثهای طولانی و تُپُق زدن نیز بپرهیزید؛ زیرا این قبیل مسائل نه تنها حاکی از عدم تسلط و آگاهی ناکافی شما نسبت به موضوع است، بلکه با از بین بردن هماهنگی و ارتباط میان موارد مختلف موجب حواسپرتی شنوندگان و خارج شدن رشته گفتار از دست شما نیز میشود.
13. هیجان داشته باشید: بعضی از سخنرانان فقط دهانشان تکان میخورد و سایر قسمتهای صورت آنها حرکتی ندارد و به علّت نداشتن جان و هیجان در کلام، سخنانشان بیتأثیر میباشد؛ در حالی که یک سخنران باید متناسب با موضوع سخنرانی و حال و هوای بحث چهرهاش تغییر کند.[ همان، ص 119.]
14. دیگران را نیز در بحث وارد نموده و از نظرات آنها مطلع شوید؛ زیرا اگر تا انتهای بحث پیش بروید، امکان دارد نقاط کور و مبهمی برای شنوندگان ایجاد شده باشد که فرصت ابراز عقیده یا سؤال در آن موارد را نداشته باشند.
15. دیگران را در بحث شرکت دهید: هرگز فکر نکنید سکوت حضار دقیقاً به معنای تأیید و همراهی با گفتههای شماست، بلکه سعی کنید با طرح برخی سؤالات در ارتباط با موضوع، آنها را به شرکت در بحث تشویق کنید.
16. از حساسیت زدایی منظم[ systematic desensitization.] استفاده کنید: انجام موفق این روش نیازمند آموزش و همراهی مشاوری مجرّب است. در این روش برای انجام عمل حساسیت زدایی، مشاور و مراجع طی چند جلسه به بررسی مشکل و درک چگونگی اضطراب مراجع پرداخته و موقعیت های خاص و اضطراب زا مشخص می گردد. پس از مشخص شدن نوع اضطراب مراجع و موقعیّت هایی که در او اضطراب ایجاد می کنند، درمانگر تکنیک حساسیت زدایی منظم و اصول زیربنایی آن را معرفی می کند. سپس مراجع با کمک درمانگر فهرستی از محرک های اضطراب زا را با رعایت سلسله مراتب تهیه می نماید. در این فهرست موقعیت هایی که بیشتر از همه اضطراب زا هستند در بالای فهرست و آن هایی که کمتر از همه اضطراب ایجاد می کنند، در پایین فهرست قرار داده می شوند. آن گاه بعد از آموزش تن آرمیدگی عضلانی به مراجع، مشاور به او کمک می کند تا در یک حالت آرامش کامل قرار گیرد. در مرحله آخر، درمانگر برای مراجعی که کاملاً در حالت استراحت قرار گرفته است، محرک های اضطراب زا را یکی یکی ارائه می دهد. در ارایه محرک های اضطراب زا درمانگر از پایین ترین سطح جدول شروع می کند و به تدریج به سمت موقعیت هایی پیش می رود که بیش از همه اضطراب ایجاد می کنند.
* در مورد مواجهه با انتقاد دیگران نیز گفتنی است که اختیار با شماست که در چنین مواقعی همچون افرادی عمل نمایید که خود را از هر جهت کامل و سرآمد میدانند و با وجود نقصهای مختلف خود را از نظرات مردم بینیاز میدانند که در نتیجه نه به عیب خود آگاهی پیدا خواهید کرد و نه برای رفع آن اقدامی صورت خواهید داد و یا اینکه همچون افرادی عمل نمایید که در پی احساس ایراد و نقص در خود با تواضع و فروتنی در مقابل تذکر دیگران موضعگیری نموده و در جهت اصلاح و رفع ایراد در خود دست به کار شوید.
البتّه در این میان عالیترین روحیه مربوط به کسانی است که با انگیزه مصونسازی خود از خطاء و اشتباه از دیگران میخواهند عیب و ایرادهایشان را به آنان یادآور شوند و از این طریق به یاری آنان بشتابند. امام صادق(علیه السلام) در این زمینه میفرمایند:
«أَحَبُّ إِخْوَانِی إِلَیَّ مَنْ أَهْدَی إِلَیَّ عُیُوبِی؛[ حسن بن شعبه حرانى، تحف العقول، ج1، ص 366، ح 6.] محبوبترین برادران من، نزد من کسی است که عیبهای مرا برایم به ارمغان بیاورد».
به هر حال گرچه میتوانید در برابر انتقاد دیگران خود خوری کرده و با ناراحتی سکوت نمایید و یا اینکه ناراحت شده و از خود واکنش تدافعی نشان دهید؛ اما سزاوارتر آن است که در مقابل انتقاد دیگران تغییر چشم انداز داده و از میان نقاط منفی و سیاه گفتار وی نقاط مثبت و روشنی را برگزینید. این روش بر خلاف دو شیوه قبل که به عمق اختلاف و ناراحتی افزوده و مشکلی را هم حل نمی کند، شما را قادر خواهد ساخت از تنگنای کم ظرفیتی به در آمده و با پذیرش منتقد، توضیح بیشتری درباره سخنانش بطلبید. از این طریق میتوانید او را خلع سلاح کرده و انتقاد وی را از حالت تهاجمی، به حالت سازنده تبدیل کنید. به عنوان مثال ممکن است برای تهیه یک گزارش یا مقاله، زحمت زیادی کشیده باشید؛ ولی استاد یا همکلاسی تان، به شما بگوید: «چی نوشته ای؛ حواست کجا بود؟! » شما می توانید بگویید: «مثل اینکه نکته مهمی را فراموش کرده ام. البته وقت زیادی صرف تهیه این گزارش کرده ام. ممکن است نظر خود را بیشتر توضیح دهید؟» این طرز برخورد، از شدت انتقاد کاسته و به احتمال زیاد باعث میگردد فرد مقابل با شما بهتر گفتوگو کند و راهنمایی مفیدتری به شما ارائه دهد.