سرانجام قوم یهود از دیدگاه قرآن
۱۳۹۴/۱۰/۲۹
–
۱۴۱۸ بازدید
سرانجام قوم یهود از دیدگاه قرآن
قرآن درباره بنیاسرائیل و قوم یهود که توسط حضرت موسی(ع) نجات یافتند و به نعمت های خداوندی نایل شدند به بیان ضعف های آنان میپردازد که این ها از خود رفتار ناشایسته به جای گذاشتند، گوسالهپرست شدند و به انکار آیات الهی پرداختند. نیز قسیالقلب شدند و پیامبران بنیاسرائیل را کشتند و سرانجام خداوند بر آنان خشم ورزید و آنان را دچار ذلت و خواری کرد. در زمان پیامبر اسلام(ص) یهودیان یکی از دشمنان سرسخت مسلمانان شدند و حاضر شدند با مشرکان قریش همراهی کنند و با اسلام بجنگند. آنان آتش جنگ احزاب را بر افروختند و چند بار با مسلمانان جنگیدند.
قرآن درباره بنیاسرائیل و قوم یهود که توسط حضرت موسی(ع) نجات یافتند و به نعمت های خداوندی نایل شدند به بیان ضعف های آنان میپردازد که این ها از خود رفتار ناشایسته به جای گذاشتند، گوسالهپرست شدند و به انکار آیات الهی پرداختند. نیز قسیالقلب شدند و پیامبران بنیاسرائیل را کشتند و سرانجام خداوند بر آنان خشم ورزید و آنان را دچار ذلت و خواری کرد. در زمان پیامبر اسلام(ص) یهودیان یکی از دشمنان سرسخت مسلمانان شدند و حاضر شدند با مشرکان قریش همراهی کنند و با اسلام بجنگند. آنان آتش جنگ احزاب را بر افروختند و چند بار با مسلمانان جنگیدند.
سرانجام قوم یهود از دیدگاه قرآن
قرآن درباره قوم یهود میگوید: میبینی که قوم یهود شدیدترین دشمنی را نسبت به مسلمانان دارد. امروز رژیم نژادپرست صهیونیست اسرائیل محور اصلی دشمنی با جهان اسلام است. سرانجام این قوم چه خواهد شد؟ در متنی که در ذیل از نظر میگذرد، حجتالاسلام «سیدابوالفتح دعوتی» محقق و پژوهشگر قرآنی به این سؤال پاسخ میدهد.
بدون آنکه به مقدمهای بپردازیم یادآور میشوم که سوره یوسف(ع) در قرآن کریم در بیان پیدایش بنیاسرائیل و مهاجرت ایشان به سرزمین مصر و تأسیس اسباط دوازدهگانه بنیاسرائیل میباشد که در عین حال چگونگی اصطفاء و برگزیدگی پیشوایان الهی را ترسیم میکند و در عالم تأویل در بیان امامت میباشد و به همین مناسبت دوازدهمین سوره از قرآن کریم است و در جزء دوازدهم قرار گرفته، از دوازده شخصیت سخن میگوید و در نهایت از طلوع یوسف امامت از چاه غیبت و ظهور دولت کریمه و تسلیم ملِک و یاران در برابر یوسف زیبای زمان خبر میدهد که اینجا مقام تفصیل و توضیح آن نیست.
در برابر سوره یوسف که سوره پیدایش بنیاسرائیل است، سوره «اسراء» قرار دارد که از انحراف بنیاسرائیل و از استکبار و علو و فساد ایشان در سرزمین موعود خبر میدهد و پیمانشکنیهای آنها را یادآور میشود و در نتیجه خبر از فرود آمدن قهر و غضب خداوند بر آنان داده در نهایت زوال و پایان آنان را اعلام میدارد و خبر میدهد که به جهت پیمانشکنیهای آنها و به جهت ظلم و فساد آنان همان سرزمین «موعود» تبدیل به سرزمین «هلاکت» و ارض لعنت خواهد شد و سرنوشت آنان، مشابه سرنوشت ابلیس خواهد شد که قدر نعمتهای الهی را ندانست و شیوه استکبار و طغیان در پیش گرفت و مطرود دنیا و آخرت شد، چنانکه در سوره بقره بعد از سرگذشت ابلیس و طرد او از درگاه الهی، داستان عناد و استکبار بنیاسرائیل مطرح میشود که همان شیطان مجسم و دجال معروف میباشند.
سوره اسراء که نام دیگرش سوره بنیاسرائیل است، یکی از شگفتانگیزترین سورههای قرآن کریم است و متضمن نکات و مسائل مهمی است که در ادامه میآید.
ورود پیامبر (ص) به ارض موعود
خداوند کریم در اولین آیه این سوره که با «سبحان» شروع میشود و اشاره به اهمیت و عظمت مسائل آن دارد، خبر میدهد از سیر شبانه پیامبر اسلام(ص) از مسجد الحرام به مسجد الاقصی و ارائه آیات الهی به آن حضرت، خلاصه و فشرده اولین آیه این است که خداوند پیامبرش را از سرزمین مکه؛ یعنی پایگاه توحید ابراهیمی به جانب ارض موعود پیامبران سیر میدهد و میبرد و در واقع حاکمیت پیامبر اسلام(ص) در این هر دو پایگاه الهی واقعیت پیدا میکند و چنانکه از احادیث معراج به دست میآید، همه پیامبران در یک لقاء روحانی به محضر رسول خدا(ص) میآیند و امامت و رسالت آن جناب را پذیرا میشوند و در همان ارض موعود امت واحده تأسیس میشود و همگی پیامبران و بنابراین همه پیروان راستین آن حضرات حاکمیت و امامت پیامبر اسلام(ص) را گردن مینهند که این به معنای تأسیس امت واحده و امت اسلام و امت توحید میباشد، در ارض موعود، در جایگاهی که همه پیامبران آرزو داشتند که مملکت رب و حاکمیت شریعت در این ارض مبارک مستقر شود.
بنابراین اولین آیه از این سوره مبارک بشارت بر ظهور حکومت عدل الهی در این ارض مبارک و ارض موعود میدهد، و این ارض مبارک به طور سمبولیک توسط پیامبر اسلام(ص) فتح و افتتاح میگردد و پیامبر و یارانش میشوند وارثان ارض موعود.
نزول تورات برای حاکمیت عدالت وعبودیت
قرآن کریم در کلام حکیم خودش در دومین آیه از این سوره شگفتانگیز به رسالت حضرت موسی(ع) میپردازد و بیان میدارد که خداوند جناب موسی(ع) را به پیامبری مبعوث فرمود و کتاب تورات را به آن جناب نازل کرد و آنرا برنامه هدایت بنیاسرائیل قرار داد تا اینکه ایشان شریعت الهی را برپا دارند و به احکام تورات عمل کنند و حاکمیت شریعت را مقرر بدارند و خدا را مولی و کارگزار خود قرار بدهند. (1447 ق.م)
فساد وتباهی در ارض موعود
قرآن کریم در سومین آیه از این سوره مبارک خبر میدهد که بنیاسرائیل در سایه لطف الهی و به همراهی پیامبران و در رکاب سلیمان و داوود وارد این سرزمین موعود شدند.(950 ق.م) و لکن به جای اقامه احکام الهی ـ به علو و استکبار و تباهی و فساد روی آوردند و دو نوبت در همین سرزمین به ظلم فساد کبیر پرداختند و قدر نعمت حکومت و سیادت را ندانستند و آنگاه میفرماید ما توسط پیامبران به آنان اعلام خطر کردیم و در پی ظلم و فساد ایشان به آنان وعده هلاکت و قهر و غضب دادیم و آنان را از عاقبت سختی که در انتظار ایشان است، ترساندیم.
هلاکت قوم یهود و اسارت در زندان بابل
آنگاه قرآن کریم در چهارمین آیه از این کلام سراسر اعجاز از فرا رسیدن اولین هلاکت بنیاسرائیل خبر میدهد و میفرماید. هنگامی که وعده هلاکت بنیاسرائیل در پی اولین فساد آنان فرا رسید، ما پارهای از بندگان سهمگین و مهیب خودمان را «بختالنصر و لشکریان او را» بر آنان مسلط کردیم و آن مأموران مخوف قهار، شهر به شهر به تعقیب بنیاسرائیل پرداختند و آنان را از دم تیع گذراندند و این یک وعدهای بود که در پی فساد و کفر و عناد بنیاسرائیل در این سرزمین مقدس باید به انجام میرسید که به انجام رسید و واقع شد. (608ق.م)
رجعت و رنسانس وتجدید بنای معبد سلیمان
قرآن کریم بعد از گزارش این هلاکت عظیم و اخراج بنیاسرائیل از ارض موعود که از لحاظ تاریخی توسط بختالنصر پادشاه بابل واقع شد. از یک رجعت و بازگشت و تجدید حیات بنیاسرائیل خبر میدهد و میفرماید آنگاه ما روزگار نعمت و عظمت و شریعت را بار دیگر به شما بازگرداندیم و شما را با یک نسل کارآمد و جوان و با اموال و دیگر نعمتها نصرت دادیم و شما را به حکومت رساندیم که این اشارهای است به نجات بنیاسرائیل از زندان بابل بعد از هفتاد سال؛ یعنی سه نسل توسط کوروش هخامنشی پادشاه ایران (538 ق.م) و تجدید بنای هیکل سلیمان و احیاء شریعت حضرت موسی و بازنویسی تورات بعد از آنکه توسط بختالنصر به آتش کشیده شد.
که میدانید اخبار مربوط به رجعت اسلامی و رجعت امامت و ولایت در ذیل همین آیه رجعت بنیاسرائیل آمده است که رجعت امت اسلام تأویل این آیه میباشد. در هر حال قرآن کریم از رجعت بنیاسرائیل و تجدید حیات و تجدید حاکمیت بنی اسراییل خبر میدهد بعد از آنیکه توسط بخت النصر به هلاکت رسیدند و از ارض موعود اخراج شدند.
دومین فساد بنیاسرائیل
قرآن کریم آنگاه از یک فساد دیگر بنیاسرائیل خبر میدهد که این فساد بعد از آن رجعت واقع شده است که میدانیم این فساد و تباهی بنیاسرائیل اشاره به گرایش آنان به فرهنگ روم و یونان دارد که حکام بنیاسرائیل متمایل به حکومت روم شدند و شریعت حضرت موسی(ع) را لغو کردند و به آداب و قوانین و بتهای رومیان روی آوردند و پیامبران الهی را از آن جمله حضرت یحیی(ع) و زکریا(ع) را در راستای متابعت از فرهنگ فاسد رومیان به قتل رساندند و رسالت حضرت عیسی(ع) و حاکمیت شریعت را انکار کردند و توسط حضرت عیسی(ع) مورد لعنت قرار گرفتند و بنابراین مستحق فرود آمدن دومین هلاکت عظیم توسط همان رومیان شدند و دوستی با قیصر سودی به حال ایشان نکرد.
قرآن کریم در رابطه با این دوران میفرماید: آنگاه هنگامی که دومین وعده هلاکت شما فرا رسید و شما بار دیگر روی به ظلم و فساد آوردید، چهرههای شما سیاه و آلوده شد؛ یعنی رنگ فرهنگ رومیان را گرفت و شریعت الهی ترک شد و متابعت از شهوات و اطاعت از حکام ظالم و ستمگر روم جای آن را گرفت، قرآن کریم از حکام این دوران بنیاسرائیل به عنوان «عبده طاغوت» و پرستندگان قیصر و کسری نام میبرد.
در هر حال در این دوره است که خداوند بار دیگر بندگانی از بندگان خودش را مأمور هلاکت، قهر و غضب بر بنیاسرائیل میکند و میفرماید اینان وارد ارض موعود و هیکل سلیمان شدند، آن طور که بختالنصر بابلی وارد ارض موعود شد.
«وَلِیُتَبِّرُواْ مَا عَلَوْاْ تَتْبِیرًا: و ویران کردند آنچه را که شما ساخته بودید و فراهم آورده بودید، ویران کردنی.» که در نوبت اول اینان متمایل به فرهنگ بابل شدند و خداوند همان بابل را زندان ایشان قرار داد و این بار و در نوبت دوم متمایل به فرهنگ روم و قیصر شدند و خداوند هلاکت آنان را هم به دست قیصر قرار داد و معبودها و تبهای آنان را بلای جانشان قرار داد. (70م)
وعده رحمت و مغفرت
قرآن کریم در کلام حکیم خودش بعد از ذکر این دو هلاکت برای بنیاسرائیل میفرماید این دو بار هلاکت و فرود آمدن این انواع عذاب و آوارگی بر بنیاسرائیل برای این بود که اینان متوجه بشوند و بدانند که عبادت طاغوت و دوری از شریعت سودی به حال آنان ندارد و در نهایت آنان را به ذلت و آوارگی و هلاکت میافکند و باشد که با مشاهده این دو هلاکت و دو خسارت عظیم متذکر شوند و توبه کنند و مورد رحمت و ترحم پروردگار قرار بگیرند و از عبادت طاغوت و اطاعت ستمگران مأیوس شوند. در واقع قرآن کریم اعلام میدارد که این دو بار هلاکت و آوارگی برای این بود که بلکه ایشان هدایت بشوند و مانند همه مردم وارد رحمت و عبودیت خدای واحد بشوند و از عبادت اصنام روی برتابند.
آنگاه قرآن کریم هشدار میدهد که اینان باز هم متذکر نشدند و وارد ابواب رحمت الهی نشدند که میدانیم این فرصت استثنائی و باب رحمت واسعه الهی همانا رسالت پیامبر اسلام(ص) بود که فرصتی بود تا یهودیان از گذشتههای دردناک و ذلتبار خود درس بگیرند و همراه همه مردم به آن پیامبری که بشارت او را در کتب خود داشتند ایمان بیاورند و بدرفتاری با رسالت حضرت داوود(ع) و حضرت سلیمان(ع) و تکذیب حضرت عیسی(ع) و قتل پیامبران را در سایه ایمان به پیامبر رحمت(ص) جبران کنند و از لکه ننگ تاریخی خود رها و پاک شوند و لکن ایشان از این فرصت نیز استفاده نکردند و باز هم در اندیشه تکرار روزگار طغیان و عصیان و فساد و تباهی دیرینه خود افتادند و از این فرصت الهی بهرهبرداری نکردند و وارد دروازه رحمت الهی نشدند و با ابوسفیان، سفیانی آن زمان کنار آمدند، ولی با پیامبر خدا(ص) هرگز.
هلاکت نهایی قوم یهود
قرآن کریم در این مورد اعلام میدارد که البته بنیاسرائیل و قوم یهود یکبار دیگر، باز هم مقدر است که به این سرزمین بازگردند و باز هم مانند روزگاران گذشته دست اندر دست طاغوتیان و همراه ستمگران وارد این سرزمین خواهند شد برای استکبار و فساد و تباهی مانند آن دو نوبت پیشین. در این مورد قرآن کریم میفرماید: «وَقُلْنَا مِن بَعْدِهِ لِبَنِی إِسْرَائِیلَ اسْکُنُواْ الأَرْضَ فَإِذَا جَاء وَعْدُ الآخِرَةِ جِئْنَا بِکُمْ لَفِیفًا» (سوره اسراء/104) و هنگامی که وعده هلاکت نهایی شما فرا برسد، ما براساس تقدیر محتوم خودمان یکبار دیگر بعد از آنکه از این سرزمین اخراج و آواره شدید و توبه نکردید، شما را برای دریافت هلاکت نهایی روانه این سرزمین خواهیم کرد که این «وعده الاخره» همان هلاکت نهایی قوم یهود است که باید در همین سرزمین موعود و در همان ارض نعمتها و عزتها واقع بشود، و «ارض نعمت» آنان تبدیل به «ارض نقمت» و جایگاه برکت تبدیل به جایگاه لعنت بشود. چنانکه شاه معدوم هم هلاکت خودش را از دریچه تخت جمشید؛ یعنی جایگاه نعمت و عزت نیاکانش دریافت کرد و ارض نعمت برای او تبدیل به ارض نقمت و عذاب شد.
قرآن کریم درباره هلاکت نهایی بنیاسرائیل در هشتمین آیه از سوره اسراء میفرماید: «عَسَى رَبُّکُمْ أَن یَرْحَمَکُمْ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْکَافِرِینَ حَصِیرًا» و هرگاه شما یک بار دیگر به این سرزمین بازگردید به ظلم و تباهی و فساد میپردازید، البته که ما هم باز خواهیم گشت به عذاب و عقوبت و مجازات شما. بنابراین قرآن کریم، خبر از پایان بنیاسرائیل میدهد و برای آن یک علامت آشکار بیان میدارد و میفرماید، جمع شدن یهودیان در روزگاران آینده در این ارض موعود این علامت زوال و هلاکت قوم یهود است و برای همیشه خطر فتنه و تجمع و فساد و تباهی آنان برطرف خواهد شد و آنان به این سرزمین میآیند برای هلاکت و آوارگی همیشگی.
قرآن کریم یادآور میشود که در این نوبتِ آخرین، خداوند خودش دست اندر کار هلاکت و تعقیب قوم یهود میشود. در حالی که در آن دو نوبت دیگران را برای عذاب قوم یهود فرستاد و این مأموریت را به جباران بابل و جباران روم داد، در حالی که در این بار خود خداوند عذاب را فرو میفرستد؛ یعنی هلاک یهود به دست بندگان صالح خداوند واقع خواهد شد و مؤمنان ریشه یهود را خواهند کند به طوری که دیگر از پای درآیند.
اجتماع یهودیان در فلسطین برای هلاکت
از لحاظ تاریخی، یهودیان بعد از افکار و تکذیب حضرت عیسی(ع) و یس از آنکه حضرت عیسی(ع) آنان را لعنت کرد که در سرزمین مقدس اورشلیم باقی نمانند و تسلیم عذاب و قهر الهی شوند به سال هفتاد میلادی، گرفتار حمله و هجوم طیطوس رومی و جانشیان او شدند و قیصر دوست تبدیل به قیصر دشمن شد و طیطوس و جانشیان او یهودیان را از دم تیغ گذراندند و باقیمانده را از دیار فلسطین اخراج کردند و یهودیان در ممالک دور و نزدیک آواره شدند و اسارت و آوارگی یهود از آن تاریخ آغاز شد. این عذاب و آوارگی و ذلت بنیاسرائیل همان هلاکت دوم بنیاسرائیل است که قرآن کریم از آن یاد میکند که به سال 70 میلادی روی داد.
قرآن کریم پس از ذکر این دو هلاکت یهود که به پراکندگی و اخراج آنان از ارض قدس و هیکل سلیمان و سرزمین موعود انجامید، اعلام میدارد که هرگاه بنیاسرائیل و قوم یهود یک بار دیگر وارد این سرزمین بشوند، بعد از آنکه حضرت عیسی(ع) آنان را لعنت کرد، البته که عذاب و هلاکت نهایی آنان فرا خواهد رسید. در واقع اگرچه از نظر ظاهر یهودیان به دست سفیانیان لندن، پاریس و مسکو وارد سرزمین قدس شدند ولکن در واقع این دست تقدیر الهی بود که آنان را به این سرزمین کوچ داد تا آنان را در برابر چشم جهانیان رسوا کند و جنایات آنان را به نمایش بگذارد و آنان را درس عبرتی قرار بدهد برای همه بندگان تا قیام قیامت.
نکته مهم این است که اخبار وارده از ائمه اهلالبیت(ع) حوادث، وقایع آخرالزمان را در ذیل این آیه و در تفسیر و تأویل این آیه آوردهاند، چنانکه در تفسیر «برهان» به نقل از امام حسن عسکری(ع) میگوید: «ان عدتم بالسفیانی عدنا بالقائم» اگر شما ای جماعت یهود، در حمایت و در سایه سفیانی وارد این سرزمین بشوید، ما عذاب و هلاک و زوال شما را توسط قائم آلمحمد(ص) و توسط یک حاکمیت الهی و قیام ایمانی بر شما فرود میگویم، در این تفسیر جریان جهانی سفیانی و یهود در برابر قیام دولت کریمه آل محمد(ص) قرار گرفته است.
دولت یهود در آخرالزمان
هرگاه در این فراز از آیه هشتم سوره اسراء نظر بنماییم، خواهیم دید که قرآن کریم پس از آنکه از ویرانی شهر و دیار بنیاسرائیل در پی تکذیب حضرت عیسی(ع) و لعنت آنان توسط عیسی مسیح(ع) خبر میدهد، بار دیگر مطرح میکند که البته یهودیان یکبار دیگر به این سرزمین باز خواهند گشت. برای اقامه فساد و تباهی و استکبار و علو در ارض که البته در طول تاریخ بعد از آوارگی یهود از ارض قدس مقدس، اینان هرگز وارد این سرزمین نشدند و این حادثه امروز پس از گذشت هزار و نهصد سال از میلاد مسیح فقط و فقط به سال (1948 م) واقع شد و قوم یهود، تخت نام صهیونیزم در سایه حمایت طاغوت انگلستان و سفیانیان لندن وارد این سرزمین شدند و توسط آنان دولت ستمگران یهود تأسیس شد.
بنابراین بازگشت یهود و تأسیس یک دولت یهودی و پایهگذاری یک فساد و تباهی جهانی توسط یهودیان در قرآن کریم اعلام شده است و این تأسیس دولت یهود و در آخرالزمان از قضایای حتمیه است که قرآن کریم میفرماید: «ما اعلام کردیم به بنیاسرائیل که دوباره در همین ارض موعود و ارض داوود به فساد و تباهی خواهید پرداخت و در هر دو بار مستحق عذاب الهی خواهید شد و نیز اعلام کردیم که هرگاه بار دیگر در آخرالزمان وارد این ارض موعود بشوید در حالی که توسط داوود و عیسی بن مریم لعنت شدهاید، البته که مورد عذاب و کیفر سنگین قرار گرفته فتنه شما برای همیشه قطع خواهد شد.
در این آیه بسیار کوتاه «وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا» ذکر چندین نکته ضروری است:
1- قوم یهود در آخرالزمان وارد این سرزمین خواهند شد.
2- این مهاجرت یهود به ارض موعود دسته دسته و تدریجی خواهد بود «لفیفاً»
3- آنان در این ارض به فساد و تباهی عظیم خواهند پرداخت و عود به فساد و علو گذشته خواهند کرد.
4- عود و بازگشت یهودیان به اورشلیم، مستلزم اخراج مسلمانان و دیگر اقوام از اورشلیم میباشد.
5- ظهور و غلبه قوم یهود به ارض قدس، همراه با ضعف و پراکندگی و آوارگی امت اسلام خواهد بود، آفتاب اسلام غروب میکند که آفت یهود رشد میکند.
6- همچنین برنامه آنان در این سرزمین همانا عداوت با اسلام خواهد بود «أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً».
7- در چهره مزدوران طاغوت و عبده طاغوت و همراهان و خدمتگزاران مستکبران و ستمگران وارد این سرزمین خواهند شد.
8- ظهور و سلطه و ظلم و ستم قوم یهود در این سرزمین مقدس منجر به بیداری و هشیاری و اتحاد وحدت و سرانجام قدرت و عزت مجدد امت اسلام خواهد شد و (رجعت اسلام) شروع خواهد شد.
9- ظهور دولت یهود در سرزمین قدس و مسجد الاقصی در اخبار و روایات ما به عود دجال و ظهور سفیانی تعبیر شده است که دجال یهود و سفیانی جهان استکبار میباشد.
10- دولت دجال و دولت سفیانی که در ارض قدس خیمه میزنند عظیمترین تجلی جهان کفر و استکبار و فساد و تباهی در طول تاریخ بشریت هستند و از رجعت مؤمنان فهمیده میشود که حضور دجال و سفیانی در بالاترین حد خودش خواهد بود.
11- پاسخ خداوند به این عظیمترین تجلی جهان فساد و تباهی و خروج دجال و سفیانی در کنار یکدیگر، به صورت بزرگترین ظهور ایمان و عدالت خواهد بود که در اخبار وقایع آخرالزمان از آن به ظهور مسیح و مهدی و بازگشت حاکمیت اسلامی و امامت پیشوایان راستین تعبیر شده است.
12- جواب خداوند به مظالم دجال و سفیانی و دهکده ظلم و تباهی جهانی و ارکان زور و تزویر در یک قیام همگانی و یک سلسله حوادث ارضی و آسمانی واقع خواهد شد.
شواهد قرآنی
در قرآن در چند مورد از این دو فساد عظیم قوم یهود یاد شده است و علت آن دو هلاکت را بیان کرده است به شرح زیر «لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذَلِکَ بِمَا عَصَوا وَّکَانُواْ یَعْتَدُونَ» جماعت ستمگران و کافران بنیاسراییل «و نه همه آنان» دو بار لعنت شدند. یکبار در روزگار داوود و به زبان داوود پیامبر که حکومت یهود را تأسیس کرد و ستمگران یهود توسط مؤسس دولت یهود لعنت شدند و آنگاه گرفتار عذاب بختالنصر شدند و در بار دیگر ستمگران یهود مورد لعنت حضرت عیسی(ع) قرار گرفتند که برای نجات قوم یهود آمده بود و یهودیان توسط منجی و مسیح خداوند مورد نفرین قرار گرفتند و سزاوار هلاکت به دست طیطوس شدند. امروز هم ستمگران یهود مورد لعنت مؤمنان قرار گرفتهاند.
در مورد دیگر قرآن کریم از دو بار عصیان و طغیان ایشان یاد میکند آنجا که در سوره مائده میفرماید: ما از بنیاسرائیل پیمان گرفتیم که به پیامبران ایمان آورند و به یاری آنان بشتابند، لیکن ایشان در طول تاریخ در برابر پیامبران قرار گرفتند و نقض پیمان کردند و گرفتار فتنههای سنگین شدند و بنابراین «فَعَمُواْ وَصَمُّواْ» پس کور و کر شدند و از شریعت موسوی فاصله گرفتند. بعد از سلیمان(ع) و داوود(ع) که این همان فساد اول بنیاسرائیل است چنانکه مرحوم علامه طباطبایی نیز میفرماید: پس آنگاه خداوند به آنان توبه داد و دوباره به شریعت بازگشتند و خداوند تورات و حکومت و قبله آنان را به آنان بازگرداند و به آنان رجعت داد.
پس آنگاه دوباره کور و کر شدند و از شریعت فاصله گرفتند، به روزگار حضرت عیسی(ع) و زکریا(ع) و یحیی(ع) پیامبر که این همان فساد و علو دوم بنیاسرائیل است که توسط طیطوس کیفر داده شدند که این فساد و ظلم بر اساس سنت الهی در طول تاریخ منجر به یک فساد و تباهی بیشتر و عمیقتر میشود و «ازْدَادُواْ کُفْرًا» در کفر و عصیان به درجات کامل آن میرسند در آخرالزمان و عذاب نهایی در اینجاست که نازل میشود و امروز قوم یهود و ستمگران یهود به این نقطه رسیدهاند و عذاب نهایی آنان فرارسیده است و شرایط و اسباب آن آمده است.
ما از خداوند متعال مسئلت داریم که زوال اسرائیل را جایزهای برای انقلاب اسلامی ایران قرار دهد و در این دهه چهارم و چهلم انقلاب و آغاز قرن پانزدهم هجری شمسی و هفتادمین سال اسارت ملت فلسطین و تأسیس دولت غاصب یهود دلهای جهانیان را شاد فرماید و آنطور که دربار پهلوی را محو و نابود کرد. ظلمات اسرائیل را نیز به پیروزی مؤمنان ختم فرماید و آنطور که ولایت فقیه را از ظلمات رژیم پهلوی بیرون آورد، درخت عزت و وحدت مسلمانان را از سیاهچال اسرائیل برویاند. حضرت امام(ره) فرمودند: اسرائیل باید محو بشود و ما باید این شعار را تبدیل به یک شعار جهانی کنیم و فریاد «اسرائیل باید برود» را فراگیر کرده و جامه عمل بپوشانیم.