۱۳۹۴/۱۱/۱۳
–
۱۶۸۶ بازدید
چرا اهلسنت دست بسته نماز می خوانند؟
در ابتدا باید دانست که علاوه بر شیعیان، یکی از فرقه های اهلسنت به نام «مالکی»ها، نیز نماز خواندن بدون دست بسته را جایز می دانند و به آن عمل می کنند.شیعیان، روش و کیفیت نماز و عبادات خود را از اهلبیت(علیهم السلام) فراگرفته اند و اهلبیت نزدیک ترین، افراد به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و میراث دار علم و سنت ایشان می باشند. از سوی دیگر دست بسته نماز خواندن در میان اهلسنت اختلافی می باشد؛ برخی دست خود را بالای ناف و برخی زیر ناف و برخی روی سینه می گذارند و چنین اختلافات زیادی در کیفیت دست بسته نماز خواندن، خود بهترین گواه بر نادرستی آن است و به خوبی می توان اطمینان یافت که روش شیعیان مطابق با واقع و براساس سنت و سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) می باشد. علاوه بر این که؛اولاً، روایات تکتّف (دست روی دست گذاشتن در نماز) در هاله ای از اجمال و ابهام است.ثانیاً، نقل آن محدود به تعدادی خاص است.ثالثاً، غالب سندهای آن ضعیف است.
رابعاً، در مقابل روایات تکتف، احادیثی وجود دارد که ظهور در عدم جزئیّت و عدم استحباب تکتف در نماز دارد.
ابن رشد قرطبی می گوید: «روایات صحیحه ای از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شده که در آن خصوصیات نماز پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ذکر شده، ولی در آنها از تکتف و قرار دادن دست راست روی دست چپ سخنی به میان نیامده است… و لذا جماعتی معتقدند لازم است روایاتی را بپذیریم که در آنها این زیادتی، یعنی تکتف وجود ندارد، زیرا نقلش بیشتر است».[ بدایة المجتهد، ج 1، ص 137.]از جمله روایاتی که با احادیث تکتف سازگاری ندارد، روایت ابوحمید ساعدی است، که جماعتی از محدثان اهلسنت آن را نقل نموده اند.
ابوحمید می گوید: هنگامی که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به نماز می ایستاد، دست هایش را محاذی دو شانه خود قرار می داد و تکبیر می گفت، تا آن که هر عضوی از اعضای او در جای خود به طور اعتدال قرار می گرفت؛ آن گاه قرائت خوانده و تکبیر می گفت، و دست هایش را هنگام تکبیر محاذی شانه هایش قرار می داد. سپس به رکوع می رفت…».[ سنن بیهقی، ج 2، ص 105، ح 2517 ؛ سنن ترمذی، ج 2، ص 105، ح 304، باب صفة الصلاة.]از این حدیث چنین استفاده می شود:
1. بزرگان صحابه کیفیت نماز پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را گزارش و توصیف نموده اند.
2. ابوحمید ساعدی هنگام توصیف و بیان کیفیت واجبات و مستحبّات نماز، اشاره ای به تکتّف هنگام قیام در نماز نکرده است. و بسیار بعید است که ذکر نکردن او را حمل بر نسیان و فراموشی کنیم، خصوصاً با در نظر گرفتن این که اصل در قرار گرفتن دست ها، رها شدن است نه بسته بودن.
با مراجعه به روایات اهلبیت(علیهم السلام) نیز پی می بریم که آنان از تکتف احتراز جسته و آن را از عمل مجوس نزد پادشاهان خود می دانسته اند:
1. محمد بن مسلم از امام صادق یا امام باقر(علیهما السلام) نقل می کند که به آن حضرت عرض کردم: شخصی دست راستش را در حال نماز روی دست چپ خود می گذارد؟ حضرت فرمود: این همان تکفیر است که نباید انجام داده شود.[ وسائل الشیعه، ج 4، باب 15 از ابواب قواطع الصلاة.]2. زراره از امام باقر(علیه السلام) نقل می کند که فرمود: «بر تو باد! به اقبال در نماز و از (قرار دادن دست راست روی دست چپ) احتراز کن، زیرا این عمل از کارهای مجوس است».[ همان، ج 2.]از شواهد آشکار بر اختلاف و مخالفت تکتف با سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آن است که هرکدام از مذاهب به نوعی در نماز اقدام می کنند. برخی دست چپ و راست را روی همدیگر می گذارند و برخی مشت دست را گره می زنند و مقابل سینه قرار می دهند؛ اما مالکی ها همانند شیعیان براساس سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و مکتب اهل بیت(علیهم السلام) بدون تکتف به نماز می ایستند.
رابعاً، در مقابل روایات تکتف، احادیثی وجود دارد که ظهور در عدم جزئیّت و عدم استحباب تکتف در نماز دارد.
ابن رشد قرطبی می گوید: «روایات صحیحه ای از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شده که در آن خصوصیات نماز پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ذکر شده، ولی در آنها از تکتف و قرار دادن دست راست روی دست چپ سخنی به میان نیامده است… و لذا جماعتی معتقدند لازم است روایاتی را بپذیریم که در آنها این زیادتی، یعنی تکتف وجود ندارد، زیرا نقلش بیشتر است».[ بدایة المجتهد، ج 1، ص 137.]از جمله روایاتی که با احادیث تکتف سازگاری ندارد، روایت ابوحمید ساعدی است، که جماعتی از محدثان اهلسنت آن را نقل نموده اند.
ابوحمید می گوید: هنگامی که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به نماز می ایستاد، دست هایش را محاذی دو شانه خود قرار می داد و تکبیر می گفت، تا آن که هر عضوی از اعضای او در جای خود به طور اعتدال قرار می گرفت؛ آن گاه قرائت خوانده و تکبیر می گفت، و دست هایش را هنگام تکبیر محاذی شانه هایش قرار می داد. سپس به رکوع می رفت…».[ سنن بیهقی، ج 2، ص 105، ح 2517 ؛ سنن ترمذی، ج 2، ص 105، ح 304، باب صفة الصلاة.]از این حدیث چنین استفاده می شود:
1. بزرگان صحابه کیفیت نماز پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را گزارش و توصیف نموده اند.
2. ابوحمید ساعدی هنگام توصیف و بیان کیفیت واجبات و مستحبّات نماز، اشاره ای به تکتّف هنگام قیام در نماز نکرده است. و بسیار بعید است که ذکر نکردن او را حمل بر نسیان و فراموشی کنیم، خصوصاً با در نظر گرفتن این که اصل در قرار گرفتن دست ها، رها شدن است نه بسته بودن.
با مراجعه به روایات اهلبیت(علیهم السلام) نیز پی می بریم که آنان از تکتف احتراز جسته و آن را از عمل مجوس نزد پادشاهان خود می دانسته اند:
1. محمد بن مسلم از امام صادق یا امام باقر(علیهما السلام) نقل می کند که به آن حضرت عرض کردم: شخصی دست راستش را در حال نماز روی دست چپ خود می گذارد؟ حضرت فرمود: این همان تکفیر است که نباید انجام داده شود.[ وسائل الشیعه، ج 4، باب 15 از ابواب قواطع الصلاة.]2. زراره از امام باقر(علیه السلام) نقل می کند که فرمود: «بر تو باد! به اقبال در نماز و از (قرار دادن دست راست روی دست چپ) احتراز کن، زیرا این عمل از کارهای مجوس است».[ همان، ج 2.]از شواهد آشکار بر اختلاف و مخالفت تکتف با سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آن است که هرکدام از مذاهب به نوعی در نماز اقدام می کنند. برخی دست چپ و راست را روی همدیگر می گذارند و برخی مشت دست را گره می زنند و مقابل سینه قرار می دهند؛ اما مالکی ها همانند شیعیان براساس سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و مکتب اهل بیت(علیهم السلام) بدون تکتف به نماز می ایستند.