اصالت ادبیات عرب در برابر قرآن در «نقد قرآن»
۱۳۹۴/۱۰/۳۰
–
۲۹۶۰ بازدید
اصالت ادبیات عرب در برابر قرآن در «نقد قرآن»
یکی
از پیشفرضهای دکتر سها در کتاب نقد قرآن آن بوده است که ادبیات عرب (صرف، نحو،
معانی، بیان و …) اصل ثابت است که باید آیات قرآن را بر آنها عرضه کنیم هر چه
موافق دستور زبان عربی بود صحیح است و هر چه مخالف بود غلط است .
در حالی که عرف علمی در همه زبانهای دنیا آن است که کتابهای
قدیمی که شاهکار ادبیات به شمار میآید اصل قرار میگیرد و دستور زبان بر اساس آن
تنظیم میشود .
برای مثال در زبان فارسی کتاب شاهنامه فردوسی، دیوان حافظ و
امثال آنها اصیلترین کتب ادبی به شمار میآید که هرگاه در صحت و عدم صحت یک جمله
یا ترکیب ادبی معاصر اختلاف شد شواهد و ضوابط را از آنها میگیرند و صحت و عدم صحت
را بر اساس اشعار فردوسی و حافظ میسنجند .
در میان عربها قبل از قرآن اصولاً دستور زبان مدوّن (یعنی دانش
صرف، نحو، معانی، بیان و …) وجود نداشت. و عرب جاهلی فقط اشعاری پراکنده (همچون
معلّقات سبع) داشته است. [1]
بعد از نزول قرآن به اشاره امام علی علیه السلام و با همت افرادی مثل ابوالاسود
دئلی و … دستور زبان عرب پایهگذاری شد [2]
و در طول اعصار با همت ادیبان بزرگ مثل سیبویه (796 ق )
ابن هشام در مغنی (808 ق) سیوطی (م 910ق) ادبیات عرب رشد کرد .
در عصر حاضر هم هنوز قرآن به عنوان قله ادبیات عرب و شاهکار
ادبی شمرده میشود .
بنابراین اگر در مورد صحت ادبی جمله یا قواعد دستوری ادبیات عرب
اختلاف شد مرجع و ضابطه قرآن است نه بالعکس
نمونه
دکتر سُها در فصل 18 کتاب نقد قرآن «خطاهای نوشتاری
قرآن» را ذکر میکند و مینویسد :
«این فصل این ادعا (اعجاز قرآن از نظر ادبی) را به چالش میگیرد
و نشان میدهد که علاوه بر صدها غلط دیگر در قرآن غلطها و ضعفهای فراوانی از نظر
نوشتار و دستور زبان عربی وجود دارند که اثبات میکنند قرآن کار خدا نیست چون اگر
کار خدا بود بدون غلط و ضعف بود». [3]
سپس مثالهای متعددی برای این ادعا میآورد از جمله این که کلمه
«صابئین » اسم «انّ» قرار گرفته است و در یک آیه منصوب
(بقره/ 62) و در یک آیه مرفوع «صابئون» (مائده/ 69)
میباشد .
و نیز کلمه «هذان» اسم انّ در آیه (طه/ 63) قرار گرفته است در
حالی که منصوب است و باید مرفوع باشد .
« قَالُوا
إِنْ هذَانِ لَسَاحِرَانِ یُرِیدَانِ أَن یُخْرِجَاکُم مِنْ أَرْضِکُم
بِسِحْرِهِمَا وَیَذْهَبَا بِطَرِیقَتِکُمُ الْمُثْلَى» (طه /
63)؛ «(فرعونیان) گفتند: «مسلماً، این دو ساحرانى هستند که
مى خواهند با سحرشان شما را از سرزمینتان بیرون کنند و مذهب نمونه ى شما را از بین
ببرند ».
بررسی
همان طور که گذشت اولاً ایشان دستور زبان عرب را اصل
گرفته و قرآن را بر آن عرضه کرده است در حالی که قرآن قبل از پیدایش دستور زبان
عربی یعنی دانش «نحو» وجود داشته است پس حتی اگر کسی به
قرآن و اعجاز آن اعتقاد نداشته باشد باید بر اساس عرف علمی در ادبیات، قرآن را اصل
قرار دهد و اگر اسم انّ به دو صورت به کار رفت قاعده دستور زبانی در نحو عربی «اسم
انّ منصوب است » را تجدید نظر کند و موافق قرآن بازسازی
کند نه اینکه قرآن را غلط معرفی کند .
نکته جالب این است که منصوب بودن اسم انّ (هذان) در آیه 63 سوره
طه مورد غفلت مفسران قرآن قرار نگرفته است و زمخشری که از ادیبان مشهور عرب است در
تفسیر کشاف وجوه متعددی در مورد آیه ذکر میکند و یادآوری میشود که در این مورد
لهجههای دیگری نیز در قبایل عرب وجود داشته است و برخی گفتهاند که:
«إِنْ هذَانِ لَسَاحِرَانِ» (طه/ 63) بر اساس لغت
«بلحرث بن کعب» بوده است و برخی گفتهاند «ان» در این آیه به معنای «نعم» است و
«لساحران» خبر مبتدای محذوف است (لهما لساحران). [4]
نکته دیگر این است که قرآن بر خلاف ادبیات رایج عرب صدر اسلام
سخن گفته بود حتماً مخالفان اسلام (به ویژه مشرکان عرب که سر جنگ، با پیامبر(ص) و
قرآن داشتند) اعتراض میکردند و غلط بودن آیات را به رخ میکشیدند در حالی که چنین
مخالفتهای علمی در تاریخ ثبت نشده است. پس چگونه دکتر سها این مطالب قرآن را غلط
معرفی میکند و بر اساس آن قضاوت میکند که قرآن کار خدا نیست .
پی نوشت ها :
[1] .
ر.ک: المفصل فی تاریخ العرب، دکتر جواد علی.
[2]
. ر.ک: تأسیس الشیعه، سید
حسن صدر.
[3]
. نقد قرآن، ص 8 ـ 757.
[4]
. الکشاف عن حقایق غرامض
التنزیل، زمخشری، ج 3، ص 72.