نهمین اولاد امام حسین(ع) و قائم دوازده امام
۱۳۹۴/۱۱/۱۰
–
۸۳ بازدید
غیبت نعمانی. . .
نهمین اولاد امام حسین(ع) و قائم دوازده امام
اوصیای رسول خدا(ص) دوازده امام هستند و فرموده است که امامان از اولاد حسین(ع) نه نفرند که نهمین آنان قائم آنان است. ظاهر آنان و باطن آنان است و او برترین آنان است و. . .
خبرگزاری شبستان: کتاب الغیبة اثر محمّد بن ابراهیم بن جعفر معروف به نعمانی است. این کتاب یک از قدیمیترین کتاب پیرامون امام دوازدهم شیعیان و مسائل مربوط به ظهور است که در سال ۳۴۲ هجری قمری در اوایل غیبت کبری به تالیف درآمد.
غیبت نعمانی. . .
نهمین اولاد امام حسین(ع) و قائم دوازده امام
اوصیای رسول خدا(ص) دوازده امام هستند و فرموده است که امامان از اولاد حسین(ع) نه نفرند که نهمین آنان قائم آنان است. ظاهر آنان و باطن آنان است و او برترین آنان است و. . .
خبرگزاری شبستان: کتاب الغیبة اثر محمّد بن ابراهیم بن جعفر معروف به نعمانی است. این کتاب یک از قدیمیترین کتاب پیرامون امام دوازدهم شیعیان و مسائل مربوط به ظهور است که در سال ۳۴۲ هجری قمری در اوایل غیبت کبری به تالیف درآمد.
نعمانی برای رفع شکی که پس از مرگ امام یازدهم شیعیان، امام حسن عسکری(ع) میان شیعیان افتاده بود، این کتاب را نوشت با این امید که به شیعیان ضرورت غیبت را ثابت کند.
وی درباره انگیزه نوشتن این کتاب بیان میکند: “من در جامعه میدیدم شیعیان و علاقهمندان به محمد و آل محمد(ص) به گروههای مختلفی تقسیم شدهاند و نسبت به امام زمان(ع) و ولی امر و حجت پروردگار خود سرگردان گشتهاند. پس از بررسی، دلیل آن را غیبت آن حضرت یافتم، چنان که رسول خدا(ص) و حضرت علی(ع) و ائمه معصومین نیز به آن اشاره نمودهاند؛ لذا به یاری خداوند بر آن شدم تا روایاتی که مشایخ بزرگ روایی از امیرالمؤمنین و ائمه معصومین درباره غیبت امام عصر(ع) روایت کردهاند، جمعآوری نمایم. بسیاری از روایاتی که هم اکنون در اختیار من است را علمای اهل تسنن نیز روایت کردهاند. البته روایات آنان در این باره بسیار گستردهتر از روایاتی است که هم اکنون در اختیار من است.”
در ادامه قسمت هایی از این کتاب را در این مجال برای علاقه مندان متذکر می شویم؛
روایاتی که می گویند امامان دوازده نفرند و از طرف خدا برگزیده شده اند
1- خبر داد ما را ابو سلیمان احمد بن هوذه ابی هراسه باهلی گفت: و او خبر را به امام می رساند که فرمود: جبرئیل به خدمت پیامبر آمد و عرض کرد ای محمد خدای متعال تو را امر می فرماید که فاطمه را به علی برادر خودت همسر سازی رسول خدا کس به نزد علی فرستاد و او را گفت: ای علی من می خواهم دخترم فاطمه را که بانوی زنان جهانیان است و پس از تو از همه نزد من محبوب تر است همسر تو سازم و از شما به وجود خواهد آمد دو سرور جوانان بهشتی و شهیدان به خون آغشته که پس از من به آنان ستم خواهد شد و نجیبان تابان که خداوند به وسیله آنان تاریکی ها را از میان بردارد و حق را به آنان زنده سازد و باطل را به آنان بمیراند شماره آنان شماره ماه های سال است و عیسی بن مریم در پشت سر آخرینشان به نماز خواهد ایستاد.
2- و خبر داد ما را محمد بن بعقوب کلینی از عده ای از رجال حدیثش و آنان از احمد بن ابی عبدالله محمد بن خالد برقی و او از حسن بن عباس بن حریش و او از ابی جعفر محمد بن علی(ع) و آن حضرت از پدرانش که امام علی (ع) به ابن عباس فرمود که همه ساله شب قدر است و در آن شب کار یک سال و آنچه در آن سال باید بشود نازل می شود و برای این کار پس از رسول خدا فرمانروایانی است.
ابن عباس عرض نمود: یا امیر المومنین آنان کیانند؟ فرمود: من و یازده نفر از نسل من امامانی که فرشتگان با آنان سخن می گویند.
3- و خبر داد محمد بن یعقوب گفت روزی به خدمت امام علی (ع) رسیدم دیدم به فکر فرو رفته و بر خاک زمین خط هایی می کشد گفتم: یا امیر المومنین از خط کشیدن بر خاک خوشت می آید؟ فرمود: نه به خدا قسم نه به این کار و نه هرگز یکدم به دنیا میل کرده ام ولی فکرم را نوزادی به خود مشغول کرده است که از نسل من است او همان مهدی است که زمین را از عدل و داد پر خواهد کرد همانسان که از جور و ستم پر شده باشد از برای او روزهای حیرت و غیبتی است که گروهی در آن روزها گمراه می شوند و گروهی دیگر رهنمون شوند.
گفتم: یا امیر المومنین این حیرت و غیبت تا چه اندازه خواهد بود، فرمود: مدت زمانی. گفتم: این کار به طور حتم شدنی است؟ فرمود: آری همچنان که خود او حتما باید آفریده شود. گفتم: من به آن روز می رسم؟ فرمود: این اصبغ کجا تو را به این کار دسترسی است آنان برگزیدگان این امتند که به همراه نیکوکاران این عترت خواهند بود. عرض کردم: پس از آن چه خواهد شد؟ فرمود: آنچه خدا بخواهد که خدا را اراده ها و نتیجه ها و پایان کارهاست.
و در میان همه علماى شیعه و آنانى که راویان حدیث از امامان علیهم السّلام بوده اند هیچ اختلافى نیست در اینکه کتاب سلیم بن قیس هلالى یکى از بزرگترین اصولى است که اهل علم از حاملان حدیث اهل بیت روایت کرده اند و از قدیمی ترین اصول است زیرا همه آنچه در این اصل است از پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله و امیرالمومنین علیه السّلام و مقداد و سلمان فارسى و ابوذر و مانند اینان از افرادى که رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و امیرالمومنین علیه السّلام را دیده اند و از آن دو بزرگوار حدیث شنیده اند می باشند.
و این کتاب یکى از اصولى است که مرجع شیعه است و مورد اعتماد او و ما پاره اى از محتویات این کتاب و دیگر کتاب ها را که دلالت بر اوصاف رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و دوازده امام دارد و مکرّر شماره آنان را بیان نموده و فرموده است که امامان از اولاد حسین نه نفراند که نهمین آنان قائم آنان است و ظاهر آنان است و باطن آنان است و او برترین آنان است، ذکر کردیم تا همه عذرها بریده شود و هر گونه شبهه اى برداشته شود و همه دعواهاى باطل گویان و مزخرفات بدعت گذاران و گمراه ساختن اشتباه کاران از میان برود و دلیلى باشد بر درستی کار این عدّه از امامان.
و این چنین دلیل براى هیچ یک از اهل دعواهاى نادرست که خود را بشیعه مى بندند و شیعه از آنان به دور است فراهم نمی شود که بر صحّت دعواشان و عقیده شان این چنین دلیلى بیاورند، و در هیچ یک از کتاب هاى اصل که مرجع شیعه است و نه در روایات صحیح دلیلى براى دعواى خودشان ندارند و سپاس خداى را که پروردگار جهانیان است.
دیگر پس از گواهى کتاب خداى عزّ و جلّ و روایت شیعه از پیغمبر و امامانش و روایت سنّیان بطریق هاى خودشان از رجال خودشان و گواهى کتاب هاى پیش از قرآن و گواهى اهل آن کتاب ها به صحّت و درستی موضوع امامان دوازده گانه چه حجّتی آوردنش واجب آید و چه برهانى اظهارش لازم گردد و چه حقّى گردنگیر شود از براى کسى که در جستجوى حقیقت و طالب آن باشد و یا عناد ورزد و انکار کند همین قدر کافى است و قانع کننده است و معتبر و دلیل و برهان است براى کسى که خداوند او را به نور خودش راهنمائى کرده و بدبینی که مورد رضاى او است و دوستانش را با آن دین عزیز نموده و بر دشمنانش حرام کرده است زیرا آنان با کسى که خدایش برگزیده بود دشمنی کردند و هر یک هواى نفس خویش را مقدّم داشت و عقل خود را پیشوا و راهبر و مرشد خود قرار دادند.
امامان راهبر را که خداوند آنان را در قرآن براى پیغمبرش یاد کرده و فرموده است: تو فقط ترساننده اى و براى هر قومى راهنمائى است. یعنی در هر زمانى امامى هست که خداوند به وسیله او کسى را راهنمائى می کند که پیروى از او کند و به او اقتداء نماید نه به مخالفش و به کسى که او را انکار کرده است و بر عقل و رأى و قیاس خویش اعتماد کرده است کi چنین کس را خداوند بر خودش وامى گذارد زیرا کوه هواى نفس خویش را مقدّم داشت.
خداوند، ما را آن چنان کند که بر هر چه رضاى او در آنست عمل کنیم و به دامن حجّت هاى او دست بزنیم و از آنان پیروى کنیم و بگفته آناه تسلیم باشیم و در هر کارى به آنان مراجعه کنیم و از رهگذر آنان احکام را استنباط کنیم و از آنان بگیریم و با آنان محشور شویم و آنجا که آنان هستند باشیم که او است خداى جواد و کریم.
پایان پیام/345